کریم پرویزی
مقطع راسان، یا پیوند دادن مبارزات شاخ و شار، فارغ از رگههای تاریخی آن، نوعی تجربهی جدیدیست که طی آن روابط و پیوندهای بخشهای مختلف جامعهای مبارز و حقطلب را بازتعریف و وظایف را دوباره تقسیم میکند. در این مقطع، دیدگاهها وسیعتر و وظایف بازتعریف میشوند و جامعه با تمام اقشار و طبقاتاش، نقش و وظایف و امیدهایشان، تعریف و سازمان داده میشوند.
امری مسلم و طبیعی خواهد بود که در مقطع جدید مبارزه و طی تغیرات سیاسی در ایران، کوردستان و مطقه و نیز تحولات گسترده در بنیادهای جامعهی کوردستان، هر گروه و جناح و به ویژه حزب سیاسی که خود را مسئول در قبال مبارزات ملی و دمکراتیک میبیند، سیاست، برنامه، دیدگاهها، وظایف و همچنین ساختار و سیستم کاری همه ارگانهایاش را براساس خوانشی نو و مطابق با تحولات روز، مورد بازنگری قرار دهد و در راستای مشخص کردن کاستیها و سنجش خود و نیروهای انسانی، اجتماعی و سیاسی دست به تحقیق، تعمق و تجدید سازماندهی بزند و در همین رابطه وظایف جدیدی برای خود مشخص کرده و اگر لازم بود تغیری بنیادی در کلیت نیرو، ساختار و پتانسیلهای خود ایجاد کند.
شاید بسیاری این امر را به مسالهای درون حزبی تعبیر کنند، که حزبی خواهان تغیراتی در درون خود است و این امر برای آنها مهم نباشد اما هنگامی که به فعالیتهای حزبی و تاثیرات احزاب در سازماندهی جامعه نگاهی میاندازیم، متوجه خواهیم شد که هر حزبی خواهان آن است که متُد خود را به جامعه نیز منتقل کند و قصد دارد خود را به الگویی برای افراد و گروههای جامعه بدل کند. در این هنگام است که موضوع مذکور به موضوعی عمومی و تاثیرگذار بر جامعه بدل خواهد شد و اگر این حزب، حزبی به مانند حزب دمکرات کوردستان ایران باشد که هرگونه جنبش یا سکونی از این حزب، بازخوردهای مهمی بر زندگی سیاسی و اجتماعی کوردستان خواهد داشت، موضوع حساستر میشود.
مقطع راسان، مقطعیست که مسلما نیاز به نوشدن و باز اندیشی درباره همه گذشته، فعالیتها، مبارزه،رویاها و نحوهی گام برداشتن به سوی این رویاها دارد. حزب دمکرات کوردستان ایران نیز به مانند هر حزب دیگری به افکار جدید، نیروی جدید و رویای باز تعریف شده و سیستم کاری جدیدی نیاز دارد. بنابر این واقعیات است که بیش از دو سال به بحث دربارهی سازماندهی مجدد و بازتعریف دیدگاهها در سطح رهبری حزب و کل ساختار، پرداختهایم که موجب دیالوگهای فراگیر و وسیعی در درون حزب شد و حتا این مباحث نیز به حضور جامعه ارائه گردید.
حال بعد از این مدت طولانی، دیدگاهی مشترک با موافقت قاطع تمام رهبری و توافقی در سطح عالی رهبری حزب، به دست آمده و به طرحی تائید شده بدل گردیده تا در کنگرهی شانزدهم حزب دمکرات کوردستان ایران، عالیترین مرجع تصمیمگیرنده، مطرح گردد و با تائید نهایی آن، بیش از گذشته با گفتمان راسان و پیوند دادن مبارزات شار و شاخ هماهنگ شود و وظیفهی تاریخی محول شده را به انجام برساند.
مقطع راسان، یا پیوند دادن مبارزات شاخ و شار، فارغ از رگههای تاریخی آن، نوعی تجربهی جدیدیست که طی آن روابط و پیوندهای بخشهای مختلف جامعهای مبارز و حقطلب را بازتعریف و وظایف را دوباره تقسیم میکند. در این مقطع، دیدگاهها وسیعتر و وظایف بازتعریف میشوند و جامعه با تمام اقشار و طبقاتاش، نقش و وظایف و امیدهایشان، تعریف و سازمان داده میشوند.
امری مسلم و طبیعی خواهد بود که در مقطع جدید مبارزه و طی تغیرات سیاسی در ایران، کوردستان و مطقه و نیز تحولات گسترده در بنیادهای جامعهی کوردستان، هر گروه و جناح و به ویژه حزب سیاسی که خود را مسئول در قبال مبارزات ملی و دمکراتیک میبیند، سیاست، برنامه، دیدگاهها، وظایف و همچنین ساختار و سیستم کاری همه ارگانهایاش را براساس خوانشی نو و مطابق با تحولات روز، مورد بازنگری قرار دهد و در راستای مشخص کردن کاستیها و سنجش خود و نیروهای انسانی، اجتماعی و سیاسی دست به تحقیق، تعمق و تجدید سازماندهی بزند و در همین رابطه وظایف جدیدی برای خود مشخص کرده و اگر لازم بود تغیری بنیادی در کلیت نیرو، ساختار و پتانسیلهای خود ایجاد کند.
شاید بسیاری این امر را به مسالهای درون حزبی تعبیر کنند، که حزبی خواهان تغیراتی در درون خود است و این امر برای آنها مهم نباشد اما هنگامی که به فعالیتهای حزبی و تاثیرات احزاب در سازماندهی جامعه نگاهی میاندازیم، متوجه خواهیم شد که هر حزبی خواهان آن است که متُد خود را به جامعه نیز منتقل کند و قصد دارد خود را به الگویی برای افراد و گروههای جامعه بدل کند. در این هنگام است که موضوع مذکور به موضوعی عمومی و تاثیرگذار بر جامعه بدل خواهد شد و اگر این حزب، حزبی به مانند حزب دمکرات کوردستان ایران باشد که هرگونه جنبش یا سکونی از این حزب، بازخوردهای مهمی بر زندگی سیاسی و اجتماعی کوردستان خواهد داشت، موضوع حساستر میشود.
مقطع راسان، مقطعیست که مسلما نیاز به نوشدن و باز اندیشی درباره همه گذشته، فعالیتها، مبارزه،رویاها و نحوهی گام برداشتن به سوی این رویاها دارد. حزب دمکرات کوردستان ایران نیز به مانند هر حزب دیگری به افکار جدید، نیروی جدید و رویای باز تعریف شده و سیستم کاری جدیدی نیاز دارد. بنابر این واقعیات است که بیش از دو سال به بحث دربارهی سازماندهی مجدد و بازتعریف دیدگاهها در سطح رهبری حزب و کل ساختار، پرداختهایم که موجب دیالوگهای فراگیر و وسیعی در درون حزب شد و حتا این مباحث نیز به حضور جامعه ارائه گردید.
حال بعد از این مدت طولانی، دیدگاهی مشترک با موافقت قاطع تمام رهبری و توافقی در سطح عالی رهبری حزب، به دست آمده و به طرحی تائید شده بدل گردیده تا در کنگرهی شانزدهم حزب دمکرات کوردستان ایران، عالیترین مرجع تصمیمگیرنده، مطرح گردد و با تائید نهایی آن، بیش از گذشته با گفتمان راسان و پیوند دادن مبارزات شار و شاخ هماهنگ شود و وظیفهی تاریخی محول شده را به انجام برساند.