کریم پرویزی
زمستان ١٣٧٧ شمسی، بعد از اینکه رهبر یکی از سازمانهای کردی در بخش دیگری از کردستان را دستگیر کردند، به گونەای او را در رسانەها به تصویر کشاندند که در واقع توهینی بود به ملت کرد و پیشینەی مبارزاتی این ملت، آنگونه که این ملت با تمام وجود مظلومیت خود را احساس کرد و در اعتراض به این دستگیری و توهین به احساسات ملیشان، تظاهرات گستردەای را در کردستان ایران به راه انداختند.
اعتراضات اسفند ١٣٧٧ شمسی -١٩٩٩ میلادی- بیانگر احساسات جریحەدار شدەی ملتی بود که با دیدن تصاویر توهین آمیز پخش شده از تلویزیون، تحریک شده و زخمهای کهنەاش که به جای مانده از ظلم و ستم حکومتهای مختلف و مسلط بر کردستان بود، بار دیگر دهان باز کرده و مردم را به خروش واداشت و آنها را به خیابانهای شهر کشاند تا فریاد حقخواهی خود را به گوش جهانیان برسانند.
ملت کرد در کردستان ایران در اکثر مقاطع حساس تاریخی اثبات کرده است که یار و یاور همنژاد و همزبانان خود در سایر بخشهای کردستان است، آنگونه که با دردهایشان همدرد و با شادیهایشان خوشحال میشود. آنگاه که سیل آوارگان کرد عراقی از ترس انتقام ارتش بعث بعد از قیام ١٩٩١ به سمت مرزهای کردستان ایران سرازیر شد این مردم کرد در ایران بودند که نان و سرپناهشان را با برادران و خواهران همخون خود شریک شدند، با اینکه بعدها بعضی از مسئولین حزبیشان بجای مردم کرد از جمهوری اسلامی تشکر و قدردانی کردند.
یا همزمان با فدرالی شدن کردستان عراق، همصدا و همراه با برادران و خواهران همزبانشان به شادی و پایکوبی پرداختند، طی هجوم داعش به کردستان و تصرف شنگال باز هم مردمان کرد در ایران بودند که داوطلبانه خود را به جبهەهای جنگ رساندند و دوشادوش پیشمرگهای کردستان عراق جنگیدند، برای آزادی کوبانی و جنگ با تروریستها نیز خود را تا عمق شهر تصرف شده رساندند، آوارەهای کرد خانقین، گرمیان و جلاولا را که از حملات داعش گریخته بودند و به کردستان ایران پناه آورده بودند با آغوش باز پذیرفتند، با اینکه باز هم شماری از مسئولین حزبیشان از سپاه پاسداران و جمهوری اسلامی تشکر و قدردانی کردند.
طی تظاهرات سال ١٣٧٧ شمسی که جهت راهپیمایی به سمت اعتراض علیه جمهوری اسلامی تغیر کرد، سازمانها و نهادهای امنیتی-نظامی رژیم با تمام توان و امکانات خود به مقابله و سرکوب این حرکت مردمی پرداختند، علیالخصوص در روز ٣ اسفند همان سال تظاهرات گستردەی مردم در سنندج و ارومیه با گلوله و آتش و توحش کامل نیروهای جمهوری اسلامی روبرو شد که طی آن علاوه بر کشتار مردم، دهها نفر از معترضین ربوده شد، که تا به امروز نیز خانوادەهایشان هیچ نشانی از آنها نیافتەاند.
٣ اسفند، روز ابراز انزجار از ستم و ستمکار بود که با واکنش ددمنشانه حکومت نیز روبرو گردید، اما متاسفانه بار دیگر این حس و شور ملی از سوی سازمانی خاص مورد اجحاف قرار گرفت و آنرا توطئەی امپریالیسم و صهیونیسم قلمداد کردند.
به درازای تاریخ، حکام سرکوبگر برای خاموش کردن صدای اعتراض استثمارشدگان از هیچ جنایتی دریغ نکردەاند و این امر در مورد ملت کرد تماما صدق کرده و حاکمان تهران، آنکارا، دمشق و بغداد سعی در القای این امر داشتەاند که توانستەاند ملت کرد را به خاطرەها بسپارند. آنان آنگونه رفتار کردەاند که گویی کردها را به زانو درآورده و به وجود سیاسی-ملی آنها پایان دادەاند و تنها آثار بجای مانده از آنها مجموعەایی از فلکولورهایی است که تنها میتوان از آن لذت برد.
اما ملت کرد مکررا و طی حیات سیاسی-اجتماعی خود با قیامهای ملیاش آنچنان دشمنان خود را متحیر ساخته است که تا مدتها گیج و منگ مانده و از خود پرسیدهاند که چرا اینگونه شد؟.
روز ٣ اسفند ١٣٧٧ شمسی از جمله روزهای ملی میباشد که امروزه نیز دشمنان این ملت –علیالخصوص جمهوری اسلامی- با تحیر و تعجب به آن مینگرند، چرا که آنها نمیتوانند ملت مقتدر و انقلابی کرد را سرکوب و صدای اعتراضشان ر اتا ابد خفه کنند و این ملت همانند آتشفشان به ناگاه فوران کرده و تاریخ نوینی میآفریند.
زمستان ١٣٧٧ شمسی، بعد از اینکه رهبر یکی از سازمانهای کردی در بخش دیگری از کردستان را دستگیر کردند، به گونەای او را در رسانەها به تصویر کشاندند که در واقع توهینی بود به ملت کرد و پیشینەی مبارزاتی این ملت، آنگونه که این ملت با تمام وجود مظلومیت خود را احساس کرد و در اعتراض به این دستگیری و توهین به احساسات ملیشان، تظاهرات گستردەای را در کردستان ایران به راه انداختند.
اعتراضات اسفند ١٣٧٧ شمسی -١٩٩٩ میلادی- بیانگر احساسات جریحەدار شدەی ملتی بود که با دیدن تصاویر توهین آمیز پخش شده از تلویزیون، تحریک شده و زخمهای کهنەاش که به جای مانده از ظلم و ستم حکومتهای مختلف و مسلط بر کردستان بود، بار دیگر دهان باز کرده و مردم را به خروش واداشت و آنها را به خیابانهای شهر کشاند تا فریاد حقخواهی خود را به گوش جهانیان برسانند.
ملت کرد در کردستان ایران در اکثر مقاطع حساس تاریخی اثبات کرده است که یار و یاور همنژاد و همزبانان خود در سایر بخشهای کردستان است، آنگونه که با دردهایشان همدرد و با شادیهایشان خوشحال میشود. آنگاه که سیل آوارگان کرد عراقی از ترس انتقام ارتش بعث بعد از قیام ١٩٩١ به سمت مرزهای کردستان ایران سرازیر شد این مردم کرد در ایران بودند که نان و سرپناهشان را با برادران و خواهران همخون خود شریک شدند، با اینکه بعدها بعضی از مسئولین حزبیشان بجای مردم کرد از جمهوری اسلامی تشکر و قدردانی کردند.
یا همزمان با فدرالی شدن کردستان عراق، همصدا و همراه با برادران و خواهران همزبانشان به شادی و پایکوبی پرداختند، طی هجوم داعش به کردستان و تصرف شنگال باز هم مردمان کرد در ایران بودند که داوطلبانه خود را به جبهەهای جنگ رساندند و دوشادوش پیشمرگهای کردستان عراق جنگیدند، برای آزادی کوبانی و جنگ با تروریستها نیز خود را تا عمق شهر تصرف شده رساندند، آوارەهای کرد خانقین، گرمیان و جلاولا را که از حملات داعش گریخته بودند و به کردستان ایران پناه آورده بودند با آغوش باز پذیرفتند، با اینکه باز هم شماری از مسئولین حزبیشان از سپاه پاسداران و جمهوری اسلامی تشکر و قدردانی کردند.
طی تظاهرات سال ١٣٧٧ شمسی که جهت راهپیمایی به سمت اعتراض علیه جمهوری اسلامی تغیر کرد، سازمانها و نهادهای امنیتی-نظامی رژیم با تمام توان و امکانات خود به مقابله و سرکوب این حرکت مردمی پرداختند، علیالخصوص در روز ٣ اسفند همان سال تظاهرات گستردەی مردم در سنندج و ارومیه با گلوله و آتش و توحش کامل نیروهای جمهوری اسلامی روبرو شد که طی آن علاوه بر کشتار مردم، دهها نفر از معترضین ربوده شد، که تا به امروز نیز خانوادەهایشان هیچ نشانی از آنها نیافتەاند.
٣ اسفند، روز ابراز انزجار از ستم و ستمکار بود که با واکنش ددمنشانه حکومت نیز روبرو گردید، اما متاسفانه بار دیگر این حس و شور ملی از سوی سازمانی خاص مورد اجحاف قرار گرفت و آنرا توطئەی امپریالیسم و صهیونیسم قلمداد کردند.
به درازای تاریخ، حکام سرکوبگر برای خاموش کردن صدای اعتراض استثمارشدگان از هیچ جنایتی دریغ نکردەاند و این امر در مورد ملت کرد تماما صدق کرده و حاکمان تهران، آنکارا، دمشق و بغداد سعی در القای این امر داشتەاند که توانستەاند ملت کرد را به خاطرەها بسپارند. آنان آنگونه رفتار کردەاند که گویی کردها را به زانو درآورده و به وجود سیاسی-ملی آنها پایان دادەاند و تنها آثار بجای مانده از آنها مجموعەایی از فلکولورهایی است که تنها میتوان از آن لذت برد.
اما ملت کرد مکررا و طی حیات سیاسی-اجتماعی خود با قیامهای ملیاش آنچنان دشمنان خود را متحیر ساخته است که تا مدتها گیج و منگ مانده و از خود پرسیدهاند که چرا اینگونه شد؟.
روز ٣ اسفند ١٣٧٧ شمسی از جمله روزهای ملی میباشد که امروزه نیز دشمنان این ملت –علیالخصوص جمهوری اسلامی- با تحیر و تعجب به آن مینگرند، چرا که آنها نمیتوانند ملت مقتدر و انقلابی کرد را سرکوب و صدای اعتراضشان ر اتا ابد خفه کنند و این ملت همانند آتشفشان به ناگاه فوران کرده و تاریخ نوینی میآفریند.