کریم پرویزی
وقتی کە موضوع کلونیالیسم بە میان میآید، فورا در اذهان عمومی لشکر نظامی بریتانیا، فرانسە و اسپانیا تجلی مییابد کە با سوارشدن دەها هزار نفری روی کشتیها و بعد از سفری دور و دراز و گذشتن از طوفانهای سنگین بە سواحل آفریقا، آمریکا و استرالیا رسیدە و از لحظە ورود با سر نیزە اسلحەهای خود شکم بومیان تهیدست را پارە و میهنشان را اشغال کردە و ثروت و سامانشان را نیز بە عنوان غنایم بە کشور خود منتقل کردند.
این کلونیالیسم عریان و آشکاری بود کە برای چند قرن تداوم داشت و بعدها شمایل خود را تغییر داد و هم اکنون در سطح جهانی بە شکلی دیگر اما بدون سرنیزە! قربانیان خود را میبلعد.
غیر از این حالت عریان، کلونیالیسمی دیگر وجود دارد کە درون مرزهای بە ظاهر یک کشور اجرا میشود. منظورمان از لفظ "ظاهر" این است کە وقتی اسم جغرافیایی بە عنوان كشور بە میان میآید، آنچە بە اذهان خوداگاه انسانها خطور میکند چیزی جز آنکە این کشور همە ساکنینش یک دست و یک رنگ و همە خود را صاحب خانە میدانند، نیست. اما هستند جغرافیاهایی کە بە علت بلای کلونیالیسم فکری و فرهنگی بە ویرانە تبدیل شدند و بە اوج کلونیالیسم نظامی و اقتصادی نیز رسیدە و ساکنین بە ظاهر کشور بە دو دستە تقسیم شدند: صاحب خانگان و فلاكت زدگان!
گرچە ایران قبل از رضاخان، جغرافیایی بود کە همە آن را بە عنوان ممالک محروسە پادشاهان عیاش قاجار میشناختند، اما با درندهخویی رضاخان و پشتیبانی تئوریك بە اصطلاح روشنفکران فارس حامی رضا، ایرانی بە دنیا آمد کە باید در آن یک زبان و یک ملت زندگی کنند! از آن روز بە بعد در این ایران کسانی صاحب خانە بودند کە با این زبان تکلم میکردند یا زبان خود را بە آن زبان قند و عسل تغییر دادە بودند! یا كسانی دیگر کە در زمینە اقتصادی، نظامی و سیاسی شریک نظام شدند و در مقابل ظلم و ستم ملی، زبانی و فرهنگی رژیم سکوت اختیار کردند، همچون آن دستە از آذریهای کە شریک حاکمیت شدند یا تعداد کمی از مردم دیگر ملیتها و خمینی و خامنەای نیز این جریان را همچنان ادامە داند.
این چهرە از ایران کە بە روشنی میتوان از آن بە عنوان کلونیالیسم نام برد، نزدیک بە صد سال است کە برای تحققش تلاش و تقلا میکنند. هر چه سعی میشود كه حقیقت کلونیالیستی این سیستم افشا شود، گفتمان شوینیستی حاکم و همە اذنابش انکارش میکنند! اما وقتی کە یکی از روزنامەهای وابستە جمهوری اسلامی ناخواستە نقشەای از میزان محرومیت مناطق مختلف را در ایران منتشر میکند، در آن نقشە بە روشنی دو خط مشخص مشاهده میشود:
خطی کە از غرب شمال مرزهای ایران بە سمت خلیج امتداد یافتە و خط دیگری از آن سوی خزر بە سمت همان خلیج آمدە است.
در میان این دو خط کە محل سکونت فارس و ترکهای آذری میباشد، مناطق متنفع از منابع اقتصادی قراردارد و فراسوی این دو خط نیز کە در حاشیە مرزها و مناطق سکونت کورد، لر،عرب، ترکمن و بلوچها را شامل میشود، بە عنوان مناطق محرومین و فلاكتزدگان مشخص میشود!
اگر دهها ساعت و بلکە روزها نیز بنشینید و بە این نقشە بنگرید، دوبارە و صدبارە، همە تاریخ جنایات و فاشیسم طی صد سال گذشتە تاكنون، برایتان بازگو خواهد شد و با زبانی رسا فریاد خواهد زد: این نقشە عریان کلونیالیسم است!