کریم پرویزی
طی روزهای گذشته، رضا پهلوی فرزند آخرین شاه ایران که حکومت آنها با انقلاب ملتهای ایران سرنگون شد، پیامی منتشر کرد که گویا میخواهد همه نیروهای سیاسی را زیر یک چتر تحت لوای پیمان نوین گرد هم بیاورد. در آن پیام که رضا پهلوی منتشر کرد بیشتر شبیه به مقالهای عمومی منتشره در مجله یا وب سایتی میماند که با واژهها و جملههایی آراسته شده باشد، نه پیامی سیاسی واقعی که به اصل مسائل و مشکلات اشاره داشته باشد و به راه حلهای واقعی اشاره داشته باشد.
در پیامهای سیاسی اینچنینی مهمترین بخش عبارتست از چشماندازی که از آینده نشان میدهی و مردم را بسوی این آینده سوق میدهی که همگامت باشند. در این پیام رضا پهلوی محتوای آن عبارتست از آن بخشی که میگوید باید نیروهای سیاسی میان خود و جمهوری اسلامی خط بکشند که آیا با جمهوری اسلامی هستند یا طرفدار ایران؟ میگوید نیروهای سیاسی باید برای نجات ایران گرد هم بیایند.
نجات ایران شاید در لغت و جملهبندی موضوعی زرق و برقدار به چشم بیاید، اما اگر بمانند پیامی سیاسی به جزئیات این شعار مینگریم، با سوالهای متعددی روبرو میشویم. مهمترین سوال این است: از دیدگاه چه کسانی به ایران نگاه میکنی؟ یا به معنایی دیگر منظور شما کدامین ایران است؟
زمانی رضاخان میرپنج، پدربزرگ همین رضا پهلوی از ممالک محروسه قاجاری، ایرانی بنیان نهاد که در آن همه ملتهای مختلف ایران مورد حذف قرار گرفتند و با پوتین ارتش رضاخان همه جا را اشغال کردند و خواستند ایرانی یک ملتی ایجاد کنند که همه افراد ایرانی باشند و به فارسی سخن میگویند!
سپس خمینی آمد و خواست ایران پهلوی را که وی به آن ایران طاغوتی میگفت تبدیل كند به ایران اسلامی که در آن ولی فقیه امر میكند و همه امت واحده اسلامی ایران گوش به فرمان وی میباشند.
نمیتوان از ایرانی خیالی سخن گفت و واقعیت داخلی ایران را نادیده گرفت و کورد و ترک و عرب و بلوچ و ترکمن را حاشیه فارس قلمداد کرد. نمیتوان با اصیل دانستن فارسی و در حاشیە قراردادن ملیتها تحت عنوان (اقوام و قبایل!)؛ ایرانی را بنیان نهاد که همه دست همپیمانی با آخرین فرزند شاه سرنگون شده ایران را بفشارند!
مبارزه علیه رژیم اسلامی ایران در میان ملتها در ایران منتظر پیام رضا پهلوی نیست که اگر گوش به فرمان وی نباشیم دیگر مبارزه تمام میشود و به اهداف خود نخواهیم رسید. بلکه این دیگر و دیگرانی هستند که باید موضع خود را روشن کنند که کدامین ایران را منظور دارند تا ما نیز بدانیم خود را در این رویا پیدا خواهیم کرد یا نه؟ ایرانی یک ملتی با حقوق شهروندی ناچیز یا ایرانی بنیان نهاده شده از خواستههای همه ملتها؟ باید خط خود را مشخص کنند تا برایمان روشن شود در کدام طرف خط قرار دارند تداوم شونیسم یا التزام به برابری و یکسانی ملتها در ایران؟