کریم پرویزی
از زمانی که ملت کورد برای تحقق آزادی و رهایی دست به فعالیت حزبی، سیاستورزی و مبارزه زده است، دو جریان یا بهتر است بگوئیم دو دیدگاه نسبت به فعالیت سیاسی و مبارزه ملی در پایی به میدان گذاشتهاند که گاهی اوقات با هم، سر سازگاری داشته و گاهی هم، مقابل هم ایستاده و اتهامهایی به یکدیدگر وارد کردهاند.
در کوردستان، در راستای رهایی ملی و تحقق حقوق ملی، مبارزهها شکل گرفته و این مبارزات سازماندهی و ارگانیزه شدهاند تا اینکه با تاسیس حزب و هدایت جنبش آزادیخواهی توسط احزاب، مبارزات وارد مرحله نوین و مدرن خود شده است. این پدیده در کوردستان نیز حداقل در ٧٢ سال گذشته ظهور کرده و تثبیت شده است. با شکل گرفتن بنیادهای فعالیت حزبی و انجام وظایف سیاسی در جهت تعالی جنبش ملی، رهبران و اندیشمندان این جنبش با دو مساله روبهرو بودهاند. اول حقوق یک ملت یا آلامهای آن، دوم واقعیت تلخ سلطه رژیمی اشغالگر و ظالم.
برای مواجه با این دو مساله، هر جریانی بنابر دیدگاه خود و جهانبینی که به آن پایبند و معتقد بوده –حال آن جهانبینی مذهبی، ایدئولوژیک یا دموکراتیک باشد- به آن پاسخ داده و اهمیت و اولویت هر کدام را مشخص کرده است.
اینجاست که دو جریان نمود پیدا میکند، رئالیسم و ایدئالیسم. در این میان نیز جریانها و افرادی نیز بودند که منتهی الیه این دو قطب را در پیش گرفتهاند، جریانی بر این باور بوده که رژیم تهران به دست ما نابود نمیشود و باید واقعگرا بود و با این رژیم ساخت و در چارچوب رژیم ایران در راستای تحقق منافع -حتا اگر مثقالی نیز باشد- گام برداشت و در منتهی الیه قطب مقابل نیز بودند جریانهایی که اگر کسی کمتر به آن چیزی که او به عنوان حدود جغرافیای مشخصی، تعین کرده، عدول کند، از دایره کورد بودن خارج شده است.
در میان این دو طیف و در میان این دو قطب، طیف و جریانهای سیاسی وجود داشت که تا حدودی به سمت چپ و راست دو قطب مذکور، کشیده شدهاند.
اما آنچه در جنبش آزادیخواهی و تحقق حقوق ملتی لازم است و باید با اندیشیدن و طراحی مجدد افکار، در آن راستا گام برداشت آن است که، در جنبش آزادیخواهی که قصد تغییر دید و فکر حاکم را دارد و میداند که با ژئوپلوتیک و انسان واقعی روبهرو است، لازم است که رئالیسم سیاسی را به کناری نگذاشته و در عین حال آرمانهای ملتاش را نیز فراموش نکند.
در این راه باید، به گونهای رفتار و کردار قیام ملی طراحی شود که، استراتژی و اهداف ملیمان که شامل تثبیت و اِعمال حاکمیت ملت کورد بر خاک و سرزمین خود است، تحقق یابد. حال به هر شیوه و فرمی که باشد و در این راه نیز واقعیتها را باید مدنظر قرار داد و آنها را سازمان داده و هماهنگ کرد و واقعیتهای سیاسی، جغرافیایی و ژئوپلوتیک را به گونهای در نظر بگیریم و از آنها بهره ببریم که ما را، گام به گام به اهداف خود نزدیک کند نه اینکه ملتی را از اراده وخواست قیام و مبارزه تهی کند و یا رویاهایمان آنچنان دست نیافتنی باشد که هر اقدام و عملی را بیمعنا کرده و ناامیدی و یاس از زندگی و مبارزه را موجب شود.