اسماعیل شرفی
رژیم جمهوری اسلامی ایران فقط اسرائیل، آمریکا، غرب، جریان و احزاب اپوزیسیون را دشمن خود نمیپندارد، بلکە مردم ایران را با همە طیف و اقشار آن بە عنوان دشمن قلمداد کردە و با این اقدام علیە آنان نیز اعلام جنگ نمودە است.
تا جایی کە این رژیم و دستگاههای سرکوبگر آن تهدید و مرعوب مردم این جغرافیا هستند؛ هیچ وقت حداقل آن نیز تهدید و ارعاب خارجی را علیە خود احساس نکردەاند. حتی آن زمانی کە در جریان ٨ سالە با عراق خون و ویرانی علیە آن تحمیل شد، دوبارە علت و بانی همە این قتل عام و ویرانی باز همان سیاست جنگ طلبانە این رژیم تشنە خون و شیفتە جنگ بود.
جنگ جمهوری اسلامی ایران علیە ملل ایران در طول عمر این رژیم ادامە داشتە است و در حال کنونی روزانە مردم فارغ از بر دوش کشیدن بار سنگین زندگی و معیشتی لبالب از فقر جان آنان نیز گرفته میشود.
جنگ جمهوری اسلامی ایران علیە مردم دارای ابعاد گوناگون است، از محدودیتهای اجتماعی، کنترل رفتارهای روزانە مردم، در فقر ماندن و تلاش برای قطع پیوندی آنان از دنیای آزاد و اطلاعات گرفتە تا بازدشت، تحمیل احکام سنگین و کشتن سیستماتیک آنان بە طرق و بهانەهای مختلف.
جنگ جمهوری اسلامی ایران با مردم روزانە خون و قربانی میگیرد. زنان و دختران این جغرافیا بە اتهام نمایان شدن گیسو و موهای سرشان مورد اهانت قرار میگیرند و چنان مورد ضرب و شتم قرار میگیرند کە مانند ژینا و آرمیتا جان میبازند. افراد منتقد و زندانیان سیاسی با احکام سنگین مواجە میشوند و در نهایت بە صورت فلەای در بیدادگاههای رژیم بە اعدام محکوم میشوند و جان آنان گرفتە میشود.
کشتار عمدی کاسبکارهای کوردستان و بلوچستان بە اتهام کولبری و سوختبری یک بعد دیگر جنایتهای این رژیم است. برای اثبات این ادعا در مورد اعدام زندانیان و کشتار کولبران بە آمارهای دو سازمان حقوق بشری هەنگاو و مرکز حقوق بشر روژهلات کوردستان اشارە خواهیم نمود.
در ماه نوامبر سال جاری ١٢٢ زندانی در زندانهای سرتاسر ایران اعدام شدەاند کە در مقایسە با ماه قبل نصف افزایش داشتە است. در رابطە با کشتار کولبران در کوردستان نیز در طی دو ماه و ده روز پاییز امسال ١٣٥ کولبر و کاسبکار کورد در کوردستان مورد شلیک مستقیم نیروهای نظامی رژیم قرار گرفتەاند کە ١٢ تن از آنان کشتە شدەاند. بە معنایی دیگر از سوی سیستم سرکوب و انسان کش جمهوری اسلامی ایران کشتە شدەاند کە بیشتر آنان کورد بودەاند.
اینکە جمهوری اسلامی ایران ٤٤ است با مردم ایران و کوردستان در جنگ است و روزی نیست خون مردم این سرزمین را نریزد اثبات آن سهل است. اما طرف دیگر این جنگ کە روزانە قربانی میگیرد و تا این رژیم روی کار باشد ادامە خواهد داشت؛ عادی جلوەدادن این کشتار است! از سویی جمهوری اسلامی ایران از طریق افزایش آمار قربانیان سعی در عادی جلوەدادن آن داشته است و از سویی دیگر چنین وانمود میشود کە جامعە نیز این کشتار را عادی بپندارد کە بعد دومی اگر کم توجهی فرد و جمع جامعە ایران نباشد، بدون شک علت دیگر آن میتواند بسیار ضررمند و خطرناک باشد کە مشروعیت بە اقدام نیروهای سرکوبگر این رژیم میدهد.
جمهوری اسلامی ایران و ایدئولوژی بیمار و تشنە خون آن، ٤٤ است کە اثبات نمودە است آن چە برای وی مهم نیست، حق و کرامت و جان انسانهاست. از قتل کیان پیر فلک و ژینا گرفته تا قتل هنرمند نامی سینما داریوش مهرجویی و اهانت بە پیرمردی ٩٠ سالە بە مانند هنرمند خدر قادری (خلە دەزری). این ماهیت و محتوای این رژیم و مسئولان قاتل آن است.
اما کم توجهی جامعە نیز در قبال این سرکوبها، بسی جای تامل است. درست است نیروی سرکوب رژیم ددمنش و ددخویانە در مقابل هر اعتراضی رفتار میکند و آن را سرکوب میکند؛ اما مطمئنا تنها نیرویی کە بتواند و توانستە است عقب نشینی بە این سرکوب بگیرد، همان موضع متحدانە مردم بودە کە رژیم از آن در هراس است.
مردم در ایران و کوردستان چنانچە در جریان انقلاب ژینا علیە قتل یک دختر بی گناه بە مانند ژینا اثبات کردند کە در مقابل سرزمین فرزندانشان نە تنها کم توجه نیستند بلکە میتوانند تخت و بخت این رژیم را بە لرزە بیافکنند. لازم است علاوە بر حفظ اتحاد، واکنشی بە این جنایت رژیم داشتە باشند. جامعە زندە کوردستان نباید اجازە بدهد جمهوری اسلامی ایران مرگ و کشتار مردم سرزمینمان را بە دست نیروهای سرکوبگر عادی جلوە دهد. کم توجهی جامعە در مقابل این همە جنایتهای رژیم بە ویژە در شرایط کنونی کە خود رژیم سعی داد همە توجەهای افکار عمومی را بە جنگ اسرائیل و حماس و جنگ غزە معطوف نماید دست رژیم در سرکوب و جنایت بیشتر باز خواهد کرد. بە همین دلیل بر عهدە همە احزاب سیاسی کوردستان و ایران و جامعە مەدەنیی در داخل و همە طیف و اقشار کوردستان است کە جلوی توطئە و عادی جلوەدادن سرکوب را بگیرند و سیاستهای سرکوب و انسان کشی جمهوری اسلامی ایران را مجبور بە عقب نشینی نمایند.