کریم پرویزی
اساس هر جنبش و قیامی، رهبری آن است تا بتواند به عنوان سر جنبش، بخش‌های دیگر قیام را هماهنگ کرده و بدنه‌ی جنبش را به سمت افق مورد نظر هدایت و رهبری کند.
خلأ رهبری انقلابی و دلیر، که بخش‌های مختلف جنبش را در شرایط گوناگون هماهنگ کند و با اراده‌ی راسخ جنبش را از مرحله‌ای به مرحله‌ی دیگر هدایت نماید، قیام و جنبش را با شکست و انحطاط روبرو می‌سازد.
اما وجود رهبری توانمند و با اراده که اهداف و آرزوهای روشن و مشخصی دارد و توان انتقال آن را به تمام بخش‌های جنبش داشته باشد، خواهد توانست انرژی و توان تک تک افراد انقلابی را متمرکز کرده و با تجمیع و مضاعف کردن آن، مراحل دشوار شورش و قیام را پشت سر گذاشته و امید و آرزوهای جنبش را محقق سازد.
دکتر سعید شرفکندی رهبری شایسته و دلیر با عزمی راسخ بود که چه آن هنگام که به عنوان معاون شهید دکتر قاسملو نقش هماهنگ‌کننده‌ی نیروهای مبارز دمکرات را ایفا می‌کرد و چه آن هنگام که جانشین دکتر قاسملو شد و به عنوان مغز هدایت‌کننده، قیام مبارزین را هماهنگ می‌نمود، آرزوهای مشخصی را به آنان نشان می‌داد و اراده‌ی انقلابی‌شان را پراکتیزه می‌کرد و آنان را تشویق می‌کرد که همچون خود وی همواره در مسیر مبارزه‌ی حقیقی، فداکارانه تلباش نمایند.
دکتر سعید استوار و با اراده، در بیشتر مواقع در سخنانش که برای پیشبرد جنبش ارائه می‌کرد، به نقش و جایگاه انقلاب و انقلابیون و مردم و گروه‌های اجتماعی اشاره می‌کرد و قصد آن را داشت که آنان را در راه رسیدن به آزادی و رهایی از بندگی و در دست گرفتن سرنوشتشان به کلیتی متحد که قدرتمند و استوار و با اراده باشد، مبدل سازد.
نیروی جنبش کردستان، بیش از هر چیزی خود را در استمرار و ماندگاری‌اش نشان می‌دهد، در ادامه دادن به قیام و تلاش سخت و محکم و استوار ایستادن در میدان حماسه‌آفرینی و تسلیم نشدن.
جنبشی که در نشان دادن رؤیاها و آمال آینده‌ی مردم، کم بیاورد و یا بر خلاف رؤیاها و آمال خود عمل کند، اعتماد مردم را نسبت به خود از دست می‌دهد و آن را حرکتی انحرافی تلقی خواهند کرد. به همین خاطر است که دکتر شرفکندی به مانند استادش، به الگوی این آمال و رؤیاها بدل می‌شود و برای تشویق مردم، خود به پیشاهنگ پراکتیزه کردن آنچه که گفته است، بدل می‌شود.
اساس هر جنبش و قیامی، رهبری آن است تا بتواند به عنوان سر جنبش، بخش‌های دیگر قیام را هماهنگ کرده و بدنه‌ی جنبش را به سمت افق مورد نظر هدایت و رهبری کند.
خلأ رهبری انقلابی و دلیر، که بخش‌های مختلف جنبش را در شرایط گوناگون هماهنگ کند و با اراده‌ی راسخ جنبش را از مرحله‌ای به مرحله‌ی دیگر هدایت نماید، قیام و جنبش را با شکست و انحطاط روبرو می‌سازد.
اما وجود رهبری توانمند و با اراده که اهداف و آرزوهای روشن و مشخصی دارد و توان انتقال آن را به تمام بخش‌های جنبش داشته باشد، خواهد توانست انرژی و توان تک تک افراد انقلابی را متمرکز کرده و با تجمیع و مضاعف کردن آن، مراحل دشوار شورش و قیام را پشت سر گذاشته و امید و آرزوهای جنبش را محقق سازد.
دکتر سعید شرفکندی رهبری شایسته و دلیر با عزمی راسخ بود که چه آن هنگام که به عنوان معاون شهید دکتر قاسملو نقش هماهنگ‌کننده‌ی نیروهای مبارز دمکرات را ایفا می‌کرد و چه آن هنگام که جانشین دکتر قاسملو شد و به عنوان مغز هدایت‌کننده، قیام مبارزین را هماهنگ می‌نمود، آرزوهای مشخصی را به آنان نشان می‌داد و اراده‌ی انقلابی‌شان را پراکتیزه می‌کرد و آنان را تشویق می‌کرد که همچون خود وی همواره در مسیر مبارزه‌ی حقیقی، فداکارانه تلباش نمایند.
دکتر سعید استوار و با اراده، در بیشتر مواقع در سخنانش که برای پیشبرد جنبش ارائه می‌کرد، به نقش و جایگاه انقلاب و انقلابیون و مردم و گروه‌های اجتماعی اشاره می‌کرد و قصد آن را داشت که آنان را در راه رسیدن به آزادی و رهایی از بندگی و در دست گرفتن سرنوشتشان به کلیتی متحد که قدرتمند و استوار و با اراده باشد، مبدل سازد.
نیروی جنبش کردستان، بیش از هر چیزی خود را در استمرار و ماندگاری‌اش نشان می‌دهد، در ادامه دادن به قیام و تلاش سخت و محکم و استوار ایستادن در میدان حماسه‌آفرینی و تسلیم نشدن.
جنبشی که در نشان دادن رؤیاها و آمال آینده‌ی مردم، کم بیاورد و یا بر خلاف رؤیاها و آمال خود عمل کند، اعتماد مردم را نسبت به خود از دست می‌دهد و آن را حرکتی انحرافی تلقی خواهند کرد. به همین خاطر است که دکتر شرفکندی به مانند استادش، به الگوی این آمال و رؤیاها بدل می‌شود و برای تشویق مردم، خود به پیشاهنگ پراکتیزه کردن آنچه که گفته است، بدل می‌شود.
