کریم پرویزی
شاید کوردستان ایران از لحاظ جغرافیای سکونت آنهم از بعد طبیعی، با مناطق اطراف خود تفاوتهایی داشته باشد. از این منظر کوردستان دارای جغرافیایی کوهستانی است که آنرا از صحراهای مرکز ایران و سرزمین مردمان فارس، جدا میکند. یا از لحاظ میزان بارش باران و منابع آبی و برخی از پارامترهای دیگر، به مانند خطی کوردستان را از جغرافیاهای اطراف خود مجزا میسازد.
اما آنچکه مکانی جغرافیایی را برای ساکنین خود به میهن بدل میکند، پارامترهای جغرافیایی نیست. به معنای دیگر، میهن مفهومی فکری و دیدگاهیست که پدیدهی طبیعی را از آنچکه مخلوق فکر و رویای انسانی جدا میکند.
برای روشن شدن بیشتر بحث باید گفت که تفاوت میان جغرافیای طبیعی و میهن، به مانند تفاوت میان خاک و سنگ با خانه است. خاک و سنگ هنگامی که با هم مخلوط و با آن دیوار و سقف و اطاقهای برافراشته شود تا خانوادهای در آن سکنی گزیده و به آرامش برسند، مفهوم خانه به خود میگیرد.
کوردستان ایران برای ملت کورد و ساکنین آن مکان زندگی و تداوم حیات است اما حاکمیت بر این سرزمین و نحوه زندگی و تعین سرنوشت جامعه ساکن در این خطه به دست مردمان نیست. در واقع این مردمان در مکانی جغرافیایی زندگی میکنند که حاکمیت بر آن در دستان قدرتی ظالم و تحمیل شده است.
آیا زندگی در مکانی که تصمیمگیری و تعین سرنوشت آن و چگونگی زندگی در آن به دست ساکنین آن نباشد، حیاتی آسوده و آرام خواهد بود؟
برای آنکه ملت کورد در مکان زندگی خود احساس صاحبخانه بودن بکنند و از آینده زندگی خود و نوههایاش مطمئن باشند، باید تعین سرنوشت خود و زندگی در آن خانه و کنترل سرزمیناش به دست خود او باشد.
در واقع زندگی در میان خاک و سنگ و دیوارهایی که نه فرم آن و نه فرم زندگی کردن در آن و نه چگونگی بهره بردن از اطاقهایاش به دست آدمی نباشد، نام خانه به خود نخواهد گرفت بلکه تنها یک اردوگاه کار اجباریست که حاکمین تحمیل شده، از سود زندگی و تلاش تو بهره میبرند و تو تنها بردهای ناچیز در پناه ظالمین هستی.
آیا زندگی کردن در جغرافیایی که تمامعرفو قوانین موجود در آن، تحمیل شده هستند میتواند در چارچوب زندگی آزاد و انسانی تعریف شود؟
راسان روژهلات، ارادهای نشات گرفته از خواست ملت کورد است که قصد دارند کوردستان را به میهنی بدل کنند که خود تعریف آنرا مشخص کرده و خود چگونگی زندگی در آن را تعین کنند و در حقیقت آنرا برای آرامش و پیشرفت زندگی خود و نوههایشان تبدیل کنند.
آیا بنیاد نهادن یک میهن تنها با یک گروه و یک نیروی سیاسی شدنیست یا لازم است که همه جامعه و گروههای سیاسی و همه اقشار و طبقات در بنهاد نهادن دوباره میهن سهیم باشند؟
راسان روژهلات پیوند دادن مبارزات شار و شاخ است تا هم شاخ و هم شار با هم این محل زندگی را به میهنی برای همزیستی و آرامش در آیندهای آزاد و مترقی و عدالتپرور بدل سازند.