کوردستان میدیا: دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان ایران در رابطه با تحریف تاریخ مبارزاتی حزب و شعار استراتژیک سرنگونی جمهوری اسلامی، از سوی برخی افراد و گروهها بیانیهای صادر نمود.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
هممیهنان گرامی!
مردم مقاوم و مبارز کردستان!
مبارزان راه آزادی و مکتب رهبران شهید!
جمهوری اسلامی ایران از بدو روی کار آمدن خود با ندای حقطلبی ملت کرد خواستهای برحق مردم کردستان مخالفت ورزیده و مفاهیم حقوق بشر، دمکراسی، حقوق ملی و برابری زن و مرد در جامعه را در تضاد با باورهای دگم و واپسگرایانهی خویش قلمداد نموده و به مخالفت با آنها پرداخته و حاملان این مفاهیم انسانی و مدرن را مورد تعقیب، بازداشت و شکنجه قرار داده و حتی اعدام نموده است. رژیم به این هم بسنده ننموده و به چیدن توطئههای گوناگون و رنگارنگ علیه عقاید، احزاب و سازمانهای حامل این مفاهیم انسانی پرداخته و از طریق رسانههایش برای بیارزش نشان دادن این مفاهیم کوشیده و تلاش نموده است تا علاوه بر رسانهها و مداحان خویش، از طریق برخی افراد و گروهها نیز به ترویج و اشاعهی سیاستها و باورهای آزادیستیزانهی خود در میان مردم و جامعهی کردستان بپردازد تا حلقهی حامیان رژیم را وسیع و گسترده نشان دهد و فضایی را بر جامعه حکمفرما نماید که مبارزات مردم کردستان و حماسهآفرینیهای فرزندان فداکار، احزاب و سازمانهای کردستانی را کمرنگ نماید و ایستادگی و مبارزات آنان را غیر مؤثر خوانده و به طور کلی کاری کند که با تحریف تاریخ و گذشتهی پرافتخار ملت کرد، آن را اشتباهآمیز و به دور از ارادهی ملت کرد وانمود کند، به گونهای که شعار سرنگونی رژیم را غیر عقلانی نشان داده و مبارزه و مقاومت و اجرای متدهای مختلف مبارزاتی را نوعی تحمیل از سوی برخی گروهها بر ملت کرد قلمداد نمایند و قامت رژیم را چنان افراشته و پرتوان نشان دهند که برآوردن هر صدایی و دست زدن به هر اقدامی علیه آن را بیثمر و بدون نتیجه بنمایانند.
این در حالیست که ملت کرد با تکیه بر عزم و اراده و ارزیابی عقلانی خویش حاضر نشد در رفراندومی شرکت کند که زمینه را برای روی کار آمدن جمهوری اسلامی فراهم میکرد. در آن زمان بجز ملت کرد، کدام نیرو و جریان دیگری اعم از راست و چپ و مذهبی در جهت نفی و انکار روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران موضعگیری نمود تا بگوییم که آنان ارادهی خویش را بر ملت کرد تحمیل نمودند؟
طبیعتاً هنگامی که ملت کرد از بیخ و بن مخالف روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی بوده است، سر دادن شعار سرنگونی چنین رژیمی نیز برای این ملت امری عادی میباشد.
گذشته از آن، زمانی که نیروهای کردستانی رسماً و صراحتاً شعار سرنگونی رژیم را سر دادند، کدام نیرو و جریانی در این رابطه بر ملت کرد پیشی گرفت تا این تردید حاصل شود که ملت کرد از روی چشم و همچشمی و به تقلید از آنان شعار سرنگونی رژیم را سر داده است؟
سخن از عدم تأثیرگذاری مبارزهی جدی و نوع مقابله با رژیم گفته میشود و تلاش میشود که تسلیم و گردن کج کردن در مقابل رژیم که گویا متد کارسازتری است، جای آن را بگیرد. در اینجا این سؤال مطرح میشود که مگر کروبی، موسوی، خاتمی، منتظری، بنی صدر و ... به مبارزهی خشونتآمیز علیه رژیم روی آورده بودند که با چنان سرنوشتی روبرو شدند؟ حرف از دیالوگ و مذاکره با رژیم به میان میآید و به افشاندن بذر این تردید میپردازند که گویا در چهارچوب جمهوری اسلامی ایران مجالی برای دیالوگ و دستیابی به بخشی از حقوق ملت کرد و آزادیخواهان ایران وجود دارد!
در این رابطه لازم به ذکر است که مذاکره و گفتگو یکی از راهکارهای مناسب برای حل اختلافات سیاسی است، ای کاش در ایران رژیمی بر سر کار بود که مسائل و اختلافات خود را با مردم ایران و کردستان از این راه حل و فصل مینمود، لیکن جمهوری اسلامی ایران که مطالبات دمکراتیک و حقوق ملت کرد در مغایرت با سرشت و محتوای واپسگرایانهی آن قرار دارد، اگر بخواهیم با آن مذاکره کنیم، دربارهی کدامین مسأله میتوان گفتگو نمود که اعتقادی به آن داشته باشد؟! گذشته از این، تجربهی ملت کرد و جنبش کردستان نشان داده است که جمهوری اسلامی ایران از این مفهوم نیز به عنوان یک دسیسه بهره میجوید نه به عنوان یک راهکار.
به طور کلی با نگاهی به آنچه که در چند ماه اخیر در رابطه با جریانات جنبش کرد و حقوق و آزادیهای این ملت از زبان یک جریان مشخص که علیالظاهر مخالف جمهوری اسلامی نیز هست، شنیده شده است، چنین برمیآید که که آنان میکوشند تا از طریق پاشیدن بذر نومیدی در دلهای مردم کردستان، کفهی ترازو را به سود منافع رژیم جمهوری اسلامی ایران و به زیان جنبش ملی کرد سنگین نمایند، امری که هیچ یک از فرزندان وفادار ملت کرد در کردستان ایران به آرمانهای این ملت، نباید در برابر آن بیتفاوت و منفعل باشند و افشای اهداف این به اصطلاح گفتمان، مسئولیتی بر دوش همگی ماست، زیرا ادامهی این مباحث و موضوعاتی که بدانها اشاره شد، نوعی خدمت به منافع رژیم، آسیب زدن به مبارزات ملت کرد و ایجاد شکاف و تفرقه در صفوف مردم، احزاب و سازمانهای سیاسی کردستان میباشد.
در همین حال امیدواریم کسانی که حامل این اندیشه و مروج و توجیهگر این توطئه هستند و صرفاً از روی ناآگاهی و ارزیابی نادرست به این دام افتادهاند، به خود بیایند، در افکارشان بازنگری نموده و در مسیر مبارزه برای تأمین منافع ملت کرد، بیش از این به بیراهه نروند.
پیروز باد مبارزهی برحق ملت کرد در راه نیل به حقوق و آزادیهایش
مستحکمتر باد ارادهی فرزندان ملت کرد در کردستان ایران برای تداوم پایداری و مبارزه
سرنگون باد جمهوری کردستیز و آزادیستیز اسلامی ایران
حزب دمکرات کردستان ایران
دفتر سیاسی
١٣٩٥/٣/٢٥خورشیدی
٢٠١٦/٦/١٤ میلادی
متن این بیانیه به شرح زیر است:
هممیهنان گرامی!
مردم مقاوم و مبارز کردستان!
مبارزان راه آزادی و مکتب رهبران شهید!
جمهوری اسلامی ایران از بدو روی کار آمدن خود با ندای حقطلبی ملت کرد خواستهای برحق مردم کردستان مخالفت ورزیده و مفاهیم حقوق بشر، دمکراسی، حقوق ملی و برابری زن و مرد در جامعه را در تضاد با باورهای دگم و واپسگرایانهی خویش قلمداد نموده و به مخالفت با آنها پرداخته و حاملان این مفاهیم انسانی و مدرن را مورد تعقیب، بازداشت و شکنجه قرار داده و حتی اعدام نموده است. رژیم به این هم بسنده ننموده و به چیدن توطئههای گوناگون و رنگارنگ علیه عقاید، احزاب و سازمانهای حامل این مفاهیم انسانی پرداخته و از طریق رسانههایش برای بیارزش نشان دادن این مفاهیم کوشیده و تلاش نموده است تا علاوه بر رسانهها و مداحان خویش، از طریق برخی افراد و گروهها نیز به ترویج و اشاعهی سیاستها و باورهای آزادیستیزانهی خود در میان مردم و جامعهی کردستان بپردازد تا حلقهی حامیان رژیم را وسیع و گسترده نشان دهد و فضایی را بر جامعه حکمفرما نماید که مبارزات مردم کردستان و حماسهآفرینیهای فرزندان فداکار، احزاب و سازمانهای کردستانی را کمرنگ نماید و ایستادگی و مبارزات آنان را غیر مؤثر خوانده و به طور کلی کاری کند که با تحریف تاریخ و گذشتهی پرافتخار ملت کرد، آن را اشتباهآمیز و به دور از ارادهی ملت کرد وانمود کند، به گونهای که شعار سرنگونی رژیم را غیر عقلانی نشان داده و مبارزه و مقاومت و اجرای متدهای مختلف مبارزاتی را نوعی تحمیل از سوی برخی گروهها بر ملت کرد قلمداد نمایند و قامت رژیم را چنان افراشته و پرتوان نشان دهند که برآوردن هر صدایی و دست زدن به هر اقدامی علیه آن را بیثمر و بدون نتیجه بنمایانند.
این در حالیست که ملت کرد با تکیه بر عزم و اراده و ارزیابی عقلانی خویش حاضر نشد در رفراندومی شرکت کند که زمینه را برای روی کار آمدن جمهوری اسلامی فراهم میکرد. در آن زمان بجز ملت کرد، کدام نیرو و جریان دیگری اعم از راست و چپ و مذهبی در جهت نفی و انکار روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران موضعگیری نمود تا بگوییم که آنان ارادهی خویش را بر ملت کرد تحمیل نمودند؟
طبیعتاً هنگامی که ملت کرد از بیخ و بن مخالف روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی بوده است، سر دادن شعار سرنگونی چنین رژیمی نیز برای این ملت امری عادی میباشد.
گذشته از آن، زمانی که نیروهای کردستانی رسماً و صراحتاً شعار سرنگونی رژیم را سر دادند، کدام نیرو و جریانی در این رابطه بر ملت کرد پیشی گرفت تا این تردید حاصل شود که ملت کرد از روی چشم و همچشمی و به تقلید از آنان شعار سرنگونی رژیم را سر داده است؟
سخن از عدم تأثیرگذاری مبارزهی جدی و نوع مقابله با رژیم گفته میشود و تلاش میشود که تسلیم و گردن کج کردن در مقابل رژیم که گویا متد کارسازتری است، جای آن را بگیرد. در اینجا این سؤال مطرح میشود که مگر کروبی، موسوی، خاتمی، منتظری، بنی صدر و ... به مبارزهی خشونتآمیز علیه رژیم روی آورده بودند که با چنان سرنوشتی روبرو شدند؟ حرف از دیالوگ و مذاکره با رژیم به میان میآید و به افشاندن بذر این تردید میپردازند که گویا در چهارچوب جمهوری اسلامی ایران مجالی برای دیالوگ و دستیابی به بخشی از حقوق ملت کرد و آزادیخواهان ایران وجود دارد!
در این رابطه لازم به ذکر است که مذاکره و گفتگو یکی از راهکارهای مناسب برای حل اختلافات سیاسی است، ای کاش در ایران رژیمی بر سر کار بود که مسائل و اختلافات خود را با مردم ایران و کردستان از این راه حل و فصل مینمود، لیکن جمهوری اسلامی ایران که مطالبات دمکراتیک و حقوق ملت کرد در مغایرت با سرشت و محتوای واپسگرایانهی آن قرار دارد، اگر بخواهیم با آن مذاکره کنیم، دربارهی کدامین مسأله میتوان گفتگو نمود که اعتقادی به آن داشته باشد؟! گذشته از این، تجربهی ملت کرد و جنبش کردستان نشان داده است که جمهوری اسلامی ایران از این مفهوم نیز به عنوان یک دسیسه بهره میجوید نه به عنوان یک راهکار.
به طور کلی با نگاهی به آنچه که در چند ماه اخیر در رابطه با جریانات جنبش کرد و حقوق و آزادیهای این ملت از زبان یک جریان مشخص که علیالظاهر مخالف جمهوری اسلامی نیز هست، شنیده شده است، چنین برمیآید که که آنان میکوشند تا از طریق پاشیدن بذر نومیدی در دلهای مردم کردستان، کفهی ترازو را به سود منافع رژیم جمهوری اسلامی ایران و به زیان جنبش ملی کرد سنگین نمایند، امری که هیچ یک از فرزندان وفادار ملت کرد در کردستان ایران به آرمانهای این ملت، نباید در برابر آن بیتفاوت و منفعل باشند و افشای اهداف این به اصطلاح گفتمان، مسئولیتی بر دوش همگی ماست، زیرا ادامهی این مباحث و موضوعاتی که بدانها اشاره شد، نوعی خدمت به منافع رژیم، آسیب زدن به مبارزات ملت کرد و ایجاد شکاف و تفرقه در صفوف مردم، احزاب و سازمانهای سیاسی کردستان میباشد.
در همین حال امیدواریم کسانی که حامل این اندیشه و مروج و توجیهگر این توطئه هستند و صرفاً از روی ناآگاهی و ارزیابی نادرست به این دام افتادهاند، به خود بیایند، در افکارشان بازنگری نموده و در مسیر مبارزه برای تأمین منافع ملت کرد، بیش از این به بیراهه نروند.
پیروز باد مبارزهی برحق ملت کرد در راه نیل به حقوق و آزادیهایش
مستحکمتر باد ارادهی فرزندان ملت کرد در کردستان ایران برای تداوم پایداری و مبارزه
سرنگون باد جمهوری کردستیز و آزادیستیز اسلامی ایران
حزب دمکرات کردستان ایران
دفتر سیاسی
١٣٩٥/٣/٢٥خورشیدی
٢٠١٦/٦/١٤ میلادی