مصاحبه: شهرام میرزائی
به مناسبت سالیاد ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو، دبیرکل حزب دمکرات کوردستان ایران، در بیستودوم تیرماه ١٣٦٨، بدست دیپلمات-تروریستهای رژیم اسلامی ایران در وین، مصاحبهای با مختار هوشمند، فعال و تحلیلگر سیاسی داشتم که در آن مختصرا به بررسی نقش دکتر قاسملو در جنبش ملی-دمکراتیک کوردستان پرداختهایم. امیدوارم طی این مصاحبه توانسته باشیم بخش کوچکی از دنیای عملی-فکری قاسملوی رهبر را به نسل امروز معرفی کرده باشیم.
دکتر عبدالرحمان قاسملو در چه شرایطی سکان حزب را به دست گرفت؟
دکتر قاسملو در شرایطی سکاندار حزب دمکرات کوردستان ایران شد که سالها از عضویت ایشان در حزب دمکرات می گذشت. از آن زمان که او تصمیم به فعالیت در حزب دمکرات گرفت، هرچند مشغول تحصیل بود و به فعالیتهای فراحزبی در اروپا می پرداخت ولی هرگاه فرصتی پیش می آمد به ایران بازمی گشت و حرکتی را به نفع حزب دمکرات راه می انداخت. بعضی وقتها هم که اعضای فعال حزب در عراق بودند، به آنجا میرفت و ابتکار عمل را در دست میگرفت.
از سقوط جمهوری کوردستان تا سال ١٣٥٢ که دکتر قاسملو دبیرکل حزب دمکرات کوردستان ایران شد، این حزب در جریان مبارزه خود دچار فراز و نشیبهای زیادی شده بود و موقعی که کاک دکتر قاسملو به رهبری رسید، هم حزب در شرایط نامساعدی قرار داشت و هم در ایران حفقان و سرکوب نیروهای آزادیخواه به اوج خود رسیده بود. آخرین شکستی که حزب متحمل شده بود، سرکوب قیام ١٣٤٦-١٣٤٧ بود که در آن بخش عمدهای از افراد برجسته و نیروهای پیشمرگه خود را از دست داده بود و فضایی از نامیدی بر کوردستان حاکم بود. با این همه، در سال ١٣٤٩ کاک دکتر و چند تن دیگر از همرزمانش تصمیم به احیاء حزب گرفته که یکی از دستاوردهای آن برگزاری کنگره سوم حزب دمکرات کوردستان ایران بود که از دستاوردهای این کنگره نیز میتوان به مستقل شدن دوباره حزب به لحاظ سیاسی و آغاز دور جدیدی از ارتباط با دولت وقت عراق با حفظ استقلال اشاره کرد.
چه چیزی کاک دکتر را به یک رهبر ملی بدل کرد و چه ویژگیهایی موجب شد تا او، از دبیر کلی یک حزب فراتر رود؟
قاسملو از ابتدا هم فعالیتهایش را محدود به حزبی خاص نکرده بود و افکار خود را آنگونه که معمول بود در چارچوب ایدئولوژی چپ هم محدود نکرده بود. تا جایی که به مسائل عمومی و انسانی مربوط میشد، دکتر قاسملو به تعدیل مارکسیسم و تطبیق آن با دنیای مدرن معتقد بود و تا جایی هم که به مساله ملی و مشخصا مساله کورد بر میگشت، او به یک مبارزه ملی همه جانبه معتقد بود و عملا هم وارد چنین مبارزهای در یکی از بخشهای کوردستان شد. اگر بخواهیم بنا به فعالیتهای سیاسیاش، کاک دکتر را مشخصا رهبر یک حزب بدانیم که آنگونه هم بود، ولی در واقع فعالیتهای او برای رهایی یک ملت از یوغ ستم و سرکوب بود.
همچنین قاسملو یک انسان ایدئولوگ و اندیشمند بود که نظریات او تنها محدود به حزب مطبوعاش نبود و خارج از این حزب هم خریدار داشتند. اگر قبلا هم افراد و جریاناتی این را انکار می کردند اما امروزه تغییر موضع دادهاند! به طور مثال آنانی که زمانی قاسملو را به خاطر تز سوسیالیسم دمکراتیک سرزنش می کردند و مورد حمله قرار میدادند امروز آشکارا خود را مدافع سوسیالیسم دمکراتیک می دانند!
چه چیزی باعث می شود که قاسملو در قرن ٢١ برای من جوان، سخن برای گفتن داشته باشد؟ و چه چیزی در اندیشهها و اعمال او نهفته است که یک مبارز یا فعال مدنی کورد را وادار میکند تا خوانشی بر نظریات و رفتارهای انقلابی او داشته باشد؟
قاسملو جدای از اینکه یک سیاستمدار و رهبر یک حزب سیاسی بود، یک فرد اندیشمند و ایدئولوگ هم بود. زمانی که در چکسلواکی بود و حزب دمکرات چندان فعال نبود، او به نوشتن کتاب و مطالب در مورد کوردستان مشغول بود. کتاب معروف کوردستان و کورد او محصول آن دوران است. کاک دکتر بنا به تواناییهایی که داشت، هیچگاه منتظر نمانده است تا خارج از اراده او تغییری رخ دهد آنگاه فعالیتی را آغاز بکند و منظور از "مبارزه همهجانبه" که در جواب سوال قبل اشارە کردم، همین است. در جایی که زمینه برای فعالیت حزبی مهیا بوده، حزب قاسملو قدرتمندتر از همه ظاهر شده و زمانی هم که حزباش در تنگنا قرار گرفته است، قاسملو در مقام یک آکادمیست، نویسنده و سیاستمدار آوانگارد به فعالیتهای مؤثر دیگری پرداخته است. کتاب کورد و کوردستان او پس از سالها هنوز هم یکی از منابع علمی ناب محسوب میشود.
همچنین قاسملو، مولف تنها تز تئوریک موجود در رابطه با سوسیالیسم است -در کوردستان و ایران- و در مقابل این تز او یا در رابطه با سوسیالیسم، تا به امروز هیچ تز دیگری نگاشته نشده است! تا جایی هم که به رهبریتش در حزب دمکرات کوردستان ایران بر میگردد، کاک دکتر معمار تثبیت مفاهیم مدرن در این حزب است، مفاهیمی که حزب دمکرات را از دیگر احزاب کوردی مجزا کرده است. همه این ویژگیها موجب شده است که چند دهه پس از شهادت او، قاسملو همچنان مدرنترین و سیاسیترین رهبر کوردها باشد و هر روز بر تعداد آنانی که بخواهند راه و منش او را ادمه بدهند یا خوانشی از نظریات و تئوریهای او داشته باشند، افزوده میشود.
دکتر قاسملو در سطح بینالمللی در چه جایگاهی قرار داشته و دارد؟
اگر بخواهیم او را با دیگر رهبران کورد مقایسه بکنیم، بدون شک هیچ کدام از رهبران سیاسی کورد قابل مقایسه با کاک دکتر نیستند و فکر نکنم در آینده هم کسی به چنین جایگاهی دست یابد. خصوصیاتی که در کوردستان موجب شده بود قاسملو در صدر رهبران سیاسی کورد قرار بگیرد، در سطح بین المللی هم موجبات کسب جایگاهی خاص برای این رهبر فرزانه کورد شده بودند.
قاسملو با اینکه به چندین زبان زنده دنیا مسلط بود و فنون دیپلماتیک را هم به خوبی میدانست، ولی نهایتا این اندیشههای والای انسانی و سیاسی او بود که احزاب و سیاستمداران جهانی را به خود مشغول کرده بود. قاسملو زمانی که در مقابل رهبر یکی از این احزاب یا یک سیاستمدار و حتی یک اندیشمند به طور مثال اروپایی قرار می گرفت، بیشتر یک فرد "تاثیرگذار" بود تا یک فرد "تاثیرپذیر"! خیلی ها به این امر اعتراف کردهاند و بر همین مبنا هم خود را شاگرد قاسملو میدانند.