کریم پرویزی
قیام ملت کورد برای دستیابی به آزادی، مملو از تجاربیست که برخی از آنها از طریق پیروزیها و برخی دیگر با طعم تلخ شکست، به دست آمدهاند. اما با تمام این فراز و نشیبها، جریان مبارزه و قیام مستمرا ادامه داشته و یکی از نشانگان تحرک و به روز بودن قیام این است که اگر در تمام شهرهای ایران تظاهراتی به راه میافتد و حتا زمانی که دختران و زنان شجاع و دلیر در اعتراض به حجاب اجباری، روسری خود را برداشته و بر چوبی آویزان میکنند، به سنگر مقدم آزادی و حقطلبی یعنی کوردستان که پیشاهنگ مبارزه و اعتراض است چشم دوختهاند.
کوردستان به مرحلهی راسان روژهلات گام نهاده است و این مرحله جدید مبارزاتی را پیش از سایر نواحی ایران آغاز کرده است. در این مرحله جامعه، طبقات و اقشار مختلف با پرسشی اساسی روبرو شده است که نقش پیشمرگه در راسان چیست؟ یا به عبارت دیگر پیشمرگه و مردم معترض در کنار هم چگونه تعریف میشوند و آیا با حضور پیشمرگه در میدان مبارزه، از مردم رفع مسئولیت میشود و یا با حضور مردم در میدان مبارزه مسئولیت تاریخی پیشمرگه به پایان میرسد و از آن پس هدایت مبارزه به مردم سپرده میشود و پیشمرگه نیز سلاح خود را به کناری خواهد گذاشت و به بخشی از جمعیت خروشیده خواهد پیوست؟
این یک حقیقت تلخ است که حکومتهای اشغالگر حاکم بر کوردستان توانستهاند، نوع مبارزه و مقاومت را بر ما تحمیل میکنند، به ویژه رژیم ولایت فقیه در تهران که تنها از زبان زور و تهدید و خشونت پیروی میکند.
حتا تاب تحمل دختری نوجوان که روسری از سر برمیدارد و آنرا به اهتزاز در میآورد را ندارد و با زندان و شکنجه روبرو میشود حال چه برسد به شهروندی کورد که بگوید این رژیم را نمیخواهد و میخواهم خود، سرنوشتم را رقم بزنم که در این صورت به عامل صهیونیسم و امپریالیسم و در این اواخر هم عربستانیسم، بدل میشود و تنها به یک حکم محکوم میگردد: دو بار اعدام!
رژیم جمهوری اسلامی خواستهای روا و اولیه مردم را با گلوله و آتش جواب میدهد. به عنوان مثال میتوان به همین اعتراضات اخیر در شهرهای کوردستان و ایران اشاره کرد که بنابر اظهارات مسئولین رژیم، پنج هزار نفر را بازداشت کردهاند. به همین خاطر با گلوله به سراغ مردم میروند تا مردم را هراسان کنند و در این میان طبیعیست که مردم نیز به روشهایی پناه ببرند که آنها را از آتش رژیم محافظت کند.
در راستای محافظت از خود در مقابل آتش رژیم و روحیه دادن به معترضان است که مردمان سایر مناطق ایران نیز چشم به راه هستند که کوردستان نیز به حمایت از آنها بپردازد و در همین راستا هنگامی که در کوردستان تظاهراتی شکل میگیرد مردم میپرسند که پیشمرگه کجاست؟
در پاسخ به این درخواستها و انتظارات است که میتوان جایگاه صحیح پیشمرگه در راسان را تعریف کرد: حضور پیشمرگه در میان مردم به منظور قوت قلب بخشیدن و حفاظت از مردم در مقابل آتش رژیم است، این وظیفه جدید پشمرگه در مرحله راسان میباشد.
در شرایط و مرحلهی جدید، دیگر لازم نیست که تنها کوهستانها، ماوای قهرمانان مبارزه و قیام باشد بلکه خود شهر به دانشکدهی سایسی-نظامی بدل میشود و به نحو صحیح و مناسبی مبارزین خود را آموزش میدهد. در این مقطع جدید زنان و مردان امیدوار به آینده، دختران و پسران سرشار از امید، سلاحهای مخفی شدهی پدران خود را بیرون آورده آمادهی مبارزه میشوند. اینان با به دست گرفتن این سلاحها و فراگیری آموزشهای لازم، وظیفهی پیشمرگهی محافظ مردم را به عهده میگیرند تا به زبانی با رژیم سخن بگویند که برای او قابل فهم باشد.
قیام ملت کورد برای دستیابی به آزادی، مملو از تجاربیست که برخی از آنها از طریق پیروزیها و برخی دیگر با طعم تلخ شکست، به دست آمدهاند. اما با تمام این فراز و نشیبها، جریان مبارزه و قیام مستمرا ادامه داشته و یکی از نشانگان تحرک و به روز بودن قیام این است که اگر در تمام شهرهای ایران تظاهراتی به راه میافتد و حتا زمانی که دختران و زنان شجاع و دلیر در اعتراض به حجاب اجباری، روسری خود را برداشته و بر چوبی آویزان میکنند، به سنگر مقدم آزادی و حقطلبی یعنی کوردستان که پیشاهنگ مبارزه و اعتراض است چشم دوختهاند.
کوردستان به مرحلهی راسان روژهلات گام نهاده است و این مرحله جدید مبارزاتی را پیش از سایر نواحی ایران آغاز کرده است. در این مرحله جامعه، طبقات و اقشار مختلف با پرسشی اساسی روبرو شده است که نقش پیشمرگه در راسان چیست؟ یا به عبارت دیگر پیشمرگه و مردم معترض در کنار هم چگونه تعریف میشوند و آیا با حضور پیشمرگه در میدان مبارزه، از مردم رفع مسئولیت میشود و یا با حضور مردم در میدان مبارزه مسئولیت تاریخی پیشمرگه به پایان میرسد و از آن پس هدایت مبارزه به مردم سپرده میشود و پیشمرگه نیز سلاح خود را به کناری خواهد گذاشت و به بخشی از جمعیت خروشیده خواهد پیوست؟
این یک حقیقت تلخ است که حکومتهای اشغالگر حاکم بر کوردستان توانستهاند، نوع مبارزه و مقاومت را بر ما تحمیل میکنند، به ویژه رژیم ولایت فقیه در تهران که تنها از زبان زور و تهدید و خشونت پیروی میکند.
حتا تاب تحمل دختری نوجوان که روسری از سر برمیدارد و آنرا به اهتزاز در میآورد را ندارد و با زندان و شکنجه روبرو میشود حال چه برسد به شهروندی کورد که بگوید این رژیم را نمیخواهد و میخواهم خود، سرنوشتم را رقم بزنم که در این صورت به عامل صهیونیسم و امپریالیسم و در این اواخر هم عربستانیسم، بدل میشود و تنها به یک حکم محکوم میگردد: دو بار اعدام!
رژیم جمهوری اسلامی خواستهای روا و اولیه مردم را با گلوله و آتش جواب میدهد. به عنوان مثال میتوان به همین اعتراضات اخیر در شهرهای کوردستان و ایران اشاره کرد که بنابر اظهارات مسئولین رژیم، پنج هزار نفر را بازداشت کردهاند. به همین خاطر با گلوله به سراغ مردم میروند تا مردم را هراسان کنند و در این میان طبیعیست که مردم نیز به روشهایی پناه ببرند که آنها را از آتش رژیم محافظت کند.
در راستای محافظت از خود در مقابل آتش رژیم و روحیه دادن به معترضان است که مردمان سایر مناطق ایران نیز چشم به راه هستند که کوردستان نیز به حمایت از آنها بپردازد و در همین راستا هنگامی که در کوردستان تظاهراتی شکل میگیرد مردم میپرسند که پیشمرگه کجاست؟
در پاسخ به این درخواستها و انتظارات است که میتوان جایگاه صحیح پیشمرگه در راسان را تعریف کرد: حضور پیشمرگه در میان مردم به منظور قوت قلب بخشیدن و حفاظت از مردم در مقابل آتش رژیم است، این وظیفه جدید پشمرگه در مرحله راسان میباشد.
در شرایط و مرحلهی جدید، دیگر لازم نیست که تنها کوهستانها، ماوای قهرمانان مبارزه و قیام باشد بلکه خود شهر به دانشکدهی سایسی-نظامی بدل میشود و به نحو صحیح و مناسبی مبارزین خود را آموزش میدهد. در این مقطع جدید زنان و مردان امیدوار به آینده، دختران و پسران سرشار از امید، سلاحهای مخفی شدهی پدران خود را بیرون آورده آمادهی مبارزه میشوند. اینان با به دست گرفتن این سلاحها و فراگیری آموزشهای لازم، وظیفهی پیشمرگهی محافظ مردم را به عهده میگیرند تا به زبانی با رژیم سخن بگویند که برای او قابل فهم باشد.