زمان فیلی
حزبِ دموکراتِ کوردستان ایران امروز در جایگاهِ یک نیروی بالنده نقشِ تاثیرگذارِ خود را در جامعهی سیاسی بر همگان نشان داده است. این حزب کنون نه فقط در چارچوبهای سازمانی، بلکه به عنوانِ نهادی پیشرو در عرصهی منطقهای دادخواهِ گفتمانِ فرهنگی-سیاسی مردمانیست که همواره موردِ اجحاف و ستم قرار گرفتهاند.
اغراق نیست اگر گفته شود در طولِ چهلسال حاکمیتِ بدویِ اسلامی در ایران، این حزب از موثرترین نیروهای مخالفِ رژیم در شکلِ عملیست که برای رسیدن به آزادی و دمکراسی پیشقدم بوده و از هیچ تلاشی در این زمینه فروگذاری نکرده است. تجربه و کارکردِ همرزمان در کوردستان نشان از این مهم دارد که این حزب هم سنگرِ مبارزاتی بوده و هم پناهگاهِ امنِ انسانی، تا رسالتِ راستینِ مردمی بودن -بیهیچ تعارفی- بر سرلوحهی کارنامهی فعالیتهایش قرار گیرد.
هنگامیکه تمامِ پازلهای مختلفِ کارآمدیِ پیشمرگانِ بیادعا، کنارِ یکدیگر قرار داده شود به حلِ معمایی میانجامد که چراییِ هزینههای جانیِ پرداخت شده از سوی حزب دمکرات و هزینههایی که جمهوری اسلامی به انحاءِ مختلف برای مقابله، به کار گرفته مشخص مینماید. ترورِ رهبران این حزب در اروپا نشان از این امر دارد که نظامِ تمامیتخواهِ اسلامی تا چه اندازه از حقانیتِ مبارزاتیِ دمکراتهای کورد ایران در وحشت است، چنانچه برای ترورِ ناجوانمردانه و حذفِ فیزیکی، هیچ مرزی را به رسمیت نمیشناسد و در آخرین مورد نیز در هفتههای اخیر دو تنِ دیگر از اعضای این حزب، در برنامهای از قبل تعیین شده موردِ حملاتِ تروریستیِ این حکومت در اقلیمِ کوردستانِ عراق، قرار گرفتند.
جمهوری اسلامی که در مقابله با فعالیتهای حزبِ دمکرات به شدت درمانده است، به شیوههای مختلف متوسل میشود. از ساختِ فیلم و سریالهای دروغین در راستای تخریب و همچنین تحرکاتِ نظامی با ادواتِ سنگین و نیمه سنگین در مرزهای غربی به وسیلهی سپاه و عبورِ آن در میان شهرها برای استقرار، این سئوال را در اذهان به وجود میآورد که گویا قرارست جنگی رخ دهد و این در حالیست که هیچ خطری در آن منطقه وجود ندارد و تنها دلیلِ آن ایجادِ فضای وحشت در مناطقِ کردنشین و همچنین جلوگیری از ارتباطاتِ مردمی با پیشمرگانِ حزبِ دمکراتِ کوردستان است، که هرگز هم در این امر موفق نبوده و از طرقِ دیگر سعی داشته واردِ عمل شود.
حاکمیتِ بدویِ تهران در راستای متوقف ساختنِ فریادِ حقطلبی، از هیچ عملی عدول نکرده و نمیکند تا شاید پرنفوذ و خوشنامترین حزبِ کوردستان را به انزوا بکشاند. آنها تمامِ هزینههای سنگین را به کار بستهاند تا اقلیمِ کوردستانِ عراق را که حزبِ دمکرات در آنجا قرار دارد، به یک حیاط خلوت در جهتِ اهدافِ تروریستی تبدیل کنند تا بدین صورت هم مانع از فعالیتهای احزابِ کوردی شود. ایجادِ سرمایهگذاریهای کلان از معاملاتِ ارزی تا پروژههای خانهسازی و راهسازی و حضورِ شرکتهای گوناگون توسطِ سپاه یکی دیگر از برنامههایی بوده که به آن دست زده تا بتواند هر دو سوی منطقهی مرزی را کنترل نماید.
یکی دیگر از روشهای غیرِ انسانیِ جمهوری اسلامی برای اجیر کردن افرادِ مختلف، تحتِ فشار گذاشتنِ کولبرانِ شریفی است که برای ابتیاعِ نانِ سفرههای خود مجبور میشوند با به دست گرفتنِ جانِشان از طریقِ شرافتمندانه اموراتِ حداقلیِ زندگی خود را بگذرانند اما نیروهای مرزی با دستورِ قبلی و عامدانه آنها را به گلوله میبندند. از دلایلِ اصلیِ این جنایت که همگی روزانه با اخبار آن مواجه میشوند، فشار از طریقِ وحشت و ارعاب است تا آن زحمتکشان را در فشارِ غمِ نان گذاشته و مجبور کنند از کانالهای کولبریِ باصطلاح قانونی که زیرِ نظرِ ادارهی اطلاعات در بازارچههای مرزی باز کردهاند، امرار معاش کنند. این نوع کار علاوه بر اینکه برای کارگرانِ رنجور سودی ندارد باید هم تحتِ امرِ امنیتیهای باشند و خواستههای آنان را در جهتِ کسبِ اطلاعات و شناساییِ نیروهای مرتبط با حزبِ دموکرات برآورده نمایند که در راستای همان مزدورپروری میباشد.
سخنِ آخر اینکه امروز حزبِ دموکراتِ کوردستانِ ایران خطِ مقدمِ مبارزه با حاکمیتِ ترور است و گمان نمیرود بر کسی پوشیده باشد. رژیمِ اسلامی هم از هیچ شیوهای برای ضربه زدن دریغ نکرده و تا بوده چترِ امنیتی خود را در کوردستان شدت بخشیده و به سرکوب پرداخته است. عدمِ حمایتِ مخالفان جمهوری اسلامی در انعکاسِ جنایتهای صورت گرفته توسط جمهوری اسلامی و خاموشی برگزیدن، علاوه بر برجسته نمودنِ وجودِ روحیهی تبعیض، دستِ عاملانِ کشتار را برای گستراندنِ وحشت و جنایت بیشتر باز میکند، گرچه تاکنون حزبِ دموکرات از هیچ خطری در امان نبوده و در مبارزه دمی پای به عقب نگذاشته است.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد.
حزبِ دموکراتِ کوردستان ایران امروز در جایگاهِ یک نیروی بالنده نقشِ تاثیرگذارِ خود را در جامعهی سیاسی بر همگان نشان داده است. این حزب کنون نه فقط در چارچوبهای سازمانی، بلکه به عنوانِ نهادی پیشرو در عرصهی منطقهای دادخواهِ گفتمانِ فرهنگی-سیاسی مردمانیست که همواره موردِ اجحاف و ستم قرار گرفتهاند.
اغراق نیست اگر گفته شود در طولِ چهلسال حاکمیتِ بدویِ اسلامی در ایران، این حزب از موثرترین نیروهای مخالفِ رژیم در شکلِ عملیست که برای رسیدن به آزادی و دمکراسی پیشقدم بوده و از هیچ تلاشی در این زمینه فروگذاری نکرده است. تجربه و کارکردِ همرزمان در کوردستان نشان از این مهم دارد که این حزب هم سنگرِ مبارزاتی بوده و هم پناهگاهِ امنِ انسانی، تا رسالتِ راستینِ مردمی بودن -بیهیچ تعارفی- بر سرلوحهی کارنامهی فعالیتهایش قرار گیرد.
هنگامیکه تمامِ پازلهای مختلفِ کارآمدیِ پیشمرگانِ بیادعا، کنارِ یکدیگر قرار داده شود به حلِ معمایی میانجامد که چراییِ هزینههای جانیِ پرداخت شده از سوی حزب دمکرات و هزینههایی که جمهوری اسلامی به انحاءِ مختلف برای مقابله، به کار گرفته مشخص مینماید. ترورِ رهبران این حزب در اروپا نشان از این امر دارد که نظامِ تمامیتخواهِ اسلامی تا چه اندازه از حقانیتِ مبارزاتیِ دمکراتهای کورد ایران در وحشت است، چنانچه برای ترورِ ناجوانمردانه و حذفِ فیزیکی، هیچ مرزی را به رسمیت نمیشناسد و در آخرین مورد نیز در هفتههای اخیر دو تنِ دیگر از اعضای این حزب، در برنامهای از قبل تعیین شده موردِ حملاتِ تروریستیِ این حکومت در اقلیمِ کوردستانِ عراق، قرار گرفتند.
جمهوری اسلامی که در مقابله با فعالیتهای حزبِ دمکرات به شدت درمانده است، به شیوههای مختلف متوسل میشود. از ساختِ فیلم و سریالهای دروغین در راستای تخریب و همچنین تحرکاتِ نظامی با ادواتِ سنگین و نیمه سنگین در مرزهای غربی به وسیلهی سپاه و عبورِ آن در میان شهرها برای استقرار، این سئوال را در اذهان به وجود میآورد که گویا قرارست جنگی رخ دهد و این در حالیست که هیچ خطری در آن منطقه وجود ندارد و تنها دلیلِ آن ایجادِ فضای وحشت در مناطقِ کردنشین و همچنین جلوگیری از ارتباطاتِ مردمی با پیشمرگانِ حزبِ دمکراتِ کوردستان است، که هرگز هم در این امر موفق نبوده و از طرقِ دیگر سعی داشته واردِ عمل شود.
حاکمیتِ بدویِ تهران در راستای متوقف ساختنِ فریادِ حقطلبی، از هیچ عملی عدول نکرده و نمیکند تا شاید پرنفوذ و خوشنامترین حزبِ کوردستان را به انزوا بکشاند. آنها تمامِ هزینههای سنگین را به کار بستهاند تا اقلیمِ کوردستانِ عراق را که حزبِ دمکرات در آنجا قرار دارد، به یک حیاط خلوت در جهتِ اهدافِ تروریستی تبدیل کنند تا بدین صورت هم مانع از فعالیتهای احزابِ کوردی شود. ایجادِ سرمایهگذاریهای کلان از معاملاتِ ارزی تا پروژههای خانهسازی و راهسازی و حضورِ شرکتهای گوناگون توسطِ سپاه یکی دیگر از برنامههایی بوده که به آن دست زده تا بتواند هر دو سوی منطقهی مرزی را کنترل نماید.
یکی دیگر از روشهای غیرِ انسانیِ جمهوری اسلامی برای اجیر کردن افرادِ مختلف، تحتِ فشار گذاشتنِ کولبرانِ شریفی است که برای ابتیاعِ نانِ سفرههای خود مجبور میشوند با به دست گرفتنِ جانِشان از طریقِ شرافتمندانه اموراتِ حداقلیِ زندگی خود را بگذرانند اما نیروهای مرزی با دستورِ قبلی و عامدانه آنها را به گلوله میبندند. از دلایلِ اصلیِ این جنایت که همگی روزانه با اخبار آن مواجه میشوند، فشار از طریقِ وحشت و ارعاب است تا آن زحمتکشان را در فشارِ غمِ نان گذاشته و مجبور کنند از کانالهای کولبریِ باصطلاح قانونی که زیرِ نظرِ ادارهی اطلاعات در بازارچههای مرزی باز کردهاند، امرار معاش کنند. این نوع کار علاوه بر اینکه برای کارگرانِ رنجور سودی ندارد باید هم تحتِ امرِ امنیتیهای باشند و خواستههای آنان را در جهتِ کسبِ اطلاعات و شناساییِ نیروهای مرتبط با حزبِ دموکرات برآورده نمایند که در راستای همان مزدورپروری میباشد.
سخنِ آخر اینکه امروز حزبِ دموکراتِ کوردستانِ ایران خطِ مقدمِ مبارزه با حاکمیتِ ترور است و گمان نمیرود بر کسی پوشیده باشد. رژیمِ اسلامی هم از هیچ شیوهای برای ضربه زدن دریغ نکرده و تا بوده چترِ امنیتی خود را در کوردستان شدت بخشیده و به سرکوب پرداخته است. عدمِ حمایتِ مخالفان جمهوری اسلامی در انعکاسِ جنایتهای صورت گرفته توسط جمهوری اسلامی و خاموشی برگزیدن، علاوه بر برجسته نمودنِ وجودِ روحیهی تبعیض، دستِ عاملانِ کشتار را برای گستراندنِ وحشت و جنایت بیشتر باز میکند، گرچه تاکنون حزبِ دموکرات از هیچ خطری در امان نبوده و در مبارزه دمی پای به عقب نگذاشته است.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد.