کریم پرویزی
ملت کرد در سرزمین خویش آماج حملات بیگانگان و اشغال خاک خویش و ویرانی و آوارگی شده صدها سال است که به مبارزه در راه به دست گرفتن دوبارهی سرنوشت خویش ادامه میدهد.
به درازای دهها سال گذشته و حتی نزدیک به یک قرن اخیر به ویژه در ایران، این فریب و دروغ بزرگ تاریخی تکرار میشود که تمامی ملیتها در ایران دارای تاریخ مشترک بوده و به طور مسالمتآمیز در کنار یکدیگر زندگی کردهاند! این در حالیست که ملیتهای ترک و کرد و عرب و بلوچ و ترکمن مدام سرکوب شده و بارها هدف نسلکشی قرار گرفتهاند. این تاریخ میان ملت حاکم و ملت فرودست، مشترک نیست، بلکه دو روی سکهی تاریخ است، یک روی آن ظلم و ستمگری و روی دیگر آن، مظلومیت و ستمدیدگی است.
در میان ملت کرد و در طول و عرض خاک کردستان، این ملت هدف ستم و ویرانگری قرار گرفته و این ستمها جغرافیای ملی آن را از ماکو و سلماس تا ایلام و شهرهای جنوبیتر کردستان در بر گرفته است. لیکن قیامهایی که روی داده، سرتاسر این جغرافیای ملی را در بر نگرفته است. اکنون نیز راسان کردستان در ابتدای راه خود قرار دارد و هنوز جغرافیای وسیعی را در پیش دارد که بایستی در آن نفوذ کند. علاوه بر این، در شهرهای تهران، قزوین و اصفهان و به ویژه در شمال خراسان نیز صدها هزار کرد زندگی میکنند که زمامداران ایران آنان را از خاک خویش تبعید نموده و بیرون راندهاند.
هنگامی که مبارزات و قیامهای ملت کرد را مرور میکنیم، درمییابیم که جغرافیای ملی و جغرافیای مبارزاتی آن در برهههای مختلف تاریخی به دلایل گوناگون، بر یکدیگر منطبق نبودهاند و جغرافیای مبارزاتی سرتاسر جغرافیای ملی را در بر نگرفته است. از آن سو نیز، دشمن اصلی ملت کرد، یعنی رژیم سرکش و استبدادی تهران، همواره کوشیده است که جغرافیای ملی کرد را مضمحل نموده و آنان را از یکدیگر و از مبارزه دور نماید.
نیروی پیشمرگهی کردستان، مشعلدار مبارزه است و رسالت اصلی پیشمرگه به درازای تاریخ این مبارزات، همواره این بوده است که مشعل مبارزه را به سرتاسر خاک میهن برساند. لیکن اینک و در سدهی کنونی تحولات گستردهای در بنیانهای اطلاعاتی و درک جوامع و ابزارهای ارتباطی و ... روی داده و به ویژه در راسان نوین کردستان، علاوه بر پیشمرگه، سایر اقشار و بخشهای جامعه نیز وظیفه دارند که به مشعل مبارزه، حرارت و فروغ بیشتری ببخشند.
جنبش ملی دمکراتیک، خیزشی است برای آن که تمامی اقشار و طبقات جامعهی کردستان در آسودگی زندگی کنند و قیامی در راه تحقق آزادی برای تمامی بخشهای جامعهی کردستان است.
جنبش ملی دمکراتیک، خیزشی در راه اثبات کرامت و موجودیت ملی است، از همین رو با یافتن راه و مکانیسم مشارکت همهجانبه میتواند پرتوانتر به راه خود ادامه داده و به پیروزی نزدیکتر شود.
راسان کردستان ایران بایستی گام به گام و مرحله به مرحله، جغرافیای مبارزاتی و جغرافیای ملی را بر یکدیگر منطبق نماید.
ملت کرد در سرزمین خویش آماج حملات بیگانگان و اشغال خاک خویش و ویرانی و آوارگی شده صدها سال است که به مبارزه در راه به دست گرفتن دوبارهی سرنوشت خویش ادامه میدهد.
به درازای دهها سال گذشته و حتی نزدیک به یک قرن اخیر به ویژه در ایران، این فریب و دروغ بزرگ تاریخی تکرار میشود که تمامی ملیتها در ایران دارای تاریخ مشترک بوده و به طور مسالمتآمیز در کنار یکدیگر زندگی کردهاند! این در حالیست که ملیتهای ترک و کرد و عرب و بلوچ و ترکمن مدام سرکوب شده و بارها هدف نسلکشی قرار گرفتهاند. این تاریخ میان ملت حاکم و ملت فرودست، مشترک نیست، بلکه دو روی سکهی تاریخ است، یک روی آن ظلم و ستمگری و روی دیگر آن، مظلومیت و ستمدیدگی است.
در میان ملت کرد و در طول و عرض خاک کردستان، این ملت هدف ستم و ویرانگری قرار گرفته و این ستمها جغرافیای ملی آن را از ماکو و سلماس تا ایلام و شهرهای جنوبیتر کردستان در بر گرفته است. لیکن قیامهایی که روی داده، سرتاسر این جغرافیای ملی را در بر نگرفته است. اکنون نیز راسان کردستان در ابتدای راه خود قرار دارد و هنوز جغرافیای وسیعی را در پیش دارد که بایستی در آن نفوذ کند. علاوه بر این، در شهرهای تهران، قزوین و اصفهان و به ویژه در شمال خراسان نیز صدها هزار کرد زندگی میکنند که زمامداران ایران آنان را از خاک خویش تبعید نموده و بیرون راندهاند.
هنگامی که مبارزات و قیامهای ملت کرد را مرور میکنیم، درمییابیم که جغرافیای ملی و جغرافیای مبارزاتی آن در برهههای مختلف تاریخی به دلایل گوناگون، بر یکدیگر منطبق نبودهاند و جغرافیای مبارزاتی سرتاسر جغرافیای ملی را در بر نگرفته است. از آن سو نیز، دشمن اصلی ملت کرد، یعنی رژیم سرکش و استبدادی تهران، همواره کوشیده است که جغرافیای ملی کرد را مضمحل نموده و آنان را از یکدیگر و از مبارزه دور نماید.
نیروی پیشمرگهی کردستان، مشعلدار مبارزه است و رسالت اصلی پیشمرگه به درازای تاریخ این مبارزات، همواره این بوده است که مشعل مبارزه را به سرتاسر خاک میهن برساند. لیکن اینک و در سدهی کنونی تحولات گستردهای در بنیانهای اطلاعاتی و درک جوامع و ابزارهای ارتباطی و ... روی داده و به ویژه در راسان نوین کردستان، علاوه بر پیشمرگه، سایر اقشار و بخشهای جامعه نیز وظیفه دارند که به مشعل مبارزه، حرارت و فروغ بیشتری ببخشند.
جنبش ملی دمکراتیک، خیزشی است برای آن که تمامی اقشار و طبقات جامعهی کردستان در آسودگی زندگی کنند و قیامی در راه تحقق آزادی برای تمامی بخشهای جامعهی کردستان است.
جنبش ملی دمکراتیک، خیزشی در راه اثبات کرامت و موجودیت ملی است، از همین رو با یافتن راه و مکانیسم مشارکت همهجانبه میتواند پرتوانتر به راه خود ادامه داده و به پیروزی نزدیکتر شود.
راسان کردستان ایران بایستی گام به گام و مرحله به مرحله، جغرافیای مبارزاتی و جغرافیای ملی را بر یکدیگر منطبق نماید.