آرمان حسینی
شبه اپوزیسیون یا اپوزیسیوننما (Sub-opposition) به افراد یا گروههایی در داخل و خارج از کشور اطلاق میشود که علیرغم مخالفت ظاهری با نظام سیاسی موجود و خطمشیها و سیاستهای آن، اما در اصل تلاشهای آنها در راستای ماندگاری و ممانعت از فروپاشی و سرنگونی حکومت موجود میباشد. بە نظر میرسد کە یکی از مشکلات عمدە فرا راه جنبش تحولخواهی و اپوزیسیون واقعی در ایران وجود چنین اپوزیسیوننماهایی است.
شبە اپوزیسیونها در داخل کشور غالبا نقش سوپاپ اطمینان را ایفا کردە و غالبا نیز در چارچوب معیارهای مورد پسند خود رژیم در مخالفت با آن فعالیت دارند! شبە اپوزیسیونهای خارج از کشور نیز غالبا درصددند تا با جلوگیری از همبستگی و هماهنگی اپوزیسیون واقعی و مانعتراشی فرا راه آنان نهایتا تشکیل یک جبهە متحد علیە حاکمیت را منتفی نمایند. آنها بە ویژە بیشتر بر تغییر خطمشی و سیاستهای حکومت تاکید نمودە تا بدین طریق و بە زعم خود اصل مسالە یعنی "سرنگونی حکومت" را بە گفتمانی حاشیەای مبدل سازند.
دیدگاە شبه اپوزیسیونها کە بیشتر بر تغییر سیاستها تاکید دارند عموما و در بیشتر موارد با دیدگاە احزاب و گروهها و اپوزسیون واقعی کە بر گفتمان تغییر نظام تمرکز دارند در تضاد است؛ این تضاد دیدگاە بە خصوص زمانی برجستە میشود کە مباحثی چون تامین حقوق تنوعات ملی، مذهبی و جنسیتی، حقوق بشر، دموکراسی، توسعه و اصلاحات اجتماعی بە میان آیند. در این موارد دیدگاه شبە اپوزیسیون تفاوت چندانی با نظام موجود نداشتە و عملا همچون مانعی بر سر راە رهایی مردم از سیستم موجود عمل میکنند.
اصلاحطلبان در داخل ایران کە از سیاستهایی مانند ایجاد فضایی برای آزادی بیان، حمایت از نهادهایی بە اصطلاح مستقل مانند قوه قضاییە و شعارهای همچون مبارزه با فساد و اصلاح سیستم اقتصادی کشور سخن میگویند، نمونە عینی شبە اپوزیسیون هستند. برخلاف میانەهای دهەهای هفتاد و اوایل دهە هشتاد شمسی کە آنها تا حدودی مورد استقبال جامعە ایران و حتی در مواردی ملیتها قرار گرفتند، در سالهای اخیر و بە ویژە بعد از وقایع آبان ٩٨، جامعە ایران بە شیوەای اجماعی و یەکصدا بە این نتیجە رسیدەاند کە اصلاحطلبان عملا مردم را بازی دادە و صرفا سعی در تصاحب قدرت داشتەاند. از دیدگاه ملیتها نیز اصلاحطلبان هرگز به دنبال دسترسی به دموکراسی حقیقی و تامین حقوق ملل تحت ستم نبودە و نیستند و وعدەهای آنها صرفا تبلیغاتی انتخاباتی بودەاند. آنها به ایجاد شفافیت در عملکرد دولت و حکومت، افزایش نهادهای مستقل، حفظ حقوق شهروندی، رعایت قانون و تشدید نظارت بر عملکرد دولت و نهادهای دیگر کشور نمیپردازند. به طور کلی، اصلاحطلبان به دنبال آن تحولاتی نیستند که باعث پیشرفت واقعی و تامین حقیقی حقوق مردم ایران و ملیتها شود. بلکە خواست و راهبرد اصلاحطلبان شبە اپوزیسیون در داخل ایران، ماندگاری رژیم موجود و تحقق اهدافشان در چارچوب قوانین مرتجع و تبعیضآمیز ایران است کە منکر حقوق سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی ملل، ادیان و دیگر تنوعات این کشور بودە و هست. از لحاظ عملی نیز آن زمان کە اصلاحطلبان در قدرت بودند، هیچ گونە اقدامی حتی در راستای اجرای قوانین مرتجع جمهوری اسلامی انجام ندادند چە رسد بە این کە خواستار یا مدافع حقوق ملل تحت ستم و بە ویژە ملت کورد باشند و آنها همچون اصولگراها هرگونە صدای مخالفی را در نطفە خفە میکردند.
چنانکە اشارە شد، بخش خارجنشین شبە اپوزیسیون رژیم نیز با تلاش مداوم از سعی در ممانعت از ایجاد یک جبهە یا آلترناتیو مخالف علیە رژیم داشتەاند. این شبە اپوزیسیون کە عمدتا حول محور و گفتمان مرکزگراها میچرخند، دو گزینە را اختیار کردەاند: فعالیت بە صورت منفرد و/ یا بە صورت گروهی. اما هدف نهایی یکی است و آن نیز حفظ قدرت در مرکز و بە حاشیە راندن دیگران (کورد، بلوچ، عەرەب، گیلک، ...).
شبە اپوزیسیون خارج نشین در لباسهای متنوعی ظاهر میشوند و میتوانند با تهدید به انجام عملیاتهای تروریستی، تهدید به تحریمهای اقتصادی، فشارهای سیاسی و...، سعی کنند که کشورهای دیگر از حمایت از تشکیل آلترناتیو منصرف شوند. اقدامی دیگر کە شبە اپوزیسیونهای رژیم معمولا در خارج انجام میدهند، ایجاد تفرقە است. چنانکە گفتیم، آنها با ایجاد تفرقە میان اپوزیسیون واقعی سعی در حفظ شکاف میان آنها و بە ویژە میان اپوزیسیون ملل تحت ستم و دیگر آزادیخواهان ایرانی را دارند و افسوس کە بە نظر میآید تا حدودی نیز در این کار موفق بودەاند و با رسانەهای کە در اختیار دارند، تلاش کردەاند کە چهرە واقعی جریان انقلاب ژینا را مخدوش و از مسیر خود با اتهاماتی واهی همچون تجزیەطلبی و تمامیتارضی منحرف کنند.
مسئلە بعدی کە رژیم ایران از طریق شبە اپوزیسیونهایش روی آن کار کردە، ارائە اطلاعات نادرست و تحریف شدە از واقعیات جامعە ایران و بە ویژە رویدادهای مربوط بە انقلاب ژینا است. رژیم با استفادە از این عناصر خود سعی نمودە خواستهای ملل غیر فارس و بە ویژە ملت کورد را چیزی غیر معقول معرفی کند و بدینگونە مانع حمایت احتمالی دول غربی شوند. نمونە بارز ارائە اطلاعات نادرست از سوی رژیم ایران، گزارش و شکایت نمایندە آنها در سازمان ملل بود کە تلاش داشت با تحریف واقعیات، حملات تروریستی موشکی و پهپادی خود علیە خانوادەها و مدارس کودکان و اماکن دیپلماتیک- سیاسی احزاب کورد را لاپوشانی کردە و با این ادعا کە احزاب کورد اعضا خود را با هدف اختلال در امنیت ملی بە داخل مرزها فرستادەاند، بە زعم خود سعی در مشروعیت دادن بە اقدامات تروریستی خود کنند.
پس میتوان این ادعا را داشت کە با وجود شبە اپوزیسیونهای رژیم، چە در داخل و چە در خارج، امکان ایجاد یک آلترناتیو و نهایتا سرنگونی رژیم وجود ندارد یا حداقل از لحاظ زمانی آن را بە تاخیر خواهد انداخت. بنابراین، لازم است اپوزیسیون واقعی و مردم مبارز و آزادیخواە ایران از میان تنوعات بە ویژە ملل تحت ستم با مبارزات پیگیرانە و مجدانە خود تلاش کنند این موانع را پشت سر گذاشتە و پردە از چهرە واقعی رژیم و عناصر و عواملش برداشتە و جامعە جهانی را از فعالیتهای آنان آگاه نمودە و یکصدا همە با هم با قبول واقعیات ایران و از جملە کثیرالمللە بودن آن و پذیرش حق تعیین سرنوشت برای این ملل، برای همیشە از یوغ مرکزگرایان و افکار مرتجعشان رهایی یابند.