بخشی از زندگیپربار دكتر قاسملو
دکتر عبدالرحمن قاسملو یکی از رهبران برجسته و پرافتخار ملیت کُرد است، که کم نیستند صاحب نظرانی که براین عقیدهاند اگر تاکنون زنده میماند چه بسا وضعیت کُردها به شکلی دیگر بود.
دکتر قاسملو، حزب دمکرات کردستان ایران را در یک مقطع تاریخی بسیار حساس و با افکار و اندیشهها و ایدههای ترقیخواهانه رهبری نمود.
جنگ سرد، دنیای دو قطبی، جنگ هشت ساله میان ایران و عراق، برخورد دو ایدئولوژی بزرگ قرن بیستم، هژمونی ایدئولوژی تامگرای کمونیستی در منطقه، سقوط رژیم پادشاهی و ظهور یک سیستم دولتی بیسابقه در ایران را میتوان از عمدهترین ویژگیهایی دورانی برشمرد که دکتر قاسملو جنبش ملی ـ دمکراتیک ملیت کُرد در ایران را رهبری میکرد.
دکتر قاسملو رهبری با اندیشههای خاص خود، اما مطابق با وضعیت سرزمیناش بود. سوسیالیزم دمکراتیک مهمترین تئوری و کتاب "کردستان و کُرد" مهمترین اثر این رهبر کُرد است.
عبدالرحمن قاسملو در اوان کودکی
عبدالرحمن قاسملو در شب یلدایسال 1309 خورشیدی، مصادف با 22 دسامبر 1930در یك خانوادهی زمیندار ثروتمند و در یکی از روستاهای تابعهی ارومیه چشم بهجهان گشود.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ارومیه و سپس در تهران بهپایان رسانید. هنوز نوجوانیبیش نبود كهبا مسایل سیاسی آشنایی پیدا كرد و افكار آزادیخواهانه در ذهنش جایگرفت.
ویدر این بارهدر كتاب "چهل سال مبارزهدر راهآزادی" و در صفحات 62 ـ 61 پس از بحث دربارهی سفر 30 تن از مالكین و رؤسای عشایر كُرد به"باكو" بنا بهدعوت دولت شورویچنین مینویسد:
"اگرچه من در آن زمان یازده ساله بودم، لیكن مانند بسیاری از كودكان آن دوره سیاست توجه مرا به خود جلب كرده بود. پدرم یكی از اعضای آن هیأت بود. به یاد دارم موقعی كه از سفر باكو برگشت، چند عدل قند و یك تفنگ تهپُر شكاری خوب همراه آورده بود. چنین مینمود كه شورویها قند و تفنگ و وسایل دیگر را بهعنوان هدیه بههمهی اعضای هیأت داده بودند. بهویژه قند خیلی با ارزش بود. چون آن زمان در ایران كمیاب و گران بود. این كار بهنظر من بسیار عجیب مینمود. زیرا در خانوادهی ما برادران و عموزادههایم كه از من بزرگتر بودند، از این سخن بهمیان میآوردند كهپدرم همراه چند نفر دیگر به باكو رفتهاند تا حقوق و آزادی كُردها را طلب نمایند. بههمین علت رُک و صریح از پدرم پرسیدم: پس حقوق كُردها چه شد؟"
آغاز فعالیتهای سیاسی عبدالرحمن قاسملو
عبدالرحمن قاسملو در سال 1324 فعالیت سیاسی خود را با تشكیل اتحادیهی جوانان دموكرات كردستان در شهر ارومیه آغاز كرد.
سال 1325 جمهوری كردستان در مهاباد سقوط كرد. متعاقب آن وی نیز جهت تحصیل راهی تهران گشت و در سال 1327 برای ادامهی تحصیل به پاریس، پایتخت فرانسه رفت. رسیدن به پاریس مصادف با تیراندازی بهسوی شاه در دانشگاه تهران (15 بهمن 1327) بود كه منجر به ازبین رفتن آزادیهای دموكراتیك در سراسر ایران شد.
بدین مناسبت یک گردهمایی وسیع دانشجویان ایرانی در پاریس برگزار گردید كهدر آن كاك عبدالرحمن قاسملو سخنرانی شدیدالحنی علیه شاه ایراد نمود و در نتیجه دانشجویان یك پیام اعتراضی به محمدرضاشاه مخابره كردند.
دکتر قاسملو دانشجویی آزادیخواه
سخنرانی وی در پاریس موجب فشار سفارت ایران در پاریس و حتی حكومت فرانسه بر وی شد. تا سرانجام ناچار گردید پاریس را ترك كردهو بهعنوان اولین بورسیه ایرانی "اتحادیه بینالمللی دانشجویان" به پراگ پایتخت چكسلواكی عزیمت كند.
در همان مدت اقامت خود در فرانسه با همكاری چند تن دیگر از دانشجویان كُرد انجمن دانشجویان كُرد در اروپا را تأسیس نمود.
طی مدتی كه در "پراگ" مشغول تحصیل بود در فعالیتهای اتحادیهی بینالمللی دانشجویان نیز شركت داشت. سال 1330 به نمایندگی از سوی دانشجویان ایرانی در دومین كنگرهی آن سازمان كه در شهر پراگ برگزار گردید شركت كرد.
در همان مدت بهعنوان نمایندهی ایران در بیشتر گردهماییها و كنفرانسهای فدراسیون جهانی جوانان در شهر بوداپست، پایتخت مجارستان شركت میكرد.
.
بازگشت به ایران و سقوط دولت مصدق
سال 1331 در زمان حكومت ملی دكتر مصدق، عبدالرحمن قاسملو بعد از اینكه در دانشگاه پراگ موفق به اخذ لیسانس علوم اجتماعی و سیاسی شد، به ایران بازگشت.
در آن موقع میان حزب دموكرات كردستان و حزب تودهی ایران وحدت تشكیلاتی وجود داشت. وی پس از شش ماه فعالیت در تهران به مهاباد برگشت و در آنجا مسؤلیت كار حزبیرا بهعهده گرفت.
بعد از كودتای شوم 28 مرداد سال 1332 ناچار گردید به فعالیت زیرزمینی روی آورده و مخفیانه در تهران و كردستان مشغول فعالیت حزبی شود.
در این فاصله ایشان سرپرستی روزنامه"كوردستان"، اُرگان مركزی حزب را بر عهده داشت كه تنها پنج شماره از آن به طور مخفیانه بهچاپ رسید و در همین مدت بود كه یك كمیتهی سراسری جهت فعالیتهای حزب دمكرات كردستان بهسرپرستی وی تشكیل گردید.
از پراگ تا بغداد
كاك عبدالرحمن قاسملو پس از پنج سال فعالیت سیاسی در ایران و به ویژهدر كردستان، سال 1336 بار دیگر به چكسلواكی رفت.
در سال 1337(1958) پس از پیروزی انقلاب عراق و رشد جنبش ملیگرایی در كردستان عراق، همراه با تنی چند از اعضای حزبی، كوشش نمودند ضمن اقامت در خاك عراق، سازماندهی حزبی را در داخل كشور احیا نمایند.
سال 1341(1962) كاك عبدالرحمن قاسملو در دانشگاه پراگ بهاخذ درجهی دكترا در رشتهی علوم اقتصادی نایل آمد و تا سال 1349 در این دانشگاه، "اقتصاد سرمایهداریو اقتصاد سوسیالیستیو تئوری رشد اقتصادی" را تدریس میكرد.
در این فاصله دكتر قاسملو چند كتاب و جزوه را در رابطه با مشكلات اقتصادی، اجتماعیو سیاسی به رشته تحریر درآورد كه معروفترین آنها كتاب "كردستان و كُرد" میباشد.
این كتاب كه در اصل بهزبان چكی نوشته شده است تاكنون بهزبانهای انگلیسی، سلواكی، لهستانی، عربی، كُردی، فارسیو بخشهایی از آن نیز به فرانسه ترجمهو منتشر گردیده است.
دكتر قاسملو با زبانهایكردی، فارسی، تركی، عربی، فرانسه، انگلیسی، چكیو روسیآشناییكامل داشت و بهبرخیاز زبانهایدیگر همچون آلمانیو زبانهایاسلاو نیز رفع احتیاج میكرد.
سرآغاز 18 سال مبارزه زرین
سال 1349 بعد از صدور بیانیهی 11 مارس و توافق میان رهبری جنبش كردستان عراق با دولت آن كشور امكان فعالیت سیاسی در كردستان ایران بیشتر شد.
در این اثنا دكتر قاسملو از اروپا بازگشت و به یاری چند نفر از یاران حزبی، مسئولیت احیای سازمانهای حزب دموكرات كردستان را بهعهده گرفت.
در كنفرانس سوم حزب كه در خرداد ماه سال 1350 برگزار شد، دكتر قاسملو بهعضویت كمیتهی مركزیو سپس به دبیركلی حزب دمكرات كردستان انتخاب شد و از آن بهبعد در همهی كنگرههای حزبی به عنوان دبیركل برگزیده شد.
وی بدین ترتیب بهمدت هیجده سال بهعنوان رهبری لایق و شایسته مسئولیت نخست ادارهی امور حزب دمكرات كردستان ایران را در یكی از سختترین شرایط مبارزه رهبری نمود.
رفیق مبارز، معلم و رهبر، دكتر عبدالرحمن قاسملو روز 22 تیر ماهسال 1368 در حالی كه برای دستیابی به راهحل مسالمتآمیز مسأله كُرد در ایران با تنی چند از نمایندگان حكومت جمهوری اسلامی در وین، پایتخت اُتریش به گفتوگو نشسته بود به همراه رفیق مبارز، كاك عبدلله قادری، عضو كمیتهی مركزی به دست نمایندگان دولت برای مذاكرات صلح به شهادت رسید. در این ترور ناجوانمردانه دكتر فاضل رسول، كُرد عراقی و استاد دانشگاه در وین نیز بهدست همان تروریستها بهشهادت رسید.
روانش شاد.