کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

در رژیم جمهوری اسلامی ایران یک آزادیخواە را تنها بە دلیل تفکرات سیاسی‌اش اعدام می‌کنند (پتول حمدی)

21:06 - 4 اسفند 1392

پتول حمدی

سیاست اعدام کە در جمهوری اسلامی بە اجرا در می‌آید تحت لوای اسلام سیاسی‌است. دولت ایران بە عنوان کشوری اسلامی بە بهانەهای، حفاظت از نوامیس، عرف، اخلاق اجتماعی و معنویات و ارزش‌های اسلامی و انسانی، دست بە اعدام بی رحمانە‌ی شهروندان می‌زند و هموارە مشروعیت بخشی بە اعدام، از سوی دستگاه‌های مختلف دولتی تبلیغ می‌گردد.
دولت ایران ذاتاً بە دلیل داشتن ویژگی استثمارگری، از تمام ارگان‌ها و سازمان‌ها بە عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود در بە استثمار کشاندن مردم بی گناە استفادە می‌کند.
در واقع اعدام آزادیخواهان درتضمین استثمارجامعە، حائز اهمیت است. زیرا با برپا کردن طناب دار موجی از هراس و وحشت را بە جامعە تزریق می‌کنند و با ایجاد این فضای رعب و وحشت تمام اعتراضات مردم بە سکوت کشاندە می‌شود و بسیاراند پدر و مادرانی کە هر روز بە سوگ عزیزان خود می‌نشینند و بی سر و صدا عزیزانشان را بە گورستان می‌سپارند.
جمهوری اسلامی ایران از آ‌‌غاز سر کار آمدنش تاکنون از اعدام، بخصوص اعدام‌های سیاسی بە عنوان ا‌هرمی در جهت مبارزە با فعالان سیاسی و اجتماعی استفادە نمودە و در این راە هیچ تردیدی بە دل راە ندادە است همچنان کە تاریخ گواە این واقعیت است.
آنها در هر مقطع زمانی کە از انقلاب‌های اجتماعی مردم احساس ترس کردەاند دست بە قتل و عام گروهی، آزاد اندیشان زدەاند کە این حکایت از احساس ترس و خطرکردن مداوم ‌آنها از هر گونە فعالیت جمعی و گروهی مردم برای بە دست آوردن حقوق اولیّە بودە است.
هموارە جنبش‌های سیاسی مردم، بر ضد سیاست‌های غیر انسانی رژیم حاکم در ایران پا بر جا بودە و هست و آنها هم متقابلاً از گزینەی اعدام برای مهار این جنبش‌ها استفادە می‌کنند. همان‌طور کە در آغار انقلاب ١٣٥٩بە دنبال اوج جنبش‌ها‌ی سیاسی و مبارزات مردم کردستان در این منطقە، جهت مقابلە با ظلمی کە علیە ملّت کُرد اعمال می‌شد. مردم بە قیام برخاستند و رژیم آخوندی برای ثبات حکومت خود، دست بە قتل عام و اعدام وحشیانەی ملّت ستم دیدەی کُرد زد و تعداد بسیار زیادی ازجوانان دلاور این مرز و بوم را بە خاک و خون کشید.
در جریان جنگ ویرانگر هشت سالەی ایران و عراق نیز هموارە شعار حکومت اسلامی ایران این بود کە راە قدس از کربلاست و حاضر بە پذیرش صلح نبودند کە بالاخرە در اثر فشار ناشی از شکست‌های نظامی در جبهە‌های جنگ و ترس از قیام مردم کە از جنگ ٨ سالەی ایران و عراق بە ستوە آمدە بودند. بالاخرە در سال ١٣٦٧ بە قول خمینی مجبور بە نوشیدن جام زهر شدند و قطعنامە صلح را پذیرفتند و از مواضع قبلی خود کە می‌خواستند جنگ را تا رسیدن بە قدس ادامە دهند عقب نشینی کردند. جنگ ایران و عراق بە نام دفاع مقدس طولانی‌ترین نبرد کلاسیک در قرن بیستم و دومین جنگ طولانی قرن، بعد از جنگ ویتنام بود کە پس از هشت سال جنگ خانمان سوز و بە جا گذاشتن یک میلیون نفر تلفات و شصد و بیست و هفت میلیارد خسارت بە کشور، علاوە بر هزینە بازسازی خرابی‌ها کە شصد و چهل و چهار میلیارد دلار بر آورد می‌شود دو طرف صلح پذیرفتند. كە تنها مردم ستم‌دیدە و بی‌گناە مجبور بودند تمام این خسارات‌ها را در زمینە‌های مختلف انسانی و مالی پرداخت کنند.
با پایان یافتن جنگ ایران و عراق با وجود آمار زیادی از زندانیان سیاسی بومی آن، می‌رفت کە هیاهوی وسیعی ایجاد شود و حکومت آخوندی را از میان بردارد اما آنها روانشناسان ماهری بودند. بازهم برای ایجاد فضای رعب و وحشت و سرکوب مردم کُرد و آزاد اندیشان، دست بە اعدام دست جمعی زندانیان سیاسی زدند و چندین هزار نفر را تنها بە جرم دفاع از حق و حقوق خود بە تیر بستند و اعدام کردند. جامعه‌ی بین‌المللی هم باز سکوت اختیار کرد و در حال دست زدن و تشویق کردن رژیم آخوندی بە خاطر قبول قطعنامە آتش بس پانصد و نود و هشت بودند و کشتار هزاران نفر انسان بی گناە را نادیدە گرفتند.
همچنین در هجدە تیر سال هزار و سیصد و هفتاد و هشت دانشجویان دانشگاە تهران بە تصویب قانون جدید مطبوعات و بسته شدن روزنامەی سلام اعتراض کردند. کە انصار حزب‌اللە بە داخل کوی دانشگاە تهران و خوابگاه‌های دانشجویی حمله کردند و ضمن تخریب اموال دانشجویان آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند و صدها نفر را بازداشت کردند. حمله و ضرب و شتم دانشجویان تا صبح ادامه داشت. این باعث خشم و اعتراض مردم و دانشجویان شد، اعتراضات تا چند روز در تهران و شهرستان‌ها ادامە داشت کە افرادی موسوم بە لباس شخصی‌ها و نیروی انتظامی بە مردم و دانشجویان حملە‌ور شدند و تعدادی کشتە و تعداد زیادی زخمی و تعداد بی‌شماری از مردم و دانشجویان را دستگیر کردند.
محـمد خاتمی رئیس جمهور وقت در سخنرانی خود چنین گفت:
\'\'بعد از حادثه‌ی کوی دانشگاه، شورش پیش آمد. شورش و بلوا در تهران، حادثه‌ی زشت و نفرت‌آوری بود. آن‌چه در تهران پیش آمد لطمه به امنیت ملی بود؛ تلاشی بود برای برهم زدن آرامش مردم شریف و تخریب اموال عمومی و خصوصی و بالاتر از آن، اهانت به نظام و ارزش‌های آن و مقام معظم رهبری، آن‌چه پیش آمد، حادثه‌ی ساده‌ای نبود؛ تلاشی بود برای مرزشکنی و برای ابراز کینه‌توزی علیه نظام که نه رابطه‌ای با این ملت شریف داشت و نه نسبتی با دانشگاه و دانشگاهیان. حادثه‌ی شورش، یک حرکت کور، یک بلوا، یک حرکت ضد امنیتی، با شعارهای منحرف‌کننده بود که به نظر من برای مخدوش کردن شعارهای مطرح‌شده در دوران جدید ریاست‌جمهوری به وجود آمد. تحریک احساسات مردم متدین و دل‌سوز و وطن‌خواه که تاب تحمل حمله به ارزش‌ها، رهبری و مقدسات خود را ندارند.کە فقط از آن جهت صورت گرفت که ملت به خشونت واداشته شوند. در واقع این شورش، نه تنها یک اقدام ضد امنیتی بود بلە اعلام جنگی بود بە رئیس جمهور و شعارهای او که بە یاری خداوند این بلوا خاموش شد\'\'.
محـمد خاتمی اعتراض دانشجویان و مردم را اهانت بە نظام و ارزش‌های آن و مقام رهبری می‌دانست در حالی کە در مقابل قتل‌های زنجیرەای سکوت کرد و هیچگاە آمران آن جنایت‌ها را معرفی نکرد.
و در دهمین سالگرد حملە بە کوی دانشگاە هم کە در سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت مصادف با دهمین انتخابات ریاست جمهوری بود. مردم در اعتراض بە نتیجەی انتخابات کە در آن محمود احمدی‌نژاد بە ریاست جمهوری رسید بە خیابان‌ها ریختند. زیرا مردم معتقد بە وجود تقلب و تخلف در انتخابات بودند کە با برخود شدید و وحشیانەی نیروهای پلیس و ضد شورش و لباس شخصی‌ها و نظامیان حامی دولت روبرو شدند. در این جریان مردم را بە گلولە بستند و از نارنجک صوتی و گاز اشک‌آور و سلاح برای بە سکوت کشاندن مردم و ایجاد فضایی پر از ترس و وحشت استفادە کردند. شمار زیادی از مردم و دانشجویان مجروح و بە قتل رسیدند و بسیاری نیز دستگیر و زندانی شدند و مورد شکنجە و اذیت و آزار قرار گرفتند کە از وحشیانە‌ترین جنایت آنها جریان زندان کهریزک بود کە بسیاری از زندانیان را مورد تجاوز جنسی قرار دادند و تعدادی را هم اعدام کردند و توانستند با وحشیانە‌ترین شکل هم این ‌قیام مردمی را بە سکوت وادارند.
در واقع جنگ، چپاول، کشتارها، زندان‌ها، شکنجەها، زنجیر، تازیانەها، چوبەهای دار، سیاه‌چالەها، فقر، گرسنگی و آوارگی از دستاوردهای نظام دیکتاتوری می‌باشد. آنها هموارە بە دنبال بلعیدن رنج هزار سالەی مردم و جامعەی انسانی بودە و هستند و کوچکترین ارزشی برای انسان و انسانیت قائل نیستند.
اکنون هم با انتخاب شدن حسن روحانی بە ریاست جمهوری و نام‌گذاری دولت او بە دولت \'\'تدبیر و اعتدال\'\' انتظار می‌رفت کە هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی اعتدال‌گرایی حاکم شود، اما رژیم تنها برای اینکە چند صباحی بیشتر حکومت کند از مواضع قبلی خود عقب نشینی کرد و حاضر بە پذیرش قطعنامەی هستەای شد، در حالی کە اقتصاد کشور را با بودجە‌های سرسام‌آور برای ساخت سلاح هستەای بە نابودی کشاندند کە در این میان باز هم مردم قربانیان اصلی سیاست‌های غلط آنها هستند.
درعرصەی سیاست داخلی نیز همچنان موضعی خصمانە را در پیش گرفتە‌اند و موج اعدام‌های اخیر در سیستان و بلوچستان و کردستان و کرمانشاە نشانەی بارز آن می‌باشد و هر روز رژیم آخوندی بە بهانەهای اقدام علیە امنیت ملّی، محاربه و دشمنی با خدا و یا همکاری با احزاب سیاسی جوانان آزاد‌اندیش را اعدام می‌کند کە ما هر روز شنوندە خبری تکان دهندە و ناخوشایند ازاین اعدام‌ها هستیم کە ما را در غم و ماتمی عمیق فرو می‌برد کە در واقع کشور ایران را بە جهنمی اسلامی تبدیل کردەاند.
کشورهایی هم کە دم از آزادی، دمکراسی و حقوق بشر می‌زنند تنها زمانی از حقوق بشر دفاع می‌کنند کە بە قرار دادهای اقتصادی و نظامی آنها هیچ خدشەای وارد نشود.
بنابراین برای رهایی از این جهنم، همگی مردم باید دست بە دست هم دهند و حماسە بیافرینند و حکومت استبداد و ظلم را نابود کنند تا بتوانند در سایەی آزادی و دمکراسی زندگی کنند.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد