بعد از آنکه پیشمرگان حدکا توسط گریلاهای پ.ک.ک مورد یورش قرار گرفتند، بسیاری کوشیدند که این خیانت را به گردن غرور جوانی چند گریلا بیاندازند و حکم برائت برای رهبری و کلیت این حزب صادر کنند. کوشش و تلاشی که خود کوشنده میدانست که واقعیت چیست.
برای رسیدن به واقعیت انجام این عمل پ.ک.ک لازم است که فعالیتهای گذشته گریلاهایی که پ.ک.ک به شرق کردستان میفرستاد را به یاد آورد و همچنین برخورد پ.ک.ک با نیروهای رقیب در غرب و شمال کردستان.
هر آنکس که برای یک بار هم در محافل تشکیلاتی پ.ک.ک در شرق کردستان حضور داشته خوب میداند که تمام تلاش نیروهای پ.ک.ک طی این سالها نه مشروعیتزدایی از جمهوری اسلامی بلکه مشروعیتزدایی از احزاب کُردی شرق کردستان و به ویژه دمکرات بوده است. ابزار اصلی آنها نیز عدم حضور پیشمرگان دمکرات در کوهستانها و داخل شرق کردستان و عدم فعالیت نظامیشان بوده است.
پ.ک.ک با یورش و سیاه کردن این احزاب درصدد کسب مشروعیت برای خود بود و این دقیقا زمانی بود که این احزاب فاقد رسانهیی همگانی همچون تلویزیون و در دورانی بود که شبکههای اجتماعی آنچنان عمومی و در دسترس نبودند. فضایی که پ.ک.ک با چشم پوشی و همکاریهای پنهانی وزارت اطلاعات توانست موفقیتی نسبی را کسب کند.
حضور نیروهای دمکرات امروز در نقاط مرزی و گسیل آنها به داخل کشور ستونهایی که پ.ک.ک در شرق کردستان خود را بر آن بند کرده بود را متزلزل نمود. ماندگاری و تداوم فعالیت این نیروها یعنی پایان بخشی رویایی که پ.ک.ک بر آن بود که تا پایان با آن بزید.
هراسانی تئوریسینها و سران پ.ک.ک در لوله تفنگ گریلاها پدیدار میشود و پ.ک.ک مرگ خود در شرق کردستان را در اگر از سرگیری فعالیت حدکا و دیگر احزاب اصیل شرق کردستان میبینید. مرگ بدین معنا که بعد از سال 2004 ستون جنگی پ.ک.ک را جوانان شرق کردستان تشکیل میدادند و علت پیوستن آنها به صفوف پ.ک.ک نه ایدولوژی موفق پ.ک.ک بلکه حضور نظامی آنها بود. پ.ک.ک به هر آنچه نیاز باشد متوسل میشود تا از حضور پیشمرگان در قندیل و مناطق مرزی جلوگیری کند.
حضور و ماندگاری این نیروها یعنی قطع کمکهای تسلیحاتی و لجستیکی رژیم ایران به آنها و پ.ک.ک میکوشد که این مهم را به هر قیمتی از دست ندهد.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد
کیهان یوسفی
برای رسیدن به واقعیت انجام این عمل پ.ک.ک لازم است که فعالیتهای گذشته گریلاهایی که پ.ک.ک به شرق کردستان میفرستاد را به یاد آورد و همچنین برخورد پ.ک.ک با نیروهای رقیب در غرب و شمال کردستان.
هر آنکس که برای یک بار هم در محافل تشکیلاتی پ.ک.ک در شرق کردستان حضور داشته خوب میداند که تمام تلاش نیروهای پ.ک.ک طی این سالها نه مشروعیتزدایی از جمهوری اسلامی بلکه مشروعیتزدایی از احزاب کُردی شرق کردستان و به ویژه دمکرات بوده است. ابزار اصلی آنها نیز عدم حضور پیشمرگان دمکرات در کوهستانها و داخل شرق کردستان و عدم فعالیت نظامیشان بوده است.
پ.ک.ک با یورش و سیاه کردن این احزاب درصدد کسب مشروعیت برای خود بود و این دقیقا زمانی بود که این احزاب فاقد رسانهیی همگانی همچون تلویزیون و در دورانی بود که شبکههای اجتماعی آنچنان عمومی و در دسترس نبودند. فضایی که پ.ک.ک با چشم پوشی و همکاریهای پنهانی وزارت اطلاعات توانست موفقیتی نسبی را کسب کند.
حضور نیروهای دمکرات امروز در نقاط مرزی و گسیل آنها به داخل کشور ستونهایی که پ.ک.ک در شرق کردستان خود را بر آن بند کرده بود را متزلزل نمود. ماندگاری و تداوم فعالیت این نیروها یعنی پایان بخشی رویایی که پ.ک.ک بر آن بود که تا پایان با آن بزید.
هراسانی تئوریسینها و سران پ.ک.ک در لوله تفنگ گریلاها پدیدار میشود و پ.ک.ک مرگ خود در شرق کردستان را در اگر از سرگیری فعالیت حدکا و دیگر احزاب اصیل شرق کردستان میبینید. مرگ بدین معنا که بعد از سال 2004 ستون جنگی پ.ک.ک را جوانان شرق کردستان تشکیل میدادند و علت پیوستن آنها به صفوف پ.ک.ک نه ایدولوژی موفق پ.ک.ک بلکه حضور نظامی آنها بود. پ.ک.ک به هر آنچه نیاز باشد متوسل میشود تا از حضور پیشمرگان در قندیل و مناطق مرزی جلوگیری کند.
حضور و ماندگاری این نیروها یعنی قطع کمکهای تسلیحاتی و لجستیکی رژیم ایران به آنها و پ.ک.ک میکوشد که این مهم را به هر قیمتی از دست ندهد.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد