کریم پرویزی
در تاریخ رشد و شکوفایی ملتها و به ویژه در میان ملت کرد نیز متأسفانه پدیدهی منازعات درونی یا جنگ داخلی که در فرهنگ سیاسی کردستان به عنوان جنگ برادرکُشی از آن یاد میشود، پدیدهای چشمگیر با یک کارنامهی سیاه تاریخی است. در هر دوره و زمانهای نیز همواره افراد و عوامل و گروههایی بودهاند که مدام در آتش جنگ دمیده و بر آن هیزم نهادهاند تا آتشی خانمانسوزتر شود.
لیکن در دوران معاصر، اوضاع و شرایط سیاسی و درک و آگاهی جوامع به جایی رسیده است که دیگر چنین اعمالی را تاب نیاورده و هر گونه توسل به جنگ داخلی را محکوم میکنند.
دو سال قبل در ارتفاعات کیلهشین، تیمی از پیشمرگههای حزب دمکرات به محاصرهی گریلاهای پ.ک.ک درآمد و پس از چندین روز تماس سیاسی و گفتگو، متأسفانه کار را به توسل به سلاح کشاندند و در نبردی چند ساعته، چندین فرزند ملت کرد از هر دو طرف هدف گلوله قرار گرفتند. این یک رویداد تلخ و ناگوار تاریخی بود و فاجعهای در راه بود، لیکن حساسیت افکار عمومی کردستان و به ویژه نقش دلسوزان کردستان در عرصههای رسانهای و سیاسی، از تسری و فراگیر شدن شعلههای آتش جلوگیری نمود. جنگ متوقف شد و مذاکره که بایستی از همان آغاز به عنوان راه حل پذیرفته میشد، لیکن در مرحلهی دوم تبدیل به چهارچوبی برای تعیین قواعد سیاست و مبارزه گردید.
چند روز پیش به دنبال حرکت نیروهای پیشمرگهی روژئاوا، نیروهای وابسته به پ.ک.ک که تحت عناوینی دیگر در روژئاوا و شنگال حضور دارند، به رویارویی با این واحد از نیروهای پیشمرگه پرداختند و پس از تجربهی سالها دیالوگ، مذاکره، توافق و ... که زیر پا نهاده شده بود، در این روز فاجعهآمیز باز هم حل مشکلات به لولهی تفنگ سپرده شد و متأسفانه چند تن از فرزندان ملت کرد از هر دو طرف کشته و زخمی شدند. لیکن همانند رویداد کیلهشین، افکار عمومی کردستانیان از خود حساسیت نشان داد و با موضعگیری خویش از شکلگیری فاجعهای بزرگتر پیشگیری نمود.
اوضاع سیاسی و اجتماعی کردستان عمیقاً دگرگون شده است و سیاست و کار سیاسی و مبارزه و فعالیت در مرحلهی نوینی به سر میبرد. ضروریست که این مرحلهی جدید را شناخته و به آن مباهات کنیم.
مباهات از آن رو که در میان تمامی مصائب و ویرانیها و پراکندگیها و فشارها و تهدیدات دشمنان ملتمان و اشغالگران خاک و سیاستمان، میزان درک و آگاهی مردم کردستان و افکار عمومی ملت کرد به درجهای رسیده است که اینک دارای جامعهای حساس و بیدار هستیم که خودبخود از شکلگیری و بروز فجایع داخلی جلوگیری میکند.
شاید گروه و جریانی و یا در میان برخی گروهها نیز دستهایی در کار باشند که در آتش جنگ خانمانسوز داخلی بدمند و پیامد چنین جنگی نیز تنها فلاکت و بدبختی تمامی طرفها و سوختن کردستان در آتش این اختلافات است، لیکن به آنان اجازه داده نشده است که از لحاظ فکری هژمونی خود را بر جامعه تحمیل کنند و کردستان به سوی حل مشکلات و اختلافات داخلی از راه سیاسی و گفتگو گام برمیدارد.
اینجاست که بایستی به عنوان یک کردستانی به این امر مباهات کنیم که با اتکا به خود و تجربیات خویش، به گونهای خودمانی دیالوگ و سیاست را راهکار و چهارچوبی برای حل مشکلاتمان قرار دادهایم. نشستن در پشت میز مذاکره، مرگ برادرکُشی است.
در تاریخ رشد و شکوفایی ملتها و به ویژه در میان ملت کرد نیز متأسفانه پدیدهی منازعات درونی یا جنگ داخلی که در فرهنگ سیاسی کردستان به عنوان جنگ برادرکُشی از آن یاد میشود، پدیدهای چشمگیر با یک کارنامهی سیاه تاریخی است. در هر دوره و زمانهای نیز همواره افراد و عوامل و گروههایی بودهاند که مدام در آتش جنگ دمیده و بر آن هیزم نهادهاند تا آتشی خانمانسوزتر شود.
لیکن در دوران معاصر، اوضاع و شرایط سیاسی و درک و آگاهی جوامع به جایی رسیده است که دیگر چنین اعمالی را تاب نیاورده و هر گونه توسل به جنگ داخلی را محکوم میکنند.
دو سال قبل در ارتفاعات کیلهشین، تیمی از پیشمرگههای حزب دمکرات به محاصرهی گریلاهای پ.ک.ک درآمد و پس از چندین روز تماس سیاسی و گفتگو، متأسفانه کار را به توسل به سلاح کشاندند و در نبردی چند ساعته، چندین فرزند ملت کرد از هر دو طرف هدف گلوله قرار گرفتند. این یک رویداد تلخ و ناگوار تاریخی بود و فاجعهای در راه بود، لیکن حساسیت افکار عمومی کردستان و به ویژه نقش دلسوزان کردستان در عرصههای رسانهای و سیاسی، از تسری و فراگیر شدن شعلههای آتش جلوگیری نمود. جنگ متوقف شد و مذاکره که بایستی از همان آغاز به عنوان راه حل پذیرفته میشد، لیکن در مرحلهی دوم تبدیل به چهارچوبی برای تعیین قواعد سیاست و مبارزه گردید.
چند روز پیش به دنبال حرکت نیروهای پیشمرگهی روژئاوا، نیروهای وابسته به پ.ک.ک که تحت عناوینی دیگر در روژئاوا و شنگال حضور دارند، به رویارویی با این واحد از نیروهای پیشمرگه پرداختند و پس از تجربهی سالها دیالوگ، مذاکره، توافق و ... که زیر پا نهاده شده بود، در این روز فاجعهآمیز باز هم حل مشکلات به لولهی تفنگ سپرده شد و متأسفانه چند تن از فرزندان ملت کرد از هر دو طرف کشته و زخمی شدند. لیکن همانند رویداد کیلهشین، افکار عمومی کردستانیان از خود حساسیت نشان داد و با موضعگیری خویش از شکلگیری فاجعهای بزرگتر پیشگیری نمود.
اوضاع سیاسی و اجتماعی کردستان عمیقاً دگرگون شده است و سیاست و کار سیاسی و مبارزه و فعالیت در مرحلهی نوینی به سر میبرد. ضروریست که این مرحلهی جدید را شناخته و به آن مباهات کنیم.
مباهات از آن رو که در میان تمامی مصائب و ویرانیها و پراکندگیها و فشارها و تهدیدات دشمنان ملتمان و اشغالگران خاک و سیاستمان، میزان درک و آگاهی مردم کردستان و افکار عمومی ملت کرد به درجهای رسیده است که اینک دارای جامعهای حساس و بیدار هستیم که خودبخود از شکلگیری و بروز فجایع داخلی جلوگیری میکند.
شاید گروه و جریانی و یا در میان برخی گروهها نیز دستهایی در کار باشند که در آتش جنگ خانمانسوز داخلی بدمند و پیامد چنین جنگی نیز تنها فلاکت و بدبختی تمامی طرفها و سوختن کردستان در آتش این اختلافات است، لیکن به آنان اجازه داده نشده است که از لحاظ فکری هژمونی خود را بر جامعه تحمیل کنند و کردستان به سوی حل مشکلات و اختلافات داخلی از راه سیاسی و گفتگو گام برمیدارد.
اینجاست که بایستی به عنوان یک کردستانی به این امر مباهات کنیم که با اتکا به خود و تجربیات خویش، به گونهای خودمانی دیالوگ و سیاست را راهکار و چهارچوبی برای حل مشکلاتمان قرار دادهایم. نشستن در پشت میز مذاکره، مرگ برادرکُشی است.