کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

متن سخنرانی مصطفی هجری دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران در کنفرانس بین‌المللی پاریس

23:37 - 28 شهریور 1391

خواهران و برادران گرامی

از طرف حزب دمکرات کردستان ایران حضور شما را در اين كنفرانس خير مقدم می‎گویم.

از انستیتوی کُرد در پاریس کمال تشکر را دارم برای برگزاری این مراسم و همچنین برای فرصتی که در اختیار من گذاشته‏اند.

امروز در اینجا گردهم آمده‏ایم تا در سالگرد شهادت دکتر شرفکندی، فتاح عبدلی، همایون اردلان و نوری دهکردی یاد آن انسانهای آزادیخواه را گرامی بداریم. پیوستن دکتر شرفکندی به صفوف حزب دمکرات کردستان ایران به اواخر دهه 1970 برمی‏گردد، آن دوران که ایشان دانشجوی دکترا در فرانسه بود.

این افتخار نصیب من شده بود که سالیانی همکار ایشان باشم. دکتر شرفکندی مبارزی متعهد به حقوق کُرد و دمکراسی و آزادی در ایران بود. بعد از ترور دکتر قاسملو در١٣ژوئن ١٩٨٩، دکتر شرفکندی رهبری حزب دمکرات را بر عهده گرفت. ترور دکتر قاسملو خسارت بزرگی برای ملت کُرد بود، ولی دکتر شرفکندی در آن روزهای سخت و دشوار با رهبری قاطعانه و هوشمندانه‏ی خود توانست امید را در میان صفوف حزب و در میان مردم کردستان زنده نگه دارد.

دکتر شرفکندی و ٣ تن از همراهانش توسط رژیم ایران در ١٧ سپتامبر ١٩٩٢ در برلین ترور شدند. اگر تصمیم شجاعانه دستگاه قضایی آلمان برای کشاندن قاتلان به پای میز محاکمه نبود، پرونده ترور دکتر شرفکندی و یارانش بدون نتیجه باقی می‏ماند. ترور دکتر شرفکندی یکی از مجموعه‏ ترورهایی بود که رژیم ایران در خاک اروپا انجام داد.

طبق اسناد مرکز حقوق بشر ایران که نهادی مستقل می‏باشد و در سال ٢٠٠٤ توسط چند حقوقدان و متخصص تأسیس شده است، رژیم ایران ١٦٢ دگراندیش خود را در ١٩ کشور در سراسر جهان ترور نموده است.

علاوه بر این و برای اطلاع شما تنها طی دهه ٩٠ رژیم ایران ١٥١ عضو حزب دمکرات کردستان ایران را در کردستان عراق ترور نموده است.

اگرچه بعضی از دیگر کشورها نیز دگراندیشان و مخالفان خود را در خارج از مرزهای خود مورد هدف قرار داده‏اند ولی ترورهای جمهوری اسلامی بیانگر این واقعیت است که تروریسم بخش جدایی ناپذیر استراتژی این رژیم برای ادامه ‏دادن به دیکتاتوری در داخل و گسترش خشونت و رعب در خارج از مرزهایش است. حمایت رژیم ایران از تروریسم نه تنها شهروندان ایرانی را مورد هدف قرار داده، بلکه شهروندان خارجی و در میان آنها شهروندان اروپایی را نیز دربرگرفته است.

درک این واقعیت که تروریسم بخش جدایی‏ناپذیر استراتژی رژیم در داخل و خارج و قربانیان آن تنها ایرانیان نمی‏باشند، نتایج سیاسی مهمی دارد.

سالهاست که ما در میان اپوزیسیون دمکرات ایرانی اصرار می‏ورزیم که منافع بلندمدت مردم ایران و جامعه بین‏المللی یکی هستند، ایرانی آزاد و دمکراتیک. تلاشهای جمهوری اسلامی برای دستیابی به سلاح اتمی و پشتیبانی از تروریسم جهانی و همچنین تلاشهای رژیم برای غالب‏نمودن هژمونی خود در خاورمیانه، این امر را بیش از گذشته آشکارتر نموده است.

با توجه به این واقعیت، حمایت‏کردن از مبارزات چندین ساله برای آزادی و دمکراسی درایران نه تنها از لحاظ اخلاقی درست می‏باشد، بلکه از منظر صلح و ثبات منطقه‏ای نیز، مسئله‏ی حیاتی است.

به طور طبیعی این بدان معنا است که لازم است ثبات دوباره بازتعریف ‏شود. ثبات نبایستی تنها به معنای نبودن جنگ یا وجود ناآرامی و اغتشاش محدود تعریف شود، بلکه باید از منظری مثبت به آن نگریست و آنرا به دمکراسی پایدار ارتباط داد، همچون اروپای غربی. درحالی که معنای غالب ثبات در منطقه خاورمیانه به تراژدیی انسانی تبدیل شده است، فعالان حقوق بشر در سراسر منطقه ده‏ها سال است که فریاد برمی‏آورند که ثبات به بار آمده از دستگاه سرکوب نه تنها تراژدیی انسانی بلکه نتیجه آن شکست می‏باشد.

رژیم‏های دیکتاتور منطقه خاورمیانه، حکومت‌های منطقه‏ را به دشمن جان شهروندان خود تبدیل نموده‏اند و بهار عربی بار دیگر این واقعیت را یادآور شد. براین مبنا، نباید تعجب‏آمیز باشد که بزرگترین تهدید برای رژیم‏های نامشروع و سرکوبگر خاورمیانه نه تهدیدات خارجی بلکه تهدیدات داخلی هستند. ثباتی که آنها تصور می کنند به آن رسیده‏اند و با نقض سیستماتیک حقوق بشر آن را حفظ می کنند در نهایت به سرنگونی و سقوط آنها می انجامد همچنانکه در تونس و مصر و لیبی و یمن شاهد آن بودیم. این روند هم اکنون سوریه را نیز دربرگرفته است، اگرچه رژیم حاکم بر سوریه با همکاری کامل رژیم ایران و به کارگیری ماشین کشتار در تلاش برای روبروشدن با این پروسه است. آنهایی که قبلاً بر این باوربودند که دیکتاتورها در خاورمیانه توانایی حفظ ثبات را دارند، و برهمین مبنا چشمانشان را بر روی این تراژدی اخلاقی و انسانی بسته بوند، بایستی نگرش و درک مثبت از ثبات را مدنظر قرار دهند.

تعریف ثبات بدینگونه نه تنها از لحاظ اخلاقی صحیح است بلکه از لحاظ امنیت منطقه‏ای در خاورمیانه دارای ارزشی استراتژیک است. برای اثبات این واقعیت کافی است نگاهی به روابط اروپای غربی، آمریکا، استرالیا و ژاپن بعد از جنگ دو جهانی بیاندازیم. ثبات معنادار و امنیت منطقه‏ای و بین‏المللی پایدار تنها از راه دمکراسی به نتیجه می‏رسد.

ایرانی دمکراتیک که به حقوق ملی، فرهنگی و دینی جامعه خود احترام بگذارد، آن اندیشه‎ای بود که دکتر شرفکندی برای آن مبارزه می‏کرد. ایشان بر این باور بودند که ایرانی آزاد و دمکراتیک نه تنها در داخل بلکه با دنیای خارج نیز در صلح خواهد بود، ایران تمامی آن پتانسیلی را داراست که کشوری مهم و عضو تأثیرگذاری از جامعه بین‏المللی باشد به شرطی که مسیر آزادی و دمکراسی را در پیش بگیرد. ولی تاکنون حکومت فرمانروای ایران حقوق شهروندان را به شیوه‏ای سیستمایک پایمال نموده است. اگرچه میلیونها نفر از مردم ایران، صرف نظر از جنسیت و نژاد، سرکوب می‏شوند ولی نمی‏توان این واقعیت را نادیده گرفت که هرکدام از آنها به دلیلی سرکوب می‏گردند، کُرد، آذری، بلوچ، ترکمن و عرب‌ها و افراد متعلق به اقلیت‌های دینی بهایی و یارسان به علت هویت ملی، زبانی و دینی تحت سرکوب هستند.

درک این واقعیت دارای اهمیتی اساسی در تدوین سیستم سیاسی جدید در ایران می باشد که در واقع بایستی دمکراتیک باشد. در کردستان ایران سرکوب نهادینه شده است و دارای جنبه‏های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است. از همه مهم‏تر، کُردها از حق تحصیل به زبان مادری و حق حاکمیت به منظور حفظ فرهنگ ملی‏ محروم شده‎اند، این امر باعث شده است که فرهنگ کُردها مدام در معرض تهدید قرار داشته باشد. علاوه بر این، بازداشتهای خودسرانه، زندانی و شکنجه فعالان حقوق بشر، اندیشمندان و مردم عادی، امری روزانه در کردستان ایران به شمار می‏آیند. نتیجه اجرای چنین سیاستی کردستان را در وضعیت پایین رشد اقتصادی قرار داده است، که بازتاب‌هایی منفی همچون عدم فرصت مناسب آموزشی و کار، اضطراب گسترده اجتماعی، افزایش نسبت خودکشی (به‏ویژه در میان زنان)، اعتیاد به مواد مخدر و پدیدەهای کاذب دیگر اجتماعی را به دنبال داشته است.

اینها دلایلی هستندکه موجب حمایت گسترده مردم کردستان ایران برای تغییر رژیم شده‎اند، مشارکت محدود مردم در انتخابات نمایشی، حتی بایکوت آن انتخاباتی که رژیم در کردستان برگزار می‏کند، دال بر تأیید این واقعیات هستند. ما مطمئنیم که در انتخاباتی آزاد و دمکراتیک – که به اعتقاد ما تحت حاکمیت این رژیم چنین امری امکان‏پذیر نیست – مردم کُرد به دمکراسی فدرال و سکولار رأی خواهند داد. باید یادآور گردید که در کردستان ایران رفراندوم برای تعیین نوع حکومت در سال ١٩٧٩ بایکوت شد. ما اعتقادمان بر این است که خواست ایجاد سیستم جدید سیاسی در سراسر کشور حمایت گسترده مردم را به همراه دارد. دلیل ما برای این اعتقاد در پاسخ به این پرسش نمایان می‏شود؛ اگر رژیم تهران بر این باور است که از حمایت گسترده مردم ایران برخوردار است، چرا اجازه برگزاری انتخاباتی آزاد و عادلانه با حضور ناظران بین‏المللی نمی‏دهد؟ پاسخ این سوال روشن و مشخص است.

در نهایت این وظیفه اساسی مردم ایران ـ با تمام تنوعاتی که دارند ـ می‏باشد که حکومتی دمکراتیک در کشورشان بنیان نهند که بازتاب مطالبات و خواست‏هایشان باشد و آن حکومت به حقوق فرد و اجتماع احترام نهد. جهت پیروزی در این راستاست که ما در سال ٢٠٠٦ میلادی با شماری از سازمانهای متعلق به ملیتهای ایرانی کنگره‌ی ملیت‌های ایران فدرال را تشکیل دادیم تا همه با هم و در جهت به انجام رساندن و تحقق خواست های ملی خلقهای ایران بکوشیم، در همانحال برای توفیق در این مبارزه به پشتیبانی سیاسی و اخلاقی جامعه بین‏المللی نیازمندیم. بخشی از هدف سفر دکتر شرفکندی به برلین در سال ١٩٩٢ نیز نشست با سیاستمداران اروپایی و تشریح دیدگا‎ه‎های خود به منظور جلب حمایت بین‎المللی در رابطه با آینده‎ای دموکراتیک برای ایران بود، دکتر شرفکندی و رهبران، سیاستمداران و فعالان بیشمار کرد جانشان را در این راه از دست داده‏اند.

حزب دمکرات کردستان ایران مباررات خود را برای تحقق حقوق ملی کُردها و آزادی و دمکراسی در ایران ادامه خواهد داد. ما به مانند همیشه، برای به عهده‏گرفتن مسئولیت گذار به ایرانی دموکراتیک آماده‎ایم و برای آن قربانی نیز می‏دهیم.

از توجه‌تان سپاسگزارم