کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

اعتصاب معلمان و قدمی دیگر به سوی سقوط رژیم

18:11 - 3 آبان 1397

خالد درویژه

طی ماه‌های اخیر اعتصاب و اعتراضات اقشار جامعه روند رو به رشد و دامنه گسترده‌تر و سیر صعودی به خود گرفته است، اعتراضاتی که تاریخ مبارزاتی آن جهت احقاق حقوق بر حق‌شان به تاریخ صدارت جمهوری اسلامی بر می‌گردد، اما نه با این حدت و شدت و اینک می رود تا گلوی رژیم را تا سرحد خفگی بفشارد.

اعتصاب معلمان و فرهنگیان طی روزهای یکشنبه و دوشنبه ٢٢ و ٢٣ مهر ٩٧، صدها شهر و بیشتر استان‌های ایران را در بر گرفت. معلمان متحصن از جمله به پایین بودن حقوق و مزایای خود و زندگی در زیر خط فقر، تورم و گرانی افسار گسیخته و کاهش قدرت خرید، زندانی کردن معلمان، محرومیت از تشکلات صنفی، برخوردار نبودن از بیمه کارآمد و فراگیر، غارت صندوق ذخیره فرهنگیان، اجرا نشدن قانون مدیریت خدمات کشوری، اجرا نشدن طرح رتبه‌بندی در طی سال‌های اخیر، معترض‌اند.

این در حالی‌ست که طبق اصل سی‌ام قانون اساسی،"دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسط فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد".

متحصنان به نقض تحصیل رایگان برای همه غیر استاندارد و ناایمن بودن مدارس، افت فاحش آموزش کشور و پائین و ایدئولوژیک بودن محتوای کتب آموزشی، فشردگی و شمار بالای دانش آموزان در کلاس‌ها و نبود بودجه مورد نیاز آموزش و پرورش معترض‌اند.

مرگ دنیا ویسی، دانش‌آموز سال اول دبستانی، بر اثر ریزش دیوار حیاط مدرسه نمونه‌ی بارز عدم توجه حکومت به ایمن سازی مدارس و فرسودگی بیش‌ از حد مدارس می‌باشد. به گونه‌ای که مهرالله رخشانی‌‌مهر، رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس ایران، در سخنانی مدعی شد که حدود ٣٠ درصد از مدارس سراسر ایران به شدت فرسوده و احتمال ریزش آن‌ها بالاست. البته کارشناسان و فعالین مدنی بر این باورند که آمار ارائه شده واقعیات را نشان نمی‌دهد و وضع از آنچکه حکومت به آن اشاره می‌کند، بسیار بدتر و وخیم‌تر است.

درحالی که معلمان به عنوان تاثیرگذارترین قشر جامعه که بیشترین وظیفه خدمت‌رسانی به فرزندان جامعه را بر عهده دارند و در تمام جوامع پیشرفته به عنوان پیشگامان جامعه شناخته می‌شوند، شایسته زندگی درخور و مناسب می‌باشند. از فقر و تنگدستی به ستوه آمده‌اند و دستمزدی که به عنوان مستمری در برابر تدریس در راه تعلیم و تربیت دریافت می کنند، کفاف ده روز از ماه را نمی کند. نه تنها حقوق ابتدایی شان نقض می‌شود بلکه از سوی حاکمان و مسئولان جمهوری اسلامی مورد بی اعتنایی و بی احترامی قرار می گیرند.

تنها چند روز پیش حسن روحانی در دانشگاه تهران و خطاب به جامعه، پس از این همه مشکلات و رخدادها و فشارهای ناشی از سوءمدیریت، سیاست‌های نادرست داخلی و خارجی، تنش آفرینی‌ها در منطقه و جهان، اقتصاد بی در و پیکر و ورشکسته، ساختار ناکارآمد نظام و نوسانات ارز ناشی از اعمال دور اول تحریم‌های ایالات متحده آمریکا، با لحن همیشگی‌اش و به دور از هر ایده‌ای عملگرایانه، از امید درمانی سخن گفت. چنانچه با مردم مثل بچه‌های خردسال رفتار می‌کند، غافل از اینکه دیگر حرف‌های‌شان گوش شنوایی ندارد و مردم ایران عزم‌شان را جذم کرده و آستین بالا زده و قاطعانه تصمیم خود را عملی خواهند کرد.

اعتصاب گسترده معلمان و فرهنگیان و اخیرا بازنشستگان و پیشتر بازاریان و کسبه و کامیونداران و رانندگان و کارگران و مال باختگان و... نمونه بارز چنین اعمال قاطعانه‌ای است.

در این میان اعتصاب معلمان و فرهنگیان بنابر ویژگی‌های منحصر به فرد و جایگاه عالی اجتماعی‌شان که از حمایت بیشتر اقشار جامعه و از گستره جغرافیایی گسترده‌تری برخوردار است، همانند اعتصابات ١٢ اردیبهشت ١٣٤٠ که منجر به استعفای شریف امامی نخست وزیر وقت شد، پایه‌های استبداد را به لرزه در آورده و به عنوان برگی درخشان در امتداد اعتصاب‌ها، می روند تا سرنوشت خود را در اتحاد و همبستگی هر چه بیشتر با سایر اقشار جامعه در آینده روشن پیش رو رقم بزنند.