کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

دریاچە ارومیه در گزارش احمد شهید به مجمع عمومی سازمان ملل متحد (قهرمان قنبری)

19:06 - 10 مهر 1393

به کجا کوچ می‌کنید؟
بی شک آنجا که بدان می‌کوچید
بدتر خواهد بود.
وآنجا که از آن کوچ می‌کنید
بهتر بوده است*

11045.jpg
قهرمان قنبری


احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان‌ملل در امور حقوق‌بشر ایران در جدیدترین  گزارش خود ٢٧/٠٩/٢٠١۴ در میان موضوعات مطرح شده به موضوع مهمى اشاره کرده است که شاید در نظر اول، اشاره به آن به‌نظر در وظیفه احمد شهید نگنجد، ولى اشاره احمد شهید در گزارش ویژه‌اش نشان از اهمیت ویژه موضوع مورد بحث دارد، موضوعى که حتى والاتر از آزادى یا حقوق بشر است، چون که مستقیما زندگى میلیون‌ها انسان را تحت تاثیر قرار مى‌دهد و اصولا اگر حیات و یا زندگى نباشد، چگونه حقوق بشرى باشد؟

دربند ٨٣ گزارشگر ویژه سازمان ملل آمده است که بنا به گزارش رسمى حکومت جمهورى اسلامى ایران، نود و سه درصد دریاچه ارومیه خشک شده است و میزان نمک موجود درآب دریاچه به دو برابر حد استاندارد رسیده است که موجب افزایش ریسک سرطان و بیماری‌هاى تنفسى شده است. در ادامه بنا به گزارش منابع رسمى آمده است که اگر تا آبان ماه ١٣٩٣ اقدامات مکفى صورت نگیرد، قسمت جنوبى دریاچه ارومیه به‌کلى خشک مى‌شود که این به‌نوبه خود به‌طور مستقیم زندگى بیش از پنج میلیون‌انسان را تحت تاثیر قرار مى‌دهد که مجبور به مهاجرت به مناطق دیگر شوند.

نقطه وحشتناک‌تر دربند٨۴ است؛ در این بند آمده است که بنا به گزارش رسمى دفتر نمایندگى سازمان ملل درجمهورى اسلامى، نزدیک به ششصد هزار نفر از ساکنین حاشیه دریاچه اورمیه به‌خاطر شرایط اسفناک دریاچه به مناطق دیگر مهاجرت کرده‌اند و افراد باقی‌مانده درمناطق اطراف یا حاشیه‌اى دریاچه، روز به روز به خطر فقر مبرم نزدیک‌تر مى‌شوند و باد و طوفان‌هاى گردوخاک و نمک از ١٢٠ روز درسال به ٢۴٠ روز درسال افزایش یافته است.(١)

شاید در نظر اول بنا به تبلیغات جمهورى‌اسلامى، گزارش احمد شهید به ‌خاطر موقعیت‌سیاسى، مغرضانه به‌ نظر برسد، ولى یادآورى این نکته خالى از لطف نیست که احمد شهید استناد به آمار جمهورى اسلامى ایران کرده است و حتى هر روزه خود مسئولان جمهورى اسلامى خطرات خشک شدن این دریاچه را گوشزد مى‌کنند، چنانچه یکى از شعارهاى انتخاباتى حسن روحانى رئیس‌جمهور، احیاء دریاچه اورمیه بود، اما با این وجود عیسى کلانترى دبیر ستاد احیاى دریاچه اورمیه در ٨ شهریور ١٣٩٣ گلایه مى‌کند که هنوز با گذشت ماه‌ها از تصویب اعتبار مورد نیاز براى احیاى دریاچه ارومیه ریالى از این بودجه پرداخت نشده است(٢).
البته که خشک شدن دریاچه ارومیه محصول یکى دوسال نیست که احیاى آن در عرض مدت کوتاهى عملى گردد، ولى بى‌عملى و دادن وعده‌هاى سر خرمن امرى نیست که از چشم هزاران انسان جستجوگر پنهان بماند!

گزارشات کارشناسى و حتى حکومتى از احتمال آوارگى حداقل پنج میلیون نفرحکایت دارد، حال اینکه کدامین شهر و منطقه ظرفیت پنج میلیون آواره را دارد؟ سوالى است که مسببین امر باید پاسخ‌گو باشند؟

مسببین امر! مسببین امر به‌جز دولت چه کسى مى‌تواند باشد؟ منطقه‌اى که پنجاه سال قبل جزو مناطق خوش آب‌و هواى کشور بود، مى‌رود که غیرقابل سکونت‌شود، ستاد احیاى دریاچه ارومیه در بهترین حالت سى درصد تغییرات اقلیمى را مقصر خشکى دریاچه اورمیه مى‌داند، بقیه هفتاد درصد را عوامل انسانى مى‌داند، وانگهى در مقایسه نزولات آسمانى بین سالهاى ١٣٣١ تا ١٣٧۴ و ١٣٧۴ تا ١٣٩١ فقط هجده درصد کاهش میانگین بارش مشاهده مى‌شود.(٣)

عوامل انسانى در اینجا دولت است که با احداث سدها و چاههاى عمیق به‌قیمت کویر کردن اراضى تلاش کرد، هم فقر عریان موجود در منطقه را به‌صورت موقت درمان کند و هم با تغییر محصولات مورد کشت که با تحمیل کشت ارقام مورد نیاز به آبیارى بیشتر مانند چغندر قند، سیب و گندم، در تولید شکر، گندم و دیگر محصولات کشاورزى خودکفا شوند! به چه قیمتى؟ آرى؛ به قیمت غیرقابل سکونت کردن کل منطقه آذربایجان، وقتى که اصولا برنامه‌اى به‌جز شعار و اهداف کوتاه مدت پشت اهداف توسعه‌اى نباشد و اصولا توسعه بلندمدت و متوازن نباشد، نتیجه‌اى بهتر از این انتظار نمى‌رود، و به همین دلیل است که عیسى کلانترى درگفتوگو با خبرگزارى دانا نقل قول مى‌کند که محموداحمدى نژاد در سفر فیروزکوه خود در مورد حفر چاه و کم‌آبى اظهار مى‌کند؛ اصل ممنوع و غیرممنوع یعنى چه؟ هرکس هرجا مى‌خواهد چاه بزند.(۴)

غرض زانوى‌غم بغل‌گرفتن یا حتى محاکمه مقصر اصلى نیست که در حل مسئله اصلى شاید خیلى کمک نکند، مسله نگاه به آینده است، سواى از طبیعت و زیبایى دریاچه‌اورمیه (که خود مسئله مهمى است) بیشتر تاثیر مستقیم خشک شدن این دریاچه بر زندگى میلیون‌ها انسان مدنظر است، میلیون‌ها انسانى که با فقر، بیمارى وآوارگى درگیر خواهند شد و مطمئنا کشور را به بحران‌اقتصادى و امنیتى سوق خواهند داد. توماس فریدمن درمقاله خود به‌تاریخ ١٨ می ٢٠١٣ در نیویورک تایمز به‌روشنى نقش قحطى و مهاجرت روستائیان به شهرهاى سوریه را دربحران سوریه نشان داده است.(۵)

البته این‌هم درست است که که اصولا روند سیاست و تاریخ در نقاط مختلف فرق مى‌کند و همسان نیست، ولى این نکته را نباید فراموش کرد که اغلب کارشناسان از یک بحران نمک هشت میلیارد مترمکعب نمک که تا شعاع هفتصد کیلومتر را با ریزگردهایش تحت تاثیر قرار مى‌دهد، صحبت مى‌کنند. این بحران در مرحله اول به‌ترتیب اقتصادى ــ انسانى و امنیتى خواهد بود. هرچند که اولا اخلاقى است، حتى بدون درنظر گرفتن بحران امنیتى از نقطه نظر انسانى و اقتصادى اهتمام به حل موضوع داشته باشیم، درغیراین‌صورت مطمئنا این بحران منجر به شکاف طبقاتى‌و قومیتى شده و مطمئنا تبدیل به بحران حاد امنیتى مى‌شود.

امروز دریاچه ارومیه نه مسئله منطقه‌اى یا کشورى، بلکه حتى نیازمند توجه جهانى است. محـمد بابایى وبلاگ نویس ارومیه‌اى تعبیر خاصى دارد؛ به اعتقاد او چیزى که در نقشه‌ها و ماهواره‌ها دریاچه ‌ارومیه خوانده مى‌شود، براى ما فقط دریاست، دریایى شاید بزرگ‌تر از تمام اقیانوس‌ها و واقعا هم اینطور است. کسی درپیرامون دریاچه‌ ارومیه آن را به اسم دریاچه ارومیه نمی‌شناسد، همه آن‌را دریا می‌نامند، یک کلمه ساده؛ دریا.

مرگ دریاچه ارومیه، فقط مرگ یک دریاچه نیست، مرگ تمدن است، مرگ تاریخ است، مرگ محله دوه چى تبریز است که ستارخان با آن روح شرقى‌اش، نتوانست جلوى اشک چشمانش را بگیرد و با گریه به دختر زخمى مجاهد بگوید: مگر ستارخان مرده است که تو لباس رزم بر تن کنى؟ مرگ پاریس کوچولوى شرق است، شهرهم‌زیستى ادیان و اقوام (ارومیه)، آیندگان باید عاشیق را با سازش دربغل سَرچُوپی کش(۶) پیدا کنند، همان‌طور که معشوق را در حال معاشقه در آغوش عاشق در پمپى پیدا کردند.

*برتولت برشت


(١)http://shaheedoniran.org/wp-content/uploads/2014/09/A-69-356-SR-Report-Iran.pdf

(٢)http://www.khabaremruz.com/دبیر-ستاد-ریالی-از-اعتبار-احیای-دریاچه/
(٣)http://ulrp.sharif.ir/سئوالات-متداول/۳۳-پرسش%E2%80%8Cهای-متداول/۳۸۴-۱-چه-عواملی-موجب-وضعیت-کنونی-دریاچه-ارومیه-گردیده%E2%80%8Cاند؟.html
(۴)http://www.tabnak.ir/fa/news/423699/فروش-میلیاردی-آب-در-روستاها
(۵)http://www.nytimes.com/2013/05/19/opinion/sunday/friedman-without-water-revolution.html?pagewanted=all&_r=4&

(۶) در رقص کردى، اولین نفرسمت راست گروه که با دستمالی در دست وظیفه هدایت وهماهنگ کردن حرکت بقیه رقصندگان را به عهده دارد و سرعت و ریتم و شور رقصندگان بستگی به هدایت او دارد را در زبان بومی سَرچُوپی کِش(به کردی: سەر چۆپی کێش) مى گویند.

محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد