"کوردستان" در ٧٨مین سالگرد تاسیس حزب دموکرات کوردستان ایران مصاحبەای را با روژە مامند، تحلیلگر سیاسی انجام دادە و توجە شما را بە متن کامل این مصاحبە جلب مینماید.
رفع ستم ملی و احقاق حقوق ملی کورد، فلسفەی وجود حزب دموکرات است. بە نظر شما حزب دموکرات طی ٨ دهەی اخیر یعنی از بدو تأسیسش تاکنون چە تأثیری بر گسترش هویت ملی و ناسیونالیزم کوردی در کوردستان ایران گذاشتە است؟
اگر خط مستقیمی از حزب آزادی کوردستان، جمعیت ژ.ک و پس از آن بە سوی حزب دموکرات کوردستان بکشیم، در طول دهەهای متمادی، حتی با وجود مبارزەی مسلحانەی جناح چپ جنبش کوردستان کە خود از بطن همین سنت سیاسی سر بر آورد، حزب دموکرات کوردستان بە عنوان نهاد مرکزی سیاست، نقش بازی کردەاست. ما میتوانیم این نقش تعیین کنندە را اینگونە تصنیف کنیم:
- مرحلەی جمهوری کوردستان
- مرحلەی مبارزەی دموکراتیک و بازسازی حزب در زمان کابینەی د. مصدق
- مرحلەی جنبش مسلحانە در کوردستان عراق و خیزش مسلحانەی کمیتەی انقلابی
- مرحلەی نوسازی حزب در عراق در دهەی هفتاد میلادی
- مرحلەی آزادسازی کوردستان همگام با انقلاب ملیتهای ایران و مشارکت فعال در انتخابات
- مرحلەی مناطق آزادشدە و مبارزەی چریکی ١٦ سالە
- مرحلەی عقبنشینی در اردوگاههای اقلیم کوردستان
- مرحلەی نوین انقلاب ژینا
پس از بررسی این مراحل پی در پی، بە این نتیجە میرسیم کە حزب دمکرات کوردستان نقشی تعیین کنندە در تاریخ شرق کوردستان ایفا نمودەاست.
بە نظر شما تأثیرگذاری حزب دموکرات بر جنبش سیاسی و ناسیونالیستی کورد تنها در چهارچوب کوردستان ایران باقی ماندە، یا بە دیگر بخشهای کوردستان نیز سرایت کردە است؟
مکتبهای سیاسی و فکری کورد، بر یکدیگر تاثیر داشتەاند. با تبیین این مکتبها این نتیجە را بازمییابیم: مکتب استانبول، مکتب شام، مکتب قفقاز، مکتب سلیمانیە و مکتب مهاباد .
مکتب استانبول با تاسیس جمعیت تعاون و ترقی کورد، جمعیت هیڤی طلبەی کورد و جمعیت تعالی کوردستان ابراز وجود کرد. مکتب شام با تاسیس جمعیت خویبون، مکتب سلیمانیە با جمعیتهای هیوا، رستگاری و شورش، مکتب قفقاز هم با تاسیس فرقەی کمونیست کورد پا بە عرصەی وجود نهادند.
وقتی بە ایستگاە مهاباد میرسیم، با دگرگونی ریشەای جداگانەی روبرو هستیم: تحول از جمعیتها بە سوی تاسیس حزب سیاسی، تحول حزب سیاسی بە سوی ایجاد نهادهای ملی مانند سپاە ملی کوردستان، مطبوعات و نشریات ملی، چاپخانە، پخش و رسانەی ملی، تاسیس نهادهای صنفی - مدنی و در نهایت اعلام جمهوری کوردستان. یعنی ایجاد نظام جمهوری در بطن نظام مونارشی شاهنشاهی. این دگرگونی ایجاد یک مدل سیاسی نوینی بود کە بر همەی بخشهای کوردستان تاثیر مثبت داشت. بنیانگذاری حزب دموکرات کوردستان در ایران در سال ١٩٤٥، پس از آن حزب دموکرات کوردستان در عراق در سال ١٩٤٦، حزب دموکرات کورد در سوریە در سال ١٩٥٧ و حزب دموکرات کوردستان در ترکیە در سال ١٩٦٣ همگی از نتایج مثبت تاسیس حزب بودند. متاسفانە حزب هرگز از این نقش مدل خود سود نجستە است. در حالیکە بە عنوان حزب مادر و حزب مدلساز، یکی از جناحهای اصلی رهایی ملی در سراسر کوردستان را بە وجود آوردە است، میبایست حداقل در دیاسپورا با ایجاد نهادهای مدنی، کوردهای سایر بخشها را سازمان دادە و بە مثابەی جناح بنیانگذار مبارزەی ملی، از منابع بشری و مادی کوردهای دیاسپورا استفادە میکرد.
در سالهای بعدی جناح چپ این احزاب پا بە عرصەی وجود گذاشتند. از حزب انقلابی کوردستان، کوملەی انقلابی زحمتکشان کوردستان و کوملەی رنجدران کوردستان تا اتحاد میهنی کوردستان و سایر سازمانهای کوردستانی در شمال و غرب کوردستان کە همگی بە شکلی بازتولید نقش حزب دموکرات کوردستان بودند. بنابر این حزب دموکرات کوردستان مدل نوین ناسیونالیسم کوردی را ایجاد کرد کە تاکنون ادامە دارد. در شرق و جنوب کوردستان نهاد سیاسی مرکزی بودە و در شمال و غرب کوردستان هم نهاد تاثیرگذار است.
چپگرایی و مسئلەی عدالت اجتماعی روی دیگر فلسفەی وجودی حزب دموکرات است. با توجە بە رویدادهای تاریخی و تغییر و تحولاتی کە در نظم جهانی روی دادە است؛ چپبودن و اعتقادات چپگرایانەی حزب دموکرات را چگونە توصیف میکنید؟
در واقع تحول از جمعیت ژ.ک بە حزب دموکرات کوردستان خود یکی از دستاوردهای موج چپ آن زمان بودەاست. ولی گنجاندن یا نهادینەکردن افکار، ارزشها و نگرشهای چپ، در مرحلەی بازسازی حزب در دهەهای پنجاە، شست، هفتاد وتا حدودی نیمەی اول دهەی هشتاد میلادی بە وقوع پیوستە است. حزب حتی در زمان موجهای فراگیر نگرشهای مارکسیست - لنینیست، هیچگاە خود را بە مثابە یک حزب مارکسیستی تعریف نکرد. همیشە رویکرد چپ ملی را حفظ کرد. بە عنوان چپ ملی نقش بازی نمود. حتی رویکرد یک حزب سوسیالیست را پیمودە تا بە رویکرد سوسیالیسم دمکراتیک رسیدە و در این اواخر هم بیشتر رویکرد یک حزب سوسیال دموکرات را دارا میباشد، یعنی یک حزب چپ ملی فراگیر. با این وجود جهتگیری چپ حزب، در برهەهای گوناگون بعد مثبت و منفی هم داشتەاست. از ابعاد مثبت میتوان بە حمایت از خیزش دهقانی در موکریان، مشارکت در تقسیم اراضی، رفرمهای اجتماعی و حمایت از حضور زنان در صفوف مبارزە و تشکیل شوراهای روستایی در مناطق آزاد شدە اشارە کرد.
شعار استراتژیک حزب دموکرات طی هشت دهەی اخیر با تغییراتی روبەرو شدە است. جریان تغییرات در شعار استراتژیک حزب دموکرات را چگونە میبیند و از دیدگاە شما شعار استراتژیک امروز حزب تا چە حد واقعگرایانە است؟
میتوان شعارهای استراتژیک حزب را از اول تاکنون اینگونە بازنویسی کرد:
ـ احقاق حقوق ملی در چارچوب جمهوری کوردستان
ـ حق تعیین سرنوشت در زمان نفوذ حزب تودە
ـ خودمختاری برای کوردستان، دموکراسی برای ایران
ـ حل مسالەی کورد بر پایەی فدرالیسم
در حقیقت این شعارها از تاثیر و تاثر موجهای سیاسی زمان بە وجود آمدەاند. از تاثیر حزب تودە تا همگامی با تحولات کوردستان عراق، همپیمانی با سازمان مجاهدین و پایان جنگ سرد و دستاورد فدرالیسم در کوردستان عراق و غیرە.
تاثیر گروههای داخلی حزب هم نادیدە گرفتە نمیشود. در اساس حزب از ترکیب این گروه و رویکردها بە وجود آمدەاست. مثلا گروە زندان بە رهبری غنی بلوریان و عزیز یوسفی، گروه اروپا بە رهبری د. عبدالرحمان قاسملو و کریم حسامی و سایرین، گروه دانشجویی بە رهبری اسماعیل شریفزادە و دیگران، گروه اردوگاههای کوردستان عراق کە خود از سه زیر گروە مجزای کمیتەی مرکزی عبداللـە اسحاقی، کمیتەی بازیابی (ساخکەرەوە) و کمیتەی انقلابی بە وجود آمدە بودند.
ما هماکنون در آغاز یک مرحلەی نوین از تاریخ مبارزاتی مردم کوردستان بە سر میبریم. این مرحلە یعنی مرحلەی انقلاب ژینا چگونە شروع شد؟ دینامیسم و فاکتورهای این مرحلەی نوین چە بودند؟
اگر بە یک سال گذشتە بنگریم، چند فاکت مهم را میبینیم:
ـ نقشآفرینی مرکز همکاری احزاب کوردستان
ـ اتحاد و همبستگی مجدد حزب دموکرات کوردستان
ـ راهپیمایی هزاران نفری باشکوە یادبود ٣٠امین سالگرد حادثەی تروریستی میکونوس در برلین و خیزش انقلابی ژینا.
در بطن همەی تحولات نامبردە، نقش حزب تعیین کنندە و استراتژیک است. برای همین بود کە شورای عالی امنیت ملی رژیم در اولین فرصت مرکز همکاری بە ویژە اردوگاههای هر سە حزب دموکرات، کوملەی انقلابی و حزب آزادی کوردستان را هدف قرار داد و در پی آن با حملات موشکی و پهپادی مواجە شدیم.
در ماههای اول انقلاب، مرکز همکاری نقش بازیگر شمارەی اول را بازی میکرد. بیانیە و فراخوانهای حزب و مرکز همکاری با جدیت از سوی فعالان داخلی و مردم پیگیری میشد. متاسفانە همگامی بعضی از سران مرکز همکاری با رضا پهلوی، باعث تشتت و حتی دودستگی داخلی در مرکز گشت. از این پس جناح سلطنتطلب فرصتطلبانە گوی انقلاب را در دیاسپورا ربود و مرکز کارایی خود را از دست داد. شاید بتوان گفت پشتیبانی از رویکرد مدنی انقلاب، فرصت تاریخیای را بە باد داد. اگر پس از آزادسازی شهرهای شنو و بوکان و غیرە، جناح مسلح وارد این کارزار میشد، بە احتمال زیاد ما امروز در شرایط جداگانەای بودیم.
مسالەی دیگر هم این است: انقلاب ژینا مرکز همکاری احزاب را بە عنوان یک شبە جبهە وارد معادلات استراتژیک کوردستان کرد. معادلەی استراژیک کوردستان از دو قطبی بلوک پ.ک.ک و هم صفانش و بلوک پ.د.ک و هم پیمانانش وارد معادلەی شبە سە قطبی با حضور مرکز همکاری شد. شرق کوردستان نیروهای گم شدەی خود را بازیافت و مرکز همکاری بە عنوان یک شبە بلوک نقش بازی کرد. این مسالە در دیاسپورا بە وضوح خودنمایی کرد. پس از سالیان طولانی خیابانهای دیاسپورا پر از تجمع کوردها با پرچم کوردستان شد کە این واقعا پدیدەی تازەای بود.
بەهرحال حزب باید این امور را برای پیشبرد انقلاب انجام دهد:
ـ فعال سازی مرکز همکاری بە مثابە جبهەی مرکزی مبارزە
ـ اهمیت دادن بە گروههای مردم نهاد داخلی و برجستەسازی نقش آنان
ـ اهمیت دادن بە نقش کلیدی دیاسپورا و نقش خودنهاد سازمانهای غیر حکومتی و غیر حزبی و سودجستن از پشتیبانی کوردههای بخشهای دیگر کوردستان
ـ اهمیت دادن بە نقش پررنگ زنان و جوانان در صفوف رهبری حزب
ـ بەکارگیری تکنولوژی نوین رسانەای و انقلاب دیجیتال