رضا دانشجو
جغرافیای ناآرام و پر تنش خاورمیانه از یک طرف و رخدادهای مهم جهانی از طرف دیگر ضرورت یک نگاه جامع و آسیب شناسانه به مبارزات احزاب سیاسی در شرق کوردستان را بیش از پیش نشان می دهد. محیط پر از ریسک و خطر مبارزه علیه جمهوری اسلامی نیازمند بازتعریف بسیاری از راهبردهای مبارزه است این را باید نه یک راه حل بلکه یک ضرورت تاریخی دانست. جنبش آزادیخواهی شرق در آستانه هشتاد سالگی و سالها مبارزه علیه دو رژیم اشغالگر و جنایتکار، اینک خود را در نقطه بسیار حساسی می بیند. عوامل مهم جهانی و منطقه ای تاثیرگذار ضرورت تحلیل و کنکاش در حرکت آزادی بخش مردم کوردستان را نشان می دهند برخی از این عوامل عبارتند از؛
خاورمیانه، جغرافیای پرآشوب
نفت و جنگ را می توان به عنوان دو ویژگی مشخص خاورمیانه در یکصد سال نام برد. در کنار شکل گیری یا به عبارت بهتر خلق جغرافیای جعلی و ساختگی در خاورمیانه توسط قدرت های بزرگ جهانی، پیچیدگی های ملی مذهبی در این منطقه جهان باعث شده است خاورمیانه همیشه کانون بحران و آشوب باشد. نفت به عنوان یک موهبت الهی به جای آنکه بتواند دلیل آرامش و آسایش ساکنان خاورمیانه باشد عاملی برای ناامنی و بی ثباتی بوده است. حمله صدام حسین به کویت به طمع اشغال چاههای نفت این کشور را می توان یکی از مهم ترین بحران ها نامید، از این جهت که حتی بعد از آزادسازی کویت هم تبعات آن تا سالها دامن صدام و حتی عراق بعد از صدام را گرفت و پیامد آن چیزی جز نابودی و مرگ نبود. نباید از مداخلات قدرت های جهانی هم در بزرگ شدن ابعاد ناآرامی ها در خاورمیانه به راحتی گذشت. در کنار نفت، تفاوت های ملی و مذهبی و مرزهای جعلی و ساختگی توسط قدرت های پیروز جنگ جهانی، باعث شده است تا خاورمیانه یکی از کانون های همیشگی بحران در جهان باشد. دوگانه شیعه و سنی که توسط رژیم ایران و عربستان سعودی فرماندهی می شود، مبارزات کوردها علیه اشغالگران کوردستان در سوریه، ترکیه و ایران را می توان به عنوان بخشی از این پیچیدگی ها نام برد.
جمهوری اسلامی و هلال شیعه
رژیم ولایت فقیه سالهاست در حال صدور بحران به کشورهای منطقه ست، باید اذعان کرد که اگر جمهوری اسلامی در هیچ چیزی موفق نبوده است در بحران آفرینی بسیار عالی عمل کرده است. حالا نیروهای نیابتی رژیم در عراق، سوریه و یمن و لبنان بسیار گسترده تر از قبل اختیار عمل را در دست گرفته اند و در حال پیاده کردن سیاست های جمهوری اسلامی هستند. جمهوری اسلامی نشان داده است که برای رهایی از مرگ به هر وسیله ای متوسل خواهد شد . هلال شیعی در واقع چیزی جز صدور بحران به فراتر از مرزها و مشغول کردن رقیبان جمهوری اسلامی به نیروهای نیابتی نیست.
نباید فراموش کرد آنچه برای جمهوری اسلامی اهمیت دارد یافتن نوکران حلقه بگوش و مزدور است نه صرفا نیروهای باورمند شیعه. بنابراین حماس سلفی و انصارالـله یمن زیدی مذهب هم در این گروه قرار می گیرند!
جنگ اوکراین و قطب بندی های جدید سیاسی
حمله پوتین به اوکراین را می توان آغاز یک دوران جدید در روابط میان قدرت های جهانی بویژه روسیه و ایالت متحده آمریکا دانست . پوتین نشان داد که به عنوان یک دیکتاتور احمق چیزی جز اشغالگر اوکراین او را اقناع نخواهد کرد. دیکتاتور کرملین در حالی جنگ جدیدی را در منطقه به ظاهر آرام اروپا آغاز کرد که شدیدا در داخل در حال سرکوب مخالفانش است. تقابل ناتو و روسیه در جنگ اوکراین، حمایت های مالی ایالات متحده آمریکا از اوکراین شرایط را بسیار پیچیده تر از گذشته کرده است. پوتین که تصور یک پیشروی بسیار سریع و تغییر در حکومت اوکراین را داشت اینکه خود را در یک جنگ تمام عیار و فرسایشی می بیند. جنگی که دستاوردی جز نابودی و ویرانی نخواهد داشت. پوتین در تلاش برای بازپس گیری جایگاه روسیه به عنوان یک ابرقدرت جهانی بعید است به صلح راضی شود!
در کنار شرایط پیچیده و بغرنج جهانی و منطقه ای باید نگاهی هم به عوامل داخلی مرتبط با جنبش آزادی خواهی در شرق انداخت؛
تفاوت نسل ها و شکاف سیاسی
تفاوت نسل ها را محصول انقلاب صنعتی می دانند که قرن بیست و یکم و پیشرفت تکنولوژی سرعت آن را بسیار بیشتر کرد.
مهم ترین خروجی این تغییرات ،بوجود آمدن تفاوت هایی عمده در نگرش افراد جامعه به ویژه قشر جوان بود. تفاوت در ارزشها، برداشت های فکری، انتظارات میان نسل جدید، والدین و گروههای سنی دیگر باعث شد تا نسل جدید حاضر به پذیرش نقشهای اقتدارگرای گروههای اجتماعی و الگوها و هنجارهای تعریف شده توسط آنها نشود. این تفاوت بین نسل جوان و نسل های دیگر تحت عنوان “فاصله نسلی”(Generation Gap) مطرح می شود. منظور از فاصله نسلی صرفا فاصله سنی نیست بلکه مجموعه ای از هنجارها و ارزش هاست که نمی تواند مورد توافق دو نسل مختلف باشد. در صورت تداوم این فاصله ودر واقع پیدا نکردن یک زبان مشترک برای فهم مطالب، این فاصله می تواند به یک دشمنی آشکار میان نسل ها و نوعی قطع ارتباط میان آنها منجر شود که از به عنوان “شکاف نسل ها’ (Generation Cleavages) یاد می شود. این مرحله می تواند علامت شروع یک بحران اجتماعی باشد بحرانی که به دلیل چند تکه شدن جامعه آبستن حوادث ناگوار زیادی خواهد بود. روند شکل گیری ارزشها اگر زمانی در مراکز آموزشی و خانواده بود اینک دسترسی گسترده به فناوری های نوین ارتباطی این هنجارها و روند جامعه پذیری را کاملا تغییر داده است . در مورد چرایی بروز پدیده “ فاصله نسل ها” تحلیلگران نظرات متفاوتی دارند، عده ای توسعه اقتصادی را عامل اصلی می داند و عده ای دیگر ریشه های آن در توسعه فرهنگی جستجو می کنند. یکی از فرضیه های مهم در توجیه این پدیده مبتنی بر فرایند نوسازی اجتماعی (Social Modernisation ) است که بر اساس آن نسل جدید با ارزش های نو بوجود می آید. باید پذیرفت جنبش سیاسی شرق در دهه هشتم مبارزات خود علیه جمهوری اسلامی شدیدا از تفاوت نسل ها و نداشتن یک زبان مشترک بین آنها رنج می برد و بی توجهی به آن می تواند بسیار کشنده و مرگبار باشد.
مرکز همکاری و احزاب شرق
مرکز همکاری احزاب کوردستان می توانست و می تواند راهی به سوی یافتن یک مسیر مشترک در مبارزه با جمهوری اسلامی باشد که متاسفانه دچار مشکلاتی ناخواسته شد. این مرکز نقش بسیار مهمی در جریان انقلاب ژینا بازی کرد و نشان داد که وجود چنین مرکزی چقدر می تواند مهم و تاثیرگذار باشد.
نگاهی کوتاه به عوامل ذکرشده نشان می دهد آسیب شناسی مبارزات سیاسی شرق علیه جمهوری اسلامی چقدر مهم و حیاتی است. آسیب شناسی که باید به یافتن آلترناتیوهایی مطمئن در ادامه مسیر مبارزه با جمهوری اسلامی ختم شود. در دنیای دینامیک امروز تحلیل و به روز بودن یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. باید برای همه سناریوهای محتمل آماده بود. نباید فراموش کرد آگاهی مهم ترین عنصر مبارزه است و تحلیل و آسیب شناسی مهم ترین ابزار آگاهی.