کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

ایذه در اقیانوسی از آب شرب، جان می‌دهد

18:09 - 30 تیر 1397

شهرام میرزائی

سرزمین ما زاگروس‌نشینان، اولین مکانی‌ست که بعد از پایان عصر یخبندان انسان‌ها در آنجا  ساکن شدند و توانستند دوران تازه‌ای از حیات بشری را آغاز کنند. سرزمینی که نه تنها اولین یکجانشینی انسان‌ها را بر تارک تاریخ خود دارد بلکه شاهد شکل‌گیری اولین روستاها و اولین شهرهای جهان نیز بوده که در واقع می‌توان مدعی شد که نظم فرهنگی-اجتماعی دنیای امروز ما، از سرزمینی که امروزه کوردستان نامیده می‌شود پی‌ریزی شده است.

زاگروس که طی اعصار مختلف تاریخی نام‌های مختلفی به خود گرفته –از میدیا و جبال گرفته تا کوردستان امروزین- محل زندگی مردمانی بود که عاشق و شیفته دیارشان بوده‌اند و حتا این عشق بر نوع کوچ‌های این مردمان نیز تاثیر گذاشته. مردمان ما هیچگاه سرزمینی خارج از جغرافیای کوردستان را برای کوچ کردن انتخاب نکردن و تنها در طول و عرض زاگروس کوچ می‌کردند مگر اینکه حکومتی اشغالگر برای تثبیت حاکمیت خود بر مردمان زاگروس دست به کوچ اجباری کوردها می‌زد. کوچاندن بخش عظیمی از مردمان کورد به شمال خراسان، تبعید لورهای خرم‌‌آباد، پشکو و بختیاری به استان‌های جنوبی و شمالی ایران در زمان قاجار تنها چند نمونه از صدها کوچ اجباری زاگروس‌نشینان می‌باشد.

فارغ از دلبستگی به خاک و آسمان زاگروس، این سرزمينِ آبا و اجدادی از مادر هم برای ما کوردها مهربان‌تر و بخشنده‌تر بوده است. بخشندگی و لطفی که ما را از تمام احتیاجات شایع در جهان مبرا ساخته و این فرصت را برای ما مهیا کرده که فارغ از دغدغه‌های روزانه نگاهی نیز به هستی و رازهای آفرینش آن داشته باشیم. این فراوانی نعمت علاوه بر آنکه فراغت بال و رفاهی نسبی و آبادانی را برای زاگروس‌نشینان به ارمغان آورد، توجه و نظر مردمان سایر سرزمین‌ها را نیز به سوی خود جلب کرد، کششی که از چند هزار سال پیش تا کنون زاگروس را به عرصه تاخت و تاز اقوام و ملت‌هایی بدل کرد که تنها با هدف غارت و چپاول به این سرزمین پای گذاشتند و بدین گونه تاریخ استعمار و اشغال زاگروس به عیان‌ترین بخش تاریخ بشری بدل شد.

در طول این تاریخ مردمان ما از داشته‌ها و ثروت سرزمین خود محروم گشتند، وطن‌شان ویران شد، ثروت‌شان به سوی مرکزنشینان سرازیر گردید و در نهایت خون و آوارگی سهم مردمانی شد که پایه‌های تمدن جهان را بنا کرده بودند، تا دیگر کسی از شکوه و عظمتی که آنان به جهان بخشیده بودند، آگاه نشود.

این پروسه‌ی استعماری و استثماری تا به امروز ادامه دارد و پیشرفت تکنولوژی نیز به یاری این تاریخ ضدبشری آمده است که شدت، حدت و سرعت غارت و نابودی زاگروس را چندین برابر کرده است و می‌توان به جرات مدعی شد، ضرباتی که طی یکصد سال اخیر و طی سه حاکمیت قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی بر زاگروس وارد شده با تمام ٥هزار سال گذشته برابری می‌کند.

فروچاله‌ها نماد عیان نابودی سرزمین‌مان بدست حاکمین ایران است. زاگروسی که سرزمین رودها و چشمه‌های آب شیرین بود حال با پدیده‌ای بی‌سابقه به نام "فروچاله‌ها" روبروست تا زنگ‌های احتضار این سرزمین رساتر از گذشته به گوش‌ها برسد. سپیده بیات کارشناس زمین‌شناسی استان همدان، طی مصاحبه‌ای با خبرگزاری حکومتی مهر اعلام داشت: ۲۴ فرو چاله در همدان ایجاد شده که از این تعداد ۱۳ فروچاله مربوط به دشت کبودرآهنگ و روستاهای کِردآباد، نوآباد، بابان، آق تپه و خان‌آباد بوده و ۱۱ فروچاله دیگر در دشت رزن – قهاوند و روستاهای این منطقه ایجاد شده است. عمق فاجعه و عیان شدن سیاست فاشیستی حکومت ایران در جهت نابودی زاگروس زمانی آشکارتر می‌شود که بدانیم متوسط میزان بارندگی در سراسر ایران ۲۴۰ میلی‌متر در سال می‌باشد در حالی که این میزان در استان همدان سالانه ۳۳۰ میلی‌متر است. این حجم از بارندگی که از میانگین سراسری نیز بیشتر است حتا نتوانسته مانع از اجرایی شدن سیاست‌های آبی حاکمان ایران علیه منابع زیریزمینی زاگروس شود. در همین رابطه مدیرکل منابع طبیعی استان همدان اعلام داشته که، ۶۵ هزار هکتار از عرصه‌های منابع طبیعی این استان به بیابان بدل شده‌اند. آماری که شگفتی و اعتراض گسترده فعالین و کارشناسان محیط زیستی زاگروس علیه سیاست‌های آبی جمهوری اسلامی در زاگروس را، در پی داشته است.

اما ایذه از دیگر مناطق زاگروس است که تنها با نگاهی به آمارهای موجود در رابطه با بی‌آبی و کم‌آبی می‌توان اوج سیاست‌های فاشیستی حاکمین ایرانی را به وضوح دید. ایذ‌ه که در کنار کارون جایی خوش کرده، طی دهه‌های اخیر شاهد پروژه‌های سد سازی بوده که طی آن سه سد بزرگ خاورمیانه در همسایگی این شهر سر برآوردند و حاکمان ایران به زاگروس‌نشینان و بویژه مردم ایذه وعده آبادانی و توسعه دادند. کارون٣، کارون٤ و سد عباسپور سه سد بزرگ خاورمیانه‌اند که با دریاچه‌های عظیمی که در پشت خود ایجاد کرده‌اند ایذه را به شبهه‌جزیره‌ای بزرگ بدل کرده‌اند. شهری که در انتهای جنوبی زاگروس قرار دارد و لطافت آب‌ و هوای‌اش و طبیعت همیشه سرسبزش زبانزد خاص و عام بود. اما حال و با گذشت چندین سال از ساخت این سدها، نه تنها ایذه آبادتر و زیباتر نشد بلکه نبود آب شرب و بهداشتی به معضلی خانمان‌سوز برای مردمان لور بدل شده تا بار دیگر مشخص شود حاکمین ایرانی هیچ طرح و پروژه‌ای را به سود این مردمان استارت نمی‌زنند. بنابر اظهارات یکی از شهروندان ایذ‌ه‌ای، کمبود آب باعث شده که شهروندان تنها ٦ ساعت در طول شبانه روز آب لوله‌کشی داشته باشند و در برخی مواقع این ٦ ساعت نیز تا ٢ ساعت هم تنزل می‌یابد.

کارشناسان، سیاست‌های آبی جمهوری اسلامی را عامل اصلی نابودی منابع آبی زیرزمینی و در نهایت ایجاد شورزار و فرسایش گسترده خاک زاگروس می‌دانند. جمهوری اسلامی از سویی به بهانه انجام خدمات عامه منفعت، دست به ساخت تاسیسات یا  اجرای طرح‌هایی می‌زند که در اصل با هدف نابودی عوامل اصلی حیات زاگروس - آب و خاک- تدوین و اجرایی می‌شوند و یا اینکه با عدم نظارت و کنترل رفتار انسان با طبیعت، عوامل نابودی طبیعت را مهیا کرده تا خود مردم وظیفه نابودی زیستگاه‌شان را به انجام برسانند. در هر دو حالت، هنگامی که وضعیت به حالت بحرانی و غیرقابل بازگشت رسید سازمان‌های مرتبط با محیط زیست رژیم و یا هر نهادی دیگری، تحت عنوان حفاظت از طبیعت وارد کارزار شده و اشک تمساح می‌ریزند و با فغان‌های خود گوش عالم را کر می‌کنند.

سد سازی‌های مذکور نه تنها موجب بروز بحران آب و تنش آبی در جنوب زاگروس شده بلکه پیکر زاگروس را نیز به شدت مجروح و آسیب پذیر کرده‌اند. در پی این سدسازی‌های غیرعلمی و غیرکارشناسی، بخش قابل توجهی از جنگل‌های بلوط و حیات‌وحش این منطقه در زیر دریاچه‌های شکل گرفته، خفه شده یا در ساخت‌ و سازهای مصنوعی به کلی از بین رفته‌اند. ‌سدها همیشه یکی از منابع اصلی تولید برق نیز هستند اما حس نفرت و کینه‌ی مرکزگرایان ایران نسبت به کوردستان و زاگروس چنان شدت و حدتی دارد که حتا صاحبان اصلی این سرزمین را از برق تولیدی این سدها، محروم می‌کنند. در همین رابطه احمد منصوری، رئیس اداره برق شهرستان ایذه، عنوان کرد: با وجود پیگیری‌های متوالی و گزارشات مبنی بر فرسودگی و قدیمی بودن تجهیزات برق در شهرستان ایذه و همچنین نیاز شدید شهرستان به توسعه شبکه برق، این درخواست‌ها توسط مسئولین عالیرتبه دیده نشده و توجهی به آن نشده است.

انتقال منابع آبی زاگروس به استان‌های مرکزی ایران -اصفهان، کرمان، یزد، تهران، قم و سمنان- از جمله برنامه‌ها و سیاست‌های قدیمی حکومت‌های ایرانی در قبال کوردستان بوده و هست. سیاستی که تا پایان سلطه استبداد و ایجاد حکومتی که در آن سرنوشت زاگروس بدست خود زاگروس‌نشینان تعین شود، ادامه خواهد داشت.

محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد.