شهرام میرزائی
ملک سلمان، پادشاه عربستان طی دستوری در روزهای آغازین مهرماه ١٣٩٦ قانون منع رانندگی زنان در این کشور را ملغی کرد و پس از اصلاحات سیاسی-اجتماعی، پای زنان عربستانی را نیز به ورزشگاهها گشود و به آنها اجازه داد که از موبایل استفاده کنند و از همه شگفتآورتر تصویب قانونی بود در مجلس عربستان مبنی بر اجازه فتوای دینی برای زنان این کشور.
در ابتدا همه چیز به آرامی آغاز شد اما چنان ناگهانی و کوبنده روی داد که نه تنها منطقه بلکه تمام جهان را متحیر ساخت. جناحهای نزدیک به خانوادهی سلطنتی عربستان، محمد بن سلمان ولیعهد ٣٢ ساله سعودی را مبتکر و مجری اصلی اصلاحات بیسابقه در این کشور نفت خیز خلیج میدانند، امری که در جای جای جهان نام او را بر سر زبانها انداخته است.
محمد فارغالتحصیل حقوق است و خیلی زود توانست در ساختار قدرت عربستان برای خود جایی پیدا کند. او زمانی که وزارت دفاع عربستان را بر عهده داشت جوانترین وزیر دفاع جهان محسوب میشد اما توانائیها و نقشههایش برای آیندهی عربستان توانست سمت ولیعهدی را برای او به ارمغان بیاورد. او در مصاحبهای با روزنامهی گاردین در آبان امسال طی سخنانی که مسیر سیاست عربستان سعودی در دوران جدید را نشان میداد اظهار داشت: آنچه طی سی سال گذشته وجود داشته، شرایط عادی عربستان سعودی نبوده بلکه واکنشی بوده به انقلاب ایران و ما نمیدانستیم چگونه با این پدیده برخورد کنیم و این معضل به تمامی جهان گسترش یافت.
واکنشهای بینالمللی در این رابطه، هم سرشار از شعف و خرسندی بود و هم حکایت از شوک نسبت به تحولات در کشوری بود که سالها شریعت وهابیت، ساختار قانونی آنرا تشکیل میداد. ایالات متحده آمریکا آنرا گامی بزرگ در جهت صحیح خواند و سازمانها و نهادهای حقوق بشری حمایت خود را از انجام و تداوم اصلاحات اعلام کردند.
اما در این بحبوحه، حکومت اسلامی ایران نه به صورت رسمی بلکه از طریق رسانههای وابسته به خود به شدت به آن تاخت. شبکهی العالم در گزارشی اصلاحات را نمایشی و در راستای تقویت پایههای حکومت فعلی عربستان خواند، سناریوی که عینا در تمام رسانههای تصویری و نوشتاری جمهوری اسلامی ایران تکرار شد. اما نکته قابل توجه، واکنش رسانههای فارسی زبان در خارج از ایران است. در همین رابطه بیبیسی فارسی طی گزارشاتی، همان راه را رفت که جمهوری اسلامی بنا نهاده بود.
روزنامهی کیهان -تریبون بیت علی خامنهای- اصلاحات در عربستان را سیاستی دیکته شده از سوی آمریکا معرفی میکند، بیبیسی نیز با انتشار تحلیلی بسیار جانبدارانه به قلم شهیر شهید ثالث نوشت: شبیه راهی که شاه رفت.
هنوز یک ماه از اصلاحات ذکر شده نگذشته بود که انتشار مجموعه اخباری از عربستان بار دیگر نام این کشور را در تیتر اصلی خبرگزاریهای جهان قرار داد. ١١ شاهزادهی سعودی، ٤ وزیر دولت فعلی و چندین مقام عالیرتبه پیشین با دستور مستقیم کمیتهی مبارزه با فساد به ریاست محمد بن سلمان در ١٣ آبان ١٣٩٦ بازداشت شدند. دو روز بعد دور جدیدی از بازداشت مقامات عالیرتبه حکومتی و بازرگانان و بلوکه شدن حساب بانکی آنها به اتهام فساد اقتصادی روی داد. این بازداشتها خبر از گستردگی دامنهی اصلاحات در عربستان میداد که میتوان کلیت آنرا در برنامهای تحت عنوان چشمانداز٢٠٣٠ دید که محمد بن سلمان با همکاری گروهی از تکنوکراتهای جوان کشورش طراحی کرده است.
محمد در مصاحبهای با نشریه اکونومیست در این رابطه اظهار داشت: وابستگی اقتصادی به نفت باید تا آن سال از میان برود و جامعهای مدرنی شکل بگیرد، جامعهای که نمیتواند ابتداییترین حقوق را از زنان سلب کند و فساد اقتصادی را قبول نمیکند.
اما به جرات میتوان گفت که اصلاحات در عربستان سعودی بیشترین تاثیر را بر ایران و افکار عمومی این کشور داشت. ایران و عربستان این دو رقیب دیرین منطقهای همیشه خود را در تقابل با دیگری تعریف میکردند، امری که در ایران و به ویژه در نظام فکری-هویتی آن به وضوح هویداست.
ایرانیها که هیچگاه فکر نمیکردند در مقابل این رقیب کم بیاورند از سویی دست به دهان متحیر ماندهاند و از سوی دیگر با دلی پر از کینه به سیر تحولات ٢٠ سالهی جریانی به نام اصلاحطلبی در کشورشان مینگرند. هنوز ذهن جمعی مردم ایران سخنان خاتمی را که با اصطلاحات زیبا و خوش فرمی همچون: حقوق شهروندی ، آزادی بیان، برابری در مقابل قانون و احقاق حقوق زنان را فراموش نکرده است. اصلاحاتی که تنها ثمرهی آن کشتار کوی دانشگاه، قتلهای زنجیرهای، افزایش بیسابقه خروج فعالین سیاسی-مدنی از ایران، گسترش بازداشت و از همه مهمتر ایجاد یاس و ناامید از مبارزه علیه حکومت فاشیستی-مذهبی ایران بوده است. بعد از گذشت بیست سال از عمر اصلاحطلبی در ایران چنان سطح خواستهای سیاسی-اجتماعی مردم افول کرده است که به آزادی ورود زنان عربستانی به ورزشگاههای رشک میبرند و در مقابل آن احساس حقارت میکنند.
این تاثیرات را میتوان به وضوح در فضای مجازی دید. یکی از کاربران ایرانی در توئیتی نوشته بود: عربستان خوب داره اصلاح میشه، سال دیگه بجای ویزای اروپا بهتره برم دنبال پناهندگی به عربستان یا دیگری نوشته بود: حجاریان الان نشسته با انگشتاش حساب میکنه که چطور عربستان ٥٠٠ سال اصلاحات رو تو ٥ روز طی کرد.
فارغ از اینکه جریان اصلاحطلبی تنها برنامهای برای حفظ بنیاد جمهوری اسلامی ایران بوده و هست، پناه بردن این بخش از حکومت به آغوش حسن روحانی طی دو دور انتخابات ریاستجمهوری اخیر تیر خلاصی بود بر پیکرهی بیجان اصلاحات در ایران. رئیسجمهوری که در طول ریاستش توانسته رکورد اعدامها را طی پانزده سال اخیر بشکند و با انتخاب ابراهیم رئیسی و علیرضا آوای - از آمران کشار زندانیان سیاسی در سال ٦٧ - به عنوان وزرای دادگستری، کرامت ایرانیها را به استهزا بگیرد.
آنچه که عیان است اصلاحات در عربستان در مسیر توسعه سیاسی-فرهنگی-اجتماعی- اقتصادی گام نهاده است و بر مبنای تحقق جامعهای مدرن و خشکاندن ریشههای بنیادگرایی اسلامی راه خود را مشخص کرده، امری که بیشک تاثیرات گستردهی آن مرزهای شبهجزیره عربستان را در خواهد نوردید و در این میان جامعه فکری-سیاسی ایران متاثرترین آنها خواهد بود.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد.
ملک سلمان، پادشاه عربستان طی دستوری در روزهای آغازین مهرماه ١٣٩٦ قانون منع رانندگی زنان در این کشور را ملغی کرد و پس از اصلاحات سیاسی-اجتماعی، پای زنان عربستانی را نیز به ورزشگاهها گشود و به آنها اجازه داد که از موبایل استفاده کنند و از همه شگفتآورتر تصویب قانونی بود در مجلس عربستان مبنی بر اجازه فتوای دینی برای زنان این کشور.
در ابتدا همه چیز به آرامی آغاز شد اما چنان ناگهانی و کوبنده روی داد که نه تنها منطقه بلکه تمام جهان را متحیر ساخت. جناحهای نزدیک به خانوادهی سلطنتی عربستان، محمد بن سلمان ولیعهد ٣٢ ساله سعودی را مبتکر و مجری اصلی اصلاحات بیسابقه در این کشور نفت خیز خلیج میدانند، امری که در جای جای جهان نام او را بر سر زبانها انداخته است.
محمد فارغالتحصیل حقوق است و خیلی زود توانست در ساختار قدرت عربستان برای خود جایی پیدا کند. او زمانی که وزارت دفاع عربستان را بر عهده داشت جوانترین وزیر دفاع جهان محسوب میشد اما توانائیها و نقشههایش برای آیندهی عربستان توانست سمت ولیعهدی را برای او به ارمغان بیاورد. او در مصاحبهای با روزنامهی گاردین در آبان امسال طی سخنانی که مسیر سیاست عربستان سعودی در دوران جدید را نشان میداد اظهار داشت: آنچه طی سی سال گذشته وجود داشته، شرایط عادی عربستان سعودی نبوده بلکه واکنشی بوده به انقلاب ایران و ما نمیدانستیم چگونه با این پدیده برخورد کنیم و این معضل به تمامی جهان گسترش یافت.
واکنشهای بینالمللی در این رابطه، هم سرشار از شعف و خرسندی بود و هم حکایت از شوک نسبت به تحولات در کشوری بود که سالها شریعت وهابیت، ساختار قانونی آنرا تشکیل میداد. ایالات متحده آمریکا آنرا گامی بزرگ در جهت صحیح خواند و سازمانها و نهادهای حقوق بشری حمایت خود را از انجام و تداوم اصلاحات اعلام کردند.
اما در این بحبوحه، حکومت اسلامی ایران نه به صورت رسمی بلکه از طریق رسانههای وابسته به خود به شدت به آن تاخت. شبکهی العالم در گزارشی اصلاحات را نمایشی و در راستای تقویت پایههای حکومت فعلی عربستان خواند، سناریوی که عینا در تمام رسانههای تصویری و نوشتاری جمهوری اسلامی ایران تکرار شد. اما نکته قابل توجه، واکنش رسانههای فارسی زبان در خارج از ایران است. در همین رابطه بیبیسی فارسی طی گزارشاتی، همان راه را رفت که جمهوری اسلامی بنا نهاده بود.
روزنامهی کیهان -تریبون بیت علی خامنهای- اصلاحات در عربستان را سیاستی دیکته شده از سوی آمریکا معرفی میکند، بیبیسی نیز با انتشار تحلیلی بسیار جانبدارانه به قلم شهیر شهید ثالث نوشت: شبیه راهی که شاه رفت.
هنوز یک ماه از اصلاحات ذکر شده نگذشته بود که انتشار مجموعه اخباری از عربستان بار دیگر نام این کشور را در تیتر اصلی خبرگزاریهای جهان قرار داد. ١١ شاهزادهی سعودی، ٤ وزیر دولت فعلی و چندین مقام عالیرتبه پیشین با دستور مستقیم کمیتهی مبارزه با فساد به ریاست محمد بن سلمان در ١٣ آبان ١٣٩٦ بازداشت شدند. دو روز بعد دور جدیدی از بازداشت مقامات عالیرتبه حکومتی و بازرگانان و بلوکه شدن حساب بانکی آنها به اتهام فساد اقتصادی روی داد. این بازداشتها خبر از گستردگی دامنهی اصلاحات در عربستان میداد که میتوان کلیت آنرا در برنامهای تحت عنوان چشمانداز٢٠٣٠ دید که محمد بن سلمان با همکاری گروهی از تکنوکراتهای جوان کشورش طراحی کرده است.
محمد در مصاحبهای با نشریه اکونومیست در این رابطه اظهار داشت: وابستگی اقتصادی به نفت باید تا آن سال از میان برود و جامعهای مدرنی شکل بگیرد، جامعهای که نمیتواند ابتداییترین حقوق را از زنان سلب کند و فساد اقتصادی را قبول نمیکند.
اما به جرات میتوان گفت که اصلاحات در عربستان سعودی بیشترین تاثیر را بر ایران و افکار عمومی این کشور داشت. ایران و عربستان این دو رقیب دیرین منطقهای همیشه خود را در تقابل با دیگری تعریف میکردند، امری که در ایران و به ویژه در نظام فکری-هویتی آن به وضوح هویداست.
ایرانیها که هیچگاه فکر نمیکردند در مقابل این رقیب کم بیاورند از سویی دست به دهان متحیر ماندهاند و از سوی دیگر با دلی پر از کینه به سیر تحولات ٢٠ سالهی جریانی به نام اصلاحطلبی در کشورشان مینگرند. هنوز ذهن جمعی مردم ایران سخنان خاتمی را که با اصطلاحات زیبا و خوش فرمی همچون: حقوق شهروندی ، آزادی بیان، برابری در مقابل قانون و احقاق حقوق زنان را فراموش نکرده است. اصلاحاتی که تنها ثمرهی آن کشتار کوی دانشگاه، قتلهای زنجیرهای، افزایش بیسابقه خروج فعالین سیاسی-مدنی از ایران، گسترش بازداشت و از همه مهمتر ایجاد یاس و ناامید از مبارزه علیه حکومت فاشیستی-مذهبی ایران بوده است. بعد از گذشت بیست سال از عمر اصلاحطلبی در ایران چنان سطح خواستهای سیاسی-اجتماعی مردم افول کرده است که به آزادی ورود زنان عربستانی به ورزشگاههای رشک میبرند و در مقابل آن احساس حقارت میکنند.
این تاثیرات را میتوان به وضوح در فضای مجازی دید. یکی از کاربران ایرانی در توئیتی نوشته بود: عربستان خوب داره اصلاح میشه، سال دیگه بجای ویزای اروپا بهتره برم دنبال پناهندگی به عربستان یا دیگری نوشته بود: حجاریان الان نشسته با انگشتاش حساب میکنه که چطور عربستان ٥٠٠ سال اصلاحات رو تو ٥ روز طی کرد.
فارغ از اینکه جریان اصلاحطلبی تنها برنامهای برای حفظ بنیاد جمهوری اسلامی ایران بوده و هست، پناه بردن این بخش از حکومت به آغوش حسن روحانی طی دو دور انتخابات ریاستجمهوری اخیر تیر خلاصی بود بر پیکرهی بیجان اصلاحات در ایران. رئیسجمهوری که در طول ریاستش توانسته رکورد اعدامها را طی پانزده سال اخیر بشکند و با انتخاب ابراهیم رئیسی و علیرضا آوای - از آمران کشار زندانیان سیاسی در سال ٦٧ - به عنوان وزرای دادگستری، کرامت ایرانیها را به استهزا بگیرد.
آنچه که عیان است اصلاحات در عربستان در مسیر توسعه سیاسی-فرهنگی-اجتماعی- اقتصادی گام نهاده است و بر مبنای تحقق جامعهای مدرن و خشکاندن ریشههای بنیادگرایی اسلامی راه خود را مشخص کرده، امری که بیشک تاثیرات گستردهی آن مرزهای شبهجزیره عربستان را در خواهد نوردید و در این میان جامعه فکری-سیاسی ایران متاثرترین آنها خواهد بود.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد.