![](/weney-mallperr/5053.jpg)
کوردستات میدیا: از آغاز روی کار آمدن رژیم اسلامی ایران، زنان در ایران همواره مورد تبعیض و ستم زیادی واقع شدهاند و این رژیم به اشکال مختلف، زنان را از شرکت در ادارهی امور جامعه محروم کردهاند.
در حالی دور یازدهم انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار میگردد که نیمی از جامعه یعنی زنان عملا از نامزدی در این انتخابات محروم شدهاند.
در این انتخابات زنان میتوانند کاندیدای مورد نظر خود را انتخاب کنند اما از این که انتخاب شوند محرومند.
رژیم جمهوری اسلامی ایران در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری برای اینکه وانمود کند که زنان هم حق دارند نامزد پست ریاستجمهوری شوند آنان را در انتخابات نامنویسی کرده ولی عملا کاندید نمیشوند و از فیلتر شورای نگهبان گذر نخواهند کرد به این دلیل که زن هستند.
در بیشتر دورهها تعدادی زن برای انتخابات ریاست جمهوری نامنویسی کرده اما بعدها رد صلاحیت میشوند. به عنوان نمونه در سال ۱۳۸۰ چهل و هفت زن و در این دور از انتخابات (یازدهم) پنج زن نامنویسی کرده اما تأیید نشدهاند.
حال سوال اینجاست که هدف رژیم ایران از نامنویسی آنان چیست؟ آیا واقعاً میخواهد آنها رئیسجمهور شوند یا سناریوی تبلیغی است برای اینکه به اذهان عمومی نشان دهند که آنها نامنویسی کردهاند ولی تایید صلاحیت نشدهاند؟
یکی از مسائل محوری در مورد شرکت زنان در انتخابات ریاست جمهوری به واژه رجل سیاسی بر میگردد که در قانون اساسی به عنوان پیش شرط حضور در انتخابات ریاستجمهوری عنوان شده است.
پیشتر سخنگوی کنونی شورای نگهبان، عباس علی کدخدائی در مصاحبهای گفته بود که شورای نگهبان هیچ گاه رجل سیاسی را تفسیر نکرده و هر چه تاکنون مطرح شده صرفا از سوی نشریات و نهادهای حقوقی بوده است.
کدخدائی همچنین عنوان کرده بود تاکنون اظهار نظرهای شورای نگهبان در مورد داوطلبان نامزدی ثبتنام شده برای انتخابات رياستجمهوری بر اساس مرد یا زن بودن آنها نبوده و تنها به خاطر نداشتن صلاحیت رد شدهاند.
این در حالی است که طبق اصل ۱۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی، رئیس جمهوری باید از میان رجال سیاسی و دینی انتخاب شود و دارای شرایط و ویژگیهای خاصی باشد که در ادامه همان اصل آمده است. واژه رجال، در فارسی هم به معنای مردان است و هم به معنای شخصیتهای سیاسی و اجتماعی، موضوع بحثهای مختلف در رابطه با شرکت زنان در انتخابات ریاست جمهوری شده است.
بسیاری از حقوقدانان و کارشناسان بر این باورند که در مجموع روح حاکم بر قانون اساسی جمهوری اسلامی، حذف زنان از حوزههای مهم زمامداری است و به همین دلیل هم است که تاکنون اقدامی برای تفسیر این بند به نفع زنان انجام نگرفته است.
امروزه زنان در ایران در بیشتر پستهای کلیدی نظیر، ریاست جمهوری، سفیری و قضاوت عملا محروم هستند.
در آستانهی انتخابات کاندیداهای پست ریاست جمهوری قصد دارند هر طور که شده با دادن وعدههایی نظر زنان را به سوی خودشان جلب کرده و آنان را به پای صندوقهای رای بکشانند و رأی این قشر از جامعه که نصف مردم ایران را تشکیل میدهند اخذ کنند.
با گذشت بیش از سی سال از عمر جمهوری اسلامی مشخص شده است که به زنان فقط در هنگام انتخابات توجه میشود اما پس از انتخابات به حاشیه رانده میشوند.
از دیدگاه مسئولان رژیم ایران و در رأس آنها رهبر رژیم، در مسألهى زن آنچه كه در درجهى اول اهميت قرار دارد، مسألهى خانواده به عنوان يك مادر و به عنوان يك همسر است و عملا وظیفهی آنان را به انجام وظایف خانهداری محدود میکنند.
رشد و افزایش خشونت در عرصههای خصوصی و عمومی، به ویژه اسیدپاشی و تجاوز گروهی به زنان و دختران از یک سو، تا ایجاد محدودیت و کنترل فعالیتهای زنان، تا وضع سیاستهای تبعیضآمیز و تهدیدآمیز علیه زنان، میراث،محروم از حق طلاق، شهادت دو زن برابر با یک مرد، تفکیک جنسیتی، حذف در رشتههای دانشگاهی چند نمونه از تبعیضهایی است که جمهوری اسلامی علیه زنان بکار برده است.
استفادهی ابزاری از زنان در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری در ایران
از آغاز روی کار آمدن این رژیم، مسئولان به زنان نگاهی ابزاری داشتهاند و وعدههای آنها جهت احقاق حقوق زنان بیشتر حالت شعار داشته و ضمانت اجرایی نداشته است.
در آغاز رهبر این رژیم خمینی نه تنها باوری به حضور زنان در ادارهی امور جامعه نداشته بلکه درصدد بود آنان را از هم از حق رأی دادن و هم از اینکه برای پستهای کلیدی انتخاب شوند محروم کند، اما به خاطر اینکه به نظامش مشروعیت دهد و به رأی آنان برای مشروع بودن نظام احتیاج داشت به آنان حق رأی را داد.
اینک پس از گذشت بیشتر از سی سال از عمر جمهوری اسلامی این تفکر همچنان پا برجاست و شاهد هستیم که در آستانهی انتخابت ریاست جمهوری به خاطر اینکه به رأی آنان نیاز دارند به اشکال مختلف از حقوق زنان سخن به میان میآورند و نامزدها، نمایندگان زن را برای ارتباط و تعامل با آنها در نظر گرفتهاند.
اگر چه زنان در طول سال تحت مراقبتهای شدید امنیتی هستند و گشت ارشاد را برای تحت نظر گرفتن حرکات و پوشش آنان در خیابانها و مراکز عمومی شهرها در نظر گرفتهاند و با انواع شکل با آنها برخورد خواهند کرد اما شاهد بودهایم که در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری آنان را آزاد گذاشته تا هر طور که میخواهد واکنش نشان دهند و در نوع پوشش و حرکات آنان دخالت نکرده و مستقیما با آنان جلسه گذاشته و به سخنان آنان گوش فرا داده چون به حضور آنان و رأیشان احتیاج دارند.
نکتهی جالب توجه این است که زنان در ایران از رفتن به ورزشگاها با مردان (به صورت مختلط) محروم هستند ولی وقتی که به آنها نیاز دارند و برای آنکه محفلهای انتخاباتی را شلوغ و پرجمعیت نشان دهند راه را برای آنها باز گذاشته و همراه با مردان در جایگاهها حاضر خواهند شد.
آنچه که مسلم است این نوع نگرش و دیدگاه نسبت به زنان نگاهی تحقیرآمیز بوده و توهین به وجود و شخصیت آنان است و زنان ما باید آگاه باشند و ترفندهای این رژیم را جهت کسب مشروعیت نقش بر آب کنند.
گزارش / زورمند
در حالی دور یازدهم انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار میگردد که نیمی از جامعه یعنی زنان عملا از نامزدی در این انتخابات محروم شدهاند.
در این انتخابات زنان میتوانند کاندیدای مورد نظر خود را انتخاب کنند اما از این که انتخاب شوند محرومند.
رژیم جمهوری اسلامی ایران در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری برای اینکه وانمود کند که زنان هم حق دارند نامزد پست ریاستجمهوری شوند آنان را در انتخابات نامنویسی کرده ولی عملا کاندید نمیشوند و از فیلتر شورای نگهبان گذر نخواهند کرد به این دلیل که زن هستند.
در بیشتر دورهها تعدادی زن برای انتخابات ریاست جمهوری نامنویسی کرده اما بعدها رد صلاحیت میشوند. به عنوان نمونه در سال ۱۳۸۰ چهل و هفت زن و در این دور از انتخابات (یازدهم) پنج زن نامنویسی کرده اما تأیید نشدهاند.
حال سوال اینجاست که هدف رژیم ایران از نامنویسی آنان چیست؟ آیا واقعاً میخواهد آنها رئیسجمهور شوند یا سناریوی تبلیغی است برای اینکه به اذهان عمومی نشان دهند که آنها نامنویسی کردهاند ولی تایید صلاحیت نشدهاند؟
یکی از مسائل محوری در مورد شرکت زنان در انتخابات ریاست جمهوری به واژه رجل سیاسی بر میگردد که در قانون اساسی به عنوان پیش شرط حضور در انتخابات ریاستجمهوری عنوان شده است.
پیشتر سخنگوی کنونی شورای نگهبان، عباس علی کدخدائی در مصاحبهای گفته بود که شورای نگهبان هیچ گاه رجل سیاسی را تفسیر نکرده و هر چه تاکنون مطرح شده صرفا از سوی نشریات و نهادهای حقوقی بوده است.
کدخدائی همچنین عنوان کرده بود تاکنون اظهار نظرهای شورای نگهبان در مورد داوطلبان نامزدی ثبتنام شده برای انتخابات رياستجمهوری بر اساس مرد یا زن بودن آنها نبوده و تنها به خاطر نداشتن صلاحیت رد شدهاند.
این در حالی است که طبق اصل ۱۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی، رئیس جمهوری باید از میان رجال سیاسی و دینی انتخاب شود و دارای شرایط و ویژگیهای خاصی باشد که در ادامه همان اصل آمده است. واژه رجال، در فارسی هم به معنای مردان است و هم به معنای شخصیتهای سیاسی و اجتماعی، موضوع بحثهای مختلف در رابطه با شرکت زنان در انتخابات ریاست جمهوری شده است.
بسیاری از حقوقدانان و کارشناسان بر این باورند که در مجموع روح حاکم بر قانون اساسی جمهوری اسلامی، حذف زنان از حوزههای مهم زمامداری است و به همین دلیل هم است که تاکنون اقدامی برای تفسیر این بند به نفع زنان انجام نگرفته است.
امروزه زنان در ایران در بیشتر پستهای کلیدی نظیر، ریاست جمهوری، سفیری و قضاوت عملا محروم هستند.
در آستانهی انتخابات کاندیداهای پست ریاست جمهوری قصد دارند هر طور که شده با دادن وعدههایی نظر زنان را به سوی خودشان جلب کرده و آنان را به پای صندوقهای رای بکشانند و رأی این قشر از جامعه که نصف مردم ایران را تشکیل میدهند اخذ کنند.
با گذشت بیش از سی سال از عمر جمهوری اسلامی مشخص شده است که به زنان فقط در هنگام انتخابات توجه میشود اما پس از انتخابات به حاشیه رانده میشوند.
از دیدگاه مسئولان رژیم ایران و در رأس آنها رهبر رژیم، در مسألهى زن آنچه كه در درجهى اول اهميت قرار دارد، مسألهى خانواده به عنوان يك مادر و به عنوان يك همسر است و عملا وظیفهی آنان را به انجام وظایف خانهداری محدود میکنند.
رشد و افزایش خشونت در عرصههای خصوصی و عمومی، به ویژه اسیدپاشی و تجاوز گروهی به زنان و دختران از یک سو، تا ایجاد محدودیت و کنترل فعالیتهای زنان، تا وضع سیاستهای تبعیضآمیز و تهدیدآمیز علیه زنان، میراث،محروم از حق طلاق، شهادت دو زن برابر با یک مرد، تفکیک جنسیتی، حذف در رشتههای دانشگاهی چند نمونه از تبعیضهایی است که جمهوری اسلامی علیه زنان بکار برده است.
![5052.jpg]({imagepath}/5052.jpg)
استفادهی ابزاری از زنان در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری در ایران
از آغاز روی کار آمدن این رژیم، مسئولان به زنان نگاهی ابزاری داشتهاند و وعدههای آنها جهت احقاق حقوق زنان بیشتر حالت شعار داشته و ضمانت اجرایی نداشته است.
در آغاز رهبر این رژیم خمینی نه تنها باوری به حضور زنان در ادارهی امور جامعه نداشته بلکه درصدد بود آنان را از هم از حق رأی دادن و هم از اینکه برای پستهای کلیدی انتخاب شوند محروم کند، اما به خاطر اینکه به نظامش مشروعیت دهد و به رأی آنان برای مشروع بودن نظام احتیاج داشت به آنان حق رأی را داد.
اینک پس از گذشت بیشتر از سی سال از عمر جمهوری اسلامی این تفکر همچنان پا برجاست و شاهد هستیم که در آستانهی انتخابت ریاست جمهوری به خاطر اینکه به رأی آنان نیاز دارند به اشکال مختلف از حقوق زنان سخن به میان میآورند و نامزدها، نمایندگان زن را برای ارتباط و تعامل با آنها در نظر گرفتهاند.
اگر چه زنان در طول سال تحت مراقبتهای شدید امنیتی هستند و گشت ارشاد را برای تحت نظر گرفتن حرکات و پوشش آنان در خیابانها و مراکز عمومی شهرها در نظر گرفتهاند و با انواع شکل با آنها برخورد خواهند کرد اما شاهد بودهایم که در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری آنان را آزاد گذاشته تا هر طور که میخواهد واکنش نشان دهند و در نوع پوشش و حرکات آنان دخالت نکرده و مستقیما با آنان جلسه گذاشته و به سخنان آنان گوش فرا داده چون به حضور آنان و رأیشان احتیاج دارند.
نکتهی جالب توجه این است که زنان در ایران از رفتن به ورزشگاها با مردان (به صورت مختلط) محروم هستند ولی وقتی که به آنها نیاز دارند و برای آنکه محفلهای انتخاباتی را شلوغ و پرجمعیت نشان دهند راه را برای آنها باز گذاشته و همراه با مردان در جایگاهها حاضر خواهند شد.
آنچه که مسلم است این نوع نگرش و دیدگاه نسبت به زنان نگاهی تحقیرآمیز بوده و توهین به وجود و شخصیت آنان است و زنان ما باید آگاه باشند و ترفندهای این رژیم را جهت کسب مشروعیت نقش بر آب کنند.
گزارش / زورمند