کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

خالد عزیزی: سرنگونی جمهوری اسلامی بە همبستگی کلیەی ملتهای ایران و ارادەی عمومی تمامی تشکلهای این کشور نیاز دارد

22:35 - 15 بهمن 1402

خالد عزیزی: سرنگونی جمهوری اسلامی بە همبستگی کلیەی ملتهای ایران و ارادەی عمومی تمامی تشکلهای این کشور نیاز دارد

 

اشارە: آقای خالد عزیزی در مصاحبەای با "کوردکانال" تازەترین موضع و نگرش حزب دموکرات کوردستان ایران نسبت بە مسائل روز داخلی و منطقەای را بیان کرد. ایشان همچنین بە سؤالات مهم و حساسی در رابطە با وضعیت مبارزەی خلقهای ایران علیە جمهوری اسلامی پاسخ گفتند. "کوردستان" چکیدەای از این مصاحبە را برای خوانندگان خویش پیادە و تنظیم کردەاست.

هدف جمهوری اسلامی از موشک‌پرانی و بە آشوب کشیدن بیشتر منطقە چیست؟

هدف بسیار روشن است. جمهوری اسلامی در ادارەی امور داخلی کشور در کلیەی عرصەهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دچار شکست شدە و تلاش می‌کند از این طریق هم مانع سربرآوردن دوبارەی اعتراضات مردم گردد و هم افکار عمومی جهان و داخل کشور را بە انحراف بکشاند. رژیم قصد دارد در خارج از مرزهای خویش یک دشمن فرضی برای مردم ایران درست کند و بە وسیلەی آن ناکارآمدی خویش و بحرانهای داخلی کشور را پردەپوش نماید. یعنی در واقع رژیم در پی جنگ است و بحران و آشوب و عدم ثباتی کە در عراق و منطقە ایجاد کردە، عمدتا در این رابطە می‌باشد. در داخل کشور نیز شاهد آن هستیم کە علیرغم آنکە فشار و کشتار سیاست همیشگی رژیم بودە، حاکمیت طی این مدت با توسل بە بازداشتهای فلەای و اعدامها بە شیوەی شدیدتری بە مقابلە با مبارزەی حق‌طلبانەی مردم برخاستە است. در مقابل نیز اکثر مردم ایران بە این نتیجە رسیدەاند کە باید بە مبارزەی خویش جهت سرنگونی رژیم ادامە دهند. بە همین دلیل مبارزەی مردم در داخل کشور تداوم خواهد داشت و جنگهای نیابتی‌ای کە جمهوری اسلامی در منطقە بر افروختە است، نمی‌تواند برای مدت درازی ادامە داشتە باشد، چرا کە بە ایجاد بحران بسیار بزرگتری خواهد انجامید.

چرا اعتراضات عمدتا پیرامون را فراگرفتە و مراکز و شهرهای بزرگ را کمتر شامل شدەاست؟

درست است کە در شهرهای بزرگ و بویژە پایتخت کشور است کە سرنوشت جمهوری اسلامی مشخص می‌گردد، اما آنچە کە بە کوردستان بازمی‌گردد آنست کە جمهوری اسلامی از همان ابتدای امر تلاش کردە است تا جنبش سیاسی کوردستان را یک جنبش تجزیەطلبانە توصیف کند و با این مستمسک هم حزب دموکرات و دیگر جریانهای کورد را هدف یورش قرار دهد و هم مردم دیگر مناطق ایران را نسبت بە آن بی‌اعتماد نماید، سپس هموارە ادعا کند کە دشمنان ایران در خارج از مرزهای کوردستان در کمین هستند و قصد دارند ایران را تجزیە و تکەپارە کنند. این سیاست جمهوری اسلامی در چند دهەی گذشتە تا حدودی بر مردم بویژە در شهرهای مرکزی و بزرگ تأثیر گذاردە بود و این مردم نمی‌دانستند مسئلەی کوردستان چیست. این تجربە بە ما می‌گوید کە باید بکوشیم در خارج از کوردستان ایران و در میان مردم دیگر بخشهای ایران دوست و هوادار و هم‌پیمان بیشتری برای خود بیابیم. خوشبختانە پس از جنبش ژینا، اوضاع تغییر کردە و امیدوارم در آیندە این جنبشها شهرهای بزرگ را نیز بیشتر دربرگیرد. راه دیگر برای حل و فصل این نقیصە در مبارزەی مردم ایران آنست کە احزاب و جریانهای سیاسی ایران نیز چە در داخل و چە در خارج از کشور با دقت بیشتری در این رابطە سخن بگویند تا سنگینی بار آن بە تنهایی متوجە کوردستان و بلوچستان نگردد کە بعدا بە میل خود و بە بهانەی تجزیەطلبی این مردم را سرکوب کند. بویژە آنکە اعتراضات مجددا سربرمی‌آورند، دلائل این امر نیز بسیار است. نخست آنکە جمهوری اسلامی وارد یک بازی بین‌المللی و یارگیری‌ای شدە است کە در نهایت بە زیان آن تمام خواهد شد. در آنجا بازی سیستمهای نیابتی‌ای کە در منطقە تشکیل دادە و بوسیلەی آنها جنگ را دامن می‌زند، است. این یکی از دلایلی است کە نظام جمهوری اسلامی در واقع در عرصەی بین‌المللی اعتبار خود را از دست دادە است. در زمینەی اقتصادی نیز، اقتصاد کشور ثروتمند ایران در پرتو سیاست خارجی این رژیم و فساد سیستماتیک در داخل کشور، در حال فروپاشی است و از لحاظ اجتماعی نیز جامعەی ایران دچار نوعی فروریختگی گشتە است. بە همین دلیل مجموعەی این عوامل موجب بروز نارضایتی‌های گستردە خواهد شد.

آیا نظام سیاسی یکدست است، یا در چورچوب نظام نیز صداهای اعتراضی وجود دارد؟ راه پیروزی بر رژیم چیست؟

آری صدای اعتراضی وجود دارد و ما باید بە این صداهای اعتراضی نیز توجە کنیم. نظام جمهوری اسلامی یک سیستم ایدئولوژیک است و سیستمهای ایدئولوژیک نیز باید در داخل خود تحت پرسشگری قرارگیرند، همانگونە کە در اتحاد جماهیر شوروی رخ داد و دیدیم کە گورباچف آمد و گفت کە این سیستم دیگر نمی‌تواند کشور را ادارە کند و بدنبال آن اتحاد جماهیر شوروی از هم فروپاشید. بە نظر من بسیار مهم است کە در داخل این نظام افرادی کە بە این انقلاب اعتقاد داشتە و در آن شرکت داشتەاند، اما اکنون می‌دانند کە محصول آن یک سیستم بسیار خراب است، آنرا زیر سؤال ببرند. بە همین دلیل ما باید مجالی برای افرادی کە پیشتر بخشی از این انقلاب بودەاند فراهم سازیم تا از ناکارآمدی رژیم و ضرورت تغییر آن سخن بە میان آورند. مسئلە این است کە جهان بسوی دموکراسی بیشتر گام برمی‌دارد و همە می‌دانیم کە نظامهای سیاسی دیکتاتور هیچ آیندەای ندارند. اما در اینجا مسئلە آلترناتیو است کە در مورد آن بسیار سخن گفتەایم. درست است کە مردم در میدان مبارزە حضور دارند، بازداشت می‌شوند، محکوم می‌گردند و اعدام می‌شوند و با اعتصاب و تظاهرات بویژە در کوردستان هموارە هزینە می‌دهند، اما در واقع تا آلترناتیوی وجود نداشتە باشد و این آلترناتیو در مقابل جمهوری اسلامی مطرف نباشد، معادلات در سطح داخلی و خارجی تغییر نخواهند کرد. این ترس و توهم تجزیەی ایران باید کنار زدە شود و مردم ایران اعم از کلیەی تنوعات، فارس، ترک، کورد، عرب، بلوچ و دیگران بە اتفاق یکدیگر بە آلترناتیوی برای جمهوری اسلامی تبدیل شوند.

سهم کورد در آیندەی ایران چقدر است؟

نخست، مادامی کە بە فدرالیزم و تقسیم قدرت و مشارکت در حاکمیت اعتقاد داریم و معتقدیم کە باید تعریف دیگری از نظام سیاسی و قانونی ایران ارائە گردد، پروژەمان نیز این است کە با همکاری و هماهنگی با همەی ملیتهای دیگر ایران، آنرا تحقق بخشیم. البتە گاهی تعریف نادرستی ارائە می‌گردد کە این سیاست حزب دموکرات نیست و وقتی کە در اینجا و آنجا از ملتهای ایران سخن بە میان می‌آید، برخی جریانها فارسها را مستثنی می‌دارند کە ما این امر را درست نمی‌دانیم. هیچ ادارە کردنی در ایران آیندە، در هر سیستمی حتی اگر فدرالیزم نیز باشد موفق نخواهد شد، اگر فارسها نیز بعنوان یک ملت در آن سهیم نباشند. یا حتی اگر ترکها هم در آن سهیم نباشند، باز آن پروژە ناقص خواهد بود. بە همین دلیل سیاست کورد آنست کە همەی این ملتها را بە دیدەی دوست بنگرد. ما تنها با نظام جمهوری اسلامی مشکل داریم و هیچ نوع مشکلی با ملت فارس، ملت ترک و دیگر ملتها نداریم. این پیام را مبارزان کورد در کوردستان ایران در عرصەهای گوناگون و در مناسباتی کە با فارس‌ها و ترکها و شخصیت‌ها و سازمانهای آنها داشتەاند، رساندەاند. این امر راه را برای شما هموار می‌سازد تا مرکز یا پایتخت نشینان شما را بفهمند. بە همین دلیل بە نظر من توجە بە نقش پایتخت یا نقش فارس در آیندەی ایران را باید جدی بگیریم و آنها را بیشتر مخاطب قرار دهیم.

دوم: انقلاب ژینا حاوی تجارب و درسهای بسیاری بود. از سویی خوشبختانە مسئلەی کورد در ایران تا حد بسیاری مطرح گشت و اکنون اکثر مردم بە مسئلەی کورد پی بردەاند. همچنین بە اتحاد و وحدت صفوف و همصدایی‌ها گسترش بخشیدە است و این نیز پیامد مشکلاتی بود کە زمانی بدلیل تندروی برخی از جریانهای مرکزگرا و عکس‌العمل احساسی در مقابل این مباحث ایجاد شدە بودند و باید از آن عبور کنیم. حزب دموکرات بر این باور است کە یک سیاست هم‌طراز و میانەروانە می‌تواند بستر مناسبی باشد تا همە بتوانند در آن جای گیرند. ما نیز بعنوان کورد بە وحدت صفوف بیشتری نیاز داریم. روی سخنم بە احزاب سیاسی است، زیرا در جریان انقلاب ژینا، مردم در داخل کشور متحد بودند و از هیچ چیزی دریغ نمی‌ورزیدند کە مایە افتخار و تقدیر است، اما احزاب تا حد بسیاری دچار تشتت شدە بودیم. دلیل این امر نیز عقلانیت تنگ نظرانەی حزبی است کە متأسفانە در درون جنبش کورد بە یک مانع بدل گشتە و باید همگی این مرحلە را پشت سر بگذاریم. ما باید بر این پراکندگی چیرە شویم و اطمینان داشتە باشیم کە می‌توانیم در داخل ایران بر این رژیم فایق آییم، بە همین دلیل باید اختلافات و مشکلات خود را در خارج از مرزها رها کردە و بە میان مردم خود بازگردیم و از دریچەی اوضاع داخلی و ملزومات این شرایط بە مبارزە و مناسبات خویش بنگریم.

دیدگاه شما در خصوص انقلاب ژینا و فرصتهایی کە برای حزب و جنبش ایجاد گشتند چی می‌باشد؟

بنظر من از فرصتها بخوبی استفادە شد. نخست: اعتبار و وزن حزب دموکرات بە جنبش سیاسی کورد بخوبی روشن گشت کە این امر نشانگر دهها سال مبارزە و فعالیت حزب و پیوند همیشگی با مردم کوردستان بود. دومین نکتە تأکید بر سیاست درست حزب دموکرات بود کە سناریو و برنامەهای مراکز امنیتی رژیم را خنثی کرد. سومین نکتە پیامی بود کە بە جریانهای ایرانی دادە شد و آن اینکە آیندەی ایران بدون مشارکت کورد درست نخواهد شد. همچنین این پیام نیز بە طرفهای بین‌المللی دادە شد کە مسئلە کورد در ایران فاکتور تعیین کنندە‌ای در پی‌ریزی آیندەی این کشور است و این دو پیام نیز در پرتو این حقیقت بود کە کورد و مسئلەی کورد باید نە بعنوان تهدید، بلکە بە منزلەی فرصت دیدە شود. در انقلاب ژینا احساسات ملی و کوردانەی ما در داخل کشور با قدرت فزونتری خود را نشان داد، اما با این وجود این جنبش بە پویش نیاز دارد. علاوە بر همەی اینها کار سیاسی و تحزب بدون اشکال نیست و ما باید بە آسیب شناسی این نکتە بپردازیم کە در کجا اشتباه کردیم و در چە چیزی عقب ماندیم. بنظر من اشکالی کە همەی جوانب را نیز شامل می‌شود آن بود کە انقلاب ژینا همەی ما را غافلگیر کرد، اما بدلیل رابطەی تنگاتنگ حزب دموکرات و تودەهای مردم توانستیم خود را بازیابیم. در نقطەای دیگر در واقع ما بە عقلانیتی در میان ایرانیان کمک کردیم کە آیندەی ایران را احزاب و بە شیوەی توافقی ادارە نمایند نە سلبریتها و همچنین بە جریانهای ایرانی بیاموزیم کە بە سازماندهی و ساماندهی خویش و کار سازمانی بیندیشند.

جمهوری اسلامی بدست کوردها سرنگون نمی‌شود، آیا اکنون نیز چنین اعتقادی دارید؟

کورد در ایران همەی مجاری مبارزە علیە حاکمت مرکزی ایران را تجربە کردە است. مبارزەی دیپلماتیک و مذاکرە، مبارزەی مدنی و تودەای و هنگامی کە جنگ بر ما تحمیل شدەاست از خود دفاع کردە و تسلیم نشدەایم. با وجود همەی اینها مجددا باید بر این نکتە تأکید ورزیم کە ما یک ملت جنگ طلب نیستیم، ولی حق‌طلبیم و مشاهدە می‌کنید کە علیرغم جنگ و کشتار و اعدام و ترور و حملات موشکی از بین نرفتیم و همچنان پابرجا هستیم. آنکە باید از میان برود این رژیم است و اینکە گفتەام ما نمی‌توانیم آنرا سرنگون کنیم، منظور این است کە این رژیم بدست تنها ما کوردها و حزب دموکرات سرنگون نخواهد شد. این بدان معناست کە سرنگونی جمهوری اسلامی بە همبستگی همەی ملیتهای ایران و ارادەی عمومی کلیەی تشکلهای این کشور نیاز دارد.

جنبەی دیگر این گفتە بە آرمان و رسالت حزب دموکرات و کوردها در ایران بازمی‌گردد کە تنها بعنوان یک نیروی صرفا "براندازد"  تعریف نشویم. کورد یک ملت مبارز است کە جنبش ملی آن خواهان حقوق و آزادیهای این خلق است و همزمان حاضریم در پی‌ریزی سیاسی و دموکراتیک ایران آیندە نیز مشارکت داشتە باشیم. بنابراین سرنگون کردن جمهوری اسلامی وظیفەی کلی تمامی تشکلها و تنوعات ایران است و نباید و ممکن نیست کە تنها کوردستان و جنبش سیاسی‌اش مؤظف بە آن بودە و محدود بە این امر گردد. برآوردی داشتە باشیم از بارزداشتها و کشتارها، اعدامها، ترورها و سرکوب مردم کوردستان، چە ملتی تا این اندازە در راستای دموکراسی‌خواهی و آزادی هزینە دادە است و چرا باید وظیفەی سگین سرنگونی جمهوری اسلامی تنها بردوش کوردها باشد؟

مشکل کورد و دیگر جریانها در تهران حل و فصل می‌گردد، دیدگاه دیگر شما کە برداشتهای گوناگونی از آن ارائە می‌شود. چرا معتقدید کە تهران محل حل مسئلەی سیاسی کورد است؟

در مدت سالهای گذشتە یکی از مشکلات بزرگ جامعەی ایران و بسیاری از احزاب و جریانهای سیاسی این بود کە هرگاه آمریکا ایران را تهدید کردە یا یکی از ناوگانهای نظامی آمریکا وارد خلیج شدە یا هرباری کە اسرائیل، ایران را مورد تهدید قرار دادە است یا در هر جایی ایران را تحت فشار قرار دادە باشند، فورا بە این نتیجە رسیدەاند کە ایران درگیر جنگ بزرگ شدە و جمهوری اسلامی سرنگون خواهد شد. بخشی از آنها نیز معتقد بودەاند کە مسئلەی ما و مسئلەی دموکراسی و آیندەی ایران در خارج حل و فصل می‌گردد. بە نظر من ما باید در کوردستان ایران خود را سازمان دادە و متحد و یکپارچە باشیم و مؤسسات گوناگون داشتە باشیم و از تمامی فرصتها استفادە کنیم. تشکلهای ادبی، اجتماعی، مدنی، زیست محیطی و دیگر سازمانهایمان را قدرتمندتر نماییم. همزمان روابط خود را با دیگر جریانهای ایرانی گسترش دادە و مسئلەی کورد را بە یک موضوع عمدە در سطح ایران تبدیل کنیم. حال اگر مسئلەی کورد بە یک موضوع جدی تبدیل گردد، چە تحولی در رژیم پدید آید کە من آنرا بعید می‌دانم و چە در صورت رخ دادن یک تحول اساسی، این مسئلە همچنان نە در معادلات بین‌المللی، بلکە در تهران برطرف خواهد شد.

کوردها و آذریها، افق رویارویی و احتمالات؟

همانگونە کە در دوران جمهوری کوردستان و جمهوری آذربایجان روابطە حسنەای میان مهاباد و تبریز وجود داشت و مشکلات میان آنها با گفتگو حل و فصل می‌شد و بعنوان دو حاکمیت دوفاکتور بە امر واقع تبدیل شدە و برسمیت شناختە شدە بودند؛ اکنون نیز ما بعنوان دو ملت همسایە باید موجودیت یکدیگر را برسمیت شناختە و مشکلات و اختلافات خود را بر روی میز مذاکرە و دیالوگ قرار دهیم.

در اینجا مشخصا پیشنهاد می‌کنم در منطقەای کە آنها آنرا آذربایجان غربی و ما استان ارومیە می‌نامیم و مورد مناقشە است؛ بکوشیم با ترکها مناسبات دوستانەای داشتە باشیم و جهت ایجاد تفاهم متقابل و تشریک مساعی، انجمن مشترک تشکیل نماییم برای آنکە اگر فردا ایران برهم ریخت و رژیم سرنگون شد، فاجعەی نقدە تکرار نشود. این دو ملت در راستای مصالح خود باید با یکدیگر پیوند اخوت آمیزی داشتە و باید طرفی وجود داشتە باشد کە با وی بە گفتگو نشستە و مانع وقوع رویدادهای ناخوشایند گردیم.

آیندەی حزب دموکرات در سایەی توافق امنیتی ایران و عراق؟

حزب دموکرات حزب تودەهای مردم کوردستان است و مبارزەی ما آن چیزی است کە مردم در داخل کشور بە پیش می‌برند و اگر پس از انقلاب ٥٧ جنگ بر ما تحمیل نمی‌شد، رهبری حزب دموکرات اکنون در داخل کشور همراه با این مردم و طی یک پروسەی سیاسی بە همین مبارزەی مدنی و تودەای می‌پرداخت. این سیاست اصلی حزب دموکرات کوردستان ایران است و امیدوارم مردم در کوردستان ایران هنگامیکە بە حزب دموکرات می‌اندیشند، حزب دموکرات را اینچنین تعریف نمایند. نیروی پیشمرگ حزب دموکرات نیز بعنوان بازوی نظامی حزب محصول مقاومت و مبارزە فعالیت مردم کوردستان ایران علیە یورش جمهوری اسلامی بە کوردستان بود و تمامی اینها نیز جزو افتخارات این ملت است. اما حزب دموکرات تنها همین نیروی نظامی نیست و من امیدوارم ایران بسیار زود متحول شدە و این نظام سیاسی نابود گردد و آنگاه نە ما و نە ترک و نە فارس و هیچ ملت دیگری برای حل مشکلات یا خدای نخواستە تصویە حساب بە راه حل نظامی متوسل نشویم.

آیندەی مبارزەی حزب دموکرات کوردستان ایران نیز بسیار روشن است و هیچ ابهامی در آن وجود ندارد و همین مبارزەای است کە خوشبختانە مردم در داخل کشور بە پیش می‌برند. در بستر بین‌المللی نیز حزب دموکرات تلاش می‌کند در حد خود زبان حال مناسب و نیرومند مسئلەی کورد در ایران باشد و در خصوص رابطە با جریانهای سیاسی ایران نیز ما بە این امر پایبندیم کە ایران را بە اتفاق یکدیگر ادارە کنیم و در رابطە با آنچە کە بە اقلیم کوردستان مربوط می‌شود، احترام ما بە آنها بقوت خود باقی است و می‌کوشیم همچون همیشە سیاست مسئولانەی خود را ادامە دهیم.