کوردستان میدیا: مسئول روابط حزب دمکرات در امور خارجە، طی سمیناری ویژهدر سالن اجتماعات دانشگاه اوپسالا، سخنرانی کرد.
به گزارش وبسایت کوردستان میدیا، ٢٨ دیماه، تشکل سیاست برونمرزی دانشگاه اوپسالای کشور سوئد، سمیناری ویژه برای لقمان احمدی عضو کمیته مرکزی حزب دمکرات کُردستان ایران، برگزار نمود.
دیدگاه حزب دمکرات کُردستان ایران از سیاستهای داخلی رژیم اسلامی ایران، سیاستهای رژیم ایران در منطقه خاورمیانه و اصول تاکتیکی و استراتژیکی روابط این رژیم با دنیای خارج، سه محور اصلی این سمینار را تشکیل میدادند.
احمدی اظهار کرد: رژیم اسلامی از بدو روی کارآمدن خود بعد از انقلاب ایران مردم ایران در سال ١٩٧٩ تا زمان حال حاضر، چه از نظر سیاست داخلی و چه از لحاظ سیاست منطقهای و خارجی، استراتژی دوگانهای را در جهت بقای حیات و افزایش نفوذ خود، پیش گرفته است.
از نظر سیاستهای منطقهای، رژیم اسلامی با دخالت در امورکشورهای همسایه، حمایت از گروههای تندرو و ایجاد بیثباتی امنیتی، مترصد افزایش نفوذ و قدرت خود بوده است. به موازات این کنشها، رژیم اسلامی ایران سعی داشته تا خود را به عنوان حامی اصلی فلسطینیان نشان دهد و این مسئله موجب افزایش حمایت عمومی از رژیم توسط عامه مردم کشورهای عربی شده است، این در حالی است که رژیم حقوق اولیه اعراب ساکن ایران را نقض میکند.
از نظر روابط خارجی نیز هرگاه جامعه بینالمللی رژیم اسلامی را بر سر مسائلی همانند مسئله اتمی تحت فشار قرار میدهد، این رژیم با جابه جایی مهرههایی همچون رییسجمهوری در درون حلقه قدرت خود، سعی دارد وجهه سازشطلبانهای از خود به نمایش بگذارد تا از این کانال فرآیند دیپلوماتیک خود را در جهت کاستن از فشارها، با جامعه بینالمللی استوار سازد.
در این مورد نمودهای بسیاری یافت میشود، در سالهای ١٩٨٩ تا ١٩٧٧ رژیم تلاش کرد تا رفسنجانی را به عنوان شخصی میانهرو معرفی کند و همین اقدام به بیس فرآیند گفتوگو با اروپا، تحت عنوان دیالوگ منتقدانه، مبدل گشت اما مقارن با مقطع گفتوگوی منتقدانه، هزاران نفر در داخل کشور زندانی و یا اعدام شدند و همینطور رژیم مخالفان خود را از جمله دو شخصیت از رهبران کُرد را در سالهای ١٩٨٩ و ١٩٩٢در داخل خاک اروپا ودر کشورهای اتریش و آلمان، ترور کرد.
در میان سالهای ٢٠٠٢ تا ١٩٩٧ فرآیند دیگری از گفتگوها بین رژیم و کشورهای اروپایی به نام دیالوگ همه جانبه در دوره ریاست جمهوری خاتمی، جریان یافت. رژیم بار دیگر کسی را به عنوان رییسجمهور انتخاب کرده بود که به اصطلاح اصلاحطلب بود و حاضر به حل مشکلات و مسائل با دنیای خارج بود. در مدت این نشستها نیز رژیم از فرصت استفاده کرده و به کشتار و زندانی کردن مخالفان خود کرد. امادر سال ٢٠٠٢ برنامه پنهانی اتمی رژیم، آشکار گشت و پروسه گفت گوی همهجانبه، پایان پذیرفت.
در بین سالهای ٢٠١٢ تا ٢٠٠٥ جامعه بینالمللی با تصویب تحریمهای اقتصادی و نفتی، فشار مضاعفی را بر رژیم اسلامی وارد کرد و رژیم طبق معمول در ماه ٨سال ٢٠١٣ حسن روحانی را به عنوان شخصی میانهرو به منصب ریاست جمهوری برگزید که هدف از آن همچون گذشته کاستن از فشار ناشی از تحریمها بود. اکنون نیز پروسهای از نشستها بین ایران و شش قدرت جهانی بر سر انرژی هستهای، کلید خورده است. اما همچون سابق جریان اعدام و زندانی کردن فعالان سیاسی و فرهنگی در داخل، تشدید یافته است.
بر اساس این واقعیتها، بر ما روشن است که هرگاه جامعه بینالملل ایران را تحت فشار قرار دهد، رژیم سعی خواهد داشت تا از راه گفتگو و نشست، از میزان فشارها بکاهد، اما همزمان با رویکرد، فشار و خشونتها نسبت به زندانیان سیاسی در داخل کشور افزایش مییابد.
به گزارش وبسایت کوردستان میدیا، ٢٨ دیماه، تشکل سیاست برونمرزی دانشگاه اوپسالای کشور سوئد، سمیناری ویژه برای لقمان احمدی عضو کمیته مرکزی حزب دمکرات کُردستان ایران، برگزار نمود.
دیدگاه حزب دمکرات کُردستان ایران از سیاستهای داخلی رژیم اسلامی ایران، سیاستهای رژیم ایران در منطقه خاورمیانه و اصول تاکتیکی و استراتژیکی روابط این رژیم با دنیای خارج، سه محور اصلی این سمینار را تشکیل میدادند.
احمدی اظهار کرد: رژیم اسلامی از بدو روی کارآمدن خود بعد از انقلاب ایران مردم ایران در سال ١٩٧٩ تا زمان حال حاضر، چه از نظر سیاست داخلی و چه از لحاظ سیاست منطقهای و خارجی، استراتژی دوگانهای را در جهت بقای حیات و افزایش نفوذ خود، پیش گرفته است.
از نظر سیاستهای منطقهای، رژیم اسلامی با دخالت در امورکشورهای همسایه، حمایت از گروههای تندرو و ایجاد بیثباتی امنیتی، مترصد افزایش نفوذ و قدرت خود بوده است. به موازات این کنشها، رژیم اسلامی ایران سعی داشته تا خود را به عنوان حامی اصلی فلسطینیان نشان دهد و این مسئله موجب افزایش حمایت عمومی از رژیم توسط عامه مردم کشورهای عربی شده است، این در حالی است که رژیم حقوق اولیه اعراب ساکن ایران را نقض میکند.
از نظر روابط خارجی نیز هرگاه جامعه بینالمللی رژیم اسلامی را بر سر مسائلی همانند مسئله اتمی تحت فشار قرار میدهد، این رژیم با جابه جایی مهرههایی همچون رییسجمهوری در درون حلقه قدرت خود، سعی دارد وجهه سازشطلبانهای از خود به نمایش بگذارد تا از این کانال فرآیند دیپلوماتیک خود را در جهت کاستن از فشارها، با جامعه بینالمللی استوار سازد.
در این مورد نمودهای بسیاری یافت میشود، در سالهای ١٩٨٩ تا ١٩٧٧ رژیم تلاش کرد تا رفسنجانی را به عنوان شخصی میانهرو معرفی کند و همین اقدام به بیس فرآیند گفتوگو با اروپا، تحت عنوان دیالوگ منتقدانه، مبدل گشت اما مقارن با مقطع گفتوگوی منتقدانه، هزاران نفر در داخل کشور زندانی و یا اعدام شدند و همینطور رژیم مخالفان خود را از جمله دو شخصیت از رهبران کُرد را در سالهای ١٩٨٩ و ١٩٩٢در داخل خاک اروپا ودر کشورهای اتریش و آلمان، ترور کرد.
در میان سالهای ٢٠٠٢ تا ١٩٩٧ فرآیند دیگری از گفتگوها بین رژیم و کشورهای اروپایی به نام دیالوگ همه جانبه در دوره ریاست جمهوری خاتمی، جریان یافت. رژیم بار دیگر کسی را به عنوان رییسجمهور انتخاب کرده بود که به اصطلاح اصلاحطلب بود و حاضر به حل مشکلات و مسائل با دنیای خارج بود. در مدت این نشستها نیز رژیم از فرصت استفاده کرده و به کشتار و زندانی کردن مخالفان خود کرد. امادر سال ٢٠٠٢ برنامه پنهانی اتمی رژیم، آشکار گشت و پروسه گفت گوی همهجانبه، پایان پذیرفت.
در بین سالهای ٢٠١٢ تا ٢٠٠٥ جامعه بینالمللی با تصویب تحریمهای اقتصادی و نفتی، فشار مضاعفی را بر رژیم اسلامی وارد کرد و رژیم طبق معمول در ماه ٨سال ٢٠١٣ حسن روحانی را به عنوان شخصی میانهرو به منصب ریاست جمهوری برگزید که هدف از آن همچون گذشته کاستن از فشار ناشی از تحریمها بود. اکنون نیز پروسهای از نشستها بین ایران و شش قدرت جهانی بر سر انرژی هستهای، کلید خورده است. اما همچون سابق جریان اعدام و زندانی کردن فعالان سیاسی و فرهنگی در داخل، تشدید یافته است.
بر اساس این واقعیتها، بر ما روشن است که هرگاه جامعه بینالملل ایران را تحت فشار قرار دهد، رژیم سعی خواهد داشت تا از راه گفتگو و نشست، از میزان فشارها بکاهد، اما همزمان با رویکرد، فشار و خشونتها نسبت به زندانیان سیاسی در داخل کشور افزایش مییابد.