آرمان حسینی
روز پنجشنبە ١٦ شهریور ١٤٠٢، رضا پهلوی، طی پیامی کە بە مناسبت اولین سالگرد شهیدشدن "ژینا امینی" کە توسط نیروهای حکومتی بە قتل رسید، ضمن خطاب قرار دادن همەی اقشار و طبقات جوامع ایران، از آنها خواست تا در سالروز شهیدشدن "ژینا امینی" شعار "ما ملت کبیریم، ایران را پس میگیریم" سر بدهند!
پیداست کە رضا پهلوی از شکستهای پی در پی یک سال گذشتەاش کە درصدد بود مسیر انقلاب "ژینا" را منحرف و نهایتا تحت کنترل خود در آورد، درس نگرفتە و حتی یک قدم نیز بیشتر پا پیش گذاشتە و با این شعار کە "ما ملت کبیریم، ایران را پس میگیریم" خود را در مقابل شعار فراگیر "ژن، ژیان، ئازادی" کە اکثریت مردم ایران از آن استقبال کردەاند، قرار دادە است.
سال ١٣٥٧ رژیم پهلوی کە رضا پهلوی خود را وارث آن میپندارد، بە دست مردم ایران با همەی تنوعات مللی، مذهبی و دیگر طیفها سرنگون شد. اگر از من کورد میپرسید علل سرنگونی این چنین رژیم مرکزگرای چە بود، مطمئنا تلاش و توطئە این رژیم برای حذف ملل تحت ستم و آزادیخواهان ایران در هر طیف و گروهی کە بودند و البتە سر ناسازگاری با رژیم پهلوی را داشتند، بود.
در آن دوران یعنی دوران حاکمیت پهلوی، همەی امکانات کشور را با هدف ایجاد پروژە دولت مدرن بسیج کردند. قرائت آنها بە این شکل بود کە بایستی ایران کشور نوین متشکل از "یک ملت، یک زبان و یک پرچم" باشد و در این راستا سیاستی را در پیش گرفتند کە هدفش خفەکردن هر گونە صدای غیر از آن چیزی بود کە خود تعریف کردە بودند.
پس از رژیم پهلوی کە مبنای ایرانی بودن را بر روی زبان و هویت فارسی بنا کردە بودند، رژیم جمهوری اسلامی قدرت را در دست گرفت و این بار آنها ایرانی بودن را بر پایەی زبان فارسی و مذهب تشیع تعریف کردند. این رژیم نیز همچون رژیم پیشین (پهلوی) سیاست انکار و سرکوب را در مقابل خواست برحق و مشروع دیگر ملل و تنوعات و طیفهای فکری در پیش گرفت کە تاکنون نیز ادامە داشتە و در اخبار روزانە میشنویم کە چگونە دیگر اندیشان و فعالین ملل تحت ستم بە دلیل حقطلبیشان سرکوب میشوند.
همچنان کە در سطور بالا آمدە رضا پهلوی کە خود را وارث گفتمان ایرانشهری میداند، طی یک سال گذشتە کە انقلاب ژینا در جریان بودە است، در قدمهای اول تلاش کرد تا شعار مردسالارانە و مرتجع "مرد، میهن، آبادی" را موازی با شعار مترقی و مورد پسند "ژن، ژیان، آزدی" قرار دهد کە براش پیش نرفت. اندکی بعد بحث وکالت، بعدها جورج تاون و ... را مطرح کرد یکی پس از دیگری با شکست و عدم استقبال مردم بە ویژە ملل تحت ستم مواجە شد. اما چند روز ماندە بە سالگرد شهیدشدن "ژینا امینی" در گستاخی تمام یک قدم دیگر جلو آمدە و از مردم! خواست در سالروز شهید "ژینا" شعار "ما ملت کبیرم ایران را پس میگیریم" سر بزنند.
اما از هزاران تصویر و ویدیویی کە در سالروز شهیدشدن "ژینا" از داخل ایران آمد بیرون و همەی در رسانەها دیدیم، خبری از شعار من در آوردی رضا پهلوی نبود، بلکە در کوردستان با وجود حکومتنظامی و تهدید و فشار بر مردم، اعتصابی فراگیر و تاریخی برگزار شد و در دیگر نقاط ایران نیز ما شعار او را کە حداقل پانصد نفر آن را تکرار کنند ندیدیم!
اما نکتە حائز اهمیت این است کە مجموعەای از ایرانیان صادراتی! کە بیشترشان از خود رژیم جمهوری اسلامی ماموریت یافتە و شماری نیز کە تا دیروز کارمند صدا و سیمای رژیم بودند و نقش چمران و پاسداران تروریست را ایفا میکردند یا در دیگر نهادهای وابستە بە رژیم پول مردم را بە جیب میزدند، امروز شدەاند طرفدار "شازدە"! آنها در راهپیماییهای کە در چند شهر اروپا برگزار شد شرکت کردە و البتە با پوشش رسانەهای وابستەاشان، تلاش کردند آبرویی برای "شازدە" بخرند و شعار مردسالارانە و مرتجعش را کە میان مردم ایران خریداری ندارد را سر بزنند.
مسئلە این است که بین ما (ملیتهای تحت ستم، اما مبارز و نستوه) و ایشان خطی پررنگ وجود دارد به پهنای دو فرهنگ و تمدن بسیار متفاوت. ما از جنس هم نیستیم.