کریم پرویزی
جانشین فرمانده‌ی سپاه تروریستی پاسداران رژیم ایران، طی نشستی با فرماندهان سپاه در ارومیه، دشمنان رژیم اسلامی ایران را تهدید کرد که هر کجا که باشند به آنها حمله کرده و آنها را از بین خواهند برد، همانگونه که پییشتر نیز این کار را کرده‌اند.
سخنان و تهدیدات پاسدار سلامی در ارومیه و طی مراسمی ایراد شد که برای یادبود کشته‌های سپاه و اطلاعات برگزار شد که در مقاطع مختلف و در درگیری‌های سوریه و یا درگیری‌های مرزی کشته شده بودند.
برگزاری چنین مراسمی پیش از هر چیزی نشاندهنده‌ی کثرت کشته‌های سپاه و نیروهای مزدور این سازمان تروریستی‌ست که طی چند ماه اخیر به مقابله با راسان ملت کرد برخاسته بودند و نهایتاً در درگیری‌های متعددی کشته شدند و رژیم نیز در این مدت آمار حقیقی تلفات این درگیری‌ها را اعلام نکرد تا نیروهایش از لحاظ روانی تضعیف نشوند.
فارغ از این بخش مراسم، می‌توان به محتوای سخنان پاسدار سلامی توجه کرد که بیانگر چندین حقیقت است.
جنبه‌ی نخست این سخنان که هرچند با تهدید و کینه همراه بود و سعی در نشان دادن چهره‌ای قدرتمند و آسیب‌ناپذیر از حکومت و نیروهای سپاه داشت، اما در واقع بیانگر این حقیقت است که رژیم اسلامی تا چه حد آسیب‌پذیر بوده و باید کجای این رژیم را هدف قرار داد. به همین خاطر این سخنان مسیر آینده را به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم رژیم تروریستی ایران را تحت فشار قرار دهیم.
سال‌ها با تبلیغات گسترده‌ای که به راه انداخته بودند می‌گفتند که احزاب و نیروهای کردی از بین رفته‌اند و رژیم جمهوری اسلامی تسلط کاملی بر منطقه دارد، اما با راسان ملت کرد که البته هنوز در ابتدای مسیر است و راه طولانی در پیش داشته و گام‌های مهمتر و بزرگتری در پیش رو دارد، رژیم اینچنین به لرزه افتاده و مسئولین و فرماندهان سپاه تروریستی پاسداران پشت سر هم دست به تهدید و پرخاشگری می‌زنند. راسان هژمونی کذایی رژیم را به باد فنا داد.
از سویی دیگر این تهدید و فریادها مستأصل‌گونه‌ی پاسداران، مؤید این حقیقت است که هرگاه رژیم اسلامی ایران در میدان سیاست و مبارزه دچار شکست می‌شود، دست به دامن اعمال و اقدامات تروریستی می‌شود و دشمنان خود را تهدید به تعقیب در هر جای دنیا می‌کند و ضربه سهمگینشان، ترور مخالفین در خارج از کشور است. همانگونه که سال‌ها پیش فلاحیان از تعقیب مخالفین و ضربه زدن به آنها سخن گفت و ترور برلین سرانجام آن سخنان بود، این بار نیز پاسدار سلامی درماندگی و ترس و هراسشان را با تهدید به ترور مخفی می‌کند.
جانشین فرمانده‌ی سپاه تروریستی پاسداران رژیم ایران، طی نشستی با فرماندهان سپاه در ارومیه، دشمنان رژیم اسلامی ایران را تهدید کرد که هر کجا که باشند به آنها حمله کرده و آنها را از بین خواهند برد، همانگونه که پییشتر نیز این کار را کرده‌اند.
سخنان و تهدیدات پاسدار سلامی در ارومیه و طی مراسمی ایراد شد که برای یادبود کشته‌های سپاه و اطلاعات برگزار شد که در مقاطع مختلف و در درگیری‌های سوریه و یا درگیری‌های مرزی کشته شده بودند.
برگزاری چنین مراسمی پیش از هر چیزی نشاندهنده‌ی کثرت کشته‌های سپاه و نیروهای مزدور این سازمان تروریستی‌ست که طی چند ماه اخیر به مقابله با راسان ملت کرد برخاسته بودند و نهایتاً در درگیری‌های متعددی کشته شدند و رژیم نیز در این مدت آمار حقیقی تلفات این درگیری‌ها را اعلام نکرد تا نیروهایش از لحاظ روانی تضعیف نشوند.
فارغ از این بخش مراسم، می‌توان به محتوای سخنان پاسدار سلامی توجه کرد که بیانگر چندین حقیقت است.
جنبه‌ی نخست این سخنان که هرچند با تهدید و کینه همراه بود و سعی در نشان دادن چهره‌ای قدرتمند و آسیب‌ناپذیر از حکومت و نیروهای سپاه داشت، اما در واقع بیانگر این حقیقت است که رژیم اسلامی تا چه حد آسیب‌پذیر بوده و باید کجای این رژیم را هدف قرار داد. به همین خاطر این سخنان مسیر آینده را به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم رژیم تروریستی ایران را تحت فشار قرار دهیم.
سال‌ها با تبلیغات گسترده‌ای که به راه انداخته بودند می‌گفتند که احزاب و نیروهای کردی از بین رفته‌اند و رژیم جمهوری اسلامی تسلط کاملی بر منطقه دارد، اما با راسان ملت کرد که البته هنوز در ابتدای مسیر است و راه طولانی در پیش داشته و گام‌های مهمتر و بزرگتری در پیش رو دارد، رژیم اینچنین به لرزه افتاده و مسئولین و فرماندهان سپاه تروریستی پاسداران پشت سر هم دست به تهدید و پرخاشگری می‌زنند. راسان هژمونی کذایی رژیم را به باد فنا داد.
از سویی دیگر این تهدید و فریادها مستأصل‌گونه‌ی پاسداران، مؤید این حقیقت است که هرگاه رژیم اسلامی ایران در میدان سیاست و مبارزه دچار شکست می‌شود، دست به دامن اعمال و اقدامات تروریستی می‌شود و دشمنان خود را تهدید به تعقیب در هر جای دنیا می‌کند و ضربه سهمگینشان، ترور مخالفین در خارج از کشور است. همانگونه که سال‌ها پیش فلاحیان از تعقیب مخالفین و ضربه زدن به آنها سخن گفت و ترور برلین سرانجام آن سخنان بود، این بار نیز پاسدار سلامی درماندگی و ترس و هراسشان را با تهدید به ترور مخفی می‌کند.
