کوردستان میدیا: دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان ایران به مناسبت ٢٢ تیرماه، سالروز شهادت دکتر قاسملو و همراهانش در وین، بیانیەای صادر نمود.
متن کامل این بیانیە عینأ در پی میآید:
هممیهنان گرامی!
٢٢ تیرماه امسال ٢٥ سال از ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو، رهبر نامدار کرد و سیمای دمکرات راستین و دبیرکل پیشین حزب دمکرات کردستان ایران سپری میشود.
دکتر عبدالرحمان قاسملو روز ٢٢ تیرماه سال ١٣٦٨خورشیدی برابر با ١٣ ژوئیهی ١٩٨٩ میلادی در شهر وین، پایتخت کشور اتریش و در حال مذاکره با فرستادگان جمهوری اسلامی ایران که ظاهراً به منظور گفتگو در رابطه با مسألهی کرد در ایران وارد وین شده بودند، به همراه عبدالله قادری آذر، نمایندهی حزب در خارج از کشور و دکتر فاضل رسول، از کردهای عراق توسط این دیپلمات تروریستها به شهادت رسید.
با شهادت دکتر قاسملو، دمکراسیخواهان یک دمکرات راستین و مبارز استوار راه آزادی را از دست دادند و آزادیخواهان ایران با فقدان یک سیاستمدار و شخصیت فرزانه روبرو شدند. ملت کرد نیز از وجود رهبری برجسته و امروزی با افکار و اندیشههای ترقیخواهانه و حزب دمکرات کردستان ایران نیز از رهبری آگاه و کمنظیر محروم شدند و بدینگونه زخم عمیقی بر پیکر جنبش کرد در کردستان ایران و ضربهی سنگینی بر جنبش دمکراسیخواهی در ایران وارد گردید.
دکتر قاسملو به دلیل اندیشهها، باورها و مبارزاتش از همان ابتدای به انحراف کشاندن انقلاب ملیتهای ایران توسط آخوندها و تأسیس جمهوری اسلامی ایران، هدف تیر و تیغ تروریسم این رژیم بود. دکتر قاسملو و حزبش، حزب دمکرات کردستان ایران و فرزندان ملت کرد از حضور در رفراندوم غیردمکراتیکی که راه را برای روی کار آمدن جمهوری اسلامی باز میکرد، خودداری نمودند. دکتر قاسملو اطمینان داشت که با روی کار آمدن یک رژیم ایدئولوژیک واپسگرا نه تنها هیچ یک از اهداف دمکراتیک ملیتهای ایران تحقق نخواهند یافت، بلکه مسیر تلاش برای تأمین آنها را نیز دشوارتر خواهد نمود. این موضعی است که ملت کرد اکنون بیشتر میتواند به آن افتخار نماید. همچنین دکتر قاسملو با اینکه به عنوان نمایندهی مجلس خبرگان از استان ارومیه انتخاب شده بود، با تهدید خمینی امکان حضور در آن مجلس از ایشان سلب گردید و از همان زمان دیدگاه رهبران رژیم به ویژه شخص خمینی نسبت به دکتر قاسملو آشکار شد، علاوه بر اینها:
ــ دکتر قاسملو با عزمی راسخ در راه تحقق دمکراسی تلاش میکرد و این امر با فلسفهی ولایت فقیه سازگار نبود. دکتر قاسملو معتقد به برابری و حقوق برابر زن و مرد در جامعه و خانواده بود که چنان اندیشهای با باورهای واپسگرایانه و زنستیزانه در جمهوری اسلامی ایران در تقابل بوده و هست.
ــ دکتر قاسملو احیاکننده و رهبر یک حزب ترقیخواه و حقطلب کرد همچون حزب دمکرات کردستان ایران بود که علیه ظلم و ارتجاع در مبارزه بود و در میان فرزندان ملت کرد از موقعیت و نفوذ ویژهای برخوردار بود که این امر برای جمهوری اسلامی با آن افکار بسته و تاریکاندیش قابل قبول و قابل تحمل نبود.
ــ دکتر قاسملو هوادار جدی حقوق بشر بود و به انسان و حقوق وی حرمت مینهاد، انسانی که از نظر جمهوری اسلامی نه ارزش و قیمتی دارد و نه حق و حقوقی و غیر از اطاعت محض، حق و تکلیف دیگری ندارد.
ــ دکتر قاسملو سیاستمداری با اخلاق، دیپلماتی توانمند، شخصیتی مسلط بر زبانهای مختلف و مبارزی تأثیرگذار بود. به حقوق ملیتهای ایران نیز همانند حقوق ملت کرد اعتقاد داشت، در جریان مبارزه از ابزارهای ناشایست برای نیل به اهداف مقدس استفاده نمیکرد، مخالف ترور، انفجار، آدم ربائی و اقداماتی از این قبیل بود. برای ایجاد نزدیکی بیشتر میان دمکراتهای مخالف جمهوری اسلامی تلاش میکرد.
این ویژگیها اگر در واقع زینتبخش و معرف سیمای دکتر قاسملو بودند، لیکن از نگاه جمهوری اسلامی، دکتر قاسملو را تبدیل به سدی پولادین بر سر راه تحقق تمامی اهداف و برنامههای استبدادی و غیردمکراتیک و ضدبشری این رژیم نموده بودند، به همین دلیل قاسملو هدف تیغ تروریسم این رژیم بود. اگرچه رژیم همواره درصدد توطئهبرای از بین بردن دکتر قاسملو و حزبش بود، لیکن توطئههای رژیم علیه دکتر قاسملو در کردستان و در میان مردم کرد و پیشمرگان هرگز قرین موفقیت نبود، لیکن متأسفانه به بهانهی مذاکره، در خارج از کشور و در اتریش توطئهی ترور وی را عملی ساختند.
زمانی که از ترور دکتر قاسملو سخن به میان میآید، موضع ناشایست و دور از پرنسیپهای کشور دمکراتیکی همچون اتریش نمایان میگردد که دولت وقت آن کشور از ادامهی کار دادگاه و رسیدگی به پروندهی این ترور ممانعت به عمل آورد و در راستای منافع زودگذر مادی و ملاحظات سیاسی، خون معروفترین رهبر دمکرات را قربانی نمود، این در حالی بود که اسناد ترور وین بسیار شفافتر و آشکارتر از اسنادی بودند که دستگاه قضایی آلمان در جریان ترور میکونوس در اختیار داشت.
دکتر قاسملو اولین و آخرین قربانی تروریسم جمهوری اسلامی نبود، زیرا پس از آن نیز شمار چشمگیری از شخصیتهای کرد و ایرانی ترور شدند، ولی میتوان گفت که دولت آن زمان اتریش در تداوم اقدامات تروریستی جمهوری اسلامی به طور غیرمستقیم نقش داشت. اگر دستگاه قضایی اتریش از همان استقلال و شجاعت دستگاه قضایی آلمان برخوردار بود، شاید پس از آن شاهد ترورهایی که به دنبال ترور دکتر قاسملو انجام گرفتند و از جمله ترور دکتر صادق شرفکندی نبودیم.
در بیست و پنجمین سالگرد ترور دکتر قاسملو سؤال این است که آیا جمهوری اسلامی ایران در دستیابی به هدف اصلی خود از ترور دکتر قاسملو، دکتر صادق شرفکندی و سایر مبارزان حزب دمکرات کردستان ایران که همانا از بین بردن جنبش و مبارزهی ملت کرد در کردستان ایران در راه تأمین دمکراسی و حقوق ملی و زدودن فکر و اندیشهی ترقیخواهانهی قاسملو بود، توفیقی حاصل نمود؟ پاسخ بدون تردید نه خواهد بود، زیرا دکتر قاسملو با تجربهی خویش و در نظرگرفتن سرنوشت جنبشهای دیگر، رهبری فردی را در حزب نفی و رهبری جمعی را نهادینه ساخته بود، مدیریتی امروزین برای ادارهی حزب و استقلال سیاسی در حزبش به ارمغان آورده بود که با از دست دادن یک رهبر ولو تأثیرگذار، دارای رهبری خویش باشد همانگونه هم هست. اندیشه و باورهای زندهیاد دکتر قاسملو نیز بیش از هر زمان دیگری حقانیت و مقبولیت خویش را به ثبوت رسانده و روز به روز بیشتر گسترش مییابند و حزب دکتر قاسملو نیز در حفظ و ادامهی این خطمشی مصمم بوده و در همین مسیر گام برمیدارد و نشان داده است که زخمی همچون از دست دادن رهبرانش را تحمل میکند، اما به زانو در نمیآید.
تودههای مردم کردستان علیرغم فشار، سرکوب، بازداشت، حبس و حتی اعدام آزادیخواهان کرد همچنان هوادار اندیشههای دکتر قاسملو هستند، محبوبیت قاسملو افزایش یافته و نفوذ حزبش به جای خود باقی است و در حقیقت دکتر قاسملو در اندیشه و باورهایش زنده است. لیکن رژیم جمهوری اسلامی ایران در خلال این 25 سال بیش از پیش ماهیت ارتجاعی و اندیشهی واپسگرایانهاش برای افکار عمومی و مردم ایران آشکار شده است، هرگاه و در هر جایی که از فتنهانگیری، مداخله در امور داخلی کشورها به ویژه در منطقه، ترور و حمایت از تروریسم، نقض حقوق و افزایش آمار اعدام سخن به میان میآید، انگشتها به سوی این رژیم نشانه میروند.
این مسأله نیز کاملاً آشکار شده که جابجائی در مهرههای زمامداری رژیم نتوانسته و نخواهد توانست تغییری به سود مردم ایران و حقوق آنها حاصل نماید، زیرا آنچه که در سیاست و عمل این رژیم مشاهده میشود، از اعتقادات و اندیشههای واپسگرایانهی رژیم ناشی میشود و امکان تغییر در آنها وجود ندارد. از همین رو، حتی بسیاری از کسانی که هر بار به بهانهای خواستهاند چهرهای قابل اصلاح از این رژیم و مهرههای آن به نمایش بگذارند، اینک به این نتیجه رسیدهاند که امکان اصلاحات در این رژیم وجود ندارد. آیا حسن روحانی با کلید تبلیغاتیاش دروازهای به روی مردم و حقوق آنان گشوده است یا برعکس، کلید وی دروازهی نرمش و کوتاه آمدن در برابر خارجی را آن هم تحت فشار تحریمهای اقتصادی گشوده و همزمان آمار بازداشتها، اعدامها و فشار بر مردم را در داخل کشور بالا برده است. دیدگاه جهان خارج نسبت به رژیم هر چه که باشد، از منافع آنان ناشی میشود و لیکن مصمم بودن در مبارزه علیه این رژیم در داخل کشور به سود ملیتهای ایران و دمکراسیخواهان ایرانی خواهد بود.
در شرایط کنونی آنچه به ملت کرد مربوط میشود، خوشبختانه برخلاف میل جمهوری اسلامی مسألهی کرد در حال گسترش است و در بخشهایی از کردستان مسأله از انکار موجودیت ملت کرد و حقوق آن به سوی بحث از چگونگی تأمین حقوق ملی در هر بخشی از کردستان گام نهاده و مسألهی کرد در سطح جهانی جدیتر از گذشته مطرح است. در چنین شرایطی ضروری است که حمایت، اتحاد و انسجام ملت کرد این روند را با سرعت بیشتری به پیش ببرد.
لازم است که ملت کرد در کردستان ایران نیز به سوی اتحاد لازم جهت مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی گام بردارند و خود را مهیا نمایند تا عملاً همان خواستهائی را محقق سازند که دکتر قاسملو هم در رابطه با هر یک از بخشهای کردستان و هم در رابطه با ملت کرد در کردستان ایران و آزادی ایران خواهان آن بود و در این مسیر تلاش میکرد. چنین وظیفهای اگر همواره ضروری بوده، در شرایط کنونی که منطقهی خاورمیانه آشوبزده و بحرانی است و تبدیل به عرصهی کشمکش سیاسی، اقتصادی شده و جمهوری اسلامی نیز به صورت جدی با حمایت از رژیمهای غیردمکراتیک و مداخله در عراق و ترویج جنگ مذهبی در منطقه به ویژه در عراق، لبنان و سوریه و ... در جهت تشدید تنش و بیثباتی گام برمیدارد، بیش از پیش ضرورت مییابد.
حزب دمکرات کردستان ایران، حزب قاضی، قاسملو و شرفکندی در بیست و پنجمین سالگرد ترور زندهیاد دکتر قاسملو بر تداوم راه این رهبر بزرگ تأکید نموده و تا تحقق آرزوها، اندیشهها و دیدگاههایش، استوار و ثابتقدم در مبارزه و تلاش خواهد بود، به ویژه اکنون که در سطح بینالمللی بیش از پیش شناخته شده و در هر شرایطی مردم ایران و فرزندان ملت کرد و حتی جهانیان نیز به طور ویژهای روی ملت کرد حساب میکنند و حزب دمکرات نیز با توجه به ویژگیهایی که دارد، میتواند از تمامی آزادیخواهان، دمکراتها و طرفداران حقوق بشر انتظار حمایت سیاسی و معنوی داشته باشد.
ــ در بیست و پنجمین سالگرد ترور رهبرمان دکتر قاسملو، یادش را گرامی میداریم و راهش همچنان چراغ راه مبارزاتیمان خواهد بود.
ــ پویایی و گسترش هر چه بیشتر از آن باورهای ترقیخواهانهی دکتر قاسملو باد.
ــ پیروز باد حزب دمکرات کردستان ایران، حزب قاضی، قاسملو و شرفکندی
حزب دمکرات کردستان ایران
دفتر سیاسی
٢٠ تیرماه ١٣٩٣ خورشیدی
١١ ژوئیهی ٢٠١٤ میلادی
متن کامل این بیانیە عینأ در پی میآید:
هممیهنان گرامی!
٢٢ تیرماه امسال ٢٥ سال از ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو، رهبر نامدار کرد و سیمای دمکرات راستین و دبیرکل پیشین حزب دمکرات کردستان ایران سپری میشود.
دکتر عبدالرحمان قاسملو روز ٢٢ تیرماه سال ١٣٦٨خورشیدی برابر با ١٣ ژوئیهی ١٩٨٩ میلادی در شهر وین، پایتخت کشور اتریش و در حال مذاکره با فرستادگان جمهوری اسلامی ایران که ظاهراً به منظور گفتگو در رابطه با مسألهی کرد در ایران وارد وین شده بودند، به همراه عبدالله قادری آذر، نمایندهی حزب در خارج از کشور و دکتر فاضل رسول، از کردهای عراق توسط این دیپلمات تروریستها به شهادت رسید.
با شهادت دکتر قاسملو، دمکراسیخواهان یک دمکرات راستین و مبارز استوار راه آزادی را از دست دادند و آزادیخواهان ایران با فقدان یک سیاستمدار و شخصیت فرزانه روبرو شدند. ملت کرد نیز از وجود رهبری برجسته و امروزی با افکار و اندیشههای ترقیخواهانه و حزب دمکرات کردستان ایران نیز از رهبری آگاه و کمنظیر محروم شدند و بدینگونه زخم عمیقی بر پیکر جنبش کرد در کردستان ایران و ضربهی سنگینی بر جنبش دمکراسیخواهی در ایران وارد گردید.
دکتر قاسملو به دلیل اندیشهها، باورها و مبارزاتش از همان ابتدای به انحراف کشاندن انقلاب ملیتهای ایران توسط آخوندها و تأسیس جمهوری اسلامی ایران، هدف تیر و تیغ تروریسم این رژیم بود. دکتر قاسملو و حزبش، حزب دمکرات کردستان ایران و فرزندان ملت کرد از حضور در رفراندوم غیردمکراتیکی که راه را برای روی کار آمدن جمهوری اسلامی باز میکرد، خودداری نمودند. دکتر قاسملو اطمینان داشت که با روی کار آمدن یک رژیم ایدئولوژیک واپسگرا نه تنها هیچ یک از اهداف دمکراتیک ملیتهای ایران تحقق نخواهند یافت، بلکه مسیر تلاش برای تأمین آنها را نیز دشوارتر خواهد نمود. این موضعی است که ملت کرد اکنون بیشتر میتواند به آن افتخار نماید. همچنین دکتر قاسملو با اینکه به عنوان نمایندهی مجلس خبرگان از استان ارومیه انتخاب شده بود، با تهدید خمینی امکان حضور در آن مجلس از ایشان سلب گردید و از همان زمان دیدگاه رهبران رژیم به ویژه شخص خمینی نسبت به دکتر قاسملو آشکار شد، علاوه بر اینها:
ــ دکتر قاسملو با عزمی راسخ در راه تحقق دمکراسی تلاش میکرد و این امر با فلسفهی ولایت فقیه سازگار نبود. دکتر قاسملو معتقد به برابری و حقوق برابر زن و مرد در جامعه و خانواده بود که چنان اندیشهای با باورهای واپسگرایانه و زنستیزانه در جمهوری اسلامی ایران در تقابل بوده و هست.
ــ دکتر قاسملو احیاکننده و رهبر یک حزب ترقیخواه و حقطلب کرد همچون حزب دمکرات کردستان ایران بود که علیه ظلم و ارتجاع در مبارزه بود و در میان فرزندان ملت کرد از موقعیت و نفوذ ویژهای برخوردار بود که این امر برای جمهوری اسلامی با آن افکار بسته و تاریکاندیش قابل قبول و قابل تحمل نبود.
ــ دکتر قاسملو هوادار جدی حقوق بشر بود و به انسان و حقوق وی حرمت مینهاد، انسانی که از نظر جمهوری اسلامی نه ارزش و قیمتی دارد و نه حق و حقوقی و غیر از اطاعت محض، حق و تکلیف دیگری ندارد.
ــ دکتر قاسملو سیاستمداری با اخلاق، دیپلماتی توانمند، شخصیتی مسلط بر زبانهای مختلف و مبارزی تأثیرگذار بود. به حقوق ملیتهای ایران نیز همانند حقوق ملت کرد اعتقاد داشت، در جریان مبارزه از ابزارهای ناشایست برای نیل به اهداف مقدس استفاده نمیکرد، مخالف ترور، انفجار، آدم ربائی و اقداماتی از این قبیل بود. برای ایجاد نزدیکی بیشتر میان دمکراتهای مخالف جمهوری اسلامی تلاش میکرد.
این ویژگیها اگر در واقع زینتبخش و معرف سیمای دکتر قاسملو بودند، لیکن از نگاه جمهوری اسلامی، دکتر قاسملو را تبدیل به سدی پولادین بر سر راه تحقق تمامی اهداف و برنامههای استبدادی و غیردمکراتیک و ضدبشری این رژیم نموده بودند، به همین دلیل قاسملو هدف تیغ تروریسم این رژیم بود. اگرچه رژیم همواره درصدد توطئهبرای از بین بردن دکتر قاسملو و حزبش بود، لیکن توطئههای رژیم علیه دکتر قاسملو در کردستان و در میان مردم کرد و پیشمرگان هرگز قرین موفقیت نبود، لیکن متأسفانه به بهانهی مذاکره، در خارج از کشور و در اتریش توطئهی ترور وی را عملی ساختند.
زمانی که از ترور دکتر قاسملو سخن به میان میآید، موضع ناشایست و دور از پرنسیپهای کشور دمکراتیکی همچون اتریش نمایان میگردد که دولت وقت آن کشور از ادامهی کار دادگاه و رسیدگی به پروندهی این ترور ممانعت به عمل آورد و در راستای منافع زودگذر مادی و ملاحظات سیاسی، خون معروفترین رهبر دمکرات را قربانی نمود، این در حالی بود که اسناد ترور وین بسیار شفافتر و آشکارتر از اسنادی بودند که دستگاه قضایی آلمان در جریان ترور میکونوس در اختیار داشت.
دکتر قاسملو اولین و آخرین قربانی تروریسم جمهوری اسلامی نبود، زیرا پس از آن نیز شمار چشمگیری از شخصیتهای کرد و ایرانی ترور شدند، ولی میتوان گفت که دولت آن زمان اتریش در تداوم اقدامات تروریستی جمهوری اسلامی به طور غیرمستقیم نقش داشت. اگر دستگاه قضایی اتریش از همان استقلال و شجاعت دستگاه قضایی آلمان برخوردار بود، شاید پس از آن شاهد ترورهایی که به دنبال ترور دکتر قاسملو انجام گرفتند و از جمله ترور دکتر صادق شرفکندی نبودیم.
در بیست و پنجمین سالگرد ترور دکتر قاسملو سؤال این است که آیا جمهوری اسلامی ایران در دستیابی به هدف اصلی خود از ترور دکتر قاسملو، دکتر صادق شرفکندی و سایر مبارزان حزب دمکرات کردستان ایران که همانا از بین بردن جنبش و مبارزهی ملت کرد در کردستان ایران در راه تأمین دمکراسی و حقوق ملی و زدودن فکر و اندیشهی ترقیخواهانهی قاسملو بود، توفیقی حاصل نمود؟ پاسخ بدون تردید نه خواهد بود، زیرا دکتر قاسملو با تجربهی خویش و در نظرگرفتن سرنوشت جنبشهای دیگر، رهبری فردی را در حزب نفی و رهبری جمعی را نهادینه ساخته بود، مدیریتی امروزین برای ادارهی حزب و استقلال سیاسی در حزبش به ارمغان آورده بود که با از دست دادن یک رهبر ولو تأثیرگذار، دارای رهبری خویش باشد همانگونه هم هست. اندیشه و باورهای زندهیاد دکتر قاسملو نیز بیش از هر زمان دیگری حقانیت و مقبولیت خویش را به ثبوت رسانده و روز به روز بیشتر گسترش مییابند و حزب دکتر قاسملو نیز در حفظ و ادامهی این خطمشی مصمم بوده و در همین مسیر گام برمیدارد و نشان داده است که زخمی همچون از دست دادن رهبرانش را تحمل میکند، اما به زانو در نمیآید.
تودههای مردم کردستان علیرغم فشار، سرکوب، بازداشت، حبس و حتی اعدام آزادیخواهان کرد همچنان هوادار اندیشههای دکتر قاسملو هستند، محبوبیت قاسملو افزایش یافته و نفوذ حزبش به جای خود باقی است و در حقیقت دکتر قاسملو در اندیشه و باورهایش زنده است. لیکن رژیم جمهوری اسلامی ایران در خلال این 25 سال بیش از پیش ماهیت ارتجاعی و اندیشهی واپسگرایانهاش برای افکار عمومی و مردم ایران آشکار شده است، هرگاه و در هر جایی که از فتنهانگیری، مداخله در امور داخلی کشورها به ویژه در منطقه، ترور و حمایت از تروریسم، نقض حقوق و افزایش آمار اعدام سخن به میان میآید، انگشتها به سوی این رژیم نشانه میروند.
این مسأله نیز کاملاً آشکار شده که جابجائی در مهرههای زمامداری رژیم نتوانسته و نخواهد توانست تغییری به سود مردم ایران و حقوق آنها حاصل نماید، زیرا آنچه که در سیاست و عمل این رژیم مشاهده میشود، از اعتقادات و اندیشههای واپسگرایانهی رژیم ناشی میشود و امکان تغییر در آنها وجود ندارد. از همین رو، حتی بسیاری از کسانی که هر بار به بهانهای خواستهاند چهرهای قابل اصلاح از این رژیم و مهرههای آن به نمایش بگذارند، اینک به این نتیجه رسیدهاند که امکان اصلاحات در این رژیم وجود ندارد. آیا حسن روحانی با کلید تبلیغاتیاش دروازهای به روی مردم و حقوق آنان گشوده است یا برعکس، کلید وی دروازهی نرمش و کوتاه آمدن در برابر خارجی را آن هم تحت فشار تحریمهای اقتصادی گشوده و همزمان آمار بازداشتها، اعدامها و فشار بر مردم را در داخل کشور بالا برده است. دیدگاه جهان خارج نسبت به رژیم هر چه که باشد، از منافع آنان ناشی میشود و لیکن مصمم بودن در مبارزه علیه این رژیم در داخل کشور به سود ملیتهای ایران و دمکراسیخواهان ایرانی خواهد بود.
در شرایط کنونی آنچه به ملت کرد مربوط میشود، خوشبختانه برخلاف میل جمهوری اسلامی مسألهی کرد در حال گسترش است و در بخشهایی از کردستان مسأله از انکار موجودیت ملت کرد و حقوق آن به سوی بحث از چگونگی تأمین حقوق ملی در هر بخشی از کردستان گام نهاده و مسألهی کرد در سطح جهانی جدیتر از گذشته مطرح است. در چنین شرایطی ضروری است که حمایت، اتحاد و انسجام ملت کرد این روند را با سرعت بیشتری به پیش ببرد.
لازم است که ملت کرد در کردستان ایران نیز به سوی اتحاد لازم جهت مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی گام بردارند و خود را مهیا نمایند تا عملاً همان خواستهائی را محقق سازند که دکتر قاسملو هم در رابطه با هر یک از بخشهای کردستان و هم در رابطه با ملت کرد در کردستان ایران و آزادی ایران خواهان آن بود و در این مسیر تلاش میکرد. چنین وظیفهای اگر همواره ضروری بوده، در شرایط کنونی که منطقهی خاورمیانه آشوبزده و بحرانی است و تبدیل به عرصهی کشمکش سیاسی، اقتصادی شده و جمهوری اسلامی نیز به صورت جدی با حمایت از رژیمهای غیردمکراتیک و مداخله در عراق و ترویج جنگ مذهبی در منطقه به ویژه در عراق، لبنان و سوریه و ... در جهت تشدید تنش و بیثباتی گام برمیدارد، بیش از پیش ضرورت مییابد.
حزب دمکرات کردستان ایران، حزب قاضی، قاسملو و شرفکندی در بیست و پنجمین سالگرد ترور زندهیاد دکتر قاسملو بر تداوم راه این رهبر بزرگ تأکید نموده و تا تحقق آرزوها، اندیشهها و دیدگاههایش، استوار و ثابتقدم در مبارزه و تلاش خواهد بود، به ویژه اکنون که در سطح بینالمللی بیش از پیش شناخته شده و در هر شرایطی مردم ایران و فرزندان ملت کرد و حتی جهانیان نیز به طور ویژهای روی ملت کرد حساب میکنند و حزب دمکرات نیز با توجه به ویژگیهایی که دارد، میتواند از تمامی آزادیخواهان، دمکراتها و طرفداران حقوق بشر انتظار حمایت سیاسی و معنوی داشته باشد.
ــ در بیست و پنجمین سالگرد ترور رهبرمان دکتر قاسملو، یادش را گرامی میداریم و راهش همچنان چراغ راه مبارزاتیمان خواهد بود.
ــ پویایی و گسترش هر چه بیشتر از آن باورهای ترقیخواهانهی دکتر قاسملو باد.
ــ پیروز باد حزب دمکرات کردستان ایران، حزب قاضی، قاسملو و شرفکندی
حزب دمکرات کردستان ایران
دفتر سیاسی
٢٠ تیرماه ١٣٩٣ خورشیدی
١١ ژوئیهی ٢٠١٤ میلادی