کنگره ملیتهای ایران فدرال شورای دموکراسی خواهان ایران همبستگی برای آزادی و برابری در ایران به مناسبت هفتاد و دومین سالروز "تصویب بیانیه جهانی حقوق بشر" اطلاعیەای صادر نمود.
متن اطلاعیە بدین شرح است:
اطلاعیه کنگره ملیتهای ایران فدرال شورای دموکراسی خواهان ایران همبستگی برای آزادی و برابری در ایران به مناسبت هفتاد و دومین سالروز "تصویب بیانیه جهانی حقوق بشر"
اطلاعیه
کنگره ملیتهای ایران فدرال
شورای دموکراسی خواهان ایران
همبستگی برای آزادی و برابری در ایران
به مناسبت هفتاد و دومین سالروز “تصویب بیانیه جهانی حقوق بشر”
ده دسامبر امسال مصادف است با هفتاد و دومین سال روز تصویب بیانیه جهانی حقوق بشرتوسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد. اگرچه بیش از هفتاد سال از تصویب این بیانیه میگذرد، ولی هنوز بسیارند حکومتهائی که آشکارا سادهترین حقوق انسانی را در کشورخود زیر پا میگذارند. در این میان رژیم جمهوری اسلامی از زمان استقرار خود تا به امروز به نقض تمامی مفاد بیانیه جهانی حقوق بشر ادامه داده و ذرهای از اهداف و اقدامات ضد انسانی و سرکوبگرانهاش عقبنشینی نکرده است.
در سال روز جهانی حقوق بشر و چهل و دومین سال حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی، ایران به یکی از هولناک ترین زندانها و کشتارگاههای عصر جدید تبدیل شده است.
در شرایطی که ابتدایی ترین حقوق انسانی زنان یعنی نیمی از جمعیت ایران، هر روزه و به طور سازمان یافته نقض میشود، زنان معترض و فعالین حقوق زنان به خاطر برابری طلبی جنسیتی و مخالفت با پوشش و حجاب اجباری و قوانین ارتجاعی و زن ستیز برگرفته از شریعت و همچنین مقابله با مناسبات مردسالارانه و خشونتهای خانوادگی، بازداشت و به زندانهای طولانی مدت محکوم می شوند. دگراندیشان به خاطر باورمندیهای سیاسی، فرهنگی، عقیدتی، مذهبی، فعالین ملیتهای ایران به دلیل مبارزه با تبعیض و نابرابری و دستیابی به حقوق حقه شان، کارگران و کارمندان و بازنشستگان به جرم اعتراض به وضعیت بد زندگی، بی کاری، بی مسکنی و بی عدالتیهای اقتصادی و سطح نازل دستمزد و یا حق و حقوق به تعویق افتاده شان، و در یک کلام مردم ایران بطور دائم مورد آماج تجاوزات قرون وسطایی به حقوق اولیه شان قراردارند. این فشارها وبیعدالتی ها بویژه در وضعیت کنونی و گسترش اپیدمی کرونا اقشار و لایه های فرودست جامعه را به زیر خط فقر و تباهی گسیل داده است. اما رژیم ناکارآمد نه تنها هیچ برنامه ای برای مقابله با این بحران را ندارد بلکه با حمله به حاشیه نشینان در اهواز و بلوچستان، آلونک هایشان را ویران میکند.
سرکوب و زندان و اعدام، مهر داغی است که میتواند هر لحظه و به هر بهانهای بر پیشانی هر فردی زده شود. بی جهت نیست که در چهل ودو سال گذشته بیش از دو میلیون پرونده سیاسی در بیدادگاههای چند دقیقهای اسلامی مورد “بررسی” کسانی که خود از جمله آمرین و عاملین جنایات روزمره رژیم اسلامی هستند، قرارگرفته است.
در جمهوری اسلامی نه تنها از آزادی بیان و عقیده و بهرهمندی از حقوق ابتدایی انسانی اثری به چشم نمی خورد، بلکه ناقوسهای مرگ در کشور ما، چهل و دوسال است که به صدا در آمده است و صدای گوش خراش آن هر لحظه بیشتر و بلندتر میشود.
به استثنای دولت چین، جمهوری اسلامی ایران در همه ی این سالها به طور مرتب رتبه اول میزان اعدام و دار آویخته شدگان را به خود اختصاص داده است. در میان آنها تعداد بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی در همه عرصه ها و بخصوص از فعالان جنبشهای درون ملیتها، زنان، کارگری، دانشجوئی و خبرنگاران، وبلاگ نویسها و فعالان زیست محیطی و همچنین نو جوانانی که در سن زیر ۱۸ سال به مرگ محکوم شده بودند، قرار دارند.
حکومت اسلامی خود بخوبی واقف است که هر روزه حقوق بشر را به اشکال وحشیانهای نقض میکند، هم از اینرو سالیان سال است که به گزارشگران ویژه حقوق بشر اجازه بازدید از ایران و زندانهای آن را نمیدهد. علیرغم فراهم نشدن این بازدیدها، تاکنون و پی در پی، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه، رژیم ایران را به نقض حقوق بشر محکوم کرده است. سازمان عفو بینالملل هم با تحقیقات و گزارشات مستند، بارها وبارها نسبت به نقض حقوق بشر در ایران بیانیه داده است. هرچند در شرایط کنونی این قطعنامهها و بیانیهها الزامات اجرایی ندارند، اما از آنجا که بر اساس گزارشات و مدارک مستند صادر شدهاند، میتوانند در دادگاههای صالحه جهانی در محکومیت رژیم ایران، مورد استفاده قرار گیرند.
آری درد و رنج مردمان در سراسر ایران در آستانه هفتاد و دومین سالگرد بیانیه جهانی حقوق بشر حد و مرز نمی شناسد، چه مادران و پدران و همسران خانوادهها و دوستان و رفقائی که اندوه و درد از دست دادن و فقدان عزیزانشان را جویباران گریه نکردهاند و آوای دادخواهیشان، تمامی مرزهای جهانی را درنوردیده است. اما این فریادها آنگونه که شایسته و ضروری است تاکنون پژواکی در میان بسیاری از دولت مردان و زنان مدافع حقوق بشر نیافته است. به همین دلیل ما عمیقا بر این باوریم که تمامی نیروهای سیاسی و مدافعان حقوق بشر بایستی نقض حقوق بشر در ایران را به کارزاری وسیع علیه تمامیت نظام جمهوری اسلامی تبدیل کرده و در حد امکان مانع از آن شوند که دولتها در قبال جنایات «جمهوری اسلامی» سکوت کرده و حتا پایبندی به مفاد«بیانیه جهانی حقوق بشر»، که کشور ایران آن را امضاء کرده است، قربانی منافع اقتصادی و سیاسی برخی از آنها شود.
تجربه ۴۲ سال حاکمیت جمهوری اسلامی و نقض آشکار ابتدائی ترین حقوق مردم ایران، دشمنی این نظام با خواسته های مردمی را به نمایش گذاشته است. این رژیم در تک تک قوانین و رفتارهای حاکمش با خواسته ها و حقوق سیاسی مردم سر جنگ دارد و ماهیت این نظام بر ظلم و غارت و زندان و شکنجه بنا شده است. بی تردید برای رسیدن به آزادی و دمکراسی در ایران و تامین شرائط لازم برای تحقق خواسته های مردم عاجل ترین مسئله خلاص شدن از این رژیم فاسد و آدم کش است، رژیمی که رها شده از چارچوبه های انسانی برای حفظ خود از هیچ عمل ضد انسانی دریغ نخواهد کرد.
با همه ی این احوال، مردمان ایران چه از طریق مبارزات خودانگیخته و چه اعتراضات سازمان یافته نشان دادهاند که به هیچوجه در مقابل رژیم جهل وجنایت و فساد، خرافات و سرکوب ساکت نخواهند ماند و با وجود خطرات زیاد، برای استقرارجمهوری، تحقق آزادی وعدالت، جدائی دین ودولت، برابرحقوقی جنسیتی، رفع ستم درکلیه زمینه ها و دستیابی به حقوق انسانی خود هم چنان مبارزه میکنند.
ما بعنوان نیروهای دمکرات و آزادی خواه باورمند به اصول دمکراسی و حقوق بشر، خود را یارو یاور و صدای دادخواهی همه ی این انسان های تحت ستم و خشونت و همه ی زندانیان سیاسی میدانیم.
ما خواهان لغو مجازات اعدام و آزادی فوری و بدون قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی هستیم!
ما خواهان حقوق برابر همه ی مردمان ایران در کلیه زمینه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و عقیدتی، جنسیتی هستیم. ما خواهان برابر حقوقی همه ملیتهای ساکن ایران هستیم.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی ایران!
کنگره ملیتهای ایران فدرال
شورای دموکراسی خواهان ایران
همبستگی برای آزادی و برابری در ایران
یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹ – ۶ دسامبر ۲۰۲۰