کوردستان میدیا: مصطفی هجری، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران اخیراً طی مصاحبەای با تلویزیون تیشک، دیدگاەها و مواضع حزب در رابطه با مسائل و تحولات بینالمللی و منطقەای را تشریح نمود.
متن کامل این گفتگو ذیلاً از نظر خوانندگان گرامی وبسایت کوردستان میدیا میگذرد:
Tishk tv: جنابعالی اخیراً مقالەای با عنوان پیروزی یا شکست جمهوری اسلامی در دور جدید گفتگوها نوشتەاید. همگان دیدیم که در آخرین دیدار جامعەی بینالمللی، یعنی گروه ١+٥ با جمهوری اسلامی ایران در رابطه با مسألەی هستەای توافقی میان آنان به عمل آمد و مهلت مذاکرات برای هفت ماه دیگر تمدید شد، دیدگاه شما دربارەی این توافق چیست؟
مصطفی هجری: همچنان که در مقاله بدان اشاره نمودەام، بر این باورم که جمهوری اسلامی ایران در وضعیتی است که میبایستی به خواستەهای غرب در رابطه با دست برداشتن از غنیسازی اورانیوم گردن نهد. تأثیرات این مسأله نیز در برخی از توافقات که تاکنون در ژنو به عمل آمدەاند، نمایان شده است. جمهوری اسلامی حاضر شده است که از غنیسازی ٥ درصدی اورانیوم دست بردارد، میزان اورانیومی نیز که ٢٠ درصد غنی شده بود، تبدیل به اکسید نموده و اجازه داده است که بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی هر زمان که بخواهند از سایتهای هستەای ایران بازدید نمایند، بسیاری از دیگر شرطها را نیز به طور کامل پذیرفته است، اما این امری بسیار طبیعی است که در مهلت تعیینشدە طی ماەهای آینده تا تیرماه، جمهوری اسلامی تلاش کند تا امتیازات بیشتری کسب نماید، لیکن در نهایت، جمهوری اسلامی ناگزیر باید به این خواستها گردن نهد تا بتواند بار سنگین تحریمها را که اقتصادش را به کلی مختل نموده از دوش خود بردارد و هم اکنون نیز پس از نگارش این مقاله، عواقب تحریمها و همچنین کاهش هدفمندانه و برنامەریزیشدەی قیمت نفت از سوی آمریکا و همپیمانانش تأثیرات وخیمی بر اوضاع نابسامان ایران چه در سطح داخلی و چه در سطح بینالمللی نهاده است، به عنوان مثال طی همین مدت جمهوری اسلامی اعلام نموده است که قیمت نان را افزایش خواهد داد و حدود ٤٠ درصد نیز بر قیمت آن افزوده است.. نان یکی از مواد غذایی اساسی به ویژه در خانوارهای فقیر است. اکنون به ویژه خانوادەهای پرجمعیت حتی برای تأمین نان شب خود نیز مشکل دارند. در همین اواخر، حکومت اعلام نمود که نرخ بیکاری ٢ رقمی شده است. پیشتر اعلام نموده بودند که یک رقمی شده، لیکن اکنون دورقمی شده است، یعنی نرخ بیکاری سیر صعودی داشته است. سایر مشکلات جمهوری اسلامی در رابطه با اقتصاد و کاهش قیمت نفت چنان افزایش یافته که جمهوری اسلامی دیگر امکانی برای ادامەی وضعیت فعلی ندارد. نمونەی یکی از اعترافات آنان در این زمینه، سخنان حداد عادل است که میگوید قیمت نفت به اندازەای کاهش یافته است که حتی اگر تحریمها علیه ما نیز لغو شوند، باز هم اقتصاد ما بسیار شکننده است. جمهوری اسلامی ایران در گذشته تنها تحت تحریمهای اقتصادی قرار داشت، لیکن اینک مشکلات نفتی نیز بدان افزوده شده است، بدین معنا که اگرچه میتواند نفت خود را از راەهای گوناگونی به فروش برساند و هرچند که نمیتواند بهای نفت خویش را به صورت دلار دریافت نماید، لیکن در این رابطه نیز مشاهده میکنیم که قیمت آن به طور چشمگیری افزایش یافته است. جمهوری اسلامی ایران بودجەی خویش را بر مبنای فروش نفت به قیمت هر بشکه ٧٢ دلار تنظیم نموده بود، در حالی که طبق آخرین خبرها، همین دیشب قیمت نفت اندکی بیش از ٥٢ دلار اعلام گردید. این همه کسری بودجه و هزینەها و مصارفی که جمهوری اسلامی در سطح منطقه به منظور حمایت از رژیمهای تروریستی، جنگ سوریه، حزبالله و غیره متقبل میشود، در صورت تداوم تحریمها غیر قابل تحمل خواهد بود. طبعاً چنین وضعیتی بود که حسن روحانی را به این نتیجه رساند که بایستی در این زمینه اقدام نماید، لیکن تندروها که مخالف این گفتگوها هستند، بدین نتیجه رسیدەاند که آنچه تاکنون انجام گرفته، باج دادن به آمریکاست و ایران تاکنون دستاوردی نداشته است. به همین دلیل معترض هستند، لیکن جمهوری اسلامی غیر از ادامەی این مسیر، راه دیگری در پیش ندارد. از همین رو به عقیدەی من، با در نظر گرفتن این واقعیت است که خود رهبر رژیم بدین نتیجه رسیده که هیچ راهی برایش نمانده غیر از اینکه کاری کند که این تحریمها برداشته شوند. به همین دلیل، وی نیز در واقع به نوعی موافقت خویش را با ادامەی گفتگوها اعلام نمود.
مسألەی دیگری نیز که در سطح بینالمللی تأثیرگذار بوده، ادامەی جنگ در سوریه است. میبینیم که جنگ سوریه تبدیل به باتلاقی برای جمهوری اسلامی شده است که مدام برای آن هزینه میکند و تاکنون نیز دستاوردی برایش نداشته و بایستی همچنان به آن ادامه دهد. لیکن با توجه اقتصاد متلاشی ایران، به نقطەای رسیده است که دیگر قادر به ادامەی آن نیست. به همین دلیل مشاهده میکنیم که سفرهای اخیر لاریجانی به لبنان، دمشق و بغداد در واقع نوعی اطمینان دادن به همپیمانان جمهوری اسلامی است که رژیم علیرغم تحریمهای اقتصادی و کاهش قیمت نفت، همچنان به کمکهای خود ادامه میدهد. بشار اسد علناً نسبت به این مسأله ابراز نگرانی نموده و حزبالله نیز نگران است. این نگرانیها جمهوری اسلامی را به این نتیجه رسانده است که بایستی برای این جنگ که سرمایەهای ایران را میبلعد، چارەای بیندیشد، در همین رابطه نیز دست به تحرکاتی زده است. از جملەی این تحرکات، سفر لاریجانی است که بدون تردید دربارەی امکان ادامەی جنگ با این طرفها صحبت نموده است. از سوی دیگر، سخنان پوتین در رابطه با روسیه است که هماکنون در حال تدارک نشستی میان اپوزیسیون سوریه و نمایندگان حکومت میباشد تا چگونگی پایان دادن به جنگ از طریق گفتگو را مورد بررسی قرار دهند. بدون تردید، این سخنان حمایت ایران را نیز به همراه دارد. بدیهی است که در این رابطه، پوتین یا بهتر بگوییم حکومت روسیه نیز که پس از ایران یکی از حامیان عمدەی بشار اسد میباشد، تحت فشار تحریمها و کاهش قیمت نفت با خطر فروپاشی اقتصادی مواجه شده است. در شش ماه اخیر بهای روبل روسیه نزدیک به ٤٠ درصد کاهش یافته و هماکنون نیز در حال کاهش است. منظورم این است که تأثیرات این تحریمها بیش از پیش در حال نمایان شدن است و فشار بر ایران افزایش مییابد. در همین رابطه، یک روزنامەی مصری به نام بوابەالاهرام با انتشار گزارشی، از طرح مشترک آمریکا و روسیه برای پایان دادن به جنگ سوریه خبر داده است. در طرح مورد بحث، تکلیف بشار اسد و حکومت آینده و همچنین کسانی که در لایەهای میانی و رأس حکومت سهیم خواهند شد، با جزئیات کامل مشخص شده است. هرچند که این خبر هنوز از سوی دیگر منابع تأیید نشده است، لیکن اگر تمامی این تحرکات و اقدامات را در کنار یکدیگر قرار دهیم، به این نتیجه میرسیم که تحریمهای مورد اشاره، عمیقاً بر ایران و روسیه به عنوان حامیان اصلی بشار اسد تأثیر گذاشته و این دو میخواهند که خود را به نحوی از این بحران نجات دهند. میخواهم بگویم که این صرفاً در داخل ایران نیست که تأثیر تحریمها روز به روز بیشتر نمایان میشود، بلکه در عرصەی بینالمللی نیز جمهوری اسلامی ایران را وادار میسازد که در سیاستهای خویش تجدید نظر نماید. از سوی دیگر، میدانیم که اگر جمهوری اسلامی تبدیل به جمهوری اسلامیای شود که به بشار اسد کمک نکند، به حزبالله کمک نکند، کمکهایش را به حماس کاهش دهد یا قطع نماید، در واقع میتوانیم بگوییم که ماهیت جمهوری اسلامی تغییر نموده و تبدیل به غیر خود شده است. به همین دلیل، جمهوری اسلامی برای اینکه بتواند به سیاستها و مداخلاتش در منطقه ادامه دهد، بایستی دست از غنیسازی اورانیوم، آن گونه که خود میخواهد، بردارد.
Tishk tv: حال که تحریمها چنین تأثیرگذار بوده و جنابعالی نیز اشاره فرمودید که بایستی شرطهای جامعەی بینالمللی را بپذیرد، چرا حاضر به امضای توافق نهایی و خاتمه دادن به این مسأله نیست؟ آیا میخواهد از مسألەی اتلاف وقت به سود خویش استفاده نماید؟
مصطفی هجری: در واقع میتوانیم بگوییم که دلیل آن از یک سو برمیگردد به داخل کشور. در داخل کشور تندروهایی هستند که خود خامنەای در رأس آنان قرار دارد. تاکنون همواره بر این نکته پای فشردەاند که ما پیروز میشویم و این تحریمها هیچ تأثیری بر ما نخواهند گذاشت. با نگاهی به شعارهای پر زرق و برق دوران هشتسالەی احمدینژاد و سخنان رهبر رژیم در این رابطه در مییابیم که در ارتباط با این مسأله آنقدر صحبت کرده و به مردم وعده دادەاند که بایستی مسألەی تسلیم شدن در این زمینه را نیز رفتەرفته به خورد مردم بدهند تا بتوانند شکست خویش را توجیه نمایند. از سوی دیگر نیز طبیعتاً جمهوری اسلامی طرف ضعیف این قضیه است، لیکن با این حال نیز تمام تلاش خود را به خرج میدهد تا بتواند دستاورد بیشتری کسب نماید، مثلاً بتواند ١+٥ را راضی کند که تحریمها را زودتر لغو نمایند، زیرا اکنون حرف از این است که حتی اگر به توافق نهایی نیز دست یابند، برداشتن تحریمها تدریجی خواهد بود و چندین سال به درازا خواهد کشید.
Tishk tv: مهلت نهایی، تیرماه آینده است. در داخل آمریکا جمهوریخواهان تقریباً کنگره و سنای آمریکا را در دست گرفتەاند و شاید در این رابطه فشار بیشتری بر جمهوری اسلامی وارد نمایند. همچنان که جنابعالی نیز بدان اشاره نمودید، قیمت نفت نیز کاهش چشمگیری را شاهد بوده است. از سوی دیگر میبینیم که تحریمها تا حدودی همچنان به قوت خود باقی هستند، پیشبینی شما در رابطه با این مذاکرات در آینده چیست؟ آیا جمهوری اسلامی از چنان اهرمهای فشار نیرومندی برخوردار است که بتواند موفقیتی در این مذاکرات کسب نماید؟
مصطفی هجری: جمهوری اسلامی ایران هیچ اهرم فشاری برای کسب موفقیت در دست ندارد. همچنان که اشاره نمودم، در واقع نیرومندترین و قابل اعتمادترین دوست جمهوری اسلامی در این رابطه، روسیه بود که اینک خود روسیه نیز با مشکلات اقتصادی فزایندەای دست و پنجه نرم میکند. علاوه بر این، در داخل ایران نیز وضعیت اقتصادی روز به روز وخیمتر میشود، گذران زندگی برای مردم دشوارتر میشود، بیکاری بیشتر میشود، نارضایتی عمومی بیشتر میشود، از سوی دیگر نیز جمهوری اسلامی ایران نگران آن است که با این اقتصاد متلاشی دیگر نتواند به همپیمانان تروریستش در منطقه یاری برساند و نفوذ خود را در منطقه بیش از این توسعه دهد. اینها مسائلی است که نه تنها تأثیر مثبتی بر روند اوضاع رژیم ایران ندارند، بلکه تماماً برخلاف میل جمهوری اسلامی جریان دارند و روز به روز این عوامل تشدید و تقویت میشوند. به عنوان مثال، هر کدام از این مسائل که بایستی به آنها اشاره نماییم و مسألەی مهمی نیز هست، این است که جمهوری اسلامی ایران با در نظر گرفتن این واقعیتها اکنون از این صحبت میکند که آن حجم از اورانیومی را که غنی سازی نموده، به روسیه بفرستد. این پیشنهادی بوده که در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد گروه 1+5 پیشنهاد نمود تا جمهوری اسلامی در برابر کشورهای غربی اعتمادسازی کند که این پیشنهاد سریعاً از سوی ایران رد شد. ولی اکنون سخن از این است که این اورانیوم به روسیه منتقل شود. این خبر توسط خبرگزاری آسوشیتدپرس منتشر گردید که معمولاً اخبار این خبرگزاری متکی به منابع موثق میباشد. جمهوری اسلامی ظاهراً این مسأله را نادرست اعلام نموده، ولی منظور این است که چه در سطح بینالمللی و چه در سطح داخلی، جمهوری اسلامی هیچ برگ برندهای در دست ندارد که گروه ١+٥ را تحت فشار قرار دهد، زیرا این جمهوری اسلامی است که محتاج ١+٥ است، آنها چیزی برای از دست دادن ندارند، به عنوان مثال تمام امتیازی که جمهوری اسلامی توانسته کسب کند، این است که حدود ١٠٠ میلیارد دلار از سرمایههای خود ایران که توقیف شده بود، اکنون موافقت نمودهاند که ماهیانه ٥٠٠ میلیون دلار از آن را تحویل ایران دهند یا تحریمهای محدودی را که علیه واردات قطعات هواپیماهای مسافرتی بود، برداشتهاند که این اقدامات تأثیر آنچنانی بر وضعیت اقتصادی ایران نمیگذارد.
Tishk tv: شما گفتید که آرامآرام زمینهسازی میکنند تا از مواضع خود عقبنشینی کند، اگر فرض کنیم که جمهوری اسلامی تسلیم خواستههای جامعهی بینالمللی شود، آیا این امر میتواند منجر به گشایش فضای سیاسی در داخل ایران شود یا فضای سیاسی ایران را بستهتر خواهد نمود و سرکوبها و فشارها افزایش خواهد یافت و اگر آنها به توافق نرسیدند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
مصطفی هجری: من قبل از آغاز نشستهای ژنو در مقالهای به این مسأله پرداختم و هماکنون نیز معتقدم که هدف جمهوری اسلامی سیاست جهانی و جهانبینی این رژیم است، گرسنگی مردم ایران تأثیری بر سیاستگذاری این رژیم ندارد، به همین خاطر، از آنجا که رژیم میخواهد نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد و آنچه را که ایدئولوژی و انقلاب مینامد، صادر کند. در مقابل نیز، از آنجا که وضعیت مردم ایران بدتر میشود، اعتراضات مردمی نیز بیشتر میشود و اعتراضات بیشتر به معنای سرکوب بیشتر باشد.
چنانچه دیدیم زمانی که روحانی روی کار آمد وعدههای فراوانی به مردم داد و از این سخن گفت که در مذاکرات پیروز خواهد شد و فشارهای امنیتی بر مردم ایران کمتر خواهد شد، لیکن بنا به اذعان تمامی منابع جهانی و آمارهای خود رژیم ایران مشخص شد که جمهوری اسلامی در این دوران اگرچه دریچهای را به روی غرب گشود و در مورد مسألهی اتمی امتیازاتی داد، ولی اعدامها افزایش یافت، بازداشت روزنامهنگاران و آزادیخواهان بیشتر شد و در آینده نیز من معتقدم که در این رابطه سختگیریها و خشونت رژیم علیه مردم ایران افزایش خواهد یافت، زیرا رژیم ایران از مردم ایران میهراسد و واقف است که مردم ایران به محض این که کمترین فرصتی پیدا کنند، علیه رژیم به پا میخیزند و چنانچه میبینیم، جمهوری اسلامی مخالف هرگونه تحرک و هر گونه انتقاد و دیدگاهی است که کمترین اختلاف و انتقادی با سیاستهای رژیم ایران داشته باشد و به صورت بیرحمانه با آنها برخورد میکند و به هیچ کس رحم نمیکند حتی به آنهایی که از وفاداران خود رژیم بودند و به همراه آنها در تأسیس و مدیریت رژیم جمهوری اسلامی سهیم بودهاند.
Tishk tv : در رابطه با مسألهی اتمی که شاید هدف اصلی رژیم جمهوری اسلامی و به ویژه شخص حسن روحانی نیز باشد، در حال حاضر مسألهی دیگر را مطرح نمودهاند که آن نیز رفراندوم میباشد که در این رابطه نیز به اصل ٥٩ قانون اساسی جمهوری اسلامی استناد میکنند که در آن آمده است که برای برخی از مسائل مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی میتوان به مجلس مراجعه نکرد و برای آن رفراندوم برگزار نمود، قبل از آنکه به منطق یا ایدئولوژی جمهوری اسلامی بپردازیم که تا چه اندازه ظرفیت آن را دارد که به افکار عمومی و رأی مردم مراجعه کند یا اینکه تا چه اندازه برایش مهم است، مایلیم بدانیم که هدف از این کار چیست؟ آیا این نوعی جنگ زرگری بین باندهای رژیم است یا خیر در راستای منافع مردم و برای خدمت هر چه بیشتر به مردم است، هدف از طرح این مسأله چیست؟
مصطفی هجری: چنانچه میدانیم، حسن روحانی و وزیر امور خارجه که در جریان مذاکرات حضور دارند، به شدت تحت فشار تندروها قرار دارند، چند روز قبل بود که وزیر امور خارجه به مجلس احضار شد که به سؤالات نمایندگانی پاسخ دهد که معترض هستند و میگویند جمهوری اسلامی در این مذاکرات دستاوردی نداشته و غربیها پیروز میدان بودهاند. در رابطه با این مسأله، روحانی و کابینهاش به شدت از سوی تندروها تحت فشار قرار دارند ولی از دیگر سو، آنها به خوبی میدانند که مردم ایران از این مذاکرات راضی هستند و دوست دارند که جمهوری اسلامی ایران حتی به قیمت توقف غنیسازی اورانیوم و دست برداشتن از این امر، تغییر و تحولی حاصل شود که اقتصاد ایران بهبود یابد. در این رابطه حسن روحانی میداند که اگر رفراندومی برگزار گردد، مردم از او حمایت خواهند کرد، این یک روی مسأله است و به همین خاطر چنین چیزی را مطرح نموده است، ولی روی دیگر مسأله این است که به علل زیادی این امکان وجود ندارد که در ایران برای چنین مسائلی اجازهی برگزاری رفراندوم داده شود. زیرا با ایدئولوژی رژیم همخوانی ندارد، در این رابطه مایلم نکاتی را متذکر شوم، اول اینکه برای رفراندوم که یکی از اصول قانون اساسی است، بایستی دو سوم نمایندگان مجلس رأی بدهند که موضوعی به رفراندوم گذاشته شود یا خیر. در حال حاضر میدانیم که اکثریت مجلس را تندروها تشکیل میدهند و هرگز به چنین موضوعی رأی نمیدهند و اگر هم مجلس به آن رأی مثبت بدهد، باید به شورای نگهبان فرستاده شود تا تشخیص دهند که آیا با شریعت اسلام همخوانی دارد یا خیر؟ در آنجا چنین درخواستی رد میگردد، چرا؟ علت آن معلوم است چرا که در جمهوری اسلامی ایران آنچه که اهمیت دارد و مد نظر قرار میگیرد، رأی مردم نیست بلکه رأی ولیفقیه است که نمایندهی امام زمان است و مسئولان رژیم بارها این موضوع را تکرار کردهاند که مردم شایستهی ابراز نظر نیستند، مردم بایستی از ولی فقیه تبعیت کنند، بر همین اساس در این رابطه نیز خواهند توانست که آن رفراندوم را برگزار کنند و علاوه بر تمامی اینها، اگر این رفراندوم برگزار گردد بایستی راه را برای برگزاری رفراندومی دیگر نیز باز کند. رفراندوم دیگر چیست؟
به عنوان مثال، سالهاست که آزادیخواهان ايراني و احزاب اپوزیسیون اين خواست را مطرح ميكنند كه بعد از سي و چند سال از عمر جمهوری اسلامی، یک بار دیگر رفراندومی برگزار گردد تا مشخص شود که آیا مردم به این رژیم رأی خواهند داد یا نه، یعنی به طورکلی رفراندوم که به معنای مراجعه به رأی مردم است در سیستم دمکراتیک اجرا میگردد که در آن نمایندگان مجلس نمایندگان خواستها و مطالبات مردم هستند، حکومت بر مبنای خواست و مطالبات مردم برنامهریزی میکند و قانون بر اساس منافع مردم تصویب میگردد، ولی در جمهوری اسلامی ایران انتخابات به گفتهی خود آنها کاملاً مهندسی میشود و کسانی به عنوان نمایندگان مجلس تعیین میگردند که به مجلس بروند و آنها در حقیقت نمایندهی حکومت هستند، نه نمایندهی مردم. به همین خاطر، نه مجلس آن مسأله را تصویب میکند و نه چنین امکانی وجود دارد که شورای نگهبان این کار را انجام بدهد و نه خود ولی فقیه به برگزاری آن رضایت خواهد داد، زیرا در صورت انجام چنین کاری، قدرت ولیفقیه را از او سلب نموده و به مردم میدهد.
Tishk tv: اگر مسأله چنین است که شما فرمودید، دلیل این پارادوکس در سیاست روحانی چیست؟ خود روحانی اشاره نموده و گفته است که: همه چیز بر اساس رضایت رهبر یعنی خامنهای بوده و هیچ کاری بدون رضایت او انجام نگرفته است و خامنهای وی را مأمور به مذاکره نموده و ساختار کلی نظام و حتی سیاست کلان رژیم را خود ولیفقیه تعیین میکند. اگر چنین است این پارادوکس در سیاست روحانی که از سویی میخواهد رهبر را به چالش بکشد و از سوی دیگر به تعریف و تمجید و حتی مدح رهبر میپردازد، به چه دلیل است؟
مصطفی هجری: بله، آنچه که گفتید صحیح است و این مسائل مهم را که مرتبط با سیاست خارجی و داخلی ایران است، از سوی خود خامنهای تعیین و تصویب میکند.
در رابطه با مسألهی غنیسازی اورانیوم و مذاکرات با گروه 1+5 در واقع تاکنون خامنهای هر دو جناح را به بازی گرفته است، از طرفی مدام میگوید که ما به آنها (غربیها) اعتماد نداریم و آنها به ما دروغ میگویند و آنها دوست ندارند که توافقی صورت گیرد و از طرف دیگر میگوید که مذاکرات را ادامه دهید. در این حرکت دوگانه، نمیتواند هر روز از روحانی دفاع کند، زیرا تندروها او را تحت فشار قرار میدهند و او نیز در برابر فشار آنها به ناچار عکسالعمل نشان خواهد داد، یعنی در واقع سخنان روحانی عکسالعملی است در مقابل فشاری که تندروها وارد کردهاند. وزیر امور خارجه را برای پاسخ دادن به برخی سؤالات به مجلس فرا میخوانند و او (روحانی) نیز میخواهد عکسالعملی از خود نشان دهد و گرنه از نظر من، روحانی بهتر از هر کسی میداند در درون این سیستم امکان رفراندوم به هیچ وجه وجود ندارد.
Tishk tv : موضوع دیگری را که مرتبط با کردستان و کردستان ایران و احزاب سیاسی این بخش از کردستان است، مورد بحث قرار میدهیم، مدتی است که شاهد مطرح شدن اصطلاح یا گفتمانی در بین بعضی از احزاب کردستانی هستیم تحت عنوان روژههلاتمحوری (محوریت کردستان ایران) یا کنگرهی ملی کردستان ایران. نخست مایلم که از روژههلاتمحوری شروع کنیم، نظر و دیدگاه حزب دمکرات در این باره چیست؟
مصطفی هجری: اگر دیدگاه و نظر حزب دمکرات را میخواهید، شفاف و واضح است، به عنوان حزب، نام ما حزب دمکرات کردستان ایران است، تاکنون نیز بر مبنای چنین سیاستی فعالیت کردهایم یعنی و کار و فعالیت ما در رابطه با کردستان ایران میباشد. این سیاست کلی ماست و از آغاز تاکنون نیز ادامه داشته است و اکنون نیز بر این باوریم که بایستی تمامی فعالیت و تلاش ما در رابطه با کردستان ایران باشد ولی طبعاً این بدان معنا نیست که ما نسبت به اتفاقات و رویدادهایی که در دیگر بخشهای کردستان روی میدهد، بیتفاوت باشیم، ما به عنوان یک حزب ملی دربارهی هر رویداد و اتفاقی که در دیگر بخشهای کردستان روی میدهد، نظر و دیدگاه خود را ابراز میداریم و موضع سیاسی خود را اعلام میکنیم. ولی حدود هشت سال قبل که این دوستان از حزب جدا شدند، واژهی ایران را از نام حزب خود حذف کردند و در آرم حزب نیز به جای یک کوه، تصویر چهار کوه را قرار دادند تا نشان دهند که آنها ملیگراتر هستند و کار و فعالیت آنان در چهارچوب همهی بخشهای کردستان است، اما اینک به هر علتی، ظاهراً به این نتیجه رسیدهاند که این سیاست موفق نبوده و به اصل اولیەی فعالیت و مبارزه در چهارچوب کردستان ایران بازگشتهاند. طبیعتاًً ما این موضع را مثبت تلقی نموده و از آن استقبال میکنیم. بر این باوریم که به نتیجهای صحیح و درست رسیدهاند، اما تنها چیزی که در این میان میتوانیم بگوییم این است که این تغییر سیاست با این مسأله که عنوان حزب آنان دربرگیرندەی کردستان به معنای همه بخشهای کردستان است و آرم حزب آنان که چهار کوه به معنای چهار بخش کردستان میباشد تا حدودی در تضاد است و اینکه آنان این مسأله را چگونه به اجرا میگذارند یا چگونه آن را توجیه میکنند به خود آنان مربوط میشود، اما بطور کلی این تغییرات را در سیاست آنان امری مثبت تلقی میکنیم.
Tishk tv: در همین حال، جریانی دیگری از روژههلاتمحوری (کردستان ایران محوری) و کنگرهی ملی کردستان ایران بحث میکند. منظور از کنگرهی ملی کردستان ایران چیست؟ شما چگونه به این موضوع مینگرید و چطور از آن استقبال میکنید؟
مصطفی هجری: این موضوع از سوی دوستانمان در کوملهی انقلابی زحمتکشان کردستان ایران مطرح شده است، همانطور که معلوم است، ما مدتی پیش که با آنان دیدار نمودیم در آنجا این بحث مطرح شد، ما نظر خود را مختصراً در آنجا شرح دادیم، سپس نامهای برای ما فرستادند و از ما درخواست کردند که نظر خویش را در ارتباط با این مسأله بیان کنیم و مقدمات کار را فراهم کنیم برای اینکه همه با هم بتوانیم کنگرهی کردستان ایران را برگزار کنیم.
ما نیز طی نامهای جواب آنان را دادهایم، جواب این بوده است که طبعاً هر نوع اتحادی امر مقدسی است و باید برای آن کار کنیم و خود آنها نیز اطلاع دارند که ما مدتها برای ایجاد جبههای میان احزاب اپوزیسیون کردستان ایران تلاش کردهایم، اما برخی مشکلات تشکیلاتی و سیاسی در واقع، تبدیل به مانعی بر سر این راه شدەاند. یکی از موانع این است که طی این مدت انشعاباتی میان دوستان کومله روی داده و انشعابی نیز در درون حزب دمکرات روی داده است. اینها بر سر راه اتحاد مجدد مانع بودەاند، از همین رو، به نظر ما قبل از این که از چنین کنگرهای بحث شود، لازم است تلاش کنیم که مسألهی انشعابات، مشکلاتی که این انشعابات به وجود آوردهاند و گاهی این جریانات نمیخواهند با هم نشست داشته باشند، این مشکلات را حل کنیم. تا زمانی که این مشکلات در کار باشند به نظر ما برگزاری چنین کنگرهای، اگرچه به عنوان ایده و فکر، فیالنفسه خوب است، اما در عمل حداقل در حال حاضر ما آن را غیرممکن میدانیم.
Tishk tv: فرمودید که پراکندگی میان این طرفها یا انشعاباتی که در داخل احزاب اپوزیسیون کرد کردستان ایران روی داده است، در ارتباط با مسألهی حزب دمکرات و اتحاد مجدد با دوستانی که جدا شدهاند، شاهد آن هستیم که در رسانهها و در شبکههای اجتماعی همواره از اتحاد مجدد و تشکیل حزب دمکرات واحد بحث میکنند. در این رابطه مشتاقیم از نظر شما و موضع رسمی حزب دمکرات آگاه شویم و بدانیم که این روند تا کجا پیش رفته است؟
مصطفی هجری: بسیار در این رابطه بحث کردهایم و اکنون نیز تکرار میکنم که ما به عنوان حزب دمکرات کردستان ایران نظر و دیدگاه کنگره را داریم که بایستی برای اتحاد دوباره با دوستانی که از حزب دمکرات جدا شدهاند تلاش کنیم؛ نشستهای کمیتهی مرکزی نیز تاکنون این تصمیم را تأیید و بر آن تأکید کردهاند، ما نیز به عنوان حزبی دمکرات، به دستوراتی که ارگانهای بالاتر برای اجرا به ما محول نمودهاند، پایبند هستیم.
در این ارتباط ما مدتهاست که مشغول گفتگو و مذاکرات با این دوستان هستیم و این روند را نیز ادامه میدهیم. ما هماکنون در نظر داریم که در آیندهای نه چندان دور نشست دفتر سیاسی هر دو طرف برگزار شود و در این ارتباط دوباره جلسهای با حضور آقای خالد عزیزی و شخص اینجانب برگزار کنیم برای این که در این نشست مسائلی را که تاکنون بحث کردهایم و موانعی را که بر سر راه قرار دارند، بررسی کنیم، در رابطه با این مسأله تاکنون پیشرفتهایی داشتهایم و این حرکت را ادامه خواهیم داد، اما این مسألهای نیست که با شتاب و عجله و با کمپین و مواردی از این قبیل حل شود. طبیعتاً کسانی که در این کمپین مشارکت دارند، هر کسی که باشد، خواهان اقتدار حزب و اتحاد در صفوف آن است، ما نیز مانند آنان به این مسأله علاقمندیم و از آنجا که مسئولیتی بر دوش داریم، بیشتر در این راه تلاش میکنیم ولی شاید جزئیاتی در میان باشد که تمام مردم از آن مطلع نباشند، لیکن ارادەی خود ما معطوف به این است که این مسأله را به پیش ببریم و آن را حل کنیم و امیدواریم به نتیجهای برسد که مردممان را شاد کند.
Tishk tv: این اراده تا چه اندازه در طرف مقابل نیرومند است؟ آیا اصلا هیچ خبر خوشحالکنندهای برای اعضای خانوادەی بزرگ حزب دمکرات و طرفداران اتحاد حزب وجود دارد؟ چه خبر خوشحالکنندهای در این زمینه برای آنها دارید؟
مصطفی هجری: مسألەای که از سوی این دوستان میتوانم بیان کنم این است که به نظر من آنها نیز تاکنون بر این عقیدهاند که باید در راستای این مسأله قدم بردارند و اساساً این مسأله نیازمند اراده و گذشت هر دو طرف است و اصولاً جوهر گفتگو عبارت است از این که هر کسی بتواند از خواستههای خود تا حدودی صرفنظر کند تا به نتیجه برسند، در غیر این صورت، اگر قرار باشد تنها بر خواستهای خویش اصرار کند، بدون شک هیچ گفتگویی به نتیجه نخواهد رسید، ما هم با در نظر گرفتن این واقعیت وارد مذاکرات شدهایم و معتقدیم که اگر بر روی مسائل ریشەای به توافق برسیم که من امیدوارم به توافق برسیم، برای سایر مسائل و جزئیات میتوان راهحل منطقی پیدا کرد.
Tishk tv: سؤال دیگر را در ارتباط با مسألهی کرد به طور کلی مطرح میکنم، آن هم به کردستان عراق ارتباط دارد. مدتی است که از رسانههای کردی و حتی دیگر رسانهها میشنویم که از آیندهی استانهای اقلیم کردستان یعنی کردستان عراق بحث میکنند که تبدیل به کانتون شوند، یعنی همانند الگویی که در کردستان سوریه شاهد آن هستیم؛ در اینجا نیز این طرح پیاده شود، حتی علناً این بحث مطرح میشود که در شنگال و تا حدودی در کرکوک، سلیمانیه، قندیل و جاهای دیگر این طرح اجرا شود، موضع حزب دمکرات در این رابطه چیست؟
مصطفی هجری: در واقع، موضع ما برمیگردد به نام و عنوان حزب دمکرات و فعالیت و مبارزهی ما در آن بخش از کردستان که متعلق به آن هستیم و مردم ما در آنجا هستند؛ به این معنا که معتقدیم مردم هر بخشی از کردستان، سازمانهای سیاسی هر بخشی از کردستان، وظیفه دارند در چهارچوب همان بخشی که در آن زندگی میکنند، کار و فعالیت خود را ادامه دهند تا بتوانند مردم را از زیر بار ظلم و ستم نجات دهند، ما این سیاست را درست میدانیم و معتقدیم که هر بخشی از کردستان، بایستی برای آزادی خویش مبارزه کند، در عین حال، ما احزاب اپوزیسیون در هر بخشی، از آنجا که به باور ما کردستان یک سرزمین است، کرد یک ملت است، اگر به خواست یکی از این بخشها تقاضای کمکی مطرح گردد، ما آمادەی کمک هستیم، این کمک به معنای مداخله نیست، به معنای کمکی است به خواست مردم، به خواست احزاب سیاسی که در هر بخش از کردستان ساکن هستند؛ به همین دلیل معتقدیم که ما وظیفه داریم همگی در همهی بخشها بکوشیم تا به همدیگر کمک کنیم، نه اینکه در امور یکدیگر مداخله کنیم. من معتقدم چنین سیاستی است که میتواند به مسألهی کرد در تمام بخشهای کردستان و در نتیجه به تمامیت ملت کرد کمک کند.
از همین رو، امیدوارم این خبری که انتشار یافت، سیاست کلان یک حزب نباشد، اما اگر این حقیقت داشته باشد، من این را به ضرر ملت کرد نه فقط در کردستان عراق، بلکه در همهی بخشهای دیگر کردستان میدانم، اگر چنین شود و حزب یا جریانی در بخشی دیگر از کردستان بخواهد برای سرنوشت بخشی دیگر از کردستان تصمیم بگیرد، من این را نه از لحاظ سیاسی نه از لحاظ واقعی صحیح نمیدانم. بایستی اجازه داد که هر بخش از کردستان برای خودش فعالیت داشته باشد، بهخصوص موقعیت کنونی اقلیم کردستان و کردستان عراق را باید همگی ما در نظر بگیریم که در موقعیت بسیار حساسی قرار دارد. هماکنون با دشمنی مانند داعش در حال جنگ هستند، مسائل و مشکلات اقتصادی دارند همهی ما باید سعی کنیم که نه تنها بر مشکلات آنها نیفزاییم، بلکه اگر چیزی در توان داریم آنها را کمک کنیم و برای برطرف کردن مشکلات آنها تلاش و فعالیت کنیم.
Tishk tv: سخن پایانی شما چیست؟
مصطفی هجری: سخن پایانی من این است که امیدوارم مشکلاتی که میان احزاب و سازمانهای کردی در همهی بخشهای کردستان گاهی اوقات مشاهده میشود و در جهت پیشرفت کارها در همهی بخشهای کردستان و در نتیجه در سرتاسر کردستان تأثیر منفی گذاشته است، در این موقع حساس که همه در آن گرفتار شدهایم و هر جریانی به گونهای با مشکلات داخلی بخش خود روبهرو شده است، بتوانیم همه با حسی ملی و میهنپرستانه به همدیگر کمک کنیم که در واقع کمک به خویشتن است.
متن کامل این گفتگو ذیلاً از نظر خوانندگان گرامی وبسایت کوردستان میدیا میگذرد:
Tishk tv: جنابعالی اخیراً مقالەای با عنوان پیروزی یا شکست جمهوری اسلامی در دور جدید گفتگوها نوشتەاید. همگان دیدیم که در آخرین دیدار جامعەی بینالمللی، یعنی گروه ١+٥ با جمهوری اسلامی ایران در رابطه با مسألەی هستەای توافقی میان آنان به عمل آمد و مهلت مذاکرات برای هفت ماه دیگر تمدید شد، دیدگاه شما دربارەی این توافق چیست؟
مصطفی هجری: همچنان که در مقاله بدان اشاره نمودەام، بر این باورم که جمهوری اسلامی ایران در وضعیتی است که میبایستی به خواستەهای غرب در رابطه با دست برداشتن از غنیسازی اورانیوم گردن نهد. تأثیرات این مسأله نیز در برخی از توافقات که تاکنون در ژنو به عمل آمدەاند، نمایان شده است. جمهوری اسلامی حاضر شده است که از غنیسازی ٥ درصدی اورانیوم دست بردارد، میزان اورانیومی نیز که ٢٠ درصد غنی شده بود، تبدیل به اکسید نموده و اجازه داده است که بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی هر زمان که بخواهند از سایتهای هستەای ایران بازدید نمایند، بسیاری از دیگر شرطها را نیز به طور کامل پذیرفته است، اما این امری بسیار طبیعی است که در مهلت تعیینشدە طی ماەهای آینده تا تیرماه، جمهوری اسلامی تلاش کند تا امتیازات بیشتری کسب نماید، لیکن در نهایت، جمهوری اسلامی ناگزیر باید به این خواستها گردن نهد تا بتواند بار سنگین تحریمها را که اقتصادش را به کلی مختل نموده از دوش خود بردارد و هم اکنون نیز پس از نگارش این مقاله، عواقب تحریمها و همچنین کاهش هدفمندانه و برنامەریزیشدەی قیمت نفت از سوی آمریکا و همپیمانانش تأثیرات وخیمی بر اوضاع نابسامان ایران چه در سطح داخلی و چه در سطح بینالمللی نهاده است، به عنوان مثال طی همین مدت جمهوری اسلامی اعلام نموده است که قیمت نان را افزایش خواهد داد و حدود ٤٠ درصد نیز بر قیمت آن افزوده است.. نان یکی از مواد غذایی اساسی به ویژه در خانوارهای فقیر است. اکنون به ویژه خانوادەهای پرجمعیت حتی برای تأمین نان شب خود نیز مشکل دارند. در همین اواخر، حکومت اعلام نمود که نرخ بیکاری ٢ رقمی شده است. پیشتر اعلام نموده بودند که یک رقمی شده، لیکن اکنون دورقمی شده است، یعنی نرخ بیکاری سیر صعودی داشته است. سایر مشکلات جمهوری اسلامی در رابطه با اقتصاد و کاهش قیمت نفت چنان افزایش یافته که جمهوری اسلامی دیگر امکانی برای ادامەی وضعیت فعلی ندارد. نمونەی یکی از اعترافات آنان در این زمینه، سخنان حداد عادل است که میگوید قیمت نفت به اندازەای کاهش یافته است که حتی اگر تحریمها علیه ما نیز لغو شوند، باز هم اقتصاد ما بسیار شکننده است. جمهوری اسلامی ایران در گذشته تنها تحت تحریمهای اقتصادی قرار داشت، لیکن اینک مشکلات نفتی نیز بدان افزوده شده است، بدین معنا که اگرچه میتواند نفت خود را از راەهای گوناگونی به فروش برساند و هرچند که نمیتواند بهای نفت خویش را به صورت دلار دریافت نماید، لیکن در این رابطه نیز مشاهده میکنیم که قیمت آن به طور چشمگیری افزایش یافته است. جمهوری اسلامی ایران بودجەی خویش را بر مبنای فروش نفت به قیمت هر بشکه ٧٢ دلار تنظیم نموده بود، در حالی که طبق آخرین خبرها، همین دیشب قیمت نفت اندکی بیش از ٥٢ دلار اعلام گردید. این همه کسری بودجه و هزینەها و مصارفی که جمهوری اسلامی در سطح منطقه به منظور حمایت از رژیمهای تروریستی، جنگ سوریه، حزبالله و غیره متقبل میشود، در صورت تداوم تحریمها غیر قابل تحمل خواهد بود. طبعاً چنین وضعیتی بود که حسن روحانی را به این نتیجه رساند که بایستی در این زمینه اقدام نماید، لیکن تندروها که مخالف این گفتگوها هستند، بدین نتیجه رسیدەاند که آنچه تاکنون انجام گرفته، باج دادن به آمریکاست و ایران تاکنون دستاوردی نداشته است. به همین دلیل معترض هستند، لیکن جمهوری اسلامی غیر از ادامەی این مسیر، راه دیگری در پیش ندارد. از همین رو به عقیدەی من، با در نظر گرفتن این واقعیت است که خود رهبر رژیم بدین نتیجه رسیده که هیچ راهی برایش نمانده غیر از اینکه کاری کند که این تحریمها برداشته شوند. به همین دلیل، وی نیز در واقع به نوعی موافقت خویش را با ادامەی گفتگوها اعلام نمود.
مسألەی دیگری نیز که در سطح بینالمللی تأثیرگذار بوده، ادامەی جنگ در سوریه است. میبینیم که جنگ سوریه تبدیل به باتلاقی برای جمهوری اسلامی شده است که مدام برای آن هزینه میکند و تاکنون نیز دستاوردی برایش نداشته و بایستی همچنان به آن ادامه دهد. لیکن با توجه اقتصاد متلاشی ایران، به نقطەای رسیده است که دیگر قادر به ادامەی آن نیست. به همین دلیل مشاهده میکنیم که سفرهای اخیر لاریجانی به لبنان، دمشق و بغداد در واقع نوعی اطمینان دادن به همپیمانان جمهوری اسلامی است که رژیم علیرغم تحریمهای اقتصادی و کاهش قیمت نفت، همچنان به کمکهای خود ادامه میدهد. بشار اسد علناً نسبت به این مسأله ابراز نگرانی نموده و حزبالله نیز نگران است. این نگرانیها جمهوری اسلامی را به این نتیجه رسانده است که بایستی برای این جنگ که سرمایەهای ایران را میبلعد، چارەای بیندیشد، در همین رابطه نیز دست به تحرکاتی زده است. از جملەی این تحرکات، سفر لاریجانی است که بدون تردید دربارەی امکان ادامەی جنگ با این طرفها صحبت نموده است. از سوی دیگر، سخنان پوتین در رابطه با روسیه است که هماکنون در حال تدارک نشستی میان اپوزیسیون سوریه و نمایندگان حکومت میباشد تا چگونگی پایان دادن به جنگ از طریق گفتگو را مورد بررسی قرار دهند. بدون تردید، این سخنان حمایت ایران را نیز به همراه دارد. بدیهی است که در این رابطه، پوتین یا بهتر بگوییم حکومت روسیه نیز که پس از ایران یکی از حامیان عمدەی بشار اسد میباشد، تحت فشار تحریمها و کاهش قیمت نفت با خطر فروپاشی اقتصادی مواجه شده است. در شش ماه اخیر بهای روبل روسیه نزدیک به ٤٠ درصد کاهش یافته و هماکنون نیز در حال کاهش است. منظورم این است که تأثیرات این تحریمها بیش از پیش در حال نمایان شدن است و فشار بر ایران افزایش مییابد. در همین رابطه، یک روزنامەی مصری به نام بوابەالاهرام با انتشار گزارشی، از طرح مشترک آمریکا و روسیه برای پایان دادن به جنگ سوریه خبر داده است. در طرح مورد بحث، تکلیف بشار اسد و حکومت آینده و همچنین کسانی که در لایەهای میانی و رأس حکومت سهیم خواهند شد، با جزئیات کامل مشخص شده است. هرچند که این خبر هنوز از سوی دیگر منابع تأیید نشده است، لیکن اگر تمامی این تحرکات و اقدامات را در کنار یکدیگر قرار دهیم، به این نتیجه میرسیم که تحریمهای مورد اشاره، عمیقاً بر ایران و روسیه به عنوان حامیان اصلی بشار اسد تأثیر گذاشته و این دو میخواهند که خود را به نحوی از این بحران نجات دهند. میخواهم بگویم که این صرفاً در داخل ایران نیست که تأثیر تحریمها روز به روز بیشتر نمایان میشود، بلکه در عرصەی بینالمللی نیز جمهوری اسلامی ایران را وادار میسازد که در سیاستهای خویش تجدید نظر نماید. از سوی دیگر، میدانیم که اگر جمهوری اسلامی تبدیل به جمهوری اسلامیای شود که به بشار اسد کمک نکند، به حزبالله کمک نکند، کمکهایش را به حماس کاهش دهد یا قطع نماید، در واقع میتوانیم بگوییم که ماهیت جمهوری اسلامی تغییر نموده و تبدیل به غیر خود شده است. به همین دلیل، جمهوری اسلامی برای اینکه بتواند به سیاستها و مداخلاتش در منطقه ادامه دهد، بایستی دست از غنیسازی اورانیوم، آن گونه که خود میخواهد، بردارد.
Tishk tv: حال که تحریمها چنین تأثیرگذار بوده و جنابعالی نیز اشاره فرمودید که بایستی شرطهای جامعەی بینالمللی را بپذیرد، چرا حاضر به امضای توافق نهایی و خاتمه دادن به این مسأله نیست؟ آیا میخواهد از مسألەی اتلاف وقت به سود خویش استفاده نماید؟
مصطفی هجری: در واقع میتوانیم بگوییم که دلیل آن از یک سو برمیگردد به داخل کشور. در داخل کشور تندروهایی هستند که خود خامنەای در رأس آنان قرار دارد. تاکنون همواره بر این نکته پای فشردەاند که ما پیروز میشویم و این تحریمها هیچ تأثیری بر ما نخواهند گذاشت. با نگاهی به شعارهای پر زرق و برق دوران هشتسالەی احمدینژاد و سخنان رهبر رژیم در این رابطه در مییابیم که در ارتباط با این مسأله آنقدر صحبت کرده و به مردم وعده دادەاند که بایستی مسألەی تسلیم شدن در این زمینه را نیز رفتەرفته به خورد مردم بدهند تا بتوانند شکست خویش را توجیه نمایند. از سوی دیگر نیز طبیعتاً جمهوری اسلامی طرف ضعیف این قضیه است، لیکن با این حال نیز تمام تلاش خود را به خرج میدهد تا بتواند دستاورد بیشتری کسب نماید، مثلاً بتواند ١+٥ را راضی کند که تحریمها را زودتر لغو نمایند، زیرا اکنون حرف از این است که حتی اگر به توافق نهایی نیز دست یابند، برداشتن تحریمها تدریجی خواهد بود و چندین سال به درازا خواهد کشید.
Tishk tv: مهلت نهایی، تیرماه آینده است. در داخل آمریکا جمهوریخواهان تقریباً کنگره و سنای آمریکا را در دست گرفتەاند و شاید در این رابطه فشار بیشتری بر جمهوری اسلامی وارد نمایند. همچنان که جنابعالی نیز بدان اشاره نمودید، قیمت نفت نیز کاهش چشمگیری را شاهد بوده است. از سوی دیگر میبینیم که تحریمها تا حدودی همچنان به قوت خود باقی هستند، پیشبینی شما در رابطه با این مذاکرات در آینده چیست؟ آیا جمهوری اسلامی از چنان اهرمهای فشار نیرومندی برخوردار است که بتواند موفقیتی در این مذاکرات کسب نماید؟
مصطفی هجری: جمهوری اسلامی ایران هیچ اهرم فشاری برای کسب موفقیت در دست ندارد. همچنان که اشاره نمودم، در واقع نیرومندترین و قابل اعتمادترین دوست جمهوری اسلامی در این رابطه، روسیه بود که اینک خود روسیه نیز با مشکلات اقتصادی فزایندەای دست و پنجه نرم میکند. علاوه بر این، در داخل ایران نیز وضعیت اقتصادی روز به روز وخیمتر میشود، گذران زندگی برای مردم دشوارتر میشود، بیکاری بیشتر میشود، نارضایتی عمومی بیشتر میشود، از سوی دیگر نیز جمهوری اسلامی ایران نگران آن است که با این اقتصاد متلاشی دیگر نتواند به همپیمانان تروریستش در منطقه یاری برساند و نفوذ خود را در منطقه بیش از این توسعه دهد. اینها مسائلی است که نه تنها تأثیر مثبتی بر روند اوضاع رژیم ایران ندارند، بلکه تماماً برخلاف میل جمهوری اسلامی جریان دارند و روز به روز این عوامل تشدید و تقویت میشوند. به عنوان مثال، هر کدام از این مسائل که بایستی به آنها اشاره نماییم و مسألەی مهمی نیز هست، این است که جمهوری اسلامی ایران با در نظر گرفتن این واقعیتها اکنون از این صحبت میکند که آن حجم از اورانیومی را که غنی سازی نموده، به روسیه بفرستد. این پیشنهادی بوده که در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد گروه 1+5 پیشنهاد نمود تا جمهوری اسلامی در برابر کشورهای غربی اعتمادسازی کند که این پیشنهاد سریعاً از سوی ایران رد شد. ولی اکنون سخن از این است که این اورانیوم به روسیه منتقل شود. این خبر توسط خبرگزاری آسوشیتدپرس منتشر گردید که معمولاً اخبار این خبرگزاری متکی به منابع موثق میباشد. جمهوری اسلامی ظاهراً این مسأله را نادرست اعلام نموده، ولی منظور این است که چه در سطح بینالمللی و چه در سطح داخلی، جمهوری اسلامی هیچ برگ برندهای در دست ندارد که گروه ١+٥ را تحت فشار قرار دهد، زیرا این جمهوری اسلامی است که محتاج ١+٥ است، آنها چیزی برای از دست دادن ندارند، به عنوان مثال تمام امتیازی که جمهوری اسلامی توانسته کسب کند، این است که حدود ١٠٠ میلیارد دلار از سرمایههای خود ایران که توقیف شده بود، اکنون موافقت نمودهاند که ماهیانه ٥٠٠ میلیون دلار از آن را تحویل ایران دهند یا تحریمهای محدودی را که علیه واردات قطعات هواپیماهای مسافرتی بود، برداشتهاند که این اقدامات تأثیر آنچنانی بر وضعیت اقتصادی ایران نمیگذارد.
Tishk tv: شما گفتید که آرامآرام زمینهسازی میکنند تا از مواضع خود عقبنشینی کند، اگر فرض کنیم که جمهوری اسلامی تسلیم خواستههای جامعهی بینالمللی شود، آیا این امر میتواند منجر به گشایش فضای سیاسی در داخل ایران شود یا فضای سیاسی ایران را بستهتر خواهد نمود و سرکوبها و فشارها افزایش خواهد یافت و اگر آنها به توافق نرسیدند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
مصطفی هجری: من قبل از آغاز نشستهای ژنو در مقالهای به این مسأله پرداختم و هماکنون نیز معتقدم که هدف جمهوری اسلامی سیاست جهانی و جهانبینی این رژیم است، گرسنگی مردم ایران تأثیری بر سیاستگذاری این رژیم ندارد، به همین خاطر، از آنجا که رژیم میخواهد نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد و آنچه را که ایدئولوژی و انقلاب مینامد، صادر کند. در مقابل نیز، از آنجا که وضعیت مردم ایران بدتر میشود، اعتراضات مردمی نیز بیشتر میشود و اعتراضات بیشتر به معنای سرکوب بیشتر باشد.
چنانچه دیدیم زمانی که روحانی روی کار آمد وعدههای فراوانی به مردم داد و از این سخن گفت که در مذاکرات پیروز خواهد شد و فشارهای امنیتی بر مردم ایران کمتر خواهد شد، لیکن بنا به اذعان تمامی منابع جهانی و آمارهای خود رژیم ایران مشخص شد که جمهوری اسلامی در این دوران اگرچه دریچهای را به روی غرب گشود و در مورد مسألهی اتمی امتیازاتی داد، ولی اعدامها افزایش یافت، بازداشت روزنامهنگاران و آزادیخواهان بیشتر شد و در آینده نیز من معتقدم که در این رابطه سختگیریها و خشونت رژیم علیه مردم ایران افزایش خواهد یافت، زیرا رژیم ایران از مردم ایران میهراسد و واقف است که مردم ایران به محض این که کمترین فرصتی پیدا کنند، علیه رژیم به پا میخیزند و چنانچه میبینیم، جمهوری اسلامی مخالف هرگونه تحرک و هر گونه انتقاد و دیدگاهی است که کمترین اختلاف و انتقادی با سیاستهای رژیم ایران داشته باشد و به صورت بیرحمانه با آنها برخورد میکند و به هیچ کس رحم نمیکند حتی به آنهایی که از وفاداران خود رژیم بودند و به همراه آنها در تأسیس و مدیریت رژیم جمهوری اسلامی سهیم بودهاند.
Tishk tv : در رابطه با مسألهی اتمی که شاید هدف اصلی رژیم جمهوری اسلامی و به ویژه شخص حسن روحانی نیز باشد، در حال حاضر مسألهی دیگر را مطرح نمودهاند که آن نیز رفراندوم میباشد که در این رابطه نیز به اصل ٥٩ قانون اساسی جمهوری اسلامی استناد میکنند که در آن آمده است که برای برخی از مسائل مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی میتوان به مجلس مراجعه نکرد و برای آن رفراندوم برگزار نمود، قبل از آنکه به منطق یا ایدئولوژی جمهوری اسلامی بپردازیم که تا چه اندازه ظرفیت آن را دارد که به افکار عمومی و رأی مردم مراجعه کند یا اینکه تا چه اندازه برایش مهم است، مایلیم بدانیم که هدف از این کار چیست؟ آیا این نوعی جنگ زرگری بین باندهای رژیم است یا خیر در راستای منافع مردم و برای خدمت هر چه بیشتر به مردم است، هدف از طرح این مسأله چیست؟
مصطفی هجری: چنانچه میدانیم، حسن روحانی و وزیر امور خارجه که در جریان مذاکرات حضور دارند، به شدت تحت فشار تندروها قرار دارند، چند روز قبل بود که وزیر امور خارجه به مجلس احضار شد که به سؤالات نمایندگانی پاسخ دهد که معترض هستند و میگویند جمهوری اسلامی در این مذاکرات دستاوردی نداشته و غربیها پیروز میدان بودهاند. در رابطه با این مسأله، روحانی و کابینهاش به شدت از سوی تندروها تحت فشار قرار دارند ولی از دیگر سو، آنها به خوبی میدانند که مردم ایران از این مذاکرات راضی هستند و دوست دارند که جمهوری اسلامی ایران حتی به قیمت توقف غنیسازی اورانیوم و دست برداشتن از این امر، تغییر و تحولی حاصل شود که اقتصاد ایران بهبود یابد. در این رابطه حسن روحانی میداند که اگر رفراندومی برگزار گردد، مردم از او حمایت خواهند کرد، این یک روی مسأله است و به همین خاطر چنین چیزی را مطرح نموده است، ولی روی دیگر مسأله این است که به علل زیادی این امکان وجود ندارد که در ایران برای چنین مسائلی اجازهی برگزاری رفراندوم داده شود. زیرا با ایدئولوژی رژیم همخوانی ندارد، در این رابطه مایلم نکاتی را متذکر شوم، اول اینکه برای رفراندوم که یکی از اصول قانون اساسی است، بایستی دو سوم نمایندگان مجلس رأی بدهند که موضوعی به رفراندوم گذاشته شود یا خیر. در حال حاضر میدانیم که اکثریت مجلس را تندروها تشکیل میدهند و هرگز به چنین موضوعی رأی نمیدهند و اگر هم مجلس به آن رأی مثبت بدهد، باید به شورای نگهبان فرستاده شود تا تشخیص دهند که آیا با شریعت اسلام همخوانی دارد یا خیر؟ در آنجا چنین درخواستی رد میگردد، چرا؟ علت آن معلوم است چرا که در جمهوری اسلامی ایران آنچه که اهمیت دارد و مد نظر قرار میگیرد، رأی مردم نیست بلکه رأی ولیفقیه است که نمایندهی امام زمان است و مسئولان رژیم بارها این موضوع را تکرار کردهاند که مردم شایستهی ابراز نظر نیستند، مردم بایستی از ولی فقیه تبعیت کنند، بر همین اساس در این رابطه نیز خواهند توانست که آن رفراندوم را برگزار کنند و علاوه بر تمامی اینها، اگر این رفراندوم برگزار گردد بایستی راه را برای برگزاری رفراندومی دیگر نیز باز کند. رفراندوم دیگر چیست؟
به عنوان مثال، سالهاست که آزادیخواهان ايراني و احزاب اپوزیسیون اين خواست را مطرح ميكنند كه بعد از سي و چند سال از عمر جمهوری اسلامی، یک بار دیگر رفراندومی برگزار گردد تا مشخص شود که آیا مردم به این رژیم رأی خواهند داد یا نه، یعنی به طورکلی رفراندوم که به معنای مراجعه به رأی مردم است در سیستم دمکراتیک اجرا میگردد که در آن نمایندگان مجلس نمایندگان خواستها و مطالبات مردم هستند، حکومت بر مبنای خواست و مطالبات مردم برنامهریزی میکند و قانون بر اساس منافع مردم تصویب میگردد، ولی در جمهوری اسلامی ایران انتخابات به گفتهی خود آنها کاملاً مهندسی میشود و کسانی به عنوان نمایندگان مجلس تعیین میگردند که به مجلس بروند و آنها در حقیقت نمایندهی حکومت هستند، نه نمایندهی مردم. به همین خاطر، نه مجلس آن مسأله را تصویب میکند و نه چنین امکانی وجود دارد که شورای نگهبان این کار را انجام بدهد و نه خود ولی فقیه به برگزاری آن رضایت خواهد داد، زیرا در صورت انجام چنین کاری، قدرت ولیفقیه را از او سلب نموده و به مردم میدهد.
Tishk tv: اگر مسأله چنین است که شما فرمودید، دلیل این پارادوکس در سیاست روحانی چیست؟ خود روحانی اشاره نموده و گفته است که: همه چیز بر اساس رضایت رهبر یعنی خامنهای بوده و هیچ کاری بدون رضایت او انجام نگرفته است و خامنهای وی را مأمور به مذاکره نموده و ساختار کلی نظام و حتی سیاست کلان رژیم را خود ولیفقیه تعیین میکند. اگر چنین است این پارادوکس در سیاست روحانی که از سویی میخواهد رهبر را به چالش بکشد و از سوی دیگر به تعریف و تمجید و حتی مدح رهبر میپردازد، به چه دلیل است؟
مصطفی هجری: بله، آنچه که گفتید صحیح است و این مسائل مهم را که مرتبط با سیاست خارجی و داخلی ایران است، از سوی خود خامنهای تعیین و تصویب میکند.
در رابطه با مسألهی غنیسازی اورانیوم و مذاکرات با گروه 1+5 در واقع تاکنون خامنهای هر دو جناح را به بازی گرفته است، از طرفی مدام میگوید که ما به آنها (غربیها) اعتماد نداریم و آنها به ما دروغ میگویند و آنها دوست ندارند که توافقی صورت گیرد و از طرف دیگر میگوید که مذاکرات را ادامه دهید. در این حرکت دوگانه، نمیتواند هر روز از روحانی دفاع کند، زیرا تندروها او را تحت فشار قرار میدهند و او نیز در برابر فشار آنها به ناچار عکسالعمل نشان خواهد داد، یعنی در واقع سخنان روحانی عکسالعملی است در مقابل فشاری که تندروها وارد کردهاند. وزیر امور خارجه را برای پاسخ دادن به برخی سؤالات به مجلس فرا میخوانند و او (روحانی) نیز میخواهد عکسالعملی از خود نشان دهد و گرنه از نظر من، روحانی بهتر از هر کسی میداند در درون این سیستم امکان رفراندوم به هیچ وجه وجود ندارد.
Tishk tv : موضوع دیگری را که مرتبط با کردستان و کردستان ایران و احزاب سیاسی این بخش از کردستان است، مورد بحث قرار میدهیم، مدتی است که شاهد مطرح شدن اصطلاح یا گفتمانی در بین بعضی از احزاب کردستانی هستیم تحت عنوان روژههلاتمحوری (محوریت کردستان ایران) یا کنگرهی ملی کردستان ایران. نخست مایلم که از روژههلاتمحوری شروع کنیم، نظر و دیدگاه حزب دمکرات در این باره چیست؟
مصطفی هجری: اگر دیدگاه و نظر حزب دمکرات را میخواهید، شفاف و واضح است، به عنوان حزب، نام ما حزب دمکرات کردستان ایران است، تاکنون نیز بر مبنای چنین سیاستی فعالیت کردهایم یعنی و کار و فعالیت ما در رابطه با کردستان ایران میباشد. این سیاست کلی ماست و از آغاز تاکنون نیز ادامه داشته است و اکنون نیز بر این باوریم که بایستی تمامی فعالیت و تلاش ما در رابطه با کردستان ایران باشد ولی طبعاً این بدان معنا نیست که ما نسبت به اتفاقات و رویدادهایی که در دیگر بخشهای کردستان روی میدهد، بیتفاوت باشیم، ما به عنوان یک حزب ملی دربارهی هر رویداد و اتفاقی که در دیگر بخشهای کردستان روی میدهد، نظر و دیدگاه خود را ابراز میداریم و موضع سیاسی خود را اعلام میکنیم. ولی حدود هشت سال قبل که این دوستان از حزب جدا شدند، واژهی ایران را از نام حزب خود حذف کردند و در آرم حزب نیز به جای یک کوه، تصویر چهار کوه را قرار دادند تا نشان دهند که آنها ملیگراتر هستند و کار و فعالیت آنان در چهارچوب همهی بخشهای کردستان است، اما اینک به هر علتی، ظاهراً به این نتیجه رسیدهاند که این سیاست موفق نبوده و به اصل اولیەی فعالیت و مبارزه در چهارچوب کردستان ایران بازگشتهاند. طبیعتاًً ما این موضع را مثبت تلقی نموده و از آن استقبال میکنیم. بر این باوریم که به نتیجهای صحیح و درست رسیدهاند، اما تنها چیزی که در این میان میتوانیم بگوییم این است که این تغییر سیاست با این مسأله که عنوان حزب آنان دربرگیرندەی کردستان به معنای همه بخشهای کردستان است و آرم حزب آنان که چهار کوه به معنای چهار بخش کردستان میباشد تا حدودی در تضاد است و اینکه آنان این مسأله را چگونه به اجرا میگذارند یا چگونه آن را توجیه میکنند به خود آنان مربوط میشود، اما بطور کلی این تغییرات را در سیاست آنان امری مثبت تلقی میکنیم.
Tishk tv: در همین حال، جریانی دیگری از روژههلاتمحوری (کردستان ایران محوری) و کنگرهی ملی کردستان ایران بحث میکند. منظور از کنگرهی ملی کردستان ایران چیست؟ شما چگونه به این موضوع مینگرید و چطور از آن استقبال میکنید؟
مصطفی هجری: این موضوع از سوی دوستانمان در کوملهی انقلابی زحمتکشان کردستان ایران مطرح شده است، همانطور که معلوم است، ما مدتی پیش که با آنان دیدار نمودیم در آنجا این بحث مطرح شد، ما نظر خود را مختصراً در آنجا شرح دادیم، سپس نامهای برای ما فرستادند و از ما درخواست کردند که نظر خویش را در ارتباط با این مسأله بیان کنیم و مقدمات کار را فراهم کنیم برای اینکه همه با هم بتوانیم کنگرهی کردستان ایران را برگزار کنیم.
ما نیز طی نامهای جواب آنان را دادهایم، جواب این بوده است که طبعاً هر نوع اتحادی امر مقدسی است و باید برای آن کار کنیم و خود آنها نیز اطلاع دارند که ما مدتها برای ایجاد جبههای میان احزاب اپوزیسیون کردستان ایران تلاش کردهایم، اما برخی مشکلات تشکیلاتی و سیاسی در واقع، تبدیل به مانعی بر سر این راه شدەاند. یکی از موانع این است که طی این مدت انشعاباتی میان دوستان کومله روی داده و انشعابی نیز در درون حزب دمکرات روی داده است. اینها بر سر راه اتحاد مجدد مانع بودەاند، از همین رو، به نظر ما قبل از این که از چنین کنگرهای بحث شود، لازم است تلاش کنیم که مسألهی انشعابات، مشکلاتی که این انشعابات به وجود آوردهاند و گاهی این جریانات نمیخواهند با هم نشست داشته باشند، این مشکلات را حل کنیم. تا زمانی که این مشکلات در کار باشند به نظر ما برگزاری چنین کنگرهای، اگرچه به عنوان ایده و فکر، فیالنفسه خوب است، اما در عمل حداقل در حال حاضر ما آن را غیرممکن میدانیم.
Tishk tv: فرمودید که پراکندگی میان این طرفها یا انشعاباتی که در داخل احزاب اپوزیسیون کرد کردستان ایران روی داده است، در ارتباط با مسألهی حزب دمکرات و اتحاد مجدد با دوستانی که جدا شدهاند، شاهد آن هستیم که در رسانهها و در شبکههای اجتماعی همواره از اتحاد مجدد و تشکیل حزب دمکرات واحد بحث میکنند. در این رابطه مشتاقیم از نظر شما و موضع رسمی حزب دمکرات آگاه شویم و بدانیم که این روند تا کجا پیش رفته است؟
مصطفی هجری: بسیار در این رابطه بحث کردهایم و اکنون نیز تکرار میکنم که ما به عنوان حزب دمکرات کردستان ایران نظر و دیدگاه کنگره را داریم که بایستی برای اتحاد دوباره با دوستانی که از حزب دمکرات جدا شدهاند تلاش کنیم؛ نشستهای کمیتهی مرکزی نیز تاکنون این تصمیم را تأیید و بر آن تأکید کردهاند، ما نیز به عنوان حزبی دمکرات، به دستوراتی که ارگانهای بالاتر برای اجرا به ما محول نمودهاند، پایبند هستیم.
در این ارتباط ما مدتهاست که مشغول گفتگو و مذاکرات با این دوستان هستیم و این روند را نیز ادامه میدهیم. ما هماکنون در نظر داریم که در آیندهای نه چندان دور نشست دفتر سیاسی هر دو طرف برگزار شود و در این ارتباط دوباره جلسهای با حضور آقای خالد عزیزی و شخص اینجانب برگزار کنیم برای این که در این نشست مسائلی را که تاکنون بحث کردهایم و موانعی را که بر سر راه قرار دارند، بررسی کنیم، در رابطه با این مسأله تاکنون پیشرفتهایی داشتهایم و این حرکت را ادامه خواهیم داد، اما این مسألهای نیست که با شتاب و عجله و با کمپین و مواردی از این قبیل حل شود. طبیعتاً کسانی که در این کمپین مشارکت دارند، هر کسی که باشد، خواهان اقتدار حزب و اتحاد در صفوف آن است، ما نیز مانند آنان به این مسأله علاقمندیم و از آنجا که مسئولیتی بر دوش داریم، بیشتر در این راه تلاش میکنیم ولی شاید جزئیاتی در میان باشد که تمام مردم از آن مطلع نباشند، لیکن ارادەی خود ما معطوف به این است که این مسأله را به پیش ببریم و آن را حل کنیم و امیدواریم به نتیجهای برسد که مردممان را شاد کند.
Tishk tv: این اراده تا چه اندازه در طرف مقابل نیرومند است؟ آیا اصلا هیچ خبر خوشحالکنندهای برای اعضای خانوادەی بزرگ حزب دمکرات و طرفداران اتحاد حزب وجود دارد؟ چه خبر خوشحالکنندهای در این زمینه برای آنها دارید؟
مصطفی هجری: مسألەای که از سوی این دوستان میتوانم بیان کنم این است که به نظر من آنها نیز تاکنون بر این عقیدهاند که باید در راستای این مسأله قدم بردارند و اساساً این مسأله نیازمند اراده و گذشت هر دو طرف است و اصولاً جوهر گفتگو عبارت است از این که هر کسی بتواند از خواستههای خود تا حدودی صرفنظر کند تا به نتیجه برسند، در غیر این صورت، اگر قرار باشد تنها بر خواستهای خویش اصرار کند، بدون شک هیچ گفتگویی به نتیجه نخواهد رسید، ما هم با در نظر گرفتن این واقعیت وارد مذاکرات شدهایم و معتقدیم که اگر بر روی مسائل ریشەای به توافق برسیم که من امیدوارم به توافق برسیم، برای سایر مسائل و جزئیات میتوان راهحل منطقی پیدا کرد.
Tishk tv: سؤال دیگر را در ارتباط با مسألهی کرد به طور کلی مطرح میکنم، آن هم به کردستان عراق ارتباط دارد. مدتی است که از رسانههای کردی و حتی دیگر رسانهها میشنویم که از آیندهی استانهای اقلیم کردستان یعنی کردستان عراق بحث میکنند که تبدیل به کانتون شوند، یعنی همانند الگویی که در کردستان سوریه شاهد آن هستیم؛ در اینجا نیز این طرح پیاده شود، حتی علناً این بحث مطرح میشود که در شنگال و تا حدودی در کرکوک، سلیمانیه، قندیل و جاهای دیگر این طرح اجرا شود، موضع حزب دمکرات در این رابطه چیست؟
مصطفی هجری: در واقع، موضع ما برمیگردد به نام و عنوان حزب دمکرات و فعالیت و مبارزهی ما در آن بخش از کردستان که متعلق به آن هستیم و مردم ما در آنجا هستند؛ به این معنا که معتقدیم مردم هر بخشی از کردستان، سازمانهای سیاسی هر بخشی از کردستان، وظیفه دارند در چهارچوب همان بخشی که در آن زندگی میکنند، کار و فعالیت خود را ادامه دهند تا بتوانند مردم را از زیر بار ظلم و ستم نجات دهند، ما این سیاست را درست میدانیم و معتقدیم که هر بخشی از کردستان، بایستی برای آزادی خویش مبارزه کند، در عین حال، ما احزاب اپوزیسیون در هر بخشی، از آنجا که به باور ما کردستان یک سرزمین است، کرد یک ملت است، اگر به خواست یکی از این بخشها تقاضای کمکی مطرح گردد، ما آمادەی کمک هستیم، این کمک به معنای مداخله نیست، به معنای کمکی است به خواست مردم، به خواست احزاب سیاسی که در هر بخش از کردستان ساکن هستند؛ به همین دلیل معتقدیم که ما وظیفه داریم همگی در همهی بخشها بکوشیم تا به همدیگر کمک کنیم، نه اینکه در امور یکدیگر مداخله کنیم. من معتقدم چنین سیاستی است که میتواند به مسألهی کرد در تمام بخشهای کردستان و در نتیجه به تمامیت ملت کرد کمک کند.
از همین رو، امیدوارم این خبری که انتشار یافت، سیاست کلان یک حزب نباشد، اما اگر این حقیقت داشته باشد، من این را به ضرر ملت کرد نه فقط در کردستان عراق، بلکه در همهی بخشهای دیگر کردستان میدانم، اگر چنین شود و حزب یا جریانی در بخشی دیگر از کردستان بخواهد برای سرنوشت بخشی دیگر از کردستان تصمیم بگیرد، من این را نه از لحاظ سیاسی نه از لحاظ واقعی صحیح نمیدانم. بایستی اجازه داد که هر بخش از کردستان برای خودش فعالیت داشته باشد، بهخصوص موقعیت کنونی اقلیم کردستان و کردستان عراق را باید همگی ما در نظر بگیریم که در موقعیت بسیار حساسی قرار دارد. هماکنون با دشمنی مانند داعش در حال جنگ هستند، مسائل و مشکلات اقتصادی دارند همهی ما باید سعی کنیم که نه تنها بر مشکلات آنها نیفزاییم، بلکه اگر چیزی در توان داریم آنها را کمک کنیم و برای برطرف کردن مشکلات آنها تلاش و فعالیت کنیم.
Tishk tv: سخن پایانی شما چیست؟
مصطفی هجری: سخن پایانی من این است که امیدوارم مشکلاتی که میان احزاب و سازمانهای کردی در همهی بخشهای کردستان گاهی اوقات مشاهده میشود و در جهت پیشرفت کارها در همهی بخشهای کردستان و در نتیجه در سرتاسر کردستان تأثیر منفی گذاشته است، در این موقع حساس که همه در آن گرفتار شدهایم و هر جریانی به گونهای با مشکلات داخلی بخش خود روبهرو شده است، بتوانیم همه با حسی ملی و میهنپرستانه به همدیگر کمک کنیم که در واقع کمک به خویشتن است.