کوردستان میدیا: مصطفی هجری، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران به مناسبت فرا رسیدن نوروز و سال نو خورشیدی، پیامی خطاب به مردم کردستان منتشر نمود.
متن این پیام به شرح زیر است:
هممیهنان گرامی! مردم مقاوم کردستان!
در آستانهی نوروز، فرا رسیدن سال نو را به شما شادباش میگوییم، نوروزی که دیگر میتوان از آن به عنوان سمبل راسان روژهلات یاد کرد. در چنین روزها و لحظاتی بود که پارسال در ارتفاعات قندیل پیام راسان روژهلات را به شما ابلاغ نمودیم و به اطلاع رساندیم که ما به عنوان حزب دمکرات کردستان ایران، فصل نوینی از مبارزه را در کردستان ایران آغاز میکنیم. لیکن نگفتیم که این تنها پیشمرگه و حزب دمکرات هستند که تمامی مسئولیت چنین مبارزهای را به عهده خواهند گرفت، بلکه همگی ما وارد برههی تازهای از حیات جنبشی رهاییطلبانه در تاریخ ملتمان خواهیم شد.
بدیهی است که پیام ما با خوانشهای متفاوتی روبهرو گردید. برخی جریانات بر این باور بودند که حزب دمکرات قادر به رویارویی با جمهوری اسلامی نخواهد بود یا حضور نیروی پیشمرگه در میان مردم نمیتواند پاسخگو باشد، لیکن رویدادها و تحلیلهای مربوط به این موضوع در دو سال اخیر این واقعیت را به اثبات رساند که نه ما نیرویی هستیم که جمهوری اسلامی بتواند آن را به زانو دربیاورد و مبارزهی ما صرفاً به فعالیتهای نیروی پیشمرگه محدود میشود.
آنچه که حزب دمکرات در نوروز گذشته اعلام نمود، به هم پیوستن مبارزات شار و شاخ (شهر و کوهستان) بود. یعنی مبارزهای که صرفاً مربوط به پیشمرگه نیست، بلکه جوهره و محور اصلی آن، شهر و جنبشهای شهری کردستان ایران است. ما به این باور رسیدهایم که در سرتاسر گسترهی کردستان ایران از لحاظ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، دگرگون شده است. تغییراتی که تصویر دیگری از جامعهی کردستان را به ما نشان میدهند.
به درازای تاریخ، سنگینی بار مبارزه، بیشتر بر دوش پیشمرگه بوده است، یعنی پیشمرگه تمامی هزینههای مبارزه را پرداخته و مردم نیز به عنوان رهاییبخش بدان نگریستهاند. لیکن ما بر این باوریم که این طرز فکر مولد نوعی فرهنگ انتظار است و شهر و جنبشهای آن نمیتوانند نقش و توانایی خویش را نشان دهند. به همین دلیل، ما بر این باوریم که در این مبارزه نیازمند دو رکن و ستون اساسی هستیم: یک از این دو ستون، پیشمرگه است که بایستی همچون پشتیبان تودههای مردم کردستان ایفای نقش کند و با وجود پیشمرگه، شهر نیز نباید احساس تنهایی کند و بایستی به مبارزه در راه رهایی و تحقق آزادیهایش ادامه دهد.
در اینجا، پیشمرگه نیرویی است که از حرکتها و تواناییهای مردم در مقابله با استبداد رژیم دفاع میکند. شهر نیز کانونی است که بایستی تبدیل به بخشی از سیاست در خاور سرزمینمان گردد.
ما این مبارزه را با پیشمرگه آغاز کردیم تا به جامعه ثابت کنیم که حضور داریم و این حضور صرفاً یک شعار نیست، پیشمرگه به عنوان سمبل و آیینهی هویت ملت کرد، همراه شماست. پیشمرگه به عنوان یک آغاز، نمادی بود بر این که راسان روژهلات، قافلهای است که بایستی تبدیل به واقعیت شده و این روحیه را به جامعه ببخشد که بتواند موجودیت خویش را از آن استنباط کند.
ازخودگذشتگی پیشمرگههای روژهلات در مدت دو سال اخیر توانست بسیاری از موضوعات را برایمان روشن کند، از جمله:
نخست این که فرزندان کردستان هماینک نیز حاضرند بهایی رهایی خود را بپردازند.
دوم این که پیشمرگه ثابت نمود که هیمنهی جمهوری اسلامی، پنداری نادرست و بی اساس است.
سوم این که پیشمرگه تصمیم گرفته است که در کنار ملت و میهنش باشد و این بیانگر یک استراتژی درازمدت و نه موقتی است.
به موازات مبارزات کوهستان که پیشمرگه آن را نمایندگی میکند، مبارزات شهری نیز نزد حزب دمکرات از اهمیت برخوردار است. در این زمینه گرچه ما هنوز در ابتدای راه به سر میبریم، لیکن دارای جامعهی زنده و پویایی هستیم که نیازمند منجی و رهاننده نیست، بلکه تلاشمان این است که به اتفاق یکدیگر به مابرزات شهر معنا ببخشیم. ما تصمیم نگرفتهایم که برای شما در مبارزات شهرها دستورالعمل صادر کنیم، بلکه این عرصه متعلق به همگی ماست و به اتفاق یکدیگر برای معنا بخشیدن به آن تلاش میکنیم. مبارزات شهری جایی است که همگی ما را گرد هم میآورد. جامعهی رهاییطلب روژهلات بایستی تبدیل به کانون و مهد همزیستی سیاستها، فرهنگها و هویتهای گوناگون شود، یعنی همان کانونی که هم تواناییهای ملت کرد را اثبات میکند و هم تعبیری بر شکلگیری یک کیان دمکراتیک گردد، یعنی همان جایی که بایستی از امروز برای تشکیل آن کار کنیم.
به دنبال حماسهآفرینیهای قرهسقل و کوسالان، انگارههایی در کردستان ایران جلوه نمودند که همگی آنان حاکی از این بودند که مبارزات کوهستان توانسته است پیام خود را به شهر برساند، همزمان نیز مشارکت مردم به تناسب توان آنان در مبارزات کوهستان و استقبال آنان از فراخوان ما در سالروز ترور رهبر بزرگمان دکتر قاسملو نشان داد که شهرهای روژهلات کانون نسل آمادهای هستند که میداند چگونه جمهوری اسلامی را زیر سؤال ببرد. از سوی دیگر، نوعی از مقاومت مدنی در شهرهای کردستان سربرآورد که همگی حامل یک پیام بودند و آن نیز برجسته نمودن ارادهی تودههای مردم کردستان در مقابله با اشغالگر بود. در عین حال، نباید از یاد برد که چگونه مردم از نیروهای پیشمرگه استقبال نمودند و در مواقع ضروری حاضر شدند به هر قیمتی به آنان کمک کنند.
آنچه که در مبارزات روژهلات اهمیت دارد، به این مسأله باز میگردد که از نگاه ما کرد بودن تنها در وجود پیشمرگه و نیروی مقاومت خلاصه نمیشود، بلکه دربردارندهی این معناست که اگر اکثریت مردم توان آن را ندارند که پیشمرگه باشند، حداقل میتوانند نسبت به حقوق خویش حساس و مسئولیتپذیر باشند. در اینجا هدف رساندن این پیام است که مبارزه برای رهایی و مبارزات ملی به معنای ترک دنیا نیست، در همان حال، در مبارزهای که ریشه در جنبشهای شهری داشته باشد، عقبنشینی و پا پس کشیدن امکان ندارد، بلکه تبدیل به مبارزهای میگردد که برای همیشه به حیات خود ادامه خواهد داد، خواه در حال کشکمش با جمهوری اسلامی باشد و خواه هر حکومت دیگری.
در اینجا بنا نهادن اراده مهم است، بنا نهادن ارادهای که انسان کرد در جای جای زندگی شهری که قرار داشته باشد، آن را احساس کند و به این حقیقت برسد که زندگی و کرد بودن، حق اوست و میتواند روزانه برای آن فعالیت و تلاش نماید. البته تا رسیدن به چنان سطحی که جامعهی ما از چنین توانی برخوردار گردد، راه دور و درازی در پیش داریم، لیکن مهم این است که اگر تواناییهای خویش را در عرصهها و سطوح مختلف بشناسیم و بنگریم که چه توانایی انسانی نیرومندی در روژهلات وجود دارد، آن گاه به این باور میرسیم که بایستی وارد عرصهی کار مشترک شویم و آن را تبدیل به واقعیت کنیم، واقعیتی که عملاً روژهلات را تبدیل به نیرویی تأثیرگذار نماید.
مردم مقاوم کردستان!
پس از دو سال فعالیت برای به هم پیوستن مبارزات شار و شاخ، میخواهیم یک بار دیگر شما را مخاطب قرار دهیم و بگوییم که راسان روژهلات نزد همگی ما دیگر مفهوم و اصطلاحی نامأنوس و بیگانه نیست، بلکه رفتهرفته دارد به بخشی از هویتمان تبدیل میشود. این شکلگیری هویتی در سطح مبارزات شاخ (کوهستان) نهادینه شده و روزبهروز مستحکمتر میشود، لیکن از سوی دیگر مبارزات شهری نیازمند توجه و تقویت بیشتر است. این روند تقویت،یکایک افراد جامعه را در بر میگیرد. آنچه که بر عهدهی ماست، اثبات حمایتمان به عنوان پیشمرگه و حزب است تا به شما بگوییم که تنهایتان نخواهیم گذاشت. آنچه که برای شما نیز باقی میماند، مسئولیتپذیری در قبال زندگی و رهایی میهنمان است. در این زمینه ما مکمل یکدیگر خواهیم بود تا به اتفاق یکدیگر جامعهای آزاد و رها را بنیان نهیم. آنچه که در سال آینده برای ما اهمیت دارد، تداوم حمایت از مبارزات کوهستان است و همزمان بایستی همگان در این راستا فعالیت کنیم که چگونه شهرهای کردستان تبدیل گهواره و بستر اصلی مبارزهی رهاییطلبانهی ملتمان شوند.
ما با این معنا و مضمون، جشن نوروز سال ١٣٩٦ را به تمامی اعضای خانوادههای شهیدان مبارزاتمان در راه رهایی، کادرها، پیشمرگهها، هواداران حزبمان و جوانان هوشیار و آگاه روژهلات و به طور کلی، تمامی مردم کردستان نموده و میگوییم:
پیروز باد روژهلات
متن این پیام به شرح زیر است:
هممیهنان گرامی! مردم مقاوم کردستان!
در آستانهی نوروز، فرا رسیدن سال نو را به شما شادباش میگوییم، نوروزی که دیگر میتوان از آن به عنوان سمبل راسان روژهلات یاد کرد. در چنین روزها و لحظاتی بود که پارسال در ارتفاعات قندیل پیام راسان روژهلات را به شما ابلاغ نمودیم و به اطلاع رساندیم که ما به عنوان حزب دمکرات کردستان ایران، فصل نوینی از مبارزه را در کردستان ایران آغاز میکنیم. لیکن نگفتیم که این تنها پیشمرگه و حزب دمکرات هستند که تمامی مسئولیت چنین مبارزهای را به عهده خواهند گرفت، بلکه همگی ما وارد برههی تازهای از حیات جنبشی رهاییطلبانه در تاریخ ملتمان خواهیم شد.
بدیهی است که پیام ما با خوانشهای متفاوتی روبهرو گردید. برخی جریانات بر این باور بودند که حزب دمکرات قادر به رویارویی با جمهوری اسلامی نخواهد بود یا حضور نیروی پیشمرگه در میان مردم نمیتواند پاسخگو باشد، لیکن رویدادها و تحلیلهای مربوط به این موضوع در دو سال اخیر این واقعیت را به اثبات رساند که نه ما نیرویی هستیم که جمهوری اسلامی بتواند آن را به زانو دربیاورد و مبارزهی ما صرفاً به فعالیتهای نیروی پیشمرگه محدود میشود.
آنچه که حزب دمکرات در نوروز گذشته اعلام نمود، به هم پیوستن مبارزات شار و شاخ (شهر و کوهستان) بود. یعنی مبارزهای که صرفاً مربوط به پیشمرگه نیست، بلکه جوهره و محور اصلی آن، شهر و جنبشهای شهری کردستان ایران است. ما به این باور رسیدهایم که در سرتاسر گسترهی کردستان ایران از لحاظ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، دگرگون شده است. تغییراتی که تصویر دیگری از جامعهی کردستان را به ما نشان میدهند.
به درازای تاریخ، سنگینی بار مبارزه، بیشتر بر دوش پیشمرگه بوده است، یعنی پیشمرگه تمامی هزینههای مبارزه را پرداخته و مردم نیز به عنوان رهاییبخش بدان نگریستهاند. لیکن ما بر این باوریم که این طرز فکر مولد نوعی فرهنگ انتظار است و شهر و جنبشهای آن نمیتوانند نقش و توانایی خویش را نشان دهند. به همین دلیل، ما بر این باوریم که در این مبارزه نیازمند دو رکن و ستون اساسی هستیم: یک از این دو ستون، پیشمرگه است که بایستی همچون پشتیبان تودههای مردم کردستان ایفای نقش کند و با وجود پیشمرگه، شهر نیز نباید احساس تنهایی کند و بایستی به مبارزه در راه رهایی و تحقق آزادیهایش ادامه دهد.
در اینجا، پیشمرگه نیرویی است که از حرکتها و تواناییهای مردم در مقابله با استبداد رژیم دفاع میکند. شهر نیز کانونی است که بایستی تبدیل به بخشی از سیاست در خاور سرزمینمان گردد.
ما این مبارزه را با پیشمرگه آغاز کردیم تا به جامعه ثابت کنیم که حضور داریم و این حضور صرفاً یک شعار نیست، پیشمرگه به عنوان سمبل و آیینهی هویت ملت کرد، همراه شماست. پیشمرگه به عنوان یک آغاز، نمادی بود بر این که راسان روژهلات، قافلهای است که بایستی تبدیل به واقعیت شده و این روحیه را به جامعه ببخشد که بتواند موجودیت خویش را از آن استنباط کند.
ازخودگذشتگی پیشمرگههای روژهلات در مدت دو سال اخیر توانست بسیاری از موضوعات را برایمان روشن کند، از جمله:
نخست این که فرزندان کردستان هماینک نیز حاضرند بهایی رهایی خود را بپردازند.
دوم این که پیشمرگه ثابت نمود که هیمنهی جمهوری اسلامی، پنداری نادرست و بی اساس است.
سوم این که پیشمرگه تصمیم گرفته است که در کنار ملت و میهنش باشد و این بیانگر یک استراتژی درازمدت و نه موقتی است.
به موازات مبارزات کوهستان که پیشمرگه آن را نمایندگی میکند، مبارزات شهری نیز نزد حزب دمکرات از اهمیت برخوردار است. در این زمینه گرچه ما هنوز در ابتدای راه به سر میبریم، لیکن دارای جامعهی زنده و پویایی هستیم که نیازمند منجی و رهاننده نیست، بلکه تلاشمان این است که به اتفاق یکدیگر به مابرزات شهر معنا ببخشیم. ما تصمیم نگرفتهایم که برای شما در مبارزات شهرها دستورالعمل صادر کنیم، بلکه این عرصه متعلق به همگی ماست و به اتفاق یکدیگر برای معنا بخشیدن به آن تلاش میکنیم. مبارزات شهری جایی است که همگی ما را گرد هم میآورد. جامعهی رهاییطلب روژهلات بایستی تبدیل به کانون و مهد همزیستی سیاستها، فرهنگها و هویتهای گوناگون شود، یعنی همان کانونی که هم تواناییهای ملت کرد را اثبات میکند و هم تعبیری بر شکلگیری یک کیان دمکراتیک گردد، یعنی همان جایی که بایستی از امروز برای تشکیل آن کار کنیم.
به دنبال حماسهآفرینیهای قرهسقل و کوسالان، انگارههایی در کردستان ایران جلوه نمودند که همگی آنان حاکی از این بودند که مبارزات کوهستان توانسته است پیام خود را به شهر برساند، همزمان نیز مشارکت مردم به تناسب توان آنان در مبارزات کوهستان و استقبال آنان از فراخوان ما در سالروز ترور رهبر بزرگمان دکتر قاسملو نشان داد که شهرهای روژهلات کانون نسل آمادهای هستند که میداند چگونه جمهوری اسلامی را زیر سؤال ببرد. از سوی دیگر، نوعی از مقاومت مدنی در شهرهای کردستان سربرآورد که همگی حامل یک پیام بودند و آن نیز برجسته نمودن ارادهی تودههای مردم کردستان در مقابله با اشغالگر بود. در عین حال، نباید از یاد برد که چگونه مردم از نیروهای پیشمرگه استقبال نمودند و در مواقع ضروری حاضر شدند به هر قیمتی به آنان کمک کنند.
آنچه که در مبارزات روژهلات اهمیت دارد، به این مسأله باز میگردد که از نگاه ما کرد بودن تنها در وجود پیشمرگه و نیروی مقاومت خلاصه نمیشود، بلکه دربردارندهی این معناست که اگر اکثریت مردم توان آن را ندارند که پیشمرگه باشند، حداقل میتوانند نسبت به حقوق خویش حساس و مسئولیتپذیر باشند. در اینجا هدف رساندن این پیام است که مبارزه برای رهایی و مبارزات ملی به معنای ترک دنیا نیست، در همان حال، در مبارزهای که ریشه در جنبشهای شهری داشته باشد، عقبنشینی و پا پس کشیدن امکان ندارد، بلکه تبدیل به مبارزهای میگردد که برای همیشه به حیات خود ادامه خواهد داد، خواه در حال کشکمش با جمهوری اسلامی باشد و خواه هر حکومت دیگری.
در اینجا بنا نهادن اراده مهم است، بنا نهادن ارادهای که انسان کرد در جای جای زندگی شهری که قرار داشته باشد، آن را احساس کند و به این حقیقت برسد که زندگی و کرد بودن، حق اوست و میتواند روزانه برای آن فعالیت و تلاش نماید. البته تا رسیدن به چنان سطحی که جامعهی ما از چنین توانی برخوردار گردد، راه دور و درازی در پیش داریم، لیکن مهم این است که اگر تواناییهای خویش را در عرصهها و سطوح مختلف بشناسیم و بنگریم که چه توانایی انسانی نیرومندی در روژهلات وجود دارد، آن گاه به این باور میرسیم که بایستی وارد عرصهی کار مشترک شویم و آن را تبدیل به واقعیت کنیم، واقعیتی که عملاً روژهلات را تبدیل به نیرویی تأثیرگذار نماید.
مردم مقاوم کردستان!
پس از دو سال فعالیت برای به هم پیوستن مبارزات شار و شاخ، میخواهیم یک بار دیگر شما را مخاطب قرار دهیم و بگوییم که راسان روژهلات نزد همگی ما دیگر مفهوم و اصطلاحی نامأنوس و بیگانه نیست، بلکه رفتهرفته دارد به بخشی از هویتمان تبدیل میشود. این شکلگیری هویتی در سطح مبارزات شاخ (کوهستان) نهادینه شده و روزبهروز مستحکمتر میشود، لیکن از سوی دیگر مبارزات شهری نیازمند توجه و تقویت بیشتر است. این روند تقویت،یکایک افراد جامعه را در بر میگیرد. آنچه که بر عهدهی ماست، اثبات حمایتمان به عنوان پیشمرگه و حزب است تا به شما بگوییم که تنهایتان نخواهیم گذاشت. آنچه که برای شما نیز باقی میماند، مسئولیتپذیری در قبال زندگی و رهایی میهنمان است. در این زمینه ما مکمل یکدیگر خواهیم بود تا به اتفاق یکدیگر جامعهای آزاد و رها را بنیان نهیم. آنچه که در سال آینده برای ما اهمیت دارد، تداوم حمایت از مبارزات کوهستان است و همزمان بایستی همگان در این راستا فعالیت کنیم که چگونه شهرهای کردستان تبدیل گهواره و بستر اصلی مبارزهی رهاییطلبانهی ملتمان شوند.
ما با این معنا و مضمون، جشن نوروز سال ١٣٩٦ را به تمامی اعضای خانوادههای شهیدان مبارزاتمان در راه رهایی، کادرها، پیشمرگهها، هواداران حزبمان و جوانان هوشیار و آگاه روژهلات و به طور کلی، تمامی مردم کردستان نموده و میگوییم:
پیروز باد روژهلات