کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

پیام آقای مصطفی هجری به مناسبت گرامیداشت ٦٨ـمین سالیاد تاسیس جمهوری کردستان

14:47 - 8 بهمن 1392

کوردستان میدیا: روز چهارشنبه، دوم بهمن‌ماه ١٣٩٢ در جریان مراسم گرامیداشت شصت و هشتمین سالگرد تأسیس جمهوری کردستان که در شهر سلیمانیه‌ی کردستان عراق برگزار شد، مصطفی هجری، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران با ایراد سخنانی به تشریح زوایای مختلف حیات و دستاوردهای جمهوری کردستان پرداخت.

متن سخنان دبیرکل حزب در این مراسم، عینا در پی می‌آید:

بی‌نهایت خرسندم که امروز با شما عزیزان در سلیمانیه، شهر زنده‌یاد شیخ محمود و پایتخت فرهنگی کردستان عراق، یاد شصت و هشتمین سالگرد تأسیس جمهوری کردستان را گرامی می‌داریم.

همان‌گونه که استحضار دارید، ٦٨ سال قبل در روز دوم بهمن‌ماه ١٣٢٤ خورشیدی، جمهوری کردستان با تلاش و همت حزب دمکرات کردستان و به رهبری پیشوا قاضی محمد در شهر مهاباد تأسیس گردید.

عمر این جمهوری کمتر از یک سال بود. اما دستاوردها و تأثیرات سیاسی و اجتماعی برهه‌ی طلایی جمهوری کردستان برای ملت و انسان کرد بسیار بود و بارها نیز از آن بحث شده است، به همین دلیل، به طور خلاصه به نکاتی در این رابطه اشاره خواهم نمود.

ــ با تأسیس این جمهوری در تاریخ نوین کرد، سیاست عقلانی می‌گردد، این نیز از راه تأسیس نهادها و مؤسسات حکومت و مشروعیت بخشیدن به این حکومت از جانب مردم، همچنین عمل سیاسی در چهارچوب یک سیستم مدرن انجام می‌گیرد که همانا حزب سیاسی، یعنی حزب دمکرات کردستان است، این نوع زمامداری در جنبش رهایی‌بخش کرد پدیده‌ی بسیار مدرنی است.

ــ انتشار و ترویج دیدگاه‌های جدید در رابطه با حکومت و حکمرانی و تأکید بر حق تعیین سرنوشت بر مبنای انتخاب آگاهانه و هوشیارانه‌ی آحاد ملت کرد.

ــ برجسته نمودن آزادی‌های عمومی، به ویژه آزادی بیان و آزادی تشکیل سازمان‌ها، مجامع و محافل گوناگون.

ــ ترویج روحیه‌ی ملی‌گرایی بر اساس بنیان‌ها و عناصر دمکراتیک، تقویت وفاداری و تعهد سیاسی افراد و نیروها و گروه‌ها به حکومت کردی، به جای وفاداری به فرد، خانواده، عشیره و منطقه.

ــ چاپ کتب، روزنامه‌ها و مجلات مختلف به زبان کردی و تلاش برای ریشه‌کن کردن بی‌سوادی.

ــ برافراشتن پرچم و تعیین سرود ملی به عنوان نمادهای ملی مدرن.

ــ اهمیت دادن به توسعه‌ی انسانی از طریق باسواد نمودن، پرورش و اعزام دانشجو به خارج از کشور برای تحصیل به منظور بازسازی کردستان و ده‎ها دستاورد دیگر.

ــ به این دلایل و بسیاری از دلایل دیگر، دوم بهمن ماه، برهه‌ی زرینی از تاریخ ملتمان است که تبدیل به بخشی از حافظه‌ی جمعی ملت کرد در تمامی بخش‌ها گردیده و برای هر فرد کردی تبدیل به یکی از بنیان‌های مدرن هویت ملی شده که ایده‌های آن را در دوره‌ی معاصر برجسته می‌نماید. لیکن ضروری است که ما چه به عنوان ملت و چه به عنوان جنبش رهایی‌بخش، علاوه بر مباهات به این برهه‌ی زرین ارزشمند، بکوشیم تا با خوانش علمی نسبت به اوضاع و شرایط روز، عوامل شکل‌گیری و موفقیت این جمهوری و شکست آن، از نقاط ضعف و قوت آن درس بگیریم.

عوامل شکست جمهوری کردستان را علاوه بر عوامل داخلی که به طور مفصل از آن بحث شده است، بایستی در عوامل ساختاری نیز جست، به ویژه تأثیر کشمکش ابرقدرت‌ها را در اینجا می‌توان به عنوان تأثیر ساختار نظام بین‌الملل تعریف نمود که در کنار عوامل داخلی ایران و کردستان، نقش مؤثری در پایان دادن به عمر این جمهوری داشتند.

امروز بهتر می‌توانیم خوانشی بر عوامل سرنگونی جمهوری کردستان و همچنین بازی ابرقدرت‌ها و نقش و موقعیت ملت کرد در این کشمکش داشته باشیم.

با توجه به تحولات دو جنگ جهانی اول و دوم و تغییر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی، از بین رفتن و انحلال برخی کشورها و یا تضعیف آنان از یک سو و به میدان آمدن بازیگران جدیدی از سوی دیگر، ساختار نظام بین‌الملل دگرگون گردید. بدین معنا که از ساختار نظام موازنه‌ی قوا به ساختار نظام دوقطبی تغییر یافت، لیکن نکته‌ی تأمل برانگیز آن است که در فاصله‌ی زمانی میان این تحولات تا شکل‌گیری ساختار نظام جدید بین‌الملل که بر نوع بازی‌ها و سیاست بین‌المللی و حتی شمار و نوع بازیگران (دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی) تأثیرگذار است، خلأیی ایجاد شد که فرصتی برای ما کردها فراهم نمود تا یک کیان نیمه‌مستقل ملی (یعنی جمهوری کردستان) را تأسیس نماییم، لیکن با گذشت زمان و تثبیت این ساختار بین‌المللی، مشاهده می‌کنیم که عمر جمهوری کردستان نیز به پایان می‎رسد و نوع کشمکش، قواعد بازی بین‌المللی و ژئوپولیتیک و سیاست بین‌الملل، دستخوش تغییر می‌گردد. در این میان، ملت کرد به عنوان بازیگر یا کنشگر داخلی یا منطقه‌ای به حاشیه رانده می‌شود و قربانی تثبیت ساختار نظام دوقطبی و کشمکش ابرقدرت‌ها و به طور کلی، سیاست بین‌المللی می‌گردد.

تاریخچه‌ی این نظام دوقطبی و تجربه‌ی دوران جنگ سرد ثابت نمود که در چهارچوب ساختاری این نظام بین‌المللی، حقوق ملت کرد در منطقه‌ی حساسی که این ملت در آن زندگی می‌کند، تأمین نخواهد شد و منافع و کشمکش‌های بین‌المللی بالاتر از توان و اراده‌ی ملت کرد است، لیکن با پایان دوران نظام دوقطبی و فروپاشی شوروی، یک بار دیگر دولت‌های جدید یا بازیگران جدیدی وارد میدان شدند و قواعد بازی نیز دستخوش تغییر گردید، بدین ترتیب، هنجارها و ارزش‌های جدید و فرصت‌های نوینی برای ملل تحت ستم فراهم می‌گردد. اصل مداخله‌ی انسانی و مسئولیت حفاظت بین‌المللی بر مبنای حقوق بشر مطرح می‌گردد، مسأله‌ی دمکراسی و حق تعیین سرنوشت تبدیل به یک مسأله‌ی جهانی می‌شود. همچنین ماهیت کشمکش‌های ژئوپولیتیک نیز تغییر نموده و در نتیجه‌ی این تغییر، فرصتی برای ملت کرد در بخشی از کردستان (کردستان عراق) فراهم می‌گردد که ملت کرد نیز از آن بهره‌ی لازم را می‌برد.

نکته‌ی قابل توجه در اینجا آن است که در مراکز علمی سیاست و روابط بین‌الملل، از این مرحله به عنوان مرحله‌ی انتقالی یا دوران گذار یاد می‌کنند، در این مرحله هنوز ساختار نظام بین‌الملل شکل نگرفته و معلوم هم نیست که تبدیل به چه نظامی خواهد شد. بدین ترتیب، تغییر در قواعد و مقررات سیاست بین‌الملل و تقسیم قدرت و حتی دگرگونی رژیم‌های سیاسی و مطرح شدن بازیگران جدید همچنان ادامه دارد، امروزه این واقعیت را در تحولات و رویدادهای سایر بخش‌های کردستان (در سوریه، ترکیه و عراق) می‌توان به وضوح مشاهده نمود.

اینجاست که تجربه‌ی سرنگونی جمهوری کردستان با خوانش‌هایی که به طور گذرا از آن بحث نمودیم، پیوند یافته و ما را بر آن می‌دارد که بر اساس این واقعیت‌ها، دیدگاه و سیاست خویش را از نو تدوین نموده و اعلام نماییم که فرصت تاریخی مساعدی برای ملت کرد فراهم شده است و این ملت به عنوان یک بازیگر منطقه‌ای در این تحولات به طور مؤثری ایفای نقش می‌کند، لیکن مسأله‌ی خطیر و تهدیدآمیز آن است که اگر ما کردها نتوانیم با عبرت گرفتن از علل داخلی سرنگونی جمهوری کردستان، فرصت را مغتنم شمرده و در خلال همین مدتی که ساختار نظام جدید بین‌المللی یا منطقه‌ای هنوز به طور کامل شکل نگرفته است، به حقوقمان دست یابیم، پس از تثبیت و شکل‌گیری ساختار نظام آینده‌ی بین‌المللی، شاید دیگر قادر نباشیم یا به دشواری بتوانیم این کار را انجام دهیم، زیرا ممکن است که تقسیم قدرت و بازی بازیگران فراتر از اراده، توان و یا خواست ما باشد. آنگاه ممکن است که مقابله با این نظام بین‌المللی و برهم زدن ساختار آن و تلاش برای تحقق نظام مطلوب، شاید در حد توان ما نباشد و باز هم به صورت قربانی و تحت ستم باقی بمانیم.

یکی از دلایل اصلی داخلی سرنگونی جمهوری کردستان، منفعت‌طلبی گروهی، عشیره‌ای و فردی در میان بخشی از بازیگران تأثیرگذار جمهوری کردستان بود. این واقعیت پس از سرنگونی جمهوری و اشغال مناطق تحت کنترل آن از سوی ارتش رژیم شاهنشاهی آشکار گردید و معلوم شد که در دوران کوتاه عمر جمهوری، این جریانات به منظور حفظ منافع خویش، به صورت مخفیانه با حکومت تهران در تماس بوده و به این جمهوری خیانت کردند. اکنون پس از سپری شدن 68 سال، سایه‌ی شوم این عوامل داخلی در پوششی امروزی در رفتار روزمره‌ی برخی از بازیگران این عرصه به صورت هژمونی‌خواهی، متوسل شدن به دشمنان ملتمان و برجسته‌شدن منافع حزبی و گروهی در برابر منافع ملی را بر سر خویش احساس می‌کنیم و نگران آن هستیم که با تداوم این روند، یک بار دیگر فرصت‌ها را از دست بدهیم.

لیکن علیرغم این نقاط منفی، نقطه‌ی امیدبخش آن است که نشانه‌ها حاکی از آن است که به طورکلی دولت‌هایی که ملت کرد میان آنان تقسیم شده است (به ویژه جمهوری اسلامی ایران) نمی‌توانند به همین روال ادامه دهند و خود تبدیل به بخشی از تاریخ گذشته‌ی این نظام بین‌المللی خواهند شد، زیرا رژیم‌های توتالیتر و دیکتاتور که به علت تأثیرات کشمکش‌های ژئوپولیتیک و ساختار و هنجارهای سیستم کنونی و با توجیه حفظ ثبات و مسأله‌ی امنیت بین‌المللی در گذشته، توانسته‌اند هر طور که شده بقا و ماندگاری رژیم‌هایشان را تأمین نمایند، در این نظام جدید، چنین دولت‌هایی خود تبدیل به تهدیدی علیه ثبات و امنیت داخلی و بین‌المللی شده‌اند، یعنی تبدیل به بازیگرانی علیه هنجارها و قواعد این ساختار جدید شده‌اند، مثال این گونه سیستم‌ها جمهوری اسلامی ایران است که ضدیت و تهدیدات آن علیه هنجارها و قوانین بین‌المللی، امنیت کشورهای منطقه و حتی امنیت بین‌المللی از طریق حمایت از تروریسم بین‌المللی، اخلال در امنیت کشورهای منطقه و نقض فاحش حقوق بشر در داخل کشور در شکل اعدام سیاسی و ارعاب و تعقیب و ... همگی بیانگر سمت و سوی ضد ساختاری و ضدیت این رژیم با نظام بین‌الملل است.

به همین دلیل، خوانش ما از جمهوری کردستان در پارادایم و چهارچوب نظام بین‌الملل می‌تواند یاری‌دهنده‌ی ما برای تأمین حقوق حقه‌ی ملی و دمکراتیکمان در عصر کنونی باشد، به همین دلایل، برهه‌ی کنونی برای ما کردها به ویژه در کردستان ایران بسیار حساس است، از همین رو، ضروری است با در نظر گرفتن این مسائل، تحولات و اصول، به پیگیری تحولات پرداخته و آنها را تحلیل نموده و خود را برای آنها آماده نماییم.
نکته‌ی مهم و امیدوارکننده‌ی دیگری در ارتباط با کردستان ایران، این است که حزب دمکرات به عنوان بنیانگذار جمهوری کردستان، علیرغم اینکه در ٦٨ سال گذشته در برابر ضربات ناشی از خشونت رژیم‌های شاهنشاهی و جمهوری اسلامی خون‌های زیادی نثار نموده و هزاران فرزند فداکار آن در رویارویی با این رژیم‌ها به شهادت رسیده و یا زندانی شده‌اند و به استثنای دوران کوتاهی در مرحله‌ی گذار از رژیم شاهنشاهی به جمهوری اسلامی، مبارزان آن همواره تحت پیگرد و تهدید قرار داشته‌اند و به عنوان یک حزب غیرقانونی، فعالیت آشکار آن ممنوع شده است، با وجود اعدام پیشوا، رئیس‌جمهور این جمهوری ناکام و شخص اول این حزب و ترور دو دبیرکل توانمند آن، دکتر قاسملو و دکتر صادق شرفکندی و موانع و مشکلات مهم بر سر راه فعالیت آن، توانسته است در برابر طوفان شدید تحولات، مقاوم بوده و پرچم جمهوری را همچنان در اهتزاز نگه دارد.
مکتب پرمحتوا و پرتجربه‌ی دمکرات و جمهوری به ما آموخته است که به راه و مکتب جمهوری که همانا حق تعیین سرنوشت است، پایبند باشیم و مفتخریم که طی ده‌ها سال گذشته ادامه‌دهنده‌ی مبارزه در راه تحقق دمکراسی و حق تعیین سرنوشت برای ملتمان بوده‌ایم که پایه‌های جمهوری بر آن بنا گردیده بود. اکنون نیز شعار اصلی ما، برقراری یک ایران دمکراتیک فدرال است که در آن تمامی ملیت‌ها، از جمله کردهای این بخش، با برخورداری از حقوق برابر، مناطق محل سکونت خویش را اداره نمایند و در اداره‌ی سراسر کشور نیز سهیم باشند. این شعار و این مطالبات، خواست‌هایی امروزی هستند و تجربه‌ی ده‌ها کشور دمکراتیک مترقی نشان داده است که در کشورهای کثیرالمله، این موفقترین شیوه‌ی اداره‌ی کشور است.

تمامی اینها و بسیاری از موارد دیگر که در این فرصت، مجال پرداختن به آنها نیست، باعث شده‌اند که حزب دمکرات کردستان ایران، حزب جمهوری کردستان در میان توده‌های مردم کردستان همچنان مورد اعتماد بوده و در تحولات آینده بتواند یک بار دیگر با کمک مردم کردستان ایران، جمهوری کردستان را احیا نماید.
در خاتمه، درود می‌فرستیم بر روان پاک شهیدان جمهوری و تمامی مبارزانی که با از خودگذشتگی و تحمل رنج و فداکاری، راه جمهوری را همچنان زنده و پر رهرو نگاه داشته‌اند که در صفوف آنان، برادران کردمان از بخش‌های مختلف به ویژه از کردستان عراق، همانند بارزانی‌ها به رهبری زنده‌یاد ملامصطفی بارزانی و چهار افسر میهن‌پرست این بخش از کردستان، عزت عبدالعزیز، مصطفی خوشناو، خیرالله عبدالکریم و محمد محمود قدسی قرار داشتند که در فرماندهی و آموزش نیروهای پیشمرگه‌ی جمهوری نقش به سزایی داشتند و در این راه جان خود را فدا کردند.
درود بر خانواده‌های شهیدان
درود بر فرزندان دمکرات، ادامه‌دهندگان راستین راه جمهوری
پیروز باد کردستان
مرگ و نیستی از آن دشمنان ملت کرد و آزادی و دمکراسی