کوردستان میدیا: مصطفی هجری، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران در پارلمان اروپا به ایراد سخنانی به زبان انگلیسی، پیرامون اوضاع کردستان ایران ایراد نمود.
متن برگردان فارسی سخنان دبیرکل حزب دمکرات در زیر میآید:
ایدئولوژی و رویکرد آن به جهان، رفتار آن با ملیتها داخل کشور و دگراندیشان، سلطهجویی در خارج از کشور در چهارچوب صدور انقلاب و در همین راستا نیز تلاش چندین سالهی این رژیم برای دستیابی به سلاح اتمی و بسیاری از برنامههای دیگر رژیم جمهوری اسلامی ایران در خلال ٣٧ سال زمامداریاش نشان داده است که آنان میپندارند که حق و حقیقت به طور کامل نزد آنان است، زیرا آنان نمایندهی حکومت خداوند بر زمین هستند و بقیهی مردم مکلف به اطاعت محض از آنان میباشند و بایستی بر طبق رهنمودها و دستورات آنان رفتار نمایند.
ثمرهی این نوع از زمامداری، فقر، بیحقوقی، فقدان آزادی، گسترش روزافزون آسیبهای اجتماعی در میان مردم، فساد بیحد و مرز و منازعهی قدرت به منظور تاراج هرچه بیشتر درآمدهای کشور در سطوح فوقانی قدرت در داخل کشور، گسترش روزافزون جنگهای فرقهای، ترور، گرسنگی، ویرانی و مداخلات رژیم به ویژه در منطقهی خاورمیانه است. به همین دلیل، میگوییم که با بودن رژیم جمهوری اسلامی بر سر کار، خاورمیانه روی صلح و ثبات را به خود نخواهد دید.
تأمین حقوق مردم ایران از سوی رژیمی با این مشخصات که برشمردیم، انتظاری عبث و بیهوده است، به ویژه برای ما کردها که از همان ابتدا جمهوری اسلامی ما را به دید مخالف، ضد انقلاب، مزدور دشمنان ایران و حتی کافر نگریسته و علیه ما حکم جهاد صادر نموده است. از همین رو، از دید ما و با عنایت به تجربهی ٣٧ سالهی مبارزاتمان علیه این رژیم، حقوق و مطالباتمان تنها از دو راه برآورده خواهند شد:
نخست: سرنگونی و نابودی این رژیم و برقراری یک حکومت دمکراتیک با مشارکت تمامی ملیتهای ایران.
دوم: تمامی آزادیخواهان ایران به ویژه ملیتهای تحت ستم در جریان یک مبارزهی گسترده، نیرو و توان خویش را گرد هم آورده و حاکمیت این رژیم را با تهدید جدی مواجه سازند.
ما تاکنون شاهد دو تجربهی عملی از درماندگی و به زانو درآمدن رژیم در هنگام مواجهه با خطر سرنگونی بودهایم. این دو تجربه عبارتند از:
١ـ جنگ ایران و عراق: به دنبال هشت سال جنگ میان ایران و عراق و متعاقب تلفات جانی و خسارات مادی فراوان، هنگامی که رژیم خطر سرنگونی را به طور جدی احساس نمود، خمینی قطعنامهی ٥٩٨ شورای امنیت سازمان ملل متحد را پذیرفت و به قول خود وی، جام زهر را سر کشید.
٢ـ در رابطه با غنیسازی اورانیوم (به منظور دستیابی به سلاح اتمی): هنگامی که تأثیر تحریمهای سازمان ملل متحد و جامعهی جهانی بر ایران، به اندازهای شد که هراس از سرنگونی رژیم بر ولی فقیه مستولی شد، وی حاضر شد به شرایط و خواستههای جامعهی بینالمللی گردن نهاده و توافق موسوم به برجام را امضا نماید.
مردم ایران غیر از این دو گزینه، راه سومی برای دستیابی به حقوق خویش ندارند. کسانی نیز که دل به این خوش کردهاند که از طریق مبارزات مدنی و دادخواهی از سازمان ملل متحد در رابطه با نقض حقوق بشر از سوی رژیم، جمهوری اسلامی را وادار به عقبنشینی از سیاستهایش نمایند، در انتظاری عبث و بیهوده به سر میبرند، زیرا رژیم مجالی برای این نوع از مبارزه باقی نگذاشته است. عبث از آن رو که روزبهروز بر میزان و گستردگی نقض حقوقشان افزوده میشود و فضا امنیتیتر و خشونتبارتر میگردد و بیهوده از آن رو که رژیم اساساً اعتقادی به حقوق انسانی مرسوم و شناختهشده در کشورهای توسعهیافته که شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز آن را به رسمیت شناخته است، ندارد تا بتوان خواستار رعایت آن از سوی رژیم شد.
این تحلیل و خواست مردم کرد در کردستان ایران از حزب دمکرات برای آغاز مجدد مبارزهای جدیتر، رهبری حزب را به این نتیجه رساند که ضروری است پیشمرگه در میان مردم حضور پررنگتری داشته باشد تا آنان نیز برای ابراز نارضایتی علیه رژیم و شرکت در مبارزه دوشادوش پیشمرگه آماده باشند و در این راستا، پیشمرگه روحیهبخش مبارزات شهرها باشد، بدین ترتیب شهرها، گام به گام زمام مبارزه را در دست گیرند و پیشمرگه و حزب به عنوان سازماندهنده و پشتیبان مبارزات شهر به ایفای نقش بپردازند و بدین گونه، مبارزان کوهستان (پیشمرگه) و شهر دست در دست یکدیگر بگذارند.
از سوی دیگر، این پیام را به جهانیان برسانیم که رژیم جمهوری اسلامی آن جزیرهی آرامی نیست که خود ادعای آن را دارد تا شرکتهای عظیم بینالمللی را به سرمایهگذاری در آنجا ترغیب نماید، همچنین بطلان این ادعای رژیم را ثابت کنیم که سالهاست مدعی هستند که اثری از احزاب اپوزیسیون کرد ایران باقی نمانده است و مردم راهی ندارند جز آن که به سیاست سرکوب و ارعاب رژیم گردن نهاده و از قوانین واپسگرایانه و ضد خلقی آن اطاعت نمایند و بدین ترتیب، بذر ناامیدی را در دلهای مردم بکارد.
تداوم این روند، امید و نیروی جدیدی به آزادیخواهان و فعالان سیاسی به ویژه فعالان عرصهی حقوق ملیتها بخشیده و آنان را به مشارکت مستقیمتر در مبارزه ترغیب مینماید و از این طریق، روزبهروز جبههی مبارزه علیه رژیم تقویت خواهد شد.
مبارزات نوین حزب دمکرات بدین منظور آغاز شده و با حمایت گستردهی تودههای مردم کردستان به ویژه جوانان مواجه شده و نگرانی و هراس زیادی را برای رژیم ایجاد نموده است، به همین دلیل مقامات رژیم اعم از سپاه پاسداران و سیاسیون آنان به اظهار نظر در این رابطه پرداختهاند و در مجلس و نماز جمعه به ایراد سخن دربارهی آن پرداختهاند و روزنامهها و سایر رسانههای آنان به طور گستردهای به تحلیل این وضعیت پرداختهاند و در تمامی اینگونه واکنشها (همان گونه که انتظار میرفت)، آغاز مجدد این مبارزات را وابسته به آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی و... قلمداد نمودهاند. گرچه بیاساس بودن این اتهامات از سوی رژیم جمهوری اسلامی برای اغلب مردم به اثبات رسیده است، با این حال، برخی از شهروندان ایرانی تحت تأثیر رسانههای ارتباط جمعی رژیم، به ابراز نگرانی در رابطه با پیامدهای این مبارزه پرداختهاند، به همین دلیل ما در اینجا یک بار دیگر اعلام میکنیم که آغاز مجدد این مبارزه صرفاً بنا به تحلیل رهبری حزب دمکرات و خواست مردم کردستان بوده و میتواند پشتوانهی مهمی برای مبارزات تمامی آزادیخواهان ایران علیه دیکتاتوری باشد، از همین رو، انتظار داریم که در جریان تقابل نیروی دمکراسیخواهی و آزادیخواهی با رژیم استبدادی جمهوری اسلامی، ما را تنها نگذارید و یاریدهندهی مبارزاتمان باشید تا بتوانیم همگی با مبارزهای یکپارچه، حقوق پایمالشدهی خویش را به دست آورده یا لکهی ننگ موجودیت این رژیم را از پیشانی مردم ایران بزداییم و حکومتی دمکراتیک را بنیان نهیم که نمایندهی واقعی مردم باشد.
متن برگردان فارسی سخنان دبیرکل حزب دمکرات در زیر میآید:
ایدئولوژی و رویکرد آن به جهان، رفتار آن با ملیتها داخل کشور و دگراندیشان، سلطهجویی در خارج از کشور در چهارچوب صدور انقلاب و در همین راستا نیز تلاش چندین سالهی این رژیم برای دستیابی به سلاح اتمی و بسیاری از برنامههای دیگر رژیم جمهوری اسلامی ایران در خلال ٣٧ سال زمامداریاش نشان داده است که آنان میپندارند که حق و حقیقت به طور کامل نزد آنان است، زیرا آنان نمایندهی حکومت خداوند بر زمین هستند و بقیهی مردم مکلف به اطاعت محض از آنان میباشند و بایستی بر طبق رهنمودها و دستورات آنان رفتار نمایند.
ثمرهی این نوع از زمامداری، فقر، بیحقوقی، فقدان آزادی، گسترش روزافزون آسیبهای اجتماعی در میان مردم، فساد بیحد و مرز و منازعهی قدرت به منظور تاراج هرچه بیشتر درآمدهای کشور در سطوح فوقانی قدرت در داخل کشور، گسترش روزافزون جنگهای فرقهای، ترور، گرسنگی، ویرانی و مداخلات رژیم به ویژه در منطقهی خاورمیانه است. به همین دلیل، میگوییم که با بودن رژیم جمهوری اسلامی بر سر کار، خاورمیانه روی صلح و ثبات را به خود نخواهد دید.
تأمین حقوق مردم ایران از سوی رژیمی با این مشخصات که برشمردیم، انتظاری عبث و بیهوده است، به ویژه برای ما کردها که از همان ابتدا جمهوری اسلامی ما را به دید مخالف، ضد انقلاب، مزدور دشمنان ایران و حتی کافر نگریسته و علیه ما حکم جهاد صادر نموده است. از همین رو، از دید ما و با عنایت به تجربهی ٣٧ سالهی مبارزاتمان علیه این رژیم، حقوق و مطالباتمان تنها از دو راه برآورده خواهند شد:
نخست: سرنگونی و نابودی این رژیم و برقراری یک حکومت دمکراتیک با مشارکت تمامی ملیتهای ایران.
دوم: تمامی آزادیخواهان ایران به ویژه ملیتهای تحت ستم در جریان یک مبارزهی گسترده، نیرو و توان خویش را گرد هم آورده و حاکمیت این رژیم را با تهدید جدی مواجه سازند.
ما تاکنون شاهد دو تجربهی عملی از درماندگی و به زانو درآمدن رژیم در هنگام مواجهه با خطر سرنگونی بودهایم. این دو تجربه عبارتند از:
١ـ جنگ ایران و عراق: به دنبال هشت سال جنگ میان ایران و عراق و متعاقب تلفات جانی و خسارات مادی فراوان، هنگامی که رژیم خطر سرنگونی را به طور جدی احساس نمود، خمینی قطعنامهی ٥٩٨ شورای امنیت سازمان ملل متحد را پذیرفت و به قول خود وی، جام زهر را سر کشید.
٢ـ در رابطه با غنیسازی اورانیوم (به منظور دستیابی به سلاح اتمی): هنگامی که تأثیر تحریمهای سازمان ملل متحد و جامعهی جهانی بر ایران، به اندازهای شد که هراس از سرنگونی رژیم بر ولی فقیه مستولی شد، وی حاضر شد به شرایط و خواستههای جامعهی بینالمللی گردن نهاده و توافق موسوم به برجام را امضا نماید.
مردم ایران غیر از این دو گزینه، راه سومی برای دستیابی به حقوق خویش ندارند. کسانی نیز که دل به این خوش کردهاند که از طریق مبارزات مدنی و دادخواهی از سازمان ملل متحد در رابطه با نقض حقوق بشر از سوی رژیم، جمهوری اسلامی را وادار به عقبنشینی از سیاستهایش نمایند، در انتظاری عبث و بیهوده به سر میبرند، زیرا رژیم مجالی برای این نوع از مبارزه باقی نگذاشته است. عبث از آن رو که روزبهروز بر میزان و گستردگی نقض حقوقشان افزوده میشود و فضا امنیتیتر و خشونتبارتر میگردد و بیهوده از آن رو که رژیم اساساً اعتقادی به حقوق انسانی مرسوم و شناختهشده در کشورهای توسعهیافته که شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز آن را به رسمیت شناخته است، ندارد تا بتوان خواستار رعایت آن از سوی رژیم شد.
این تحلیل و خواست مردم کرد در کردستان ایران از حزب دمکرات برای آغاز مجدد مبارزهای جدیتر، رهبری حزب را به این نتیجه رساند که ضروری است پیشمرگه در میان مردم حضور پررنگتری داشته باشد تا آنان نیز برای ابراز نارضایتی علیه رژیم و شرکت در مبارزه دوشادوش پیشمرگه آماده باشند و در این راستا، پیشمرگه روحیهبخش مبارزات شهرها باشد، بدین ترتیب شهرها، گام به گام زمام مبارزه را در دست گیرند و پیشمرگه و حزب به عنوان سازماندهنده و پشتیبان مبارزات شهر به ایفای نقش بپردازند و بدین گونه، مبارزان کوهستان (پیشمرگه) و شهر دست در دست یکدیگر بگذارند.
از سوی دیگر، این پیام را به جهانیان برسانیم که رژیم جمهوری اسلامی آن جزیرهی آرامی نیست که خود ادعای آن را دارد تا شرکتهای عظیم بینالمللی را به سرمایهگذاری در آنجا ترغیب نماید، همچنین بطلان این ادعای رژیم را ثابت کنیم که سالهاست مدعی هستند که اثری از احزاب اپوزیسیون کرد ایران باقی نمانده است و مردم راهی ندارند جز آن که به سیاست سرکوب و ارعاب رژیم گردن نهاده و از قوانین واپسگرایانه و ضد خلقی آن اطاعت نمایند و بدین ترتیب، بذر ناامیدی را در دلهای مردم بکارد.
تداوم این روند، امید و نیروی جدیدی به آزادیخواهان و فعالان سیاسی به ویژه فعالان عرصهی حقوق ملیتها بخشیده و آنان را به مشارکت مستقیمتر در مبارزه ترغیب مینماید و از این طریق، روزبهروز جبههی مبارزه علیه رژیم تقویت خواهد شد.
مبارزات نوین حزب دمکرات بدین منظور آغاز شده و با حمایت گستردهی تودههای مردم کردستان به ویژه جوانان مواجه شده و نگرانی و هراس زیادی را برای رژیم ایجاد نموده است، به همین دلیل مقامات رژیم اعم از سپاه پاسداران و سیاسیون آنان به اظهار نظر در این رابطه پرداختهاند و در مجلس و نماز جمعه به ایراد سخن دربارهی آن پرداختهاند و روزنامهها و سایر رسانههای آنان به طور گستردهای به تحلیل این وضعیت پرداختهاند و در تمامی اینگونه واکنشها (همان گونه که انتظار میرفت)، آغاز مجدد این مبارزات را وابسته به آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی و... قلمداد نمودهاند. گرچه بیاساس بودن این اتهامات از سوی رژیم جمهوری اسلامی برای اغلب مردم به اثبات رسیده است، با این حال، برخی از شهروندان ایرانی تحت تأثیر رسانههای ارتباط جمعی رژیم، به ابراز نگرانی در رابطه با پیامدهای این مبارزه پرداختهاند، به همین دلیل ما در اینجا یک بار دیگر اعلام میکنیم که آغاز مجدد این مبارزه صرفاً بنا به تحلیل رهبری حزب دمکرات و خواست مردم کردستان بوده و میتواند پشتوانهی مهمی برای مبارزات تمامی آزادیخواهان ایران علیه دیکتاتوری باشد، از همین رو، انتظار داریم که در جریان تقابل نیروی دمکراسیخواهی و آزادیخواهی با رژیم استبدادی جمهوری اسلامی، ما را تنها نگذارید و یاریدهندهی مبارزاتمان باشید تا بتوانیم همگی با مبارزهای یکپارچه، حقوق پایمالشدهی خویش را به دست آورده یا لکهی ننگ موجودیت این رژیم را از پیشانی مردم ایران بزداییم و حکومتی دمکراتیک را بنیان نهیم که نمایندهی واقعی مردم باشد.