کریم پرویزی
رژیم اسلامی حاکم بر ایران و سران آن، به دلیل تحریفات بیحد و مرز و غرق شدن در باتلاق اعمال و تبلیغات ضدبشری و کذبشان، فریاد آزادیخواهی ملتها را نمیشنوند.
در روز هفتم دیماه ١٣٩٦ شمسی، در روزها پایانی سال ٢٠١٧ میلادی، جنبش حقطلبانهی ملیتهای ایران بعد از چندین حرکت اعتراضی طی سال اخیر، به مانند سیلی خروشان سدهای در هم تنیده شدهی رژیم را در هم شکست و جنبشی فراگیری را در سراسر ایران به راه انداخت.
این سیل خروشان، حضور مردم فقیر، کمدرآمد، تحت ستم و تحقیر شده بود که هیچ امیدی به حکومت نداشته و آرزوهایشان را پایمال شده میبینند و نان سفرهشان را دزدیدهاند تا صرف ساخت سلاحهای کشتار جمعی و آشوب آفرینی در کشورهای همسایه کنند و آنچه از ثروت کشور نیز صرف داخل شده، سهم غارتگران گردیده و جوانان این سرزمین را بیکار و مبتلا به مواد مخدر کردهاند.
مردم ایران را با این وعدهی پوچ امیدوار کرده بودند که بعد از توافق برجام، رفاه آنان تامین خواهد شد و ایران به مقصد سرمایهگذاری خارجی بدل میشود و به مردم گفته شده بود که سپاه پاسداران تنها با هدف دفاع از اماکن مقدس به عراق و سوریه رفته است و چنان فضایی آفریدند که آنها مانع از هجوم داعش شدهاند.
اما تمام این دروغپراکنیها و تحریفات طی دو سال گذشته برملا شد و مشخص شد که میلیاردها دولار صرف سوریه، یمن، لبنان، طالبان، قاعده و داعش و... شده تا مردم ایران از این رهگذر تنها با حسرت به نان و تخممرغهای فیلمهای قدیم نگاهی بیندازند. مردم خشمگین از فساد و تحقیرها، که هدیه رژیم اسلامی ایران برای مردمان این سرزمین بوده، از خانهها بیرون آمدند و خیابانها را از اشغال ستمگران، آزاد کردند. پیشتر رژیم، نقطه به نقطهی این سرزمین را با پوستر و تصاویر رهبران اهریمنی پر کرده بود، حال خود با شتاب آنها را پائین میآورد تا مردم آنرا به آتش نکشند.
به مانند همیشه و بنابر عادت همه دیکتاتورها و مثل چهار دههی گذشته، رژیم جمهوری اسلامی نیز با خشونت، سرکوب، بازداشت و کشتن، به اعتراضات مردمی واکنش نشان داد و تا کنون صدها نفر در این اعتراضات کشته و زخمی شدهاند. تمام مسئولین رژیم و همهی جناحهای حکومت به هراس افتادهاند و یکصدا میگویند که این اعتراضات توطئهی دشمن است و باید معترضین را سرکوب کرد و غائله را تمام کرد.
اینگونه به نظر میرسد که نتیجه چهار دهه حاکمیت رژیم اسلامی تهران، تنها افزودن بر تعداد دشمنان بوده و اکنون دشمن، تا دم در بیت رهبر رژیم رفته است و در قم و مشهد نیز شعار مرگ بر خامنهای و رژیم اسلامی، سرداده میشود!
این بار فریاد مبارزان و قیام خلقهای ایران و ملیتهای تحت ستم آنچنان رسا و بلند است که گوشهای ناشنوا و کیپ شدهی ولایت فقیه با تمام دار و دستهاش، آنرا نمیشنوند. رژیم پادشاهی اگر چه دیر اما سرانجام اعلام کرد که صدای انقلاب را شنیده است، اما این رژیم آنچنان ناشنواست و آنقدر به دروغپراکنیهای خود عادت کرده و فریاد انقلاب ملیتهای ایران چنان رسا و بلند است که امکان شنیدن آنرا ندارد.
زبالهدانی تاریخ نیز چشم به راه این رژیم سرکوبگر و ظالم میباشد اما امیدوارم که خامنهای با مردن یا گریختن نجات نیابد و به چنگ دادگاه انقلاب مردم بیافتد.
رژیم اسلامی حاکم بر ایران و سران آن، به دلیل تحریفات بیحد و مرز و غرق شدن در باتلاق اعمال و تبلیغات ضدبشری و کذبشان، فریاد آزادیخواهی ملتها را نمیشنوند.
در روز هفتم دیماه ١٣٩٦ شمسی، در روزها پایانی سال ٢٠١٧ میلادی، جنبش حقطلبانهی ملیتهای ایران بعد از چندین حرکت اعتراضی طی سال اخیر، به مانند سیلی خروشان سدهای در هم تنیده شدهی رژیم را در هم شکست و جنبشی فراگیری را در سراسر ایران به راه انداخت.
این سیل خروشان، حضور مردم فقیر، کمدرآمد، تحت ستم و تحقیر شده بود که هیچ امیدی به حکومت نداشته و آرزوهایشان را پایمال شده میبینند و نان سفرهشان را دزدیدهاند تا صرف ساخت سلاحهای کشتار جمعی و آشوب آفرینی در کشورهای همسایه کنند و آنچه از ثروت کشور نیز صرف داخل شده، سهم غارتگران گردیده و جوانان این سرزمین را بیکار و مبتلا به مواد مخدر کردهاند.
مردم ایران را با این وعدهی پوچ امیدوار کرده بودند که بعد از توافق برجام، رفاه آنان تامین خواهد شد و ایران به مقصد سرمایهگذاری خارجی بدل میشود و به مردم گفته شده بود که سپاه پاسداران تنها با هدف دفاع از اماکن مقدس به عراق و سوریه رفته است و چنان فضایی آفریدند که آنها مانع از هجوم داعش شدهاند.
اما تمام این دروغپراکنیها و تحریفات طی دو سال گذشته برملا شد و مشخص شد که میلیاردها دولار صرف سوریه، یمن، لبنان، طالبان، قاعده و داعش و... شده تا مردم ایران از این رهگذر تنها با حسرت به نان و تخممرغهای فیلمهای قدیم نگاهی بیندازند. مردم خشمگین از فساد و تحقیرها، که هدیه رژیم اسلامی ایران برای مردمان این سرزمین بوده، از خانهها بیرون آمدند و خیابانها را از اشغال ستمگران، آزاد کردند. پیشتر رژیم، نقطه به نقطهی این سرزمین را با پوستر و تصاویر رهبران اهریمنی پر کرده بود، حال خود با شتاب آنها را پائین میآورد تا مردم آنرا به آتش نکشند.
به مانند همیشه و بنابر عادت همه دیکتاتورها و مثل چهار دههی گذشته، رژیم جمهوری اسلامی نیز با خشونت، سرکوب، بازداشت و کشتن، به اعتراضات مردمی واکنش نشان داد و تا کنون صدها نفر در این اعتراضات کشته و زخمی شدهاند. تمام مسئولین رژیم و همهی جناحهای حکومت به هراس افتادهاند و یکصدا میگویند که این اعتراضات توطئهی دشمن است و باید معترضین را سرکوب کرد و غائله را تمام کرد.
اینگونه به نظر میرسد که نتیجه چهار دهه حاکمیت رژیم اسلامی تهران، تنها افزودن بر تعداد دشمنان بوده و اکنون دشمن، تا دم در بیت رهبر رژیم رفته است و در قم و مشهد نیز شعار مرگ بر خامنهای و رژیم اسلامی، سرداده میشود!
این بار فریاد مبارزان و قیام خلقهای ایران و ملیتهای تحت ستم آنچنان رسا و بلند است که گوشهای ناشنوا و کیپ شدهی ولایت فقیه با تمام دار و دستهاش، آنرا نمیشنوند. رژیم پادشاهی اگر چه دیر اما سرانجام اعلام کرد که صدای انقلاب را شنیده است، اما این رژیم آنچنان ناشنواست و آنقدر به دروغپراکنیهای خود عادت کرده و فریاد انقلاب ملیتهای ایران چنان رسا و بلند است که امکان شنیدن آنرا ندارد.
زبالهدانی تاریخ نیز چشم به راه این رژیم سرکوبگر و ظالم میباشد اما امیدوارم که خامنهای با مردن یا گریختن نجات نیابد و به چنگ دادگاه انقلاب مردم بیافتد.