کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

انقلاب ژینا، نقطه پایان فاشیسم

17:37 - 18 دی 1401

کیهان یوسفی

در حالیکه هنوز خیابانهای شهرهای کوردستان، بلوچستان،گیلان و دیگر مناطق ایران  گلگون از خون جوانانی است که برای استقرار دموکراسی و حقوق ملی انکارشده اشان، با  دستان خالی هیبت دروغین دیکتاتور دینی را به چالش می‌کشند تا انقلاب ژینا را به دموکراتیک‌ترین انقلاب خاورمیانه تبدیل کنند، پسر شاه سابق ایران به همراه  چند سلبرتی فارس زبان با توییتی مشترک فراخوان همبستگی و اتحادی را دادند که نه نشانی از "ژن، ژیان، آزادی" داشت و نه انعکاسی از تکثر ملی و مذهبی ساکنان ایران.

 از دیدگاه آنان گویا قرار است که انقلاب گذار از یک دیکتاتوری به دیکتاتوری دیگر باشد و فاشیسم تمامیت‌خواهی که زندگی فارس و غیرفارس را در ایران  به جهنم تبدیل کرده است، سرجایش باقی بماند.

آزادی، برابرای و پلورالیسم روح دموکراسی است که ضدیت اساسی با فاشیسم و تمامیت‌خواهی دارد، هرچند بسیاری از فاشیست‌ها و به نوعی مریدان فیلسوف فاشیست ایتالیایی، "جیوانی جنتلیه"  خود را مخالف دموکراسی معرفی نمی‌کنند، بلکه  از نسخه ناب‌تری از دموکراسی دفاع می‌کنند و خود را نجات دهنده و مامور تضمین آرزوها و حقوق مردمشان می‌دانند، مردمانی که از منظر آن‌ها نه تمامی افراد جامعه بلکه قشری خاص و ممتاز از جامعه می‌باشند.

یکی از ایده‌هایی که بستر تولید یا بازتولید فاشیسم را تشکیل می‌دهد رابطەای است که تحت عنوان وحدت بین رهبر، دولت – ملت و مردم  ازآن یاد می شود. استدلالی که طبق آن رهبر خود دولت است و هرآنچه برای رهبر خوب است برای کشور هم مفید است. مانند آنچه  که مبارزان  مجازی در توییتر بدون اینکه محتوای توییت را تجزیه و تحلیل کنند برای آینده وحدت و دموکراسی ایرانیان آن را باز نشر کرده‌اند.

سوالی که اینجا  قابل طرح می‌باشد این است که  چرا باید کسانی که نه حزب سیاسی دارند و نه قادر به سازماندهی صد نفر در ولایت خودشان هستند، خود را مرکزیت اتحاد برای ایران معرفی کنند؟ آیا نیت آن‌ها دموکراسی ایده‌آل و فراگیر برای فردای ایران است؟ آیا در عمل اعتقادی به حقوق ملت‌های کورد، بلوچ، تورک، گیلک، عرب و …  دارند؟

پاسخ دادن صریح به این سوالات شاید فارغ از لوژیک باشد ولی هر آنچه که در گذشته و در طول ماههای انقلاب از فردی که در صدد است خود را تنها آلترناتیو آینده ایران معرفی کند و هنوز هم مشخص نکرده است که سیستم سیاسی مطلوبش برای آینده ایران کدام است، گویاست. آیا فرد و گروه‌هایی که هنوز هیچ قدرت و منصب رسمی در ایران ندارند و هیچ نقشه راهی را برای تضمین تحقق حقوق ملت‌های تحت ستم در ایران نمی‌پسندند، اگر فردا قدرت و منصبی کسب کنند، می‌توان انتظار داشت که رفتاری دموکراتیک داشته باشند؟

دموکراسی، اصطلاحی قابل تفسیر و تعابیر گوناگونی از آن وجود دارد و این در حالی است که دموکراسی تنها یک تعریف مشخص دارد. انتخابات به اصطلاح آزاد که وحدت‌طلبان فضای مجازی آن را راهکاری برای تعیین سیستم سیاسی آینده ایران پیشنهاد می کنند، نمی‌تواند مفهوم واقعی و فراگیر از دموکراسی را ادا کند. این نوع دموکراسی که در آن وجود قانون و نوشتەای برای ترسیم آینده سیاسی ایران و تشکیل یک ائتلاف سیاسی ضرورت به نظر نمی‌رسد، مقصدش مشخص است و درصدد  بازتولید  یک سیستم دیکتاتوری دیگر است، هر آنچه که ضدیتی پایەای با انقلاب ژینا و مطالبات مردم در خیابان‌ها دارد. وحدت مردم در خیابان‌ها و مناطق مختلف ایران و همبستگی آن‌ها برای رهایی از شر دیکتاتوری و تمامیت‌خواهی و رسیدن به صلح و رفاه و برابری است، هرآنچه که هیچ سیستم دیکتاتوری و فاشیستی قادر به تأمین آن نبوده و نخواهد بود.

تعریفی که یک ایده فاشیستی از مردم و وظایفی که برای این مردم تعیین می‌کند قابل تأمل است.  از دیدگاه آن‌ها تنها کسانی که صفاتی صحیح را دارا هستند، می‌توانند بخشی از مردم یا اعضای واقعی جامعه  باشند. به تعبیری کسانی که همچون آن‌ها فکر می‌کنند، مردم محسوب می‌شوند و همه این مردم  نظر واحدی درباره مسائل مهم دارند و دگر اندیشیان و هر آنکس که همچون آن‌ها فکر نمی‌کند بری از این صفات صحیح است و نمی‌توان آن‌ها را مردم نامید.

 دیدگاهی که ما در اکثر رسانه‌های فارس زبان و سوشیال میدیای فارسی روزانه با آن برخورد می‌کنیم. کامنت و توییت نویسانی که می‌کوشند به عنوان نمونه مردم کوردستان را  جدا از جنبش کوردستان و احزاب آن تعریف کنند و اصرار دارند که احزاب کوردستان که ریشه در تاریخ، فرهنگ و بطن جامعه کوردستان دارند را غیر مردمی و جدا از مردم معرفی کنند.

 مردم کورد از منظر آن‌ها نه گرایش فکری نزدیک به این احزاب دارند، نه کسانی هم هستند که در خیابانهای کوردستان حضور داشته و شعار دهند، زیرا خواست‌ها و مطالبات مردم کوردستان مطالبەگرایانه، مشخص و نقطه مقابل آرزوهای آن‌ها است.  مردم مطلوب آنها، مردمانی هستند که باید ساخته شوند( تلاش مذبوحانەای که بعد از صد سال هنوز هم نتیجەای برای آن‌ها نداشته است) مردمانی که خواست سیاسی ندارند، دنبالەرو افکاری هستند که از مرکز تزریق می‌شود و به نوعی خدمتکار آن باشند. افکاری که انقلاب ژینا از همان روزهای اول انقلاب باطل بودن آن را اعلام کرد و نزدیک به یک قرن کوردستان هنوز در برابر این تقلای بی‌هوده، سرخم نکرده است.

بدون شک یکی از ضرورت‌ها برای چیره شدن بر جمهوری اسلامی، تشکیل یک ائتلاف رهبری برای سازماندهی مبارزات داخل ایران است. یک ائتلافی که تمامی ملت‌های ساکن ایران خود را در آن ببینند و جایگاه مشخص خود را داشته باشند، این انقلاب قابل مصادره نیست و هیچ شخص، جریان یا گروهی نمی‌تواند آن را مصادره کنند. تلاشهای اینچنینی برای ایجاد وحدت اگر با نیت مصادره باشد، با توجه به خصلت خود فضای مجازی تاریخ اعتبار آن در حد یک خبر گذرا می‌باشد و چند روزه فراموش خواهد شد.

برای تحقق دموکراسی واقعی در ایران، بە جای هیولاسازی از جریان‌هایی که خواهان تحقق حقوق برابر برای تمامی ساکنان ایران هستند، بە جای کورد هراسی، بلوچ، تورک، عرب، گیلک، تورکمن هراسی باید فاشیسم هراسی را توسعه داد. باید فاشیسم و بازتولید آن منع و تقبیح شود، بدون شک صلح و رفاه و برابری در آینده نیازمند یک سیستم دموکراتیک است نه یک دیکتاتوری دیگر.