کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

پیشمرگه؛ تاریخ، معنا، ظاهر و محتوا

18:38 - 2 دی 1404

طاهر قاسمی

ملت کورد تاریخی صدها ساله از مبارزه و تلاش مسلحانه برای رهایی خود و خاکش از دست اشغالگری و ستم ملی به ثبت رسانده است. در مقطع تاریخی نە چندان دور، شاید بتوان سرآغاز این مبارزه و تلاش را به ایستادگی «خانی لپ‌زرین» در برابر زیاده‌خواهی قدرت مذهبی صفوی و مقاومت «قلعه دم‌دم» و رویدادهای مرتبط با آن بازگرداند. مبارزه و مقاومتی که بعدها در قالب انقلاب و قیام مسلحانه تداوم یافت. قیام «میر محمد رواندز» (میره کور) در دهه‌های آغازین سده نوزدهم میلادی به عنوان سرآغاز این قیام‌ها و رویارویی‌ها به شمار می‌آید که بعدها در قیام بدرخان، قیام یزدان‌شیر، قیام شیخ عبیدالله نهری، قیام سمکو، مقاومت شیخ محمود حفید، نهضت شیخ سعید پیران، جنبش آرارات و سپس قیام سید رضا درسیم و قیام بارزان ادامه یافت. هر کدام از این خیزش‌ها و قیام‌ها توانستند از چند ماه تا چند سال تداوم یابند و طی این مدت قهرمانی‌های بسیاری را علیه اشغالگران از خود بە نمایش گذاشتند. بدیهی است در این فاصله، بسی قیام‌ها و مقاومت‌های دیگر با تعداد افراد مسلح کمتر، منطقه قیام محدودتر و اهداف کوچک‌تر نیز روی داده‌اند. نقطه مشترک تمام این قیام‌ها و انقلاب‌ها، سازماندهی نیروی مسلح و مقاومت مسلحانه آن‌ها بوده است، اما آنچه کمتر مورد بررسی قرار گرفته و به ندرت از آن سخن به میان آمده، نام نیروی مسلح این خیزش‌ها یا هر کدام از این قیام‌هاست.

دلیل این امر آن است که به شیوه سنتی، افراد مسلح هر قیامی با نام رهبر و پیشوای آن جنبش، یا منطقه قیام، یا ایلی که رهبری انقلاب را بر عهده داشته و رئیس قبیله‌ای کە افراد مسلح را فرماندهی می‌کرد، شناخته می‌شدند. از این رو، حتی اگر در حاشیه نامی کلی‌تر نیز برای این افراد مسلح وجود داشته، محققان چندان خود را با این موضوع درگیر نکرده‌اند. برای نمونه در قیام سمکو، نیروی مسلح  را با نام لشکر سمکو یا لشکر شکاک (که ایل اصلی تشکیل‌دهنده لشکر بود) نام می بردند. البته گاهی نیروی مسلح با نامی کلی‌تر نیز خوانده می‌شد، مانند لشکر شریعت به دلیل ماهیت مذهبی نهضت شیخ سعید، یا لشکر مریدان برای قیام بارزان بە دلیل حضور زیاد مریدان شیخ در صف مبارزین، ولی نام غالب همان نام رئیس و رهبر ایل یا نیرو بود. در این میان گاهی نام‌های کلی مانند جوانمرد (جوامیر)، چریک، دلاور، فدایی و غیره نیز به گوش می‌خورد، اما هم جغرافیا و مدت زمان کاربردشان محدود بوده و هم لزوماً این‌ها همیشه نام نیروی آزادی‌خواه کورد نبوده‌اند، چرا که گاهی اشغالگران این نام‌ها را برای نیروهای مزدور خود نیز که برای سرکوب قیام‌های کورد سازماندهی می‌کردند، به کار می‌بردند. همچنین نام عمومی تر «چته» نیز وجود داشت که هر چند در لغت به معنی چریک و پارتیزان است و معنای منفی ندارد، اما هم به دلیل برخی رفتارهای ناپسند آن دسته از افراد مسلحی که در گذشته با این نام فعالیت می‌کردند و هم تحت تبلیغات و پروپاگاندای اشغالگران، این نام منفور شد و معنای دزد و راهزن به آن داده شد. به گونه‌ای که رژیمهای غاصب بعدها نیز از آن به عنوان برچسبی علیه مبارزان کورد استفاده می‌کردند. همچنین نام‌های یاغی، حرامی و غیره نیز وجود داشتند که این‌ها مستقیماً ساخته ذهن دشمنان هستند و از سوی قدرت‌های اشغالگر علیه انقلابیون کورد به کار برده می‌شدند.

در میان قیام‌های کورد، جنبش آرارات به رهبری جامعه «خویبون» و فرماندهی احسان نوری پاشا که به نام جمهوری آرارات نیز شناخته می‌شود، توانست تا حدی سنت‌ها را بشکند و به جای گذاشتن نام فرمانده و رهبر یا نام یک ایل بر روی افراد مسلح و نیروی نظامی‌اش، نام «لشکر آرارات» را برگزید. البته این تنها گام انقلاب آرارات یا آگری برای تغییر ماهیت انقلاب کورد نبود و مجموعه‌ای از تغییرات و نوآوری‌های دیگر را نیز به میان آورد که تبدیل به پایه‌ای برای جمهوری‌ای شد که پانزده سال بعد به ریاست پیشوا قاضی محمد در شهر مهاباد تاسیس شد.

آن‌گونه که در شماره‌های نخست روزنامه کوردستان، ارگان حزب دموکرات کوردستان و نشریە رسمی جمهوری کوردستان پیداست، جمهوری به پیروی از تهران و سپس تبریز، در ابتدا نام نیروی مسلح خود را سرباز، فدایی و فداکار نامیده و سپس آن‌طور که گفته می‌شود بنا بر پیشنهاد پیرمردی دنیادیده، نام «پیشمرگه» را برگزید. در مورد ریشه این نام نظرات متفاوتی وجود دارد؛ برخی آن را به سنتی در دربار پادشاهان برمی‌گردانند که در آنجا شخصی به نام «پیش‌مرگ» وجود داشته کە در هر وعده غذایی می‌بایست از غذایی که قرار بود شاه بخورد، امتحان می‌کرد و بدین گونە «پیشمرگ» شاە محسوب می شد. مشخص است که این رسمی عمومی و رایج در میان مردم نبوده و بعید است نام و شغلی این‌چنینی از کاخ پادشاهی تا میان کوچه‌ها و خانه‌های کوردستان آن زمان پایین آمده باشد. به‌ویژه که جمهوری کوردستان از سویی تلاش کرده واژگان اصیل کوردی را بر روی حوزه‌ها و مشاغل و کاراکترهای گوناگون بگذارد و هیچ نشانه‌ای هم نیست که به دنبال الهام گرفتن از سیستم پادشاهی و احیای آداب و رسوم رایج در دربار پادشاهی بوده باشد. اما اگر سخن آن پیرمرد دنیادیده را مبنا قرار دهیم که پیداست پیشنهادش از بطن جامعه و از ژرفای تاریخ کوردستان آمده است، شاید تاریخ استفاده از نام پیشمرگه به عنوان جنگجوی دلاور، ما را به زمانی بسیار قدیمی‌تر بازگرداند. تحقیقات ثابت می‌کنند که در دوران باستان کوردستان پایگاهی مهم و اصلی برای آیین مهر یا میترایی بوده است. در طبقه‌بندی درجات این آیین، مرحلە سوم به سربازان میترا داده شده که در میان چهار عنصر اصلی، رتبە خاک متعلق به اوست و وظیفه اصلی‌اش حفاظت از «مَرگه» (تلفظ کوردی مهرگه، مهرکده، خانه مقدس میتراییان) و سرزمین میترا بوده است. بر این اساس، پیشمرگه آن جنگجوی دلیری بوده که در جلو یا پیشِ «مَرگه» میترایی ایستاده و وظیفه حفاظت و پاسداری از آن مکان مقدس و سرزمین مقدس میترا را بر عهده داشته است. با کمرنگ شدن آیین مِهری (مَری، میری، میترایی) در جامعه طبیعی است که نام پیشمرگه نیز با آن معنا کمرنگ شده، اما ظاهراً در حافظه پیران و سالخوردەگان منطقه همچنان باقی مانده تا سرانجام در جمهوری کوردستان بار دیگر احیا شد و معنایی نو به آن داده شد.

جمهوری کوردستان تنها یک حکومت کوتاه‌مدت یازده ماهه در منطقه‌ای محدود از کوردستان نبود، بلکه راه راستین رهایی را به ملت کورد نشان داد و از بسیاری جهات نقشه قدرت و خودمدیریتی را برای این ملت ترسیم کرد. یکی از آن‌ها تصمیم به انتخاب نام پیشمرگه و تأسیس نیروی پیشمرگه کوردستان بود. جمهوری کوردستان با این تصمیم نه تنها نام پیشمرگه را ملی کرد، بلکه هویت، تعریف و هدف پیشمرگه را نیز تغییر داد و به آن سنت پایان داد که مبارز انقلابی کورد با نام تفنگدار یا مردِ فلان رهبر و بهمان ایل، خود و هدف ملی‌اش کوچک شمرده شود. از آن پس، پیشمرگه از تفنگچیِ رئیس و ایل فراتر رفت و به پیشمرگه کوردستان تبدیل شد. کوردستانی که اشغال شده و حق زندگی آزاد از ملتش و رستگاری از خاکش سلب شده است. با این کار تعریف پیشمرگه از یک فرد مسلح عادی فراتر رفت. پیشمرگه دیگر تنها در رابطه با سلاحش تعریف نمی‌شود، بلکه یک انسان مبارز کورد  است که برای رفع تبعیض و ستم، به‌ویژه ستم ملی مبارزه می‌کند و تلاش می‌کند ملتش نیز مانند همه ملت‌های جهان، نه بیشتر و نه کمتر، حق برابر و یکسان داشته باشد. در این راه نیز داوطلبانه و بدون هیچ چشم‌داشت مادی، از زندگی و جان خود مایه می‌گذارد. افزون بر این، اگرچه واژه مرگ بە ظاهر در تشکیل نام پیشمرگه نقش دارد، اما پیشمرگه در راه زندگی نامعلوم آینده، برای مردن و شهید شدن نمی‌جنگد، بلکه برای تضمین زندگی آزاد برای خود و ملتش و در راه رهایی خاکش، برای از بین بردن سیاست نسل‌کشی ملتش مبارزه می‌کند و از مرگِ ملتش پیشگیری میکند.

پس از سقوط جمهوری کوردستان، توقف و سکوتی پانزده ساله بر مبارزه مسلحانه پیشمرگه سایه افکند، ولی جمهوری کوردستان یادگاری بسیار بزرگ‌تر و ارزشمندتر از آن بود که با آن توقف و سکوت، نام پیشمرگه فراموش شود یا اهدافش کمرنگ گردند. در اواخر دهه سی و اوایل دهه چهل خورشیدی، مبارزان حزب دموکرات کوردستان با استقرار در آن سوی مرز (گرمیان) و بخش جنوبی کوردستان توانستند بار دیگر خود را به عنوان نیروی پیشمرگه کوردستان سازماندهی کنند و مبارزه پیشمرگانه را به شیوه مسلحانه از سر گرفتند. به‌ویژه در اواسط دهه چهل خورشیدی مبارزه‌ای خونین را در کوردستان ایران (ڕۆژهەڵات) به راه انداختند. هم‌زمان در کوردستان عراق (باشوور) نیز انقلاب ایلول (سپتامبر) تا حد زیادی به اصول جمهوری کوردستان وفادار ماند و نام پیشمرگه و نیروی پیشمرگه کوردستان را بر روی نیروی مسلح خود گذاشت. در کوردستان ترکیه (باکوور) نیز برخی تحرکات پیشمرگانه و با نام پیشمرگه به وجود آمد و همه این‌ها در احیا و گسترش نام و هویت پیشمرگه تأثیر مهمی گذاشتند. علاوه بر این‌ها، زنده بودن اهداف جمهوری کوردستان که همواره خواست مردم کوردستان و تحقق آن هدف نیروی پیشمرگه کوردستان است، اخلاق سیاسی و رفتار انسانی اکثریت پیشمرگان کوردستان با دوست و دشمن، و اینکه پیشمرگه از بطن همین مردم برخاستە، و سطح فداکاری، جان‌بازی و شجاعت پیشمرگه از عوامل مهم محبوبیت زیاد مردم نسبت به پیشمرگه و گسترش نام و هویت پیشمرگه نزد دوست و دشمن است. پس از انقلاب ملتهای ایران در سال ۱۳۵۷، نیروی پیشمرگه کوردستان بار دیگر بر جغرافیای جمهوری کوردستان و این بار با گستره‌ای بسیار وسیع‌تر سازماندهی شد و قهرمانی‌های بسیاری از خود بە نمایش گذاشت که نقش مهم و تأثیرگذار دیگری بر گسترش و محبوبیت نام پیشمرگه گذاشت. به گونه‌ای که چندین نیروی مسلح غیر کورد در ایران و عراق نیز مبارزه خود را با نام پیشمرگه در کوردستان آغاز کردند. همه این‌ها و رویدادهای مرتبط بعدی باعث شد که نام پیشمرگه در سطح بین‌المللی نیز بە عنوان کاراکتری آزادی‌خواه مورد احترام و ستایش برای همه جهان تبدیل شود. در این میان دشمنان و اشغالگران کوردستان نیز بیکار ننشستند و علاوه بر حمله و یورش مستقیم به نیروهای پیشمرگه کوردستان، تلاش کردند نام پیشمرگه را تحریف و تعریف پیشمرگه را در ذهن مردم کوردستان و بیگانگان مخدوش کنند، اما تیرشان به سنگ خورد و نتوانستند. از آن گونە جمهوری اسلامی بود کە در ابتدا با تأسیس «سازمان پیشمرگان مسلمان» (پیشمرگان مسلمان کورد) دست به توطئه و فریبکاری زد و خواست کلاهی از این نمد برای خود بدوزد و توجه مردم کوردستان را از نیروی پیشمرگه خود به سوی آن نیروی مزدور جلب کند. غافل از اینکه مردم بسیار هوشمندتر و آگاه‌تر از آن بودند که با چنین ترفندهایی فریب بخورند. جامعه کوردستان جامعه‌ای چندمذهبی است و نیروی پیشمرگه کوردستان از همان دوران حکومت جمهوری کوردستان به جای دفاع از یک مذهب خاص، برای حفاظت از تکثر و همزیستی مسالمت‌آمیز تأسیس شد و مبارزه کرد. سازمان پیشمرگان مسلمانِ جمهوری اسلامی نیز در اندیشه و دیدگاه مردم کوردستان از همان ابتدا با نام «جاش» (خائن/مزدور) متولد شدند و همچنان جاش باقی ماندند.