در مورد بسترى شدن وعمل جراحى پروستات على خامنهاى تحليلهاى زيادى صورت گرفت، البته كه بايد انسانها را محق دانست كه هركدام تحليلى خاص ارايه دهند، چونكه براى اولين باراست كه درجمهورى اسلامى ازبيمارى ودرمان رهبرانقلاب بى پرده سخن گفته مىشود، تحليلهاى زيادى گفته شد از جمله اينكه بيمارى در مرحله حاد است و نظام زمينه سازى مى كند براى انتخاب رهبر آينده و يا اينكه بيمارى به مرحله درمان رسيده و مى خواهند با نشان دادن بيمارى به صورت اشكار، حرفهاى مربوط به وخيم بودن بيمارى را شايعه و نادرست جلوه دهند و يا اينكه بسترى شدن و يا دور بودن رهبرى از امور، فرصت كارهايى به دولت روحانى بدهد كه در وجود ايشان امكان پذيرنيست يا سخت است.....ولى بصورت گذرا يك تحليل بود كه در هياهوى تحليلهاى ديگرجدى گرفته نشد.
محمد نورى زاد اشاره كرده بود كه رهبرى خودش، براى برانگيختن احساس ترحم يا محبت اين نمايش را راه انداخته است.
شاغلين درقسمت اورژانس بيمارستان هميشه ازمراجعه كنندگانى كه به عمد خود را به بيمارى مى زنند يا تمارض مى كنند مى نالند و بعضا حتى بصورت طنز براى بازدهى بهتر اورژانس وجود دستگاههاى دروغ سنج را در ورودى اورژانسها لازم مى دانند!اما دليل اين تمارض چيست؟
روانشناسان و شاغلين بخش پزشكى هدف بيماررا جلب محبت اطرافيان مىدانند، يا بعدازاختلافات ودعواهاى خانوادگى براى آنكه جلب محبت يا ابرازمعصوميت كند يا از خطايى كه اختلاف پيدا كرده طرف ديگراختلاف يا دعوا از تقصير فرد (تمارض كنند) چشم پوشى كند،ديده مى شود كه يا اصولا تمارض به بيمارى مىكنند ويا حتى براى اينكه اين تمارض را جدى نشان دهند، چند قرص دم دست را بقصد خودكشى مى خورند كه تمارض بيشتر واقعى جلوه كند، كه البته بعضا منتهى به نتايج تاسف بارى هم مى تواند بشود.
آرى هدف بيمار يا تمارض كننده جلب محبت اطرافيان است يا بنوعى بخشيده شدن بدون اينكه مورد اختلاف روشن شود و يا تقصير كار عذر خواهى كند. ونقل قول نورى زاد كه هدف آقاى خامنهاى جلب احساس محبت است، بنوعى صحيح است.
با شكافى كه بعد ازانتخابات رياست جمهورى ١٣٨٨ در بين طرفداران آقاى خامنهاى درداخل افراد نظام افتاد و ايشان با حمايت بى چون وچرا ازاحمدى نژاد وسركوب بى رحمانه معترضين و نتايج آسف بار اقتصاد كشور كه همه بنوعى ايشان را تقصير كاراصلى اين جريانات و وضع موجود مى دانند و البته وضعيت شكننده وآشوبى كه دركشورهاى اطراف حكم فرماست وبعضا نوك اتهام كشورهاى همسايه هم بروى ايران است، موقعيت رهبرى را شديدا تضيف كرده است، هماوست كه گرداننده است ووجهه پدرسالارى كه ايشان و طرفدارانشان بر خود قايل بودند و حتى معترضيناش هم برايش قايل بودند در داخل سيستم فروريخت، ديگراتوريته و تقدس سابق را حتى در بين هواداران خود هم ندارد، وهمانطور كه معلوم است لازمه ادامه يافتن هر ديكتاتورى وجود هاله تقدسى است كه به ديكتاتور نسبت داده مى شود، واين هاله تقدس در مورد ايشان بعد ازانتخابات جنجال برانگيز وحوادث بعدى فروپاشيد،ديگراومثل سابق قادربه ايفاى نقش تقدس گونه خود نبود، حتى احمدىنژادهم جرات كرده بود كه برخلاف اوسربلند كند، اين براى يك ديكتاتوركابوس است كه زيردستان تا ديروزمجيز گويش درمقابلش سربلند كنند و ميدان بخوانند، بخاطرهمين است كه آقاى خامنهاى وتيم امنيتىاش تاكتيك تمارض را براى وى در مقياسى بزرگترطراحى كرده اند، ولى اينباردرمقياس بزرگترازاختلافات خانوادگى، درمقياس جامعه پدر سالار ايران هم اين تاكتيك قابليت اجرايش را ازچشم تيزبين مشاوران امنيتى پنهان نكرده است. ما هميشه در ضمن بيمارى، مرگ يا خطرمرگ قادر به بخشيدن هستيم حتى اگردشمن خونى كسى هم باشيم خوب يا بد اين نه فقط درسرشت جمعى ما بلكه در روحيه جمعى ملل بسيارى وجود دارد، تيم امنيتى حتى با زاويه عكسها سعى كرده است ازايشان چهرهاى مهربان ورنجور و پدرگونه بسازد كه سعى مى كردند به بيننده تلقين كنند كه آقاى خامنهاى انسانى است ازجنس خدا كه شايد اشتباهات کوچكى مرتكب شده، ولى جنس او بازهم خدايى است و مستحق بخشش بخاطراشتباهات سابقش است.
برخلاف روال كه ايشان به سختى كسى را قبول مى كنند، هرروزصدها نفررا درمقابل دوربين به ملاقاتش كشاندند از روحانى تا الهام چرخنده ازهاشمى تا عموپورنگ.
حتى خودشان در مصاحبه هنگام ترخيص ازبيمارستان، برخلاف روال هميشگى ازتك تك ملاقات كنندگان مىخواست نام ببرد وحتى آنقدرذوق زده بود كه ازاينكه تمام مردم ازايشان نتوانستندعيادت كنند ناراحتى خود را پنهان نمى كرد.
اين تمارض برخلاف تمارضات فردى تمارضى مهندسى شده وبا برنامه بود اينكه اصولا شايد نه مريضى دركاربود واگر واقعا مرضى دركاربود، سوالى است كه جوابش سخت باشد، ولى دراينكه اين مريضى يا تمارض وسيله اى شد براى برانگيختن احساسات شورانگيزطرفداران آقاى خامنهاى، شكى درآن نيست.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد
قهرمان قنبرى
محمد نورى زاد اشاره كرده بود كه رهبرى خودش، براى برانگيختن احساس ترحم يا محبت اين نمايش را راه انداخته است.
شاغلين درقسمت اورژانس بيمارستان هميشه ازمراجعه كنندگانى كه به عمد خود را به بيمارى مى زنند يا تمارض مى كنند مى نالند و بعضا حتى بصورت طنز براى بازدهى بهتر اورژانس وجود دستگاههاى دروغ سنج را در ورودى اورژانسها لازم مى دانند!اما دليل اين تمارض چيست؟
روانشناسان و شاغلين بخش پزشكى هدف بيماررا جلب محبت اطرافيان مىدانند، يا بعدازاختلافات ودعواهاى خانوادگى براى آنكه جلب محبت يا ابرازمعصوميت كند يا از خطايى كه اختلاف پيدا كرده طرف ديگراختلاف يا دعوا از تقصير فرد (تمارض كنند) چشم پوشى كند،ديده مى شود كه يا اصولا تمارض به بيمارى مىكنند ويا حتى براى اينكه اين تمارض را جدى نشان دهند، چند قرص دم دست را بقصد خودكشى مى خورند كه تمارض بيشتر واقعى جلوه كند، كه البته بعضا منتهى به نتايج تاسف بارى هم مى تواند بشود.
آرى هدف بيمار يا تمارض كننده جلب محبت اطرافيان است يا بنوعى بخشيده شدن بدون اينكه مورد اختلاف روشن شود و يا تقصير كار عذر خواهى كند. ونقل قول نورى زاد كه هدف آقاى خامنهاى جلب احساس محبت است، بنوعى صحيح است.
با شكافى كه بعد ازانتخابات رياست جمهورى ١٣٨٨ در بين طرفداران آقاى خامنهاى درداخل افراد نظام افتاد و ايشان با حمايت بى چون وچرا ازاحمدى نژاد وسركوب بى رحمانه معترضين و نتايج آسف بار اقتصاد كشور كه همه بنوعى ايشان را تقصير كاراصلى اين جريانات و وضع موجود مى دانند و البته وضعيت شكننده وآشوبى كه دركشورهاى اطراف حكم فرماست وبعضا نوك اتهام كشورهاى همسايه هم بروى ايران است، موقعيت رهبرى را شديدا تضيف كرده است، هماوست كه گرداننده است ووجهه پدرسالارى كه ايشان و طرفدارانشان بر خود قايل بودند و حتى معترضيناش هم برايش قايل بودند در داخل سيستم فروريخت، ديگراتوريته و تقدس سابق را حتى در بين هواداران خود هم ندارد، وهمانطور كه معلوم است لازمه ادامه يافتن هر ديكتاتورى وجود هاله تقدسى است كه به ديكتاتور نسبت داده مى شود، واين هاله تقدس در مورد ايشان بعد ازانتخابات جنجال برانگيز وحوادث بعدى فروپاشيد،ديگراومثل سابق قادربه ايفاى نقش تقدس گونه خود نبود، حتى احمدىنژادهم جرات كرده بود كه برخلاف اوسربلند كند، اين براى يك ديكتاتوركابوس است كه زيردستان تا ديروزمجيز گويش درمقابلش سربلند كنند و ميدان بخوانند، بخاطرهمين است كه آقاى خامنهاى وتيم امنيتىاش تاكتيك تمارض را براى وى در مقياسى بزرگترطراحى كرده اند، ولى اينباردرمقياس بزرگترازاختلافات خانوادگى، درمقياس جامعه پدر سالار ايران هم اين تاكتيك قابليت اجرايش را ازچشم تيزبين مشاوران امنيتى پنهان نكرده است. ما هميشه در ضمن بيمارى، مرگ يا خطرمرگ قادر به بخشيدن هستيم حتى اگردشمن خونى كسى هم باشيم خوب يا بد اين نه فقط درسرشت جمعى ما بلكه در روحيه جمعى ملل بسيارى وجود دارد، تيم امنيتى حتى با زاويه عكسها سعى كرده است ازايشان چهرهاى مهربان ورنجور و پدرگونه بسازد كه سعى مى كردند به بيننده تلقين كنند كه آقاى خامنهاى انسانى است ازجنس خدا كه شايد اشتباهات کوچكى مرتكب شده، ولى جنس او بازهم خدايى است و مستحق بخشش بخاطراشتباهات سابقش است.
برخلاف روال كه ايشان به سختى كسى را قبول مى كنند، هرروزصدها نفررا درمقابل دوربين به ملاقاتش كشاندند از روحانى تا الهام چرخنده ازهاشمى تا عموپورنگ.
حتى خودشان در مصاحبه هنگام ترخيص ازبيمارستان، برخلاف روال هميشگى ازتك تك ملاقات كنندگان مىخواست نام ببرد وحتى آنقدرذوق زده بود كه ازاينكه تمام مردم ازايشان نتوانستندعيادت كنند ناراحتى خود را پنهان نمى كرد.
اين تمارض برخلاف تمارضات فردى تمارضى مهندسى شده وبا برنامه بود اينكه اصولا شايد نه مريضى دركاربود واگر واقعا مرضى دركاربود، سوالى است كه جوابش سخت باشد، ولى دراينكه اين مريضى يا تمارض وسيله اى شد براى برانگيختن احساسات شورانگيزطرفداران آقاى خامنهاى، شكى درآن نيست.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد