علی بداغی
دولت بریتانیا روز پنجشنبە، ٢٣ آذرماە اعلام کرد دور جدید تحریمهای خود علیە رژیم جمهوری اسلامی و نهادهای امنیتی این رژیم را بە مرحلەی اجرا گذاشتە است. اسماعیل قاآنی، فرماندە سپاە قدس و تمامی شاخەهای فلسطینی سپاە پاسداران و ٦ فرماندە دیگر سپاه پاسداران در لیست این تحریمها قرار گرفتەاند. همزمان در تازەترین اقدام ایالات متحدە آمریکا ٢٠ شخص حقوقی و نهاد رسمی دیگر جمهوری اسلامی در لیست سیاه تحریمها قرار گرفتند. براساس اعلامیەی وزارت خزنەداری آمریکا این ٢٠ شخص و نهاد مسئول جمهوری اسلامی بەدلیل مشارکت در شبکەهای تسهیل انتقال داراییهای وزارت دفاع و نیروهای مسلح رژیم بەویژە سپاە پاسداران مجازات شدەاند.
سابقەی تحریمهای علیە جمهوری اسلامی از سوی جامعەی جهانی بە همان سالهای آغازین زمامداری این رژیم برمیگردد. هنوز ٨ ماە از برسرکارآمدن جمهوری اسلامی نگذشتە بود کە آمریکا بە دلیل اشغال سفارتش در تهران و بە گروگان گرفتە شدن دیپلمات و اتباع خود تحریمهای اقتصادی مختلفی را بر ایران تحمیل کرد کە مهمترین این تحریمها مصادرەی داراییهای ایران در این کشور بود. پس از افشای اقدامات غیرقانونی و پنهانکاری جمهوری اسلامی در غنیسازی اورانیوم و گسترش تکنولوژی اتمی و موشکی تیغ تحریمها اینبار نە تنها از سوی آمریکا و اتحادیەی اروپا ، بلکە از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد جمهوری اسلامی را هدف قرار داد و متعاقب آن تحریمهای یکجانبە کشورهای دیگر نیز گریبان رژیم ایران گرفت.
بخش دیگری از تحریمها علیە جمهوری اسلامی تحریمهای حقوقبشری اتحادیەی اروپا و آمریکا و یکجانبەی برخی دیگر از کشورها علیە جمهوری اسلامی بەویژە پس از سرکوب خونین اعتراضات دیماە ١٣٩٦، آبانماە ١٣٩٨ و انقلاب ژینا در پاییز ١٤٠١ میباشد. تحریمهای اعمال شدە بر ایران در زمینەهای سیاسی، اقتصادی، علمی، تکنولوژی، خرید و فروش سلاح، مواد منفجرە و ادوات نظامی و سنگینترینشان اعمال تحریم بر فروش نفت، زیرساختهای انرژی و بانک مرکزی جمهوری اسلامی است. این تحریمها بە لحاظ اقتصادی ضربەی مهلکی بر پیکرەی جمهوری اسلامی ایران وارد ساختە است. براساس گزارشات منابع رسمی و تحقیقی معتبر این تحریمها موجب کاهش ٩٦ ٪ ذخیرەی ارزی ایران شدە و بەدلیل تداوم این تحریمها حجم اقتصاد ایران و تولید ناخالص ملی کشور همچنان رو بە کاهش بودە و ورد شرکتهای بینالمللی بە ایران و حجم سرمایەگذاریهای خارجی بشدت سیر نزولی داشتە است. تحریمها همچنین موجب شدە صنعت کشور بەخصوص در زمینەی نفت و انرژی کاهش یافتە و حجم تجارت کشور با جهان بە حداقل میزان خود و تورم اقتصادی و افزایش نقدینگی نیز بە روند صعودی خود ادامە دهد. چشمگیرترین معیار پیامدهای تحریم ایران ارزش پول ملی است کە در دوران زمامداری جمهوری اسلامی در مقایسە با سال ١٣٥٦ و از قبل چهار دهە حکومتداری رژیم و تحریمهای اقتصادی ٦ هزار برابر ارزش خود را از دست دادە است.
نکتەی حائز اهمیت اینکە تحریمهای اعمال شدە بر ایران در چهار دهەی اخیر، بەمنظور تغییر در رفتار رژیم و پاسخگوکردن بیشتر جمهوری اسلامی درخصوص سیاست تنشزایی و مداخلەجویانە رژیم در بعد سیاست بینالملل و وادارکردن رژیم بە عقبنشینی در مقابل ارادە و حقطلبی مردم تحت سرکوب کشور در بعد داخلی بودە است. اگرچە بدون تردید تحریمهای سیاسی و اقتصادی هم تحریمهای هدفمند جامعەی جهانی در زمینەی نقض حقوقبشر تأثیر عمیق و منفی بسیاری بر اقتصاد رژیم و جامعەی کشور نیز گذاشتە است، اما نتوانستە است در رفتار و سیاست رژیم تغییری ایجاد کند. این تحریمها قدرت خرید مردم ایران را کاهش دادە، اما مانع از پیشرفت صنعت رو بە گسترش اسلحەسازی، ادوات نظامی، گسترش برنامە اتمی و موشکی و جنگافروزی رژیم در منطقە نشدە است. بە دگر معنا درست است این تحریمها موجب آوردن فشار بر رژیم گشتە، اما بە هدف اصلی خود نرسیدە و بە جای بەزانو درآوردن رژیم آشوبگر و بحرانآفرین مردم و جامعەی ایران را در تنگنا قرار دادە است.
در خصوص تحریمهای اعمال شدە بر رژیم جمهوری اسلامی دو نکتە حائز اهمیت است: اول اینکە، رژیم علیرغم تحریمهای سخت و همەجانبە توانستە است در زمینەهای سیاسی و نظامی خود را با این وضعیت وفق دادە و برنامە و پروژەهای خود را پیش ببرد. در نتیجە این تحریمها نتوانستە است اهداف اصلی خود درخصوص ایجاد تغییرات در سیاست و رفتار رژیم و جلوگیری از برنامەی اتمی و توان موشکی ایران را تحقق بخشد.
دوم اینکە، تغییر دیدگاە جامعەی جهانی بەویژە پس از انقلاب ژینا در رابطە با سیاست تحریمها علیە جمهوری اسلامی ضروری است. جامعەی بینالمللی بەویژە آمریکا و اتحادیەی اروپا و سایر کشورهای دموکراتیک نباید بر سیاست فشار حداکثری علیە رژیم اکتفا کنند. مردم سرکوبشدە اما مبارز ایران و در کل جنبش حقطلبانەی مردم نیازمند گامهای عملی در زمینەی برخورد قاطعانەتر با رژیم ایران میباشند. جامعەی جهانی و کشورهای ابرقدرت باید بە فریاد مردم ایران گوش دادە و جامعەی سیاسی بپاخاستەی ایران برای گذار از جمهوری اسلامی را بە رسمیت بشناسند. بە دیگر معنا جامعەی جهانی ضروری است مشروعیت را جمهوری اسلامی سلب و قیام سراسری مردم را کە دارای ویژگیها و ارزشهای جهانشمول سیاسی است، بەرسمیت بشناسند. بەویژە آمریکا و کشورهای ائتلاف کە نیکی بر این امر واقفند کە هدف اصلی رژیم مخالفت و دشمنی آشکار با غرب و جهانبینی جهانشمول آنان میباشد. روند رو بە گسترش روابط میان رژیم ایران و روسیە در زمینەهای اقتصادی، نظامی، تکنولوژی و امنیتی و همکاری روبە رشد جمهوری اسلامی با کرە شمالی در زمینەی اتمی و جنگ فرسایشی رژیم ایران علیە منافع غرب توسط گروەهای نیابتی تهدید بزری دیگری علیە جامعەی جهانی باشد کە موضعگیری و مقابلەی مصممتری فراتر از تحریم و فشارها را میطلبد.
بدون تردید در این معادلات و رقابت فرسایشی دیپلماسی بەتنهایی پاسخگو نیست و تنها راە تحقق آشتی و صلح و ثبات در منطقەی خاورمیانە پیروزی مبارزەی حقطلبانەی مردم ایران بر رژیم سرکوبگر و غیردموکراتیک جمهوری اسلامی است. مردم ایران خواهان بەرسمیت شناختن مبارزەی خود و بەرسمیت شناختە شدنشان بەعنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی میباشند.