مصطفی هجری
در روزهای اخیر، ابراهیم جعفری، وزیر امور خارجهی عراق با استناد به اطلاعات دستگاه جاسوسی این کشور اعلام نمود که چندین کشور ـ از جمله جمهوری اسلامی ایران ـ آماج حملات داعش میباشند.
به دنبال این اظهارات، برخی از مقامات جمهوری اسلامی ایران گزارشهای گوناگونی در رابطه با تأیید این خبر منتشر نمودند:
ـ عبدالرزاق فیلی، وزیر کشور عراق طی یک برنامهی تلویزیونی در شب دوم آذرماه، از کشف چندین بمب در شرق کشور خبر داد که برای انجام انفجار مهیا شده بودند.
ـ روز شنبه ٢٨ آبانماه خبرگزاری دولتی ایرنا به نقل از معاون امنیت داخلی وزارت اطلاعات از کشف و نابودی دو تیم تروریستی در شرق و غرب کشور خبر داد.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به نقل از فرمانده کل سپاه پاسداران، ضمن تأیید حمایت از گروه دولت اسلامی در ایران و از بین بردن یکی از این شبکهها اعلام نمود: سایر شبکههای این چنینی تحت نظارت و مراقبت قرار دارند و در صورت لزوم، با آنان برخورد خواهد شد. این فرمانده سپاه همچنین اظهار داشت: شاید داعش بتواند کارهای کوچکی انجام دهد، لیکن نمیتواند در ایران همانند سایر کشورها ناامنی ایجاد نماید. این چند خبر صرفاً نمونههایی هستند و اخباری از این قبیل بسیارند.
لیکن بر اساس اطلاعاتی که ما در دست داریم، این خبر (تهدید داعش علیه ایران) یک خبر کاملاً کذب و جعلی است و ایران در حال حاضر نه تنها از سوی داعش مورد تهدید نیست، بلکه همچون گذشته، مهرههای نفوذی رژیم جمهوری اسلامی و همپیمانانش در درون این گروه تروریستی بیشترین نفوذ را دارند و نقش عمدهای در توطئههایی ایفا مینمایند که رژیم ایران اجرای آن علیه کردها و عربهای سنی در مناطق مورد نظر این رژیم را به آنان محول نموده است. در این صورت، پس مقصود جمهوری اسلامی از جعل اینگونه اخبار کذب و انتشار آن از زبان وزیر امور خارجهی عراق چیست؟
ـ جمهوری اسلامی در تبلیغات خویش چنین وانمود میکند که در جبههی ضد داعش قرار دارد و علیه این گروه میجنگد، برای اثبات این دشمنی نیز به حضور برخی از افسران و فرماندهان عالیرتبهی خود در جنگ با داعش در سوریه استناد میکند (بدیهی است که اخبار مربوط به کشته شدن این افسران ارتباطی به جنگیدن علیه داعش ندارد، بلکه ناشی از عامل مهم دیگری است که در جای خود بدان شاره خواهیم نمود)، متأسفانه تاکنون عدهی بسیاری این سناریوی ساختگی جمهوری اسلامی را باور کردهاند.
این روزها آمریکا و روسیه نیز به این نتیجه رسیدهاند که جنگ در این کشور بایستی به پایان برسد (گرچه به نظر میرسد که در رابطه با نقش و جایگاه بشار اسد اختلاف نطر دارند) و بدین منظور برنامههای کاری ویژهای را اعلام نمودهاند که قصد دارند در چند ماه آینده با همکاری نماینده سازمان ملل متحد آنها را اجرا نمایند.
در چنین وضعیتی ایران میخواهد با اعلام این خبر که گویا از سوی داعش مورد تهدید قرار دارد، وزنهی خود را در نظر بازیگران عمدهی تعیین تکلیف نهایی جنگ سوریه سنگینتر نشان دهد و سهم بیشتری از اهداف خود را در این تحولات برآورده نماید تا در صورت تعیین تکلیف اوضاع سوریه، آن همه هزینه که برای کمک مالی، نظامی و سیاسی جهت محافظت از بشار اسد و حکومتش انجام داده است، به هدر نرود. برای آن که جمهوری اسلامی تهدید داعش علیه خود را به همسایگانش و به جهانیان اثبات نماید، باید منتظر باشیم تا در روزهای آینده اخباری از نابودی برخی گروههای صوری مرتبط با داعش در مرزهای ایران یا بازداشت افرادی به بهانهی ارتباط با داعش منتشر نماید ـ همانند آنچه که در چند روز اخیر اعلام نمود ـ حتی بعید نیست که به همین منظور انفجارهایی ترتیب داده و افرادی را که خود در نظر دارد، در داخل ایران ترور نماید و مسئولیت آن را متوجه داعش نماید و قس علیهذا.
ـ نکتهی جالب توجه دیگر در این میان این است که اگرچه تحریک روسیه از سوی جمهوری اسلامی به مداخلهی جدی در سوریه به سود بقای بشار اسد مؤثر بود، لیکن با این مداخله، روسیه به جای ایران تبدیل به بازیگر عمده در میان نیروهای منطقه جهت تعیین تکلیف سوریه گردید و ایران رفته رفته اهمیت خود را در این زمینه از دست میدهد، به ویژه که به نظر میرسد روسیه زیاد هم بیمیل نیست که در این بازی با آمریکا سازش نموده و بدین ترتیب متحدش ایران را عملاً تبدیل به اهرمی برای اخذ امتیاز در این بازی نماید و ایران این خطر را احساس نموده است، از همین رو لازم میداند که نقش خود را به عنوان طرفی که گویا از سوی داعش مورد تهدید قرار دارد، زیرا در حال نبرد با داعش میباشد، بیشتر برجسته نماید.
ـ در واقع، نگرانی جمهوری اسلامی نه از تهدید داعش علیه کشورش، بلکه از پایان یافتن جنگ با داعش در منطقه و حتی نابودی کامل داعش است، داعشی که از بدو تشکیل خود کمکهای فراوانی از جانب ایران بدان رسیده و تبدیل به عاملی اساسی برای قدرت گرفتن این رژیم در منطقه به ویژه در عراق و سوریه شده است.
به برکت شکلگیری این سازمان، جمهوری اسلامی توانسته است نیرویی قدرتمند به نام حشد شعبی در عراق تشکیل دهد و روز به روز آن را تقویت نماید و اهداف خود را به وسیلهی آن برآورده سازد، در سوریه نیز هزاران تن از نیروهای نظامی و سپاه پاسداران خود را به بهانهی جنگ با داعش مستقر نماید و علناً اعلام نموده است که سوریه برای آنان از استان خوزستان ایران مهمتر است و اکنون آن را بخشی از کشور خود میدانند.
اکنون دورنمای پایان جنگ داعش و در نتیجه، تغییر در معادلات سیاسی ـ نظامی منطقه آشکار شده است، از این به بعد، ایران این قدرت و توان خویش را به کدامین بهانه حفظ خواهد نمود؟ این بزرگترین نگرانی ایران از این تحولات است.
در روزهای اخیر، ابراهیم جعفری، وزیر امور خارجهی عراق با استناد به اطلاعات دستگاه جاسوسی این کشور اعلام نمود که چندین کشور ـ از جمله جمهوری اسلامی ایران ـ آماج حملات داعش میباشند.
به دنبال این اظهارات، برخی از مقامات جمهوری اسلامی ایران گزارشهای گوناگونی در رابطه با تأیید این خبر منتشر نمودند:
ـ عبدالرزاق فیلی، وزیر کشور عراق طی یک برنامهی تلویزیونی در شب دوم آذرماه، از کشف چندین بمب در شرق کشور خبر داد که برای انجام انفجار مهیا شده بودند.
ـ روز شنبه ٢٨ آبانماه خبرگزاری دولتی ایرنا به نقل از معاون امنیت داخلی وزارت اطلاعات از کشف و نابودی دو تیم تروریستی در شرق و غرب کشور خبر داد.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به نقل از فرمانده کل سپاه پاسداران، ضمن تأیید حمایت از گروه دولت اسلامی در ایران و از بین بردن یکی از این شبکهها اعلام نمود: سایر شبکههای این چنینی تحت نظارت و مراقبت قرار دارند و در صورت لزوم، با آنان برخورد خواهد شد. این فرمانده سپاه همچنین اظهار داشت: شاید داعش بتواند کارهای کوچکی انجام دهد، لیکن نمیتواند در ایران همانند سایر کشورها ناامنی ایجاد نماید. این چند خبر صرفاً نمونههایی هستند و اخباری از این قبیل بسیارند.
لیکن بر اساس اطلاعاتی که ما در دست داریم، این خبر (تهدید داعش علیه ایران) یک خبر کاملاً کذب و جعلی است و ایران در حال حاضر نه تنها از سوی داعش مورد تهدید نیست، بلکه همچون گذشته، مهرههای نفوذی رژیم جمهوری اسلامی و همپیمانانش در درون این گروه تروریستی بیشترین نفوذ را دارند و نقش عمدهای در توطئههایی ایفا مینمایند که رژیم ایران اجرای آن علیه کردها و عربهای سنی در مناطق مورد نظر این رژیم را به آنان محول نموده است. در این صورت، پس مقصود جمهوری اسلامی از جعل اینگونه اخبار کذب و انتشار آن از زبان وزیر امور خارجهی عراق چیست؟
ـ جمهوری اسلامی در تبلیغات خویش چنین وانمود میکند که در جبههی ضد داعش قرار دارد و علیه این گروه میجنگد، برای اثبات این دشمنی نیز به حضور برخی از افسران و فرماندهان عالیرتبهی خود در جنگ با داعش در سوریه استناد میکند (بدیهی است که اخبار مربوط به کشته شدن این افسران ارتباطی به جنگیدن علیه داعش ندارد، بلکه ناشی از عامل مهم دیگری است که در جای خود بدان شاره خواهیم نمود)، متأسفانه تاکنون عدهی بسیاری این سناریوی ساختگی جمهوری اسلامی را باور کردهاند.
این روزها آمریکا و روسیه نیز به این نتیجه رسیدهاند که جنگ در این کشور بایستی به پایان برسد (گرچه به نظر میرسد که در رابطه با نقش و جایگاه بشار اسد اختلاف نطر دارند) و بدین منظور برنامههای کاری ویژهای را اعلام نمودهاند که قصد دارند در چند ماه آینده با همکاری نماینده سازمان ملل متحد آنها را اجرا نمایند.
در چنین وضعیتی ایران میخواهد با اعلام این خبر که گویا از سوی داعش مورد تهدید قرار دارد، وزنهی خود را در نظر بازیگران عمدهی تعیین تکلیف نهایی جنگ سوریه سنگینتر نشان دهد و سهم بیشتری از اهداف خود را در این تحولات برآورده نماید تا در صورت تعیین تکلیف اوضاع سوریه، آن همه هزینه که برای کمک مالی، نظامی و سیاسی جهت محافظت از بشار اسد و حکومتش انجام داده است، به هدر نرود. برای آن که جمهوری اسلامی تهدید داعش علیه خود را به همسایگانش و به جهانیان اثبات نماید، باید منتظر باشیم تا در روزهای آینده اخباری از نابودی برخی گروههای صوری مرتبط با داعش در مرزهای ایران یا بازداشت افرادی به بهانهی ارتباط با داعش منتشر نماید ـ همانند آنچه که در چند روز اخیر اعلام نمود ـ حتی بعید نیست که به همین منظور انفجارهایی ترتیب داده و افرادی را که خود در نظر دارد، در داخل ایران ترور نماید و مسئولیت آن را متوجه داعش نماید و قس علیهذا.
ـ نکتهی جالب توجه دیگر در این میان این است که اگرچه تحریک روسیه از سوی جمهوری اسلامی به مداخلهی جدی در سوریه به سود بقای بشار اسد مؤثر بود، لیکن با این مداخله، روسیه به جای ایران تبدیل به بازیگر عمده در میان نیروهای منطقه جهت تعیین تکلیف سوریه گردید و ایران رفته رفته اهمیت خود را در این زمینه از دست میدهد، به ویژه که به نظر میرسد روسیه زیاد هم بیمیل نیست که در این بازی با آمریکا سازش نموده و بدین ترتیب متحدش ایران را عملاً تبدیل به اهرمی برای اخذ امتیاز در این بازی نماید و ایران این خطر را احساس نموده است، از همین رو لازم میداند که نقش خود را به عنوان طرفی که گویا از سوی داعش مورد تهدید قرار دارد، زیرا در حال نبرد با داعش میباشد، بیشتر برجسته نماید.
ـ در واقع، نگرانی جمهوری اسلامی نه از تهدید داعش علیه کشورش، بلکه از پایان یافتن جنگ با داعش در منطقه و حتی نابودی کامل داعش است، داعشی که از بدو تشکیل خود کمکهای فراوانی از جانب ایران بدان رسیده و تبدیل به عاملی اساسی برای قدرت گرفتن این رژیم در منطقه به ویژه در عراق و سوریه شده است.
به برکت شکلگیری این سازمان، جمهوری اسلامی توانسته است نیرویی قدرتمند به نام حشد شعبی در عراق تشکیل دهد و روز به روز آن را تقویت نماید و اهداف خود را به وسیلهی آن برآورده سازد، در سوریه نیز هزاران تن از نیروهای نظامی و سپاه پاسداران خود را به بهانهی جنگ با داعش مستقر نماید و علناً اعلام نموده است که سوریه برای آنان از استان خوزستان ایران مهمتر است و اکنون آن را بخشی از کشور خود میدانند.
اکنون دورنمای پایان جنگ داعش و در نتیجه، تغییر در معادلات سیاسی ـ نظامی منطقه آشکار شده است، از این به بعد، ایران این قدرت و توان خویش را به کدامین بهانه حفظ خواهد نمود؟ این بزرگترین نگرانی ایران از این تحولات است.