زانیار حسینی
اوضاع سیاسی-اجتماعی در چارچوب زیستی ملل ساکن در ایران چنان آشفته شده است کە سرعت تغییرات از حد انتظارات مردم فراتر رفته است؛ به گونه ای که اثرات اولیە و ثانویە تغییرات هنوز بە مراحل تبلور و سکون نرسیده اند کە تغییرات جدید از راه رسیده و بستر جامعه را دوبارە دستخوش تغییرات می کند.
این مهم در حالیست کە اقتصاد مملکت دچار تزلزل و گسستگی گشته است و ضمانت های امنیت اقتصادی از این دیار رخت بر بستە اند و صنایع و کسب و کار دچار آشفتگی شده اند و افق ورشکستی در برابرشان خودنمایی می کند بە گونه ای که نابسامانیهای اقتصادی به مرحله بحران رسیدە است.
فساد سیستماتیک،فضای امنیتی خوفناک، رقابتهای درون حکومتی در ساختار قدرت، بحران سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و تغییرات ریشه ای در نسل جدید و تفاوت ساختاری-فکری با سرکردگان قدرت تنها بخشی از معضلات و مشکلاتی می باشد کە در بیش از چهار دهه حکومتداری، گریبانگیر رژیم جمهوری اسلامی شده است و بازیگران بیت رهبری و کاخ جماران مسئول بخش اعظم این بحرانهای گوناگون هستند.
در حالیکه جمهوری اسلامی ایران با مجموعه ای از بحرانهای داخلی، منطقە ای و بین المللی دست و پنجه نرم می کند کە کشته شدن قصاب تهران اوضاع فعلی را دستخوش تغییرات جدید کرده است؛ وضعیتی که برای رژیم ملاها و ملل ساکن در ایران هم بە فرصت و هم تهدید تبدیل شده است.
باری میتوان در چند سطر و از چند دیدگاه متفاوت به حقایق موجود نگاهی انداخت کە پیش روی انتخابات ریاست جمهوری در هشتم تیر ماه امسال است.
یک: مشارکت مسئولان رده بالای نظام و تائید و عدم تائید صلاحیتشان از طرق مراجع ذیربط، سطح رقابت و زد و خورد طیف های سیاسی رژیم بلاخص طیف اصولگراها را آشکار می کند؛ سالیان قبل و در انتخاباتهای قبلی اگر رقابت بر سر قدرت در فی ما بین اصولگراها و اصلاح طلب ها بودە است، کنون این رقابتها بیشتر در بین اصولگرایان میانه رو و اصولگرایان تندرو مشاهده می شود. چنانکه حضور اصلاح طلبان در پایه های اساسی قدرت غایب و تلاش برای تصاحب این جایگاهها از نظرها پنهان است و گویی که این طیف کنار زده شده اند یان در عمل با سیاست های اصولگرایان هماهنگ گشته اند؛ چنین نشانه هایی حاکی از تغییرات وسیع در سطح سیاست کلان جماران و بیت رهبری در حوزه داخلی کشور است بە شیوە ای کە طرح یکدست سازی هرم قدرت در تمام سطوح کلیدی به چشم می خورد و چنین ایده هایی نشان از ترس رژیم در باب سقوط یا اضمحلال قدرتش دارد. سیاستی که اصولگرایان همچون دوران بر سر کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی با شیوه متفاوت بکار گرفته بودند.
دو: زد و بندهای سیاسی در سطح وسط و پایین هرم قدرت بە بالا و نوک هرم رسیده است و مسایل و مشکلات سیاسی در این قسم چارەجویی می شوند؛ بە زبانی دیگر میدان بازی سیاسی کوچکتر گشته و بازیگران اصلی سیاست کلان داخلی بە لحاظ عددی کاهش چشمگیری یافته اند.
سه: معضل پروژە اتمی رژیم جمهوری اسلامی ایران در مقابل آژانس انرژی هسته ای و قدرتهای جهانی بیش از پیش بیشتر و عمیقتر گشته و به نقطه بحران نزدیک شده است.
چهار: بحرانهای داخلی، منطقه ای و بین المللی ماحصل از خیزش انقلابی ژینا و تاثیرات اولیه و ثانویە مستمرش یکی از دلایل تاثیرگذار بر انتخابات پیش رو خواهد بود.
پنجم: افزایش روزافزون مخالفان و ناراضیان رژیم جمهوری اسلامی در عرصه داخلی به دلایل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی همچنان ادامه دارد.
شش: تفاوت اساسی به لحاظ فکری، اجتماعی و آداب رفتاری نسل جدید با طرز تفکر، خواسته ها و اهداف ایادی قدرت رژیم تهران کە سبب افزایش فواصل و گسست روزافزون روابط بین مردم و رژیم شده است.
هفت: درک و فهم درست و صحیح ملل ساکن در ایران از نحوە و چگونگی بازیهای سیاسی رژیم در داخل کشور و عدم اعتماد بیش از حد مردم به مسئولان رژیم و نا امیدی از اصلاح امور.
هشت: فرو ریختن دیوار دروغین ترسی کە رژیم در طول چند دهه برای مردم بنا کردە بود بلاخص در میان قشر فقیر و سپس قشر متوسط جامعە.
نو: افزایش چشمگیر سطح آگاهی مردم در حوزە های سیاسی، اجتماعی و شهروندی به دلیل بالا رفتن سرعت تبادل اطلاعات در رسانه ها و شبکه های اجتماعی.
ده: تفاوت گوناگون و متنوع خواسته های مشروع ملل ساکن در ایران بر مبنای استاندادرهای جهانی و معیارهای حقوق بشری و عدم توانایی در پاسخگویی سیستم تک بعدی و مذهبی از نوع ولایت فقیه بە چنین درخواستهایی.
دلایل مذکور در بالا و دلایل بسیار دیگری همچون عرض اندام افکار و خواستە های جدید سیاسی، تغییر تفکر قشرهای متفاوت اجتماعی از دید حقوق و آزادیهای فردی و عمومی و همچنین رسیدن سیاستهای جهانی شدن به بطن جوامع حاضر در ایران بالاخص به لحاظ اجتماعی و فرهنگی منجر به ایجاد چالشهای فراوانی و روزانه در عرصه حیات رژیم شده است.
در حال حاضر انتخابات ریاست جمهوری زودتر از موعد برای انتخاب رئیس جمهور جدید، نظر مخالفان رژیم و رسانه های جهان و سیاستمداران کشورهای دیگر را بە لحاظ چند و چون مشارکت مردم بە خود جلب نموده است!
بر کسی پوشیده نیست کە عدم مشارکت مردم در حوزه داخلی، تاثیرات سیاسی و عملی بر سیاستهای رژیم موجود را ندارد؛ گوش فرا دادن بە صدا و خواستە های مردم در قاموس هیچ رژیم دیکتاتور و توتالیتری نبوده است که در قاموس رژیم فعلی تهران باشد. اما مهم اینست که مردم چگونه این انتخابات را به فرصتی تبدیل می کنند کە صدا و خواستە های حقیقیشان را به رخ جهانیان و ابر قدرتها بکشند؛ عدم مشارکت مردم در سطحی چشمگیر، حاوی چنین پیام آشکار و واضحی خواهد بود کە ملل ساکن در ایران این رژیم و امثال چنین رژیمی را نمی خواهند و این رژیم منتخب اقشار مختلف مردمی و این ملتها نیست.
در چنین حالتی در سطح بین المللی، کشورهای دیگر امکان بیشتری خواهند داشت که به رژیم موجود در راستای رعایت موازین و استانداردهای بین المللی فشار بیشتری بیاورند و این مهم با منافع مردم و مخالفان رژیم حاکم در یک راستا خواهند بود؛ شاید عدم مشارکت مردم در نمایشهای انتخاباتی قبلی رژیم، اهمیت و حساسیت مختص بە خود را داشتە است اما مطمئنا در حال حاضر و بلاخص بعد از خیزش انقلابی ژینا و تغییرات سریع در داخل رژیم و اوضاع داخلی ایران، تصمیم و اراده مردم در مقابل این نمایش، انعکاس بیشتر و وسیعتری در سطح بین المللی و افکار عمومی خواهد داشت.
اکنون کە بیت خامنه ای از هر طرف با مشکلات و فشارهای بیش از حد دست و پنجه نرم می کند به یقین تمام تلاشش را وقف یکدست سازی هر چه بیشتر هرم قدرت کردە است و تنها افراد مطیع و ذوب در ولایت را در پست های کلیدی قرار می دهد و این مهم به دلیل افزایش بی سابقه نگرانیهای رژیم بعد از خیزش انقلابی ژینا در سطح ایران و علی الخصوص در سطح شرق کوردستان می باشد؛ پخش فیلمی کوتاه از پزشکیان در رسانه های اجتماعی کە بە زبان کوردی تکلم می کند و خود را زاده مهاباد ( قلب تپنده ناسیونالیسم کوردی در شرق کوردستان ) به مردم معرفی می نماید، نشان از سطح نگرانی این رژیم از ابتدای بر سر کار آمدنش از ملت کورد تا حال حاضر می باشد. هر چند این ترس رژیم از آذریها هم در حال افزایش است.
در واقع انتخابات پیش رو هم برای ملل ساکن در ایران و هم برای رژیم آخوندی در تهران دو روی یک سکه و فرصتی مناسب و طلایی برای مردم است کە در چنین موقعیت حساس و سرنوشت سازی، این انتخابات را بە تهدیدی تاریخی برای این رژیم بە دلیل بحرانهای داخلی، منطقه ای و بین المللی تبدیل کنند؛ واضح و شفاف است کە این انتخابات برای هر یک از طرفین بە فرصت تبدیل گردد برای طرف مقابل تهدید قلمداد می شود. میتوان گفت کە انتخابات پیش رو یکی از بزرگترین میدانهای مبارزات سیاسی ملل ساکن ایران با ڕژیم ولایت فقیه می باشد.
شکی نیست که رژیم خودش را برای همایش بزرگترین نمایش در چهل سال اخیر آمادە و مهیا می کند و با همه توان سعی دارد کە بە بهترین شیوە ممکن و با قویترین پروپاگاندا این انتخابات را برگزار کند و چهرە ای قوی به همه جهان و رسانه ها نشان دهد؛ ظاهرا اینگونه به نظر می رسد کە توپ در میدان رژیم باشد و ابتکار عمل به دست آنان باشد اما در واقع این مردم هستند که تعیین کننده سطح و وسعت مانور و شانتاژ رژیمند!
مردم بە خوبی یادشان هست و قطعا می دانند کە انتخابات در ایران و در زیر سایە رژیم ولایت فقیه، تنها نمایش است و بهترین سند برای این سخن، صحبت ها و سخنان مسئولان رده بالا و تئوریسین های رژیم و دپارتمان فکری ولایەت فقیه می باشد؛ بە عبارت دیگر و به زبان موسسین رژیم، مشارکت یا عدم مشارکت گوسفند تاثیری بر رفتار چوپان ندارد!
دهها و صدها بار تئوری ولایت فقیه از جانب تئوریسین های این رژیم موشكافی و تشریح شده است و در اکثر مواقع جامعە و مردم بە گوسفند و چهارپایان تشبیه شده اند کە توانایی تحلیل و تفسیر اوضاع سیاسی و اجتماعی و توانایی تصمیم گیری در این حوزه ها را ندارند و بهمین دلیل ضرورت دارد کە کسی آگاه و توانا بە مانند چوپان راهنما و بجای آنها تصمیم گیری کند تا خدای ناکرده مردم دچار اشتباه و انحراف نشوند؛ این چکیده مانیفست فکری-سیاسی ایدئولوژی ولایت فقیه می باشد کە تبعاتش در این چهار دهه بر آنانی که چشم دیدن حقایق را دارند، آشكار و واضح است.