کریم پرویزی
رژیم اسلامی تهران، بعد از ٣٨ سال استبداد و جنایت برای مدتی مدعی شد که سرچشمه و نقطه قوت آرامش و امنیت در خاورمیانه است.
این رژیم که از همان ابتدا با شعار گسترش انقلاب، به واقع اندیشهی آشوب در منطقه را داشت بیش از سه دهه است که با تمام قدرت و توان خود گروههای تروریستی را به خارج از ایران صادر کرده و در کشورهای منطقه نیز گروههای تندرو و تروریستی و جنایتکار را تقویت کرده و سازمان داده است تا به جنایتهای متعد و متکثری دست بزنند و بدین وسیله ماندگاری خود را در آشوب و ناامن سازی منطقه تضمین کند.
در سالهای اخیر که که گروههای تروریستی به مانند قارچ سمی در همه جا رشد کردهاند، رژیم اسلامی تروریستپرور نیز با تمامی آنها ارتباط گرفته و گاهی تحت لوای ضدیت با برخی از این گروهها و گاهی به بهانه ارتباط سیاسی! با برخی دیگر سعی در متشنج کردن منطقه داشته است. در ضمن با این گروههای تروریستی نیز به توافقی دست زده که هیچ کدام از آنها نباید در داخل ایران عملیات تروریستی انجام دهند تا جمهوری اسلامی به مانند منطقهای امن در خاورمیانهی آشوبزده جلوه دهد.
این سیاست توطئهگرانهی رژیم ضعفی اساسی و مهم دارد که رژیم به آن توجهی نکرده است و در واقع نه نقطه ضعف بلکه پاشنه آشیل رژیم اسلامی ایران است.
آنچه که رژیم جمهوری اسلامی به آن اهمیت نداده بود و میخواست با فراموش کردنش دنیا نیز آنرا به فراموشی بسپارد، فاکتوری به نام ملیتهای تحت ستم در ایران است. رژیم اسلامی که با سرکوب، اعدام و شکنجه به قول خودش توانسته بود فعالان و مبارزان واقعی این ملتها را از میدان به در کند، میکوشید با ایجاد گروهها و افراد کارتونی، آنها را به عنوان نماینده این ملتها نشان دهد. با در پیش گرفتن این توطئه در این خیالی واهی بود که مسالهای به نام مساله ملیت در ایران وجود ندارد و به ویژه در این وهم به سر میبرد که توانسته مساله کورد را برای همیشه خفه کند و با اجرا کردن توطئههایی در داخل نیز آنرا به انحراف بکشاند.
در پیش گرفتن سیاست خفقان در داخل و ایجاد آشوب و ناامنی در منطقه و گرفتن ژستهای دیپلماتیک در اروپا، سه بعد استراتژیک رژیم جمهوری اسلامی بود که با حضور پیشمرگه در اعماق خاک کوردستان به مانند بادکنکی پوچ وبیمحتوا منفجر شد و اکنون جمهوری اسلامی با دنیایی از مشکلات داخلی و امنیتی و درگیری باندهایش در داخل تنها مانده و کوردستان همچنان کابوس رژیمهای تروریستی تهران است!
تازهترین سند برای تائید این تحلیل، یادداشتی است از روزنامه کیهان که در واقع تریبون بیت رهبری رژیم اسلامی ایران نیز محسوب میشود. در این یادداشت که به قلم سعدوالله راعی در ٢٧ تیر ١٣٩٦ منتشر شده آمده است:
بر اساس وقایع ماههای اخیر میتوان به این جمعبندی رسید که کماکان شمال غربی ایران نقطه تهدید امنیتی ایران محسوب میشود.
به زبانی ساده میگوید که در نشست بیت رهبری به این نتیجه رسیدهاند که به مانند همیشه کوردستان تهدیدی است که بقاء و موجودیت رژیم ولایت فقیه را به خطر انداخته است.
وجود پیشمرگه کوردستان کابوسی است بر زندگی مستبدان و تروریستپروران.
رژیم اسلامی تهران، بعد از ٣٨ سال استبداد و جنایت برای مدتی مدعی شد که سرچشمه و نقطه قوت آرامش و امنیت در خاورمیانه است.
این رژیم که از همان ابتدا با شعار گسترش انقلاب، به واقع اندیشهی آشوب در منطقه را داشت بیش از سه دهه است که با تمام قدرت و توان خود گروههای تروریستی را به خارج از ایران صادر کرده و در کشورهای منطقه نیز گروههای تندرو و تروریستی و جنایتکار را تقویت کرده و سازمان داده است تا به جنایتهای متعد و متکثری دست بزنند و بدین وسیله ماندگاری خود را در آشوب و ناامن سازی منطقه تضمین کند.
در سالهای اخیر که که گروههای تروریستی به مانند قارچ سمی در همه جا رشد کردهاند، رژیم اسلامی تروریستپرور نیز با تمامی آنها ارتباط گرفته و گاهی تحت لوای ضدیت با برخی از این گروهها و گاهی به بهانه ارتباط سیاسی! با برخی دیگر سعی در متشنج کردن منطقه داشته است. در ضمن با این گروههای تروریستی نیز به توافقی دست زده که هیچ کدام از آنها نباید در داخل ایران عملیات تروریستی انجام دهند تا جمهوری اسلامی به مانند منطقهای امن در خاورمیانهی آشوبزده جلوه دهد.
این سیاست توطئهگرانهی رژیم ضعفی اساسی و مهم دارد که رژیم به آن توجهی نکرده است و در واقع نه نقطه ضعف بلکه پاشنه آشیل رژیم اسلامی ایران است.
آنچه که رژیم جمهوری اسلامی به آن اهمیت نداده بود و میخواست با فراموش کردنش دنیا نیز آنرا به فراموشی بسپارد، فاکتوری به نام ملیتهای تحت ستم در ایران است. رژیم اسلامی که با سرکوب، اعدام و شکنجه به قول خودش توانسته بود فعالان و مبارزان واقعی این ملتها را از میدان به در کند، میکوشید با ایجاد گروهها و افراد کارتونی، آنها را به عنوان نماینده این ملتها نشان دهد. با در پیش گرفتن این توطئه در این خیالی واهی بود که مسالهای به نام مساله ملیت در ایران وجود ندارد و به ویژه در این وهم به سر میبرد که توانسته مساله کورد را برای همیشه خفه کند و با اجرا کردن توطئههایی در داخل نیز آنرا به انحراف بکشاند.
در پیش گرفتن سیاست خفقان در داخل و ایجاد آشوب و ناامنی در منطقه و گرفتن ژستهای دیپلماتیک در اروپا، سه بعد استراتژیک رژیم جمهوری اسلامی بود که با حضور پیشمرگه در اعماق خاک کوردستان به مانند بادکنکی پوچ وبیمحتوا منفجر شد و اکنون جمهوری اسلامی با دنیایی از مشکلات داخلی و امنیتی و درگیری باندهایش در داخل تنها مانده و کوردستان همچنان کابوس رژیمهای تروریستی تهران است!
تازهترین سند برای تائید این تحلیل، یادداشتی است از روزنامه کیهان که در واقع تریبون بیت رهبری رژیم اسلامی ایران نیز محسوب میشود. در این یادداشت که به قلم سعدوالله راعی در ٢٧ تیر ١٣٩٦ منتشر شده آمده است:
بر اساس وقایع ماههای اخیر میتوان به این جمعبندی رسید که کماکان شمال غربی ایران نقطه تهدید امنیتی ایران محسوب میشود.
به زبانی ساده میگوید که در نشست بیت رهبری به این نتیجه رسیدهاند که به مانند همیشه کوردستان تهدیدی است که بقاء و موجودیت رژیم ولایت فقیه را به خطر انداخته است.
وجود پیشمرگه کوردستان کابوسی است بر زندگی مستبدان و تروریستپروران.