کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

کوتاه سخنی در مورد انتخابات

15:17 - 5 بهمن 1394

هەلو کوردستانی

دمکراسی از واژه یونانی دموکراتیا* گرفته شده است کە خود ترکیبی ازدموس** بە معنی مردم وکراتین *** بە معنای قدرت و حکومت کردن است؛بە این ترتیب، دموکراسی یعنی حکومت بە وسیله مردم. ارسطو نظام دمکراتیک را نظامی میدانست کە بە همه شهرواندان اجازه مشارکت سیاسی میدهد.دایسی نیز دمکراسی را چنین تعریف کرده است،در دمکراسی بخش بزرگی از کل ملت هیئت حاکم میباشند. اما سنجش شاخصهای دمکراسی یا میزان دمکراتیزاسیون در نظام های سیاسی گوناگون؛متفاوت است. کە برای تعیین میزان دمکراتیک بودن کشورها تعبیر و تفاسیر گوناگونی بە عمل آمده است،کە از جمله بررسی میزان دمکراسی بر مبنای معیار های عینی و ذهنی میباشد.کە این از جمله این معیارهای ذهنی میزان آزادی مطبوعات و ارزش واقعی پارلمان میباشد و از معیارهای عینی نیز میتوان بە میزان مشارکت مردم در انتخابات و ترکیبات احزاب در پارلمان اشاره کرد. هرچند از یک نکته نباید غفلت کرد وآن این است که در پاره ای از کشورها و از جمله نظامهای دیکتاتوری ،نظام سیاسی حاکم میتواند همه این معیارها و شاخص- هارا بر اساس تعبیر و باب میل خود نشان دهد.

از این مقدمه کوتاه میخواهم به بحث در مورد نظام جمهوری اسلامی و انتخابات پیش روی آن بپردازم. یکی از ویژگیهای بارز جمهوری اسلامی کە کمتر مورد بحث قرار گرفته است، فارغ از مهندسی آرا ،بحث به وجود آمدن اپوزسیون ای درون حکومتی و پر رنگ کردم نقش این گروه ها میباشد؛کە با این کار با یک تیر دو هدف رامورد شلیک خود قرار میدهد١-نشان دادن وجود اپوزسیون و نظر مخالف در درون نظام ٢-کم رنگ کردن قدرت و تاثیر گذاری اپوزسیون اصلی؛ کە البته بعد از انتخابات سال ١٣٨٨ و هزینه هایی کە برای رژیم داشت،دست به عصا تر قدم بر میدارد،بە طوریکه کنترل اوضاع از دستش خارج نشود؛کە مصداق بارز آن ناگهان پدید آمدن جناح موسوم به جناح محمود احمدی نژاد در اواخر دوره ریاست جمهوری وی برای هرچه گرم تر کردن تنور انتخابات،اعلام مهندسی شده کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی و رد صلاحیت مهندسی شده آن برای ایجاد شوک و زوم شدن کانون توجهات روی کاندیدای مورد توجه وی،کە به ایجاد ضایی رقابتی مهندسی شده در کلان شهرها پس از یاس و نا امیدی حاصل از سال ٨٨ انجامید و در نهایت به وجود آمدن جناحی دست پرورده موسوم به جناح اعتدالیون. اگر با دیدی ژرف به قضایا نگاه کنیم همه و همه این سیاست- ها شگردهایی است که سالیان سال است رژیم برای فریب دادن مردم به کار میبرد و باید ادغان کرد که در این کار نیز موفق بوده است. در انتخابات پیش رو نیزهمانگونه که تصور میشد یک نوع فضای انتخاباتی کاذب را به وجود آورده است کە بازیگران اصلی آن ؛ به کارگردانی حاکمیت گروه موسوم به اعتدالیون میباشند. از یک طرف گروهای بنیاد گرای موسوم به اصول گرا در صدد حفظ ترکیب خود در مجلس واز طرف دیگر جناح دست پرورده یی که قرار است وانمود کند درصدد تغییر وضع موجود میباشد میخواهد بر مجلس احاطه پیدا کند کە لیدر این جناح هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی میباشند. ما با رد صلاحیت های گسترده ای که صورت پدیرفت به نحوی نشان دهنده اینست که حاکمیت دست به عصا تر و با احتیاط بیشتر قدم بر میدارد بە گونه ای که حتی این چنین به نظر میرسد که معادلات از پیش تعیین شده را نیز بهم زده است؛به طوریکه با رد صلاحیتهای گسترده جناح موسوم به اعتدال را نیز که نقش بیشتری را برای خود در نظر گرفته بود دچار شوک کرده است.

اما در میان گروه ها و فعالان سیاسی داخل و خارج نیز تفاسیر گوناگونی از این انتخابات به عمل امده است،عده ای همچنان بر تحریم انتخابات پافشاری میکنند ،عده ای نیز با خوشبینی و خواسته یا نا خواسته در مسیر سیاست های رژیم قدم بر میدارند و خواستار شرکت در انتخابات میباشند. تاریخ و گذشته جمهوری اسلامی به خوبی نماینگر این واقعیت است که انتخابات در این رژیم نە بە مثابه ابزاری برای رشد و تحقق دمکراسی،بلکه برای ابزاری برای نشان دادن چهره ای کاذب از خود در سطح جوامع بین المللی و ابزاری برای مشروعیت بخشیدن به خود کە در بسیاری از مواقع این مشروعیت کاذب بە پتک و ابزاری برای سرکوب دگر اندیشان و فعالان جامعه پس از انتخابات تبدیل میشود. با تحلیل و با خوانشی به دور از تعصب نیز بە راحتی میتوان فهمید که اساسا تحقق دمکراسی و ایجاد روزنه هایی برای اثر بخشی بر نهادهای سیستم جمهوری اسلامی کاری مشکل و تقریبا غیر ممکن میباشد.دکترین نظام های دیکتاتوری و از آن جمله نظام جمهوری اسلامی برای قانون نه ابزاری در خدمت و پشتیبان مردم؛بلکه به عنوان وسیله ای برای برای تحقق و دوام سیستم موجود میباشد. به طوریکه اگر حتی در چارچوب این قانون اساسی ناقص نیز خواستار مشارکت و تحقق کف خواسته هایمان نیز باشیمباز با موانع بزرگی بر خورد خواهیم کرد کە گریز از انها به مثابه عبور از خط قرمزهایی میباشد که کە اساس و بنیاد سیستم بر این پایه ها بنیاد نهاده شده است کە این موضوع نمایانگر وجود مراکز قدرت فرا قانونی (بیت رهبری ،سپاه و...) و همچنین وجود قانون انعطاف پذیر که به سود و در خدمت حاکمیت نیز میباشد.

بنابراین این چنین است کە حتی اگر کسانی دلسوز و متعهد از فیلترهای شورای نگهبان عبور کنند(کە غیر ممکن است) با وجود نهاد های فرا قانونی فصای بسته سیاسی و گیر کردن در چارچوبهای ایدئولوژی دست و پا گیر حاکم آن را در قالب سیستم ذوب و به سیاه لشکری در عرصه سیاسی بدل میکند.

کوردستان و انتخابات در چنین حالت و فضایی که شرح داده شد طبیعتا گروه ها و فعالان کورد نیز با تحلیل ها منطقهای گوناگون به تفسیر و تحلیل انتخابات می پردازند. در سطور بالا ذکر شد کە اصولا انتخابات و برش همین قانون پر از اشکال سیستم تا چه حد میباشد.اما کوردستان به عنوان آوردگاه ناسیونالیسم ملی و قیام های گوناگون در گره و تعیین حق سرنوشت همواره قدمی فراتر از دیگر نواحیبرداشته است،احزاب و جریانهای سیاسی آن برخلاف دیگرنواحی همچنان با تشکیلات منظم خود باقی مانده اند و وجود مبارزات و رویدادهای مختلف سیاسی باعث شده است که سیاست بخشی از زندگی روز مرە جوامع کوردی شود بدین گونه پیشگامی در عرصه مبارزات سیاسی بر علیه حکومت مرکزی برای تحقق حقوق برحق خود ملت کورد را بدل به یک نیروی انقلابی کرده است. که البته این چنین فضایی ،سرکوب و افزایش فشار بر فعالان و گسترش میلیتارسیم را به دنبال داشته است؛اما با وجود این میتوان از این نیروی عظیم انقلابی که با آگاهی ملی نیز همراه است،فراتر از مجلسی فرمایشی و هم گام شدن با اصلاح طلبانی که دامنه تفکراتشان مرزهای پایتخت را نیز در نمی نوردد قدم برداشت. با این وجود بسیاری از گروه ها و احزاب اپوزسیون کورد با تقلیدی ناشیانه از دیگر بخشهای کوردستان و براساس تفاسیر خود از جمله استفاده کردن از حداقل فرصتها ومبارزه مدنی درصدد شرکت در انتخاباتی میباشند که تنها آب در هاون دشمن کوبیدن است.وجود فیلترینگ جمهوری اسلامی ،مبارزه مدنی در قالب شرکت در انتخابات را عملا منتفی کرده است،هر چند برخلاف تصور بسیاری از فعالان و گروه ها که مبارزه مدنی را شرکت در انتخابات تعریف میکنند؛ مبارزه مدنی میتواند تحریم و بایکوت انتخابات را نیز در بر بگیرد.و این در حالیست که هنوز وعده های انتخاباتی، انتخابات ریاست جمهوری دو سال پیش کە کف خواستهای ملت کورد نیز نیستند اجرا نشده اند.(لازم به یادآوری است که آن روزها نیز مدافعان مبارزه مدنی در قالب شرکت در انتخابات کم نبودند آشکار است که نظام جمهوری اسلامی و اصولا نظام های توتالیتار کە بر اطلاعات و رسانه ها انحصار کامل دارند،شرکت و حضور در پای صندوقهای رای به منزله پیروزی برای آنها به حساب می آید؛چرا که وجود فیلترینگ و صافی های رژیم این اجازه را نمیدهد که کسی خارج از اراده حاکمیت از صندوقهای رای خارج شود.بنابراین ترغیب کردن مردم در چنین انتخاباتی به شرکت در آن نه تنها نشان دهنده بینش و مکانیزم تازه ای برای روبرویی با رژیم نیست بلکه یک نوع نمایش ضعف و دادن امتیازهای بزرگ بدون گرفتن هیچ امتیازی از طرف مقابل میباشد.

در پایان باید گفت:

١-تقلیدی ناشیانه از دیگر بخشهای کوردستان بدون در نظر گرفتن تفاوتها، نتیجه عکسی را نیز به دنبال خواهد داشت.

٢-استفاده نکردن از ظرفیت انقلابی و آگاهی ملی جامعه کورد رکود و نزول این ظرفیت و خواسته ایمان، تا سطح راهیابی نماینده ای دست به عصابه مجلسی فرمایشی را در پی دارد.

٣-احزاب و نخبگان سیاسی باید قدمی فراتر از عموم مردم حرکت کنند؛ گرفتار شدن احزاب و نخبگان در فضای رقابتی کاذب نظامهای دیکتاتور نشان دهنده ضعف سیاسی است.

*demokratia
**demos
***kratein

محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد.