کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

فاجعه‌ی ملی

22:46 - 28 بهمن 1394

کریم پرویزی

ترجمه: شهرام میرزایی


تلاش‌های بی‌وقفه‌ی جناح‌های سیاسی کردستان برای تشکیل کنگره‌ی ملی در روزهای گرم تابستان ١٣٩٢ شمسی -٢٠١٣ میلادی- بیشتر و منسجم‌تر گردید به گونه‌ای که نشست‌های مقدماتی متعددی با حضور جناح و احزاب سیاسی و نظارت رئیس اقلیم کردستان برگزار شد و در نهایت هیأت مرکزی کنگره مشخص و کمیسیون‌های مربوطه تشکیل گردیدند و تمام کوشش‌ها نیز در راستای نتیجه‌بخش بودن این کنگره متمرکز گردید. اما تلاش‌های مذکور به علت زیاده‌خواهی و استیلا‌طلبی برخی از طرف‌ها عقیم مانده و کنگره نتوانست در دستیابی به نوعی استراتژی ملی موفق باشد.

امروزه و بعد از تهاجم داعش به خاک کردستان و نیز تغییرات گسترده‌ی منطقه‌ای و بحران‌های سیاسی متعددی که گریبانگیر کردها در تمام بخش‌های کردستان شده است باید بر اساس خوانشی سیاسی-ملی در راستای برگزاری کنگره‌ی ملی گام‌های محکمی برداشت، تا ملت کرد بتواند همانند ملتی منسجم و یکصدا خطرات احتمالی را رفع و مقتدرانه در مقابل طوفان‌های حوادث بایستد. اما آنچه که در این میان گنگ و مبهم است خوانش سیاسی ـ ملی جریانات فعال در سیاست کردستان است.

همه‌ی ملت‌های جهان در شرایط بحرانی و تهدیدآمیز متحد شده و مشکلات داخلی، تفاوت سلیقه و تضاد منافع کوتاه‌مدت را به گوشه‌ای انداخته و هم‌صدا همچون ملتی مقتدر، در مقابل بحران‌های ملی مقاومت کرده و بر آن چیره می‌شوند. اما متأسفانه ملت کرد آن هنگام که از سوی دشمنان متعددی مورد تهدید قرار می‌گیرد و موجودیتش به خطر می‌افتد نه تنها متحد و هم‌رأی نبوده بلکه بیش از گذشته متفرق و ناهماهنگ بوده است.

ملت ما به چنان وضعی گرفتار گشته است که نه تنها امیدی به شکل‌گیری اتحاد ملی ندارد بلکه بیم آنرا دارد که مبادا گروهی از کردها پیش از دشمنانمان به گروه دیگری از این ملت ضربه زده یا جناحی پیش از دشمن موجودیت جناح دیگری را تهدید کند یا به سپر جان دشمن بدل شود و یا ما را به عمق دره‌ی نابودی هل دهد!

افتتاح مؤسسه‌یروشنفکری خمینی در شهر کرکوک –که استاندار استان مذکور خود زمانی از اعضای کنگره‌ی ملی نیز بود- نمونه‌ای از مواضع و عملکردهای ضد ملی است که طی روزهای اخیر شاهد آن بوده‌ایم. اینکه مفهوم روشنفکری با پدیده‌ی شوم خمینی تا چه حد باهم در تضادند هیچ شک و شبهه‌ای در کار نیست و اگر هم شبهه‌ای در این باب باشد باید به استاندار کرکوک مراجعه کرد و از او پرسید تا رفع شبهه شود. اما از این فجیع‌تر آنست که اگر خمینی نماد روشنفکری در میان فارس‌ها و ایرانیان باشد –که البته اینگونه هم نیست و مردم ایران او را به عنوان نماد واپسگرایی و عقب‌افتادگی می‌شناسند- برای کردها تداعی‌کننده‌ی کشتار و قتل‌عام فرزندانشان است، مردی که فرمان جهاد علیه آنان را صادر کرده و در پی هجوم سپاه وحشی‌صفت او آواره گشته‌اند. مگر خمینی فرمان هجوم به سنندج را نداده بود و بیش از یک ماه این شهر را به توپ نبستند و مگر همین خمینی نبود که دستور تهاجم فراگیر به کردستان را داد و ارتش و سپاه و بسیج و سایر مزدورانش در شهرها و روستاهای کردستان فجایع ضدبشری متعددی را علیه ملت کرد آفریدند.

در هیچ کجای دنیا نمی‌توانید حتی یک یهودی را بیابید که به مدح و ثنای هیتلر بپردازد. در این کره‌ی خاکی گروه‌ها، مؤسسات و سازمان‌های متعددی وجود دارند که ایدئولوژی صهیونیسم را قبول نداشته باشند یا سوسیالیست، لیبرال، مذهبی و حتی غیر مذهبی باشند، اما در میان آنان حتی نمی‌توانید یک یهودی را پیدا کنید که به روشنفکر بودن هیتلر باور داشته باشد. نه به‌صورت فردی و نه گروهی هیچ یهودی‌ای از هیتلر و نازیسم حمایت نمی‌کند و در تلاش برای توجیه جنایت‌های او نیست. به همین خاطر است که یهودی‌ها همانند ملتی که یکپارچه و متحد در مقابل مشکلات می‌ایستند شناخته شده‌اند و ما کردها نیز همانند ملتی که در زمان مشکلات و بحران‌ها متفرق می‌شویم، شناخته شده‌ایم.

تلاش برای پنهان کردن جنایت‌های خمینی و جمهوری اسلامی، نه تنها در راستای منافع ملی قرار ندارد و بر اساس هیچ مبنای سیاسی-ملی‌ای نیز توجیه نمی‌شود، بلکه دقیقاً نشان‌دهنده‌ی بحران ملی است.

متأسفانه بعد از گذشت دو سال و اندی از تلاش‌ها برای برگزاری کنگره‌ی ملی! به نقطه‌ی خلق فاجعه‌ی ملی با دستان خود ملت کرد رسیده‌ایم.