کریم پرویزی
در آن شامگاهی که زلزلهای شدید کوردستان را لرزاند و چندین شهر این دیار را در استان کرماشان با فاجعهای انسانی روبرو ساخت، جمهوری اسلامی تصور میکرد که از زیانهای آن دور است، اما زیاد طول نکشید که زلزلهای سیاسی سرتاپای رژیم را به لرزه اندخت.
سالهاست که رژیم اسلامی ایران به بهانهها و توطئههای متفاوت در پی آن است که کوردستان را ویران و ملت کورد را متفرق سازد. لازم نیست که بار دیگر به آمارهای بیکاری و شرایط بغرنج اقتصادی و گسترش فقر و عدم توسعهیافتگی و نامناسب بودن سطح زندگی در استانهای کوردستان را یادآوری کنیم بلکه به صورت روزانه و در زندگی روزمرهی خلق کوردستان میتوان به وضوح، سطح محروم نگه داشتن کوردستان در تمام استانهای آنرا دید.
هم زمان نیز رژیم جمهوری اسلامی ایران تحت عناوین مختلف بر آن بوده تا کوردستان و کورد را متفرق سازد و از آن سرزمینی پاره پاره و ملتی از هم جدا بسازد که تا ابدالدهر چون مومی در دستانش گرفتار باشد. رژیم جمهوری اسلامی و سازمانهای اطلاعاتی و نهادهای به اصطلاح فرهنگی و امینتیاش بسیار کوشیدهاند که تنوع لهجه و گویشها و تفاوتهای مناطق مختلف کوردستان را به خمیرمایه تفرقه و انشقاق بدل کنند. همچنین از تکثر مذاهب و تعدد خردهفرنگها در درون ملت کورد برای تفرقهافکنی و ایجاد خصومت بهره ببرد تا با ایجاد تفرقه بر آن مسلط شوند و حکومت کنند.
از سوی دیگر رژیم ایران با وجود تعدد و نقش فاحش سازمانهای سرکوبگر، همیشه در تلاش بوده که با تحریف افکار عمومی ایران و جهان این دروغ را القا کند که دارای مشروعیت مردمیست و با تمام مشکلات موجود، مردمان ایران هنوز رژیم اسلامی را نسبت به آلترناتیو دیگری ترجیح میدهند!
وقتی زلزلهی اخیر کرماشان را لرزاند، رژیم انتظار داشت که این فاجعه کورد را فقیرتر و محتاجتر از قبل کند و به فریاد مردم آسیبدیده نرفت و از طرف دیگر تصور میکرد که توطئههایش با موفقیت اجرا شدهاند و شهرهای دیگر کوردستان نسبت به این فاجعه بیخیال خواهند بود و میگویند: خوب به ما چه؟ بگذار مردمان کلهر و شیعه و یارسان دچار بلا شوند!
اما تمام این توهمات بیش از چندساعت طول نکشید که زلزلهای سیاسی ساختار این رژیم را به لرزه انداخت، که آنهم زلزله انسجام و اتحاد ملت کورد بود. ملت کورد با تمام توان خود به میدان عمل گام نهاد و به جمعآوری کمکهای مالی برای هممیهنانشان در مناطق زلزلهزده دست زدند و سرزمین زخمخوردهشان را شفا دادند.
در همین رابطه چه در میان ملت کورد و چه در جاهای دیگر ایران، مردم کمکهای خود را به مراکز حکومتی تحویل نمیدادند و آشکارا میگفتند که به شما اعتمادی نداریم و شما کمکها را به غارت میبرید و برای کار دیگری صرف خواهید کرد.
زلزله، کرماشان مرکز کورستان را لرزاند و قربانی زیادی گرفت و ویرانی وسیعی به بار آورد و بهبود یافتن چنین زخمهایی بر پیکر میهنمان کوردستان چندان دشوار نیست و کوردستان نیرومندتر از پیش خواهد شد، اما در مقابل زلزلهای سیاسی هم جمهوری اسلامی را به لرزه انداخت و هم توطئهها چندین و چند سالهاش ر ابه باد فنا داد و ملت کورد به مانند یک ملت به میدان آمد و هم تمام تحریفهای رژیم نقش برآب شد و مردم به خوبی نشان دادند که این رژیم نه تنها هیچگونه مشروعیتی ندارد بلکه حتا چندان مورد اعتماد نیست که یک جفت کفش را به او سپرد و خودشان به راه میافتادند تا نیازی به حکومت نداشته باشند.
در واقع این زلزله شکافهای رژیم را عمیقتر خواهد کرد و سرنوشت رژیم به مانند مسکن مهرش خواهد شد و تاب زلزلهی دیگری را نخواهد داشت.
در آن شامگاهی که زلزلهای شدید کوردستان را لرزاند و چندین شهر این دیار را در استان کرماشان با فاجعهای انسانی روبرو ساخت، جمهوری اسلامی تصور میکرد که از زیانهای آن دور است، اما زیاد طول نکشید که زلزلهای سیاسی سرتاپای رژیم را به لرزه اندخت.
سالهاست که رژیم اسلامی ایران به بهانهها و توطئههای متفاوت در پی آن است که کوردستان را ویران و ملت کورد را متفرق سازد. لازم نیست که بار دیگر به آمارهای بیکاری و شرایط بغرنج اقتصادی و گسترش فقر و عدم توسعهیافتگی و نامناسب بودن سطح زندگی در استانهای کوردستان را یادآوری کنیم بلکه به صورت روزانه و در زندگی روزمرهی خلق کوردستان میتوان به وضوح، سطح محروم نگه داشتن کوردستان در تمام استانهای آنرا دید.
هم زمان نیز رژیم جمهوری اسلامی ایران تحت عناوین مختلف بر آن بوده تا کوردستان و کورد را متفرق سازد و از آن سرزمینی پاره پاره و ملتی از هم جدا بسازد که تا ابدالدهر چون مومی در دستانش گرفتار باشد. رژیم جمهوری اسلامی و سازمانهای اطلاعاتی و نهادهای به اصطلاح فرهنگی و امینتیاش بسیار کوشیدهاند که تنوع لهجه و گویشها و تفاوتهای مناطق مختلف کوردستان را به خمیرمایه تفرقه و انشقاق بدل کنند. همچنین از تکثر مذاهب و تعدد خردهفرنگها در درون ملت کورد برای تفرقهافکنی و ایجاد خصومت بهره ببرد تا با ایجاد تفرقه بر آن مسلط شوند و حکومت کنند.
از سوی دیگر رژیم ایران با وجود تعدد و نقش فاحش سازمانهای سرکوبگر، همیشه در تلاش بوده که با تحریف افکار عمومی ایران و جهان این دروغ را القا کند که دارای مشروعیت مردمیست و با تمام مشکلات موجود، مردمان ایران هنوز رژیم اسلامی را نسبت به آلترناتیو دیگری ترجیح میدهند!
وقتی زلزلهی اخیر کرماشان را لرزاند، رژیم انتظار داشت که این فاجعه کورد را فقیرتر و محتاجتر از قبل کند و به فریاد مردم آسیبدیده نرفت و از طرف دیگر تصور میکرد که توطئههایش با موفقیت اجرا شدهاند و شهرهای دیگر کوردستان نسبت به این فاجعه بیخیال خواهند بود و میگویند: خوب به ما چه؟ بگذار مردمان کلهر و شیعه و یارسان دچار بلا شوند!
اما تمام این توهمات بیش از چندساعت طول نکشید که زلزلهای سیاسی ساختار این رژیم را به لرزه انداخت، که آنهم زلزله انسجام و اتحاد ملت کورد بود. ملت کورد با تمام توان خود به میدان عمل گام نهاد و به جمعآوری کمکهای مالی برای هممیهنانشان در مناطق زلزلهزده دست زدند و سرزمین زخمخوردهشان را شفا دادند.
در همین رابطه چه در میان ملت کورد و چه در جاهای دیگر ایران، مردم کمکهای خود را به مراکز حکومتی تحویل نمیدادند و آشکارا میگفتند که به شما اعتمادی نداریم و شما کمکها را به غارت میبرید و برای کار دیگری صرف خواهید کرد.
زلزله، کرماشان مرکز کورستان را لرزاند و قربانی زیادی گرفت و ویرانی وسیعی به بار آورد و بهبود یافتن چنین زخمهایی بر پیکر میهنمان کوردستان چندان دشوار نیست و کوردستان نیرومندتر از پیش خواهد شد، اما در مقابل زلزلهای سیاسی هم جمهوری اسلامی را به لرزه انداخت و هم توطئهها چندین و چند سالهاش ر ابه باد فنا داد و ملت کورد به مانند یک ملت به میدان آمد و هم تمام تحریفهای رژیم نقش برآب شد و مردم به خوبی نشان دادند که این رژیم نه تنها هیچگونه مشروعیتی ندارد بلکه حتا چندان مورد اعتماد نیست که یک جفت کفش را به او سپرد و خودشان به راه میافتادند تا نیازی به حکومت نداشته باشند.
در واقع این زلزله شکافهای رژیم را عمیقتر خواهد کرد و سرنوشت رژیم به مانند مسکن مهرش خواهد شد و تاب زلزلهی دیگری را نخواهد داشت.