کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

اختلافات فرهنگی و مذهبی و تأثیر آن بر توسعه دموکراسی در خاورمیانه

12:55 - 5 بهمن 1403

اختلافات فرهنگی و مذهبی و تأثیر آن بر توسعه دموکراسی در خاورمیانه

شهریار طهماسبی

خاورمیانه، منطقه‌ای با تاریخ کهن و پیچیده، همواره در تلاش برای دستیابی به دموکراسی با موانع متعددی روبرو بوده است. مطالعات گسترده در حوزه علوم سیاسی نشان می‌دهد که میراث استعمار و تقسیم‌بندی‌های مرزی نامتناسب، همچنان تأثیر عمیق و مخربی بر ساختارهای سیاسی و اجتماعی منطقه دارد. این تقسیم‌بندی‌های تحمیلی که بدون توجه به واقعیت‌های فرهنگی و قومی منطقه صورت گرفته، زمینه‌ساز بسیاری از تنش‌های کنونی شده است.

تنوع فرهنگی و مذهبی در خاورمیانه، که می‌توانست به عنوان عاملی برای غنای فرهنگی و توسعه اجتماعی عمل کند، متأسفانه به یکی از چالش‌های اساسی در مسیر دموکراتیزاسیون تبدیل شده است. گزارش‌های میدانی و تحقیقات جامعه‌شناختی حاکی از آن است که عدم مدیریت صحیح این تنوع، به تشدید تنش‌های قومی و مذهبی انجامیده و فرصت‌های ارزشمند همزیستی مسالمت‌آمیز را از بین برده است. ساختارهای سنتی و قبیله‌ای، که ریشه در تاریخ کهن منطقه دارند، همچون مانعی جدی در برابر جریان دموکراسی‌خواهی عمل می‌کنند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که در بسیاری از مناطق، وفاداری‌های قبیله‌ای و خویشاوندی بر منافع ملی و ارزش‌های دموکراتیک اولویت دارد. این ساختارها با تقویت روابط عمودی قدرت و تضعیف نهادهای مدنی، مانع از شکل‌گیری جامعه‌ای دموکراتیک می‌شوند. فقدان فرهنگ سیاسی دموکراتیک و حاکمیت نظام‌های پدرسالار، چالش دیگری است که منطقه با آن مواجه است. بررسی‌های آماری نشان می‌دهد که در اکثر کشورهای منطقه، مشارکت سیاسی واقعی شهروندان در سطح بسیار پایینی قرار دارد. این موضوع به ویژه در مورد زنان، جوانان و اقلیت‌های قومی و مذهبی به شکل چشمگیری مشهود است. مداخلات خارجی و نفوذ قدرت‌های بزرگ، یکی از پیچیده‌ترین معضلات منطقه به شمار می‌رود. پژوهش‌های تاریخی و تحلیل‌های سیاسی نشان می‌دهد که این مداخلات در دهه‌های اخیر، نه تنها به حل مشکلات کمک نکرده، بلکه در بسیاری موارد منجر به تشدید بحران‌ها و ناپایداری سیاسی شده است. رقابت قدرت‌های جهانی بر سر منابع و موقعیت استراتژیک منطقه، فرآیند دموکراتیزاسیون را با چالش‌های جدی مواجه کرده است. نظام‌های آموزشی ناکارآمد و عدم توجه به آموزش‌های شهروندی، یکی دیگر از موانع مهم در مسیر توسعه دموکراسی است. سیستم‌های آموزشی موجود در اکثر کشورهای منطقه، به جای پرورش تفکر انتقادی و مهارت‌های شهروندی، بیشتر بر حفظیات و انتقال یک‌سویه اطلاعات تمرکز دارند. این رویکرد مانع از شکل‌گیری نسلی آگاه و مطالبه‌گر می‌شود. وابستگی اقتصادی به منابع طبیعی، به ویژه نفت و گاز، چالش دیگری است که بر روند دموکراتیزاسیون تأثیر منفی گذاشته است. اقتصاد تک‌محصولی و رانتی، زمینه را برای شکل‌گیری دولت‌های اقتدارگرا فراهم کرده و مانع از توسعه بخش خصوصی و جامعه مدنی شده است. این وابستگی همچنین باعث شده تا دولت‌ها کمتر به مطالبات مردمی پاسخگو باشند. ضعف رسانه‌های مستقل و محدودیت‌های آزادی بیان، مانع دیگری در مسیر توسعه دموکراسی است. کنترل شدید رسانه‌ها توسط حکومت‌ها و نبود فضای آزاد برای تبادل اندیشه‌ها، مانع از شکل‌گیری افکار عمومی آگاه و منتقد شده است. این محدودیت‌ها همچنین باعث شده تا صداهای مخالف و دیدگاه‌های متفاوت کمتر شنیده شوند. شکاف عمیق طبقاتی و نابرابری‌های اقتصادی، عاملی است که روند دموکراتیزاسیون را با مانع مواجه کرده است. تمرکز ثروت در دست گروه‌های خاص و محرومیت بخش بزرگی از جامعه از امکانات اولیه زندگی، زمینه را برای نارضایتی‌های اجتماعی و بی‌ثباتی سیاسی فراهم کرده است. فقدان نهادهای میانجی قدرتمند میان حکومت و مردم، یکی دیگر از موانع توسعه دموکراسی است. سندیکاها و اتحادیه‌های کارگری محدود، و سازمان‌های مردم‌نهاد کم‌توان، نتوانسته‌اند نقش مؤثری در انتقال مطالبات مردمی به حاکمیت ایفا کنند. بحران هویت و تعارض میان سنت و مدرنیته، چالش دیگری است که جوامع خاورمیانه با آن مواجه هستند. عدم موفقیت در ایجاد سنتزی کارآمد میان ارزش‌های سنتی و مدرن، باعث سردرگمی فرهنگی و اجتماعی شده و زمینه را برای گرایش به افراط‌گرایی فراهم کرده است.

ناکارآمدی نظام‌های اداری و فساد گسترده، مانع دیگری در مسیر توسعه دموکراسی است. بوروکراسی پیچیده و ناکارآمد، همراه با فساد سیستماتیک، اعتماد عمومی به نهادهای حکومتی را کاهش داده و مانع از اصلاحات مؤثر شده است. با وجود تمام این چالش‌ها، کارشناسان بر این باورند که امید به تغییر همچنان وجود دارد. حضور نسل جوان تحصیل‌کرده و آگاه، گسترش فناوری‌های ارتباطی، و افزایش آگاهی‌های عمومی، نویدبخش تحولات مثبت در آینده است. تجارب تاریخی نشان می‌دهد که بدون همگرایی منطقه‌ای و تقویت همکاری‌های سازنده، دستیابی به دموکراسی پایدار دشوار خواهد بود. توسعه گفتگوهای منطقه‌ای، تقویت همکاری‌های اقتصادی، و ایجاد نهادهای مشترک برای حل مسالمت‌آمیز اختلافات، می‌تواند زمینه‌ساز تحولات دموکراتیک در منطقه باشد. برای تحقق دموکراسی پایدار در خاورمیانه، سهیم کردن اقلیت‌ها و گروه‌های قومی در ساختارهای قدرت، تقسیم عادلانه قدرت میان ملت‌ها، و به رسمیت شناختن حقوق اقلیت‌های مذهبی ضروری است. این اقدامات، در کنار برچیده شدن قدرت‌های موروثی و ایدئولوژیک، می‌تواند به تضعیف نظام‌های مرکزگرا و تقویت نهادهای دموکراتیک منجر شود. تحقق این اهداف، نه تنها به کاهش تنش‌های قومی و مذهبی کمک می‌کند، بلکه راه را برای شکل‌گیری جوامعی بازتر، عادلانه‌تر و با ظرفیت پذیرش تنوع هموار می‌سازد.