مصاحبه: شهرام میرزایی
اعتراضات مردمی و ضد حکومتی ملیتهای ایران، دومین هفتهی خود را در حالی پشت سر میگذارد که برخلاف انتظار رژیم فاشیستی-مذهبی ایران و وسعت سرکوبهای وحشیانهی این اعتراضات، همچنان شعلههای خشم و اعتراضات مردم خاموش نشده و ادامه دارد. در همین رابطه مصاحبهای داشتم با اردلان بهروزی، یکی از فعالین عرصهی سیاست کوردستان که در این روزها ساکن واشنگتن آمریکاست.
اعتراضات اخیر با خواستهایی اقتصادی آغاز و استارت زده شده اما در فاصلهی بسیار کوتاهی خواستهای مرد رادیکال و خواهان تغیر و معترضین خواهان نابودی جمهوری اسلامی ایران شدند، شما این امر را چگونه تحلیل میکنید؟
اگر چه تظاهرات اخیر ریشه در واقعیتهای معیشتی و زندگی روزانهی مردم دارد، اما دولت در مقابل خواستهای مسالمتآمیز آنان راه سرکوب و خشونت را پیشه کرده است. بنابرین حرکت مذکور به گونهای غیرقابل انتظار و سریع، از مطالبات اولیه گذر کرده و وارد فاز تازهتری از خواست های سیاسی-حقوقی شده است و شعارهها رأس حاکمیت را مورد بازخواست و هدف قرارداده است و اعتراضها به گونهای گستردهتر نقش رادیکالتری را از خود در عمل نشان میدهد چرا که رژیم با تمامی جناحهای درونی و نمایشی خود نه تنها حاضر نیست مطالبات مدنی ملیتهای ساکن ایران را برآورده کند بلکه با تهدیدهای مکرر و وابسته کردن آنها به دسیسههای خارجی، دست به کشتار و به زندان انداختن آنها نیز میزند و به جای پیروی از راهکارهای اصولی و متقاعد کردن معترضین، ضمیر مردم را بیش از پیش لکهدار کرده و بر خشم آنها افزوده است.
بنابرین هر چه اعتراضات به درازا کشیده شود نه تنها شعارها، بلکه روند حرکتهای اعتراضی نیز رادیکالتر میشود و رژیم هم بیشتر ماشین کشتار و سرکوب خود را به کار خواهد انداخت و مردم نیز پاسخی غیر از سرکوب و بازداشت به خواستههایشان، دریافت نخواهند کرد.
مرد به پا خواسته برای رسیدن به اهداف و خواستهایشان بهتر است چه راهکارهایی را در پیش بگیرند؟
ترکیب پتاسیلهای فقر سیاسی-اقتصادی که قریب به ٤٠ سال است روی هم انباشته شده و برآورده کردن چنان خواستهایی در کوتاه مدت، چشم اندازی عبث و بیهوده خواهد بود. مردم طی ٤٠ سال اخیر تا کنون همواره فراز و فرودهای دشواری را تحت حاکمیت رژیم اسلامی ایران سپری کردهاند و نیک میدانند که عملا هیچ خبری از برآورده شدن مطالبات آنان نخواهد بود و تنها چرخهی تکراری وعدهها و عدم تحقق این وعدهها را نصیبشان خواهد کرد.
بنابراین لازم است در این وضعیت انفجاری، مطالبات خود را با هماهنگی و همگرایی بیشتر در کلیت جغرافیای سرزمین فلات ایران به میدان آورده و افراد جامعهی مدنی این حلقهی وصل را صرفنظر از هر نوع ملیت، مذهب و... به دست گرفته و نقش خویش را به کار اندازند و همچنین شخصیتهای ملی و مردمی، نویسندگان، ورزشکاران مشهور، موسقیدانان، فعالین کارگری و همهی آنانی که به خواستها و مبارزهی کنونی ملیتهای ایران باور دارند، آستینها را بالا زده و خود را صاحب جنبش بوجود آمده تلقی کنند. هم آوایی سراسری، در پیش بردن خیزش کنونی باعث خواهد شد که از نقشها و طرحهای سرکوبگرانه و سیستماتیک رژیم علیه مردم بکاهد و به آسانی نتوانند نیروی کافی را به نقاط پراکندهی ایران گسیل دارد.
در نهایت به رأی من این موتور متحرک که از سوی مردم ستمدیده استارت خورده است و سویچ آنهم در دست مردم است، به یاری تمامی باورمندان به آزادی تا رسیدن به مقصد نباید خاموش شود.
در این میان نقش و وظیفهی احزاب کورد چه باید باشد؟
هنگامی که سخن از احزاب کوردی به میان میآید طبیعتا نگاهها را به منطقهای خاص و ویژه معطوف میکنیم و بر این باوریم که احزاب کوردی بخشی از پیشآهنگان جامعهی کوردی به شمار میآیند و در واقع رابطهی احزاب با مردم کورد همانا بر پایهی تنظیمات، تشکیلات و دفاع از حقوق آنها، پیوند خورده است. لیکن در واقع احزاب وجریانهای کوردی نباید به خیزش بشارتدهندهای که طی روزهای اخیر روی داده، به عنوان نعمت بادآوردهای از آن یاد کنند بلکه این خیزش حاصل تحمل درد و رنجهایی بوده که طی ٤٠ سال بر زندگی مردمان ایران حاکم بوده است.
در حال حاضر جریانهای کوردی باید با در نظر گرفتن تمامی جوانب اعتراضات و دادخواهیهای معترضین به شیوهای اصولی و برنامهریزی شده در این حرکت خیابانی وارد شده و تمامی رسانهها و میدیاهای را که در اختیار دارند به نفع مردم و در راستای خواستهای مردم قرار دهند.
احزاب و سازمانهای کوردی در قیاس با مردم، بسیار راحتتر و آزادانهتر میتوانند صدای آزادیخواهی مردم را به گوش محافل ذیصلاح بینالمللی برسانند و در انگیزه دادن، تشویق و پشتیبانی مردم به صراحت لحظهای کوتاهی نکنند و برای پیشبرد بهتر اعتراضات باید راهکارهای تاثیرگذار را از طریق تشکیلات و نیروهای داخلی به مردم انتقال داد.
در خارج نیز باید با گروه، سازمان و شخصیتهایی که در مبارزه با رژیم اسلامی سابقهای دارند و یا فعالاند، هماهنگی و اتحاد لازم شکل بگیرد و از رسانههای دوست در اقلیم کوردستان و حتا ایرانیها استفاده کرده و تبلیغات اصولی خود را در جهت منافع مردم و تظاهرات کنونی راه اندازی کنند.
اعتراضات مردمی و ضد حکومتی ملیتهای ایران، دومین هفتهی خود را در حالی پشت سر میگذارد که برخلاف انتظار رژیم فاشیستی-مذهبی ایران و وسعت سرکوبهای وحشیانهی این اعتراضات، همچنان شعلههای خشم و اعتراضات مردم خاموش نشده و ادامه دارد. در همین رابطه مصاحبهای داشتم با اردلان بهروزی، یکی از فعالین عرصهی سیاست کوردستان که در این روزها ساکن واشنگتن آمریکاست.
اعتراضات اخیر با خواستهایی اقتصادی آغاز و استارت زده شده اما در فاصلهی بسیار کوتاهی خواستهای مرد رادیکال و خواهان تغیر و معترضین خواهان نابودی جمهوری اسلامی ایران شدند، شما این امر را چگونه تحلیل میکنید؟
اگر چه تظاهرات اخیر ریشه در واقعیتهای معیشتی و زندگی روزانهی مردم دارد، اما دولت در مقابل خواستهای مسالمتآمیز آنان راه سرکوب و خشونت را پیشه کرده است. بنابرین حرکت مذکور به گونهای غیرقابل انتظار و سریع، از مطالبات اولیه گذر کرده و وارد فاز تازهتری از خواست های سیاسی-حقوقی شده است و شعارهها رأس حاکمیت را مورد بازخواست و هدف قرارداده است و اعتراضها به گونهای گستردهتر نقش رادیکالتری را از خود در عمل نشان میدهد چرا که رژیم با تمامی جناحهای درونی و نمایشی خود نه تنها حاضر نیست مطالبات مدنی ملیتهای ساکن ایران را برآورده کند بلکه با تهدیدهای مکرر و وابسته کردن آنها به دسیسههای خارجی، دست به کشتار و به زندان انداختن آنها نیز میزند و به جای پیروی از راهکارهای اصولی و متقاعد کردن معترضین، ضمیر مردم را بیش از پیش لکهدار کرده و بر خشم آنها افزوده است.
بنابرین هر چه اعتراضات به درازا کشیده شود نه تنها شعارها، بلکه روند حرکتهای اعتراضی نیز رادیکالتر میشود و رژیم هم بیشتر ماشین کشتار و سرکوب خود را به کار خواهد انداخت و مردم نیز پاسخی غیر از سرکوب و بازداشت به خواستههایشان، دریافت نخواهند کرد.
مرد به پا خواسته برای رسیدن به اهداف و خواستهایشان بهتر است چه راهکارهایی را در پیش بگیرند؟
ترکیب پتاسیلهای فقر سیاسی-اقتصادی که قریب به ٤٠ سال است روی هم انباشته شده و برآورده کردن چنان خواستهایی در کوتاه مدت، چشم اندازی عبث و بیهوده خواهد بود. مردم طی ٤٠ سال اخیر تا کنون همواره فراز و فرودهای دشواری را تحت حاکمیت رژیم اسلامی ایران سپری کردهاند و نیک میدانند که عملا هیچ خبری از برآورده شدن مطالبات آنان نخواهد بود و تنها چرخهی تکراری وعدهها و عدم تحقق این وعدهها را نصیبشان خواهد کرد.
بنابراین لازم است در این وضعیت انفجاری، مطالبات خود را با هماهنگی و همگرایی بیشتر در کلیت جغرافیای سرزمین فلات ایران به میدان آورده و افراد جامعهی مدنی این حلقهی وصل را صرفنظر از هر نوع ملیت، مذهب و... به دست گرفته و نقش خویش را به کار اندازند و همچنین شخصیتهای ملی و مردمی، نویسندگان، ورزشکاران مشهور، موسقیدانان، فعالین کارگری و همهی آنانی که به خواستها و مبارزهی کنونی ملیتهای ایران باور دارند، آستینها را بالا زده و خود را صاحب جنبش بوجود آمده تلقی کنند. هم آوایی سراسری، در پیش بردن خیزش کنونی باعث خواهد شد که از نقشها و طرحهای سرکوبگرانه و سیستماتیک رژیم علیه مردم بکاهد و به آسانی نتوانند نیروی کافی را به نقاط پراکندهی ایران گسیل دارد.
در نهایت به رأی من این موتور متحرک که از سوی مردم ستمدیده استارت خورده است و سویچ آنهم در دست مردم است، به یاری تمامی باورمندان به آزادی تا رسیدن به مقصد نباید خاموش شود.
در این میان نقش و وظیفهی احزاب کورد چه باید باشد؟
هنگامی که سخن از احزاب کوردی به میان میآید طبیعتا نگاهها را به منطقهای خاص و ویژه معطوف میکنیم و بر این باوریم که احزاب کوردی بخشی از پیشآهنگان جامعهی کوردی به شمار میآیند و در واقع رابطهی احزاب با مردم کورد همانا بر پایهی تنظیمات، تشکیلات و دفاع از حقوق آنها، پیوند خورده است. لیکن در واقع احزاب وجریانهای کوردی نباید به خیزش بشارتدهندهای که طی روزهای اخیر روی داده، به عنوان نعمت بادآوردهای از آن یاد کنند بلکه این خیزش حاصل تحمل درد و رنجهایی بوده که طی ٤٠ سال بر زندگی مردمان ایران حاکم بوده است.
در حال حاضر جریانهای کوردی باید با در نظر گرفتن تمامی جوانب اعتراضات و دادخواهیهای معترضین به شیوهای اصولی و برنامهریزی شده در این حرکت خیابانی وارد شده و تمامی رسانهها و میدیاهای را که در اختیار دارند به نفع مردم و در راستای خواستهای مردم قرار دهند.
احزاب و سازمانهای کوردی در قیاس با مردم، بسیار راحتتر و آزادانهتر میتوانند صدای آزادیخواهی مردم را به گوش محافل ذیصلاح بینالمللی برسانند و در انگیزه دادن، تشویق و پشتیبانی مردم به صراحت لحظهای کوتاهی نکنند و برای پیشبرد بهتر اعتراضات باید راهکارهای تاثیرگذار را از طریق تشکیلات و نیروهای داخلی به مردم انتقال داد.
در خارج نیز باید با گروه، سازمان و شخصیتهایی که در مبارزه با رژیم اسلامی سابقهای دارند و یا فعالاند، هماهنگی و اتحاد لازم شکل بگیرد و از رسانههای دوست در اقلیم کوردستان و حتا ایرانیها استفاده کرده و تبلیغات اصولی خود را در جهت منافع مردم و تظاهرات کنونی راه اندازی کنند.