کریم پرویزی
آنانی کە برای مدتی مدید بر اریکە قدرت مینشینند و بە گونهای این تخت را نامشروع تصاحب كردهاند، با دو پدیدە مخرب برای قدرتشان مواجە میشوند.
نخست؛ بە کسی اعتماد نخواهند کرد و همە را بەعنوان تهدید یا در نهایت یک مهرە میبینند و در حین حال نگران این نیز هستند کە سراب شخصیتشان در نزد مهرەهایشان درهم شكسته شود و بە همین دلیل دلهرە آن را نیز دارند کە محبوبیتشان نزد مهرەهای عزیزشان محو شود!
دوم؛ پدیدە دیگر کە گریبان آنها را میگیرد کە آن هم بە توهم شخصیت آنان مرتبط است؛ عبارتست از اینکە با گذشت سالهای پی در پی، آن وعده وعیدهایی کە دادەاند تحقق نیافتەاند و سال بە سال باید بهانە جدید برای توجیه وعدەهای تحقق نیافتەاشان پیدا کنند و بە همین دلیل هر سال شعاری بزرگتر از قبل میدهند تا وعدەهای خود یا بە معنایی دیگر دروغهای پیشینشان را پنهان کنند!
از این بابت نگرانند کە طلسم دروغهای آنان بشکند و سراب شخصیتیشان نیز ویران شود و زندگی را بر آنها تلخ میکند و در پی وعدەای دیگر هستند تا مدتی دیگر را بر سر سریر قدرت سپری کنند!
ولی فقیە حاکم در کشور بلازدەی ایران آن دیکتاتوری است کە در لحظەهای پایانی عمر خویش بیش از همە وقت احساس تنهایی و انزوا میکند و ترس و خوف بر او چیره میشود.
طی چند روز گذشتە، خامنەای در دیداری با خانوادە تروریست قاسم سلیمانی سخنی را بر زبان آورد کە رسانەها و سیاسیون از این سخن متعجب شدند: خامنهای مدعی شد کە در سالهای گذشتە خدا با زبان وی صحبت کردە است!
خامنەای دیگر فرماندەهای تروریست و امامهای وهمی و امیدهای نحیف و ضعیف خود را برای پوتین و حسن نصراللـە و حماس و ... را نداشته و فرصتی چندانی برایش باقی نماندە و بدنیسان خود را بە زبان مستقیم خدا برای مردم تبدیل کردە است! قبلا میگفتند کە ولی فقیه نشانە و نمایندە خدا بر روی زمین است و حال از آن گذشتە و خود را زبان آتشین خدا اعلام میکند.
در اینجا کە جایگاه و مقام خویش را تغییر دادە و بە وهمی بزرگ پناە بردە است باید شرایط و مکان آن را در نظر بگیریم تا بدانیم کە خامنەای برای چە خود را بە زبان آتشین خدا مبدل کردە و به دروغی چنین بزرگ پناه میبرد؟
در سیستم ولایت فقیە از روز نخست تاکنون زیربنای خود را براساس انحصار و یاغیگری بر تخت قدرت قرار دادەاند و بە همین دلیل خمینی و دار و دستەاش از همان روزهای نخست شروع بە تصفیە دیگران کرد و همە کسانی کە در به قدرت رسیدن همراه و یاورش بودند حتی آیت اللـە و مراجعشان را نیز ترور کردند. کار بە جایی رسید کە خمینی جانشین خود یعنی منتظری را نیز حذف نمود.
این میراث برای خامنەای نیز مستدام گشت و همە را از قدرت کنار زد و حتی رفسنجانی را در استخر خفە نمود! دیکتاتور برای آنکە کسی شریک قدرت و دستورات وی نباشد، همە را حذف نمود و در پایان فردی بیسواد و نادان مانند رئیسی و مافیایش برایش ماندە است!
این در حالیست کە سال بە سال وعدە دادە کە جبهە مقاومت گسترش مییابد و اسرائیل و آمریکا پایان مییابند! قدرت ولایت فقیه کە به ام القرای اسلامی نیز نام میبرد، بر همە منطقه و جهان اسلام مستولی خواهد شد!
این وعدەها نە تنها محقق نشدەاند بلکە اقتصاد آن را ویرانتر و مردم کشور از آن بیزارتر شدند و جبهە مقاومت کە قرار بود اسرائیل و آمریکا را از بین برند حال دیگر زیر بمباران موشک و پهپادهای آمریکا و اسرائیل در غزە و باب المندب و سوریە و لبنان و عراق قرار دارند و خامنەای نیز نتوانسته کە حامی آنها باشد و خود را از مسئولیت مبرا كرد.
ترس از موشکهای آمریکا چنین کردە کە گویا وی از اوامر و دستوارت جبهە مقاومت مطلع نیست! اما ترس از فروپاشی شخصیتش حداقل در میان طرفدارانش همە روز بیشتر میشود و احساس سرافکندگی میکند.
این سرافکندگی چنان یقە وی را گرفته است کە نمیتواند پاسخی برای خانوادە قاسم سلیمانی تروریست بیابد! در ابتدای کشتن قاسم سلیمانی، خامنەای و پاسدارهای تروریست وی میگفتند انتقام سخت را خواهیم گرفت اما نە تنها نتوانستند کاری انجام دهند بلکە با موشک بە هواپیمای مدنی خود شلیک کردند!
در این اواخر کە جنگ غزە شروع شد یک پاسدار حرفی از دهانش بیرون پرید و گفت این جنگ انتقام قاسم سلیمانی است، اجازە ندادند کە شب شود و آن را تکذیب نمودند و اعلام کردند کە بیخود گفته است، چرا کە از موشکهای ناوهای اتمی شیطان بزرگ میهراسیدند!
جانشین قاسم سلیمانی تروریست در سوریە کشتە شد و به تازگی نیز رئیس حماس در لبنان کشتە شد، خامنەای نتوانست کاری انجام دهد و باید هم خود را از مسئولیت پنهان کند چرا کە ناوهای اتمی در خلیج صف بستەاند!
در چنین شرایطی کە دیکتاتوری مستبد بە کلی احساس تنهایی میکند و تخریب شخصیت وهمیش را با چشم نظارە میکند، برای دلنوایی خانوادە قاسم سلیمانی تروریست و همچنین طرفداران سبک مغزش، ناگزیر است کە دروغی بزرگتر از دروغهای گذشتە بگوید و در واقع برای دلنوایی خود و پنهان نمودن دلهرە تخریب توهماتش؛ خود را بە زبان آتشین و تند خدا تبدیل میکند و میگوید کە هر چە را گفتە است خدا بودە کە از زبان وی سخن گفتە است!
میخواهد بگوید کە اگر دروغ گفتە و وعدە دروغین دادە است و اکنون سرافکندانە باید خود را از مسئولیت خویش پنهان نماید، خدا متهم است چرا کە این سخنانی را كه زمانی ابراز داشته، سخنان خدا بودە کە بر زبان خود گفتە شدە وی جاری شدهاند!
دیکتاتور تنها در پایان عمر و قدرتش از همە زمانها ترسوتر و از هر زمانی ترسناکتر شدە! شاید برای رهایی از تخریب و فروپاشی شخصیت وهمیاش، سیاستی را پیش بگیرد کە هم مردمانی بسیار جان بدهند و خسارت فراوانی بە زندگی و جان مردم برسد وهم قدرتش نیز به كوره آتش افکندە شود!